سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

جمله تاثیرگذار دختر حاج قاسم که دل همسر شهید مدافع حرم را مثل کوه قرص کرد

همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی از دوستی اش با دختر حاج قاسم گفت و خاطره فردای شهادت سردار سلیمانی را روایت کرد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، محبوبه همسر شهید مدافع حرم محمد بلباسی زنی که از سال ۹۵ تا کنون ۴ فرزند به یادگار مانده همسرش را تنها بزرگ کرده. همسری که هنوزم که هنوز است خاک خان طومان سوریه را رها نکرده و پیکرش مفقود الاثر است.

وقتی از او خواستم مانند دیگر خانواده شهدای مدافع حرم اگر دیداری با حاج قاسم داشته را برایمان روایت کند. آهی از عمق جان می‌کشد و می‌گوید: «خواهرجان من جا ماندم. زینبم تب داشت و نتوانستم به دیدار این مرد بزرگ بروم. اما بعد از شهادتش مهمان خانه شان شدیم.» محبوبه خانم از دوستی اش با زینب دختر حاج قاسم می‌گوید و خاطره فردای شهادت را اینگونه روایت می‌کند:

این جهان پر است از ساعت‌ها و ثانیه‌های وهم آلود، ساعت‌ها و ثانیه‌هایی که تو فقط در آن معلقی و هیچ اراده‌ای در آن نداری. بعضی از ساعت‌ها و دقیقه‌ها و ثانیه‌ها از آن زمان‌های لعنتی است.

سرسخت و بی رحم! به در و دیوار هم بزنی نمی‌توانی درستش کنی. دلتنگ می‌شوی و احساس غربت می‌کنی بی آنکه دلیلش را بدانی. می‌خواهی بمیری، ولی نمی‌میری! ناخودآگاه اشکت سرازیر میشود زیر لب با خودت میگویی "خدا به خیر کنه"!


بیشتربخوانید


آن شب را با تمام کابوس هایش به صبح رساندم، موقع نماز صبح زینب با نق و نق بیدار شد بغلش کردم و خواباندمش. صبح جمعه بود دلم برای زمزمه‌های این الحسن و این الحسین تنگ شده بود.

بعد از مدت‌ها نشستم سر دعا خواندن، رسیدم به «این الطالب بدم المقتول بکربلا؟» هی از اول خواندم، دوباره خواندم، سه بار خواندم؛ این الطالب بدم المقتول بکربلا...

اشک نمی‌گذاشت کلمه‌ها را خوب ببینم، مدام این عبارت‌ها را تکرار کردم: «آقا پس کی می‌خواهی بیایی انتقام مادرت را بگیری؟ انتقام شهدای کربلا را بگیری؟ انتقام بابای زینب و بگیری...»

دوباره زینب بیدار شد، چشم هایش را می‌مالید و شروع کرد به گریه کردن. موهایش ژولیده روی صورتش ریخته بود عروسکش را توی بغلش فشار میداد. روی پاهایم خواباندمش و تکانش میدادم، سراغ گوشی ام رفتم. توی اینستاگرام پستی نظرم را جلب کرد: انا لله و انا الیه راجعون. کپشن اش چقدر آشنا بود،‌ای برادر عرب که تو به دنبال منی و من به دنبال تو. اگر مرا شهید کنی شفاعتت می‌کنم.

یعنی چه؟ دلم نمی‌خواهد ادامه‌ی متن را بخوانم، دلم میخواهد گوشی را کنار بگذارم و تا ظهر بخوابم اصلا انگار که چیزی ندیدم و چیزی نشده ام. اما تماس‌های مکرر و پیام‌های مداوم...

یک بار هم قبلا از همین فضای مجازی بی رحم زخم خورده بودم، اصلا بی رحمانه‌ترین حالتی که انسان میتواند یک خبری را بشنود. روضه هم که می‌خوانند اول با اشاره و گریز سراغ مقتل می‌روند.

نه اینکه مستقیم بروند بر سر گودال. بگذریم...

تلویزیون را که‌روشن‌کردم حسن بیدار شده بود، شبکه خبر از اصابت موشک آمریکایی به ماشین حاج‌قاسم و ابومهدی می‌گفت!

سوال‌های ممتد حسن و سکوت مطلق من...

نشستیم و‌نشستیم و تماشا کردیم، حرفی نبود، پیکر‌های اربا اربا و مردمانی که بازهم کینه‌ی علی را داشتند!

به خودم آمدم یقه‌ای از اشک خیس شده. همه از انتقامی سخت صحبت می‌کردند. یاد دعای ندبه‌ی صبحم افتادم. دو روز گذشت (و شاید نگذشت! اصلا راستش را بخواهی بعد از مصیبت، زمان نمی‌گذرد، همان زمان لعنتی که خود را کوک می‌کند برای تیک نخوردن...)

زمستان سال قبل بود که حاجی برای دیدار با خانواده‌های شهدا به مازندران آمده بود؛ و من مثل همیشه جامانده! زینب تب داشت و من نتوانستم بروم. خب مادر بودم. مثل الان. با حاجی حرف میزنم عکسش را می‌بینم و حرف می‌زنم نمیدانم چقدر باید بگذرد تا از حسرت ندیدنت کم شود.

حالا هم مادر هستم. بچه‌ها امتحان دارند هوا سرد سرد سرد است. زینب هنوز کوچک است.

این بار هم جامانده ام و نمیتوانم بدرقه ات کنم. شب را با همین حال گذراندم نفهمیدم کی خوابم برد. بعد نماز صبح به گوشی ام پیام آمد مریم بود همسر شهید حاجی زاده: «محبوب می‌خوایم الان راه بیفتیم بریم تهران خونه حاجی زود آماده شو.»

شوکه شده بودم. مثل برق از جا پریدم آماده شدم بچه‌ها را سر و سامان دادم و گذاشتم بمانند که صبح به خانه‌ی عمویشان بروند، زینب را هم گذاشتم بماند...

راهی تهران شدیم، با مریم و همسر و پسر شهید ولایی. جاده‌ی هراز یخبندان بود. آرام آرام برف می‌آمد روی شیشه‌ی بخار کرده با انگشتانم شعر می‌نوشتم: «من خود به چشم خویشتن...»

مریم خیره به گوشی اش بود گفت محبوب این و ببین، یک دست نوشته بود: "دختر عزیز و خوبم!

همانطور که شهید تو را انتخاب کرد امیدوارم خدا هم در عرش اعلی انتخابت کند. دخترم دعایم کن.

گفت حاجی بچه‌ها رو بغل کرد و گفت من بچه‌های شهدایی که شهید شدن (مکث کرد و گفت) نه ما باعث شهادتشون شدیم و که می‌بینم شرمنده میشم. من و حلال کنین.

مریم گفت و بغض هر دوتایمان ترکید. نه داغمان کم میشد نه بغض شکسته‌ای سبکمان میکرد؛ پسر شهید ولایی انگشترش را از دستش در آورد و گفت من که رفتم پیش حاجی بدون اینکه حرفی بزنم خود حاجی انگشترش و داد به من. دانه دانه خاطراتشان را مرور میکردند؛ و میان تمامی این خاطره‌ها من نبودم! بگذریم... بالاخره رسیدیم.

خانه‌ای قدیمی و وسایلی قدیمی تر، اما روح‌انگیز! در و دیواری که پر از عکس‌های شهدا بود. همسر حاجی که آرام نشسته بود و خروشش درونی بود، وقتی دور خانم حاجی جمع شدیم و اشک هایمان را دید مدام قربان صدقه مان رفت. گفت: «اگر حاجی براتون کم کاری کرد بر من ببخشید!»

انگار زن و شوهر از یک روح بلند مشترک برخوردار بودند؛ و من نمیدانم کدام کم کاری بود؟ مردی که از وقتی نبودیم برای ما جنگید و وقتی بودیم همرزم همسرهایمان بود و وقتی آن‌ها رفتند نورِ امید ما!

و کدام کم کاری که مرهم بود و مانند خیلی‌ها زخم نبود...

زینب دختر حاجی وارد اتاق شد و ما را در آغوش گرفت و گفت: «خودم نوکر بچه هاتون هستم پدرم اگه نیست، من هستم!»

با خودم گفتم: کاش پیکرت این طور نامرتب نبود تا همسرت بعد از سال‌ها یک دل سیر تو را تماشا کند.

از آنجا که بیرون آمدیم دیگر برف نمی‌بارید. ولی سوز عجیبی داشت مریم و بقیه برای تشییع حاجی تهران می‌مانند، اما من باید برگردم سوار ماشین می‌شوم و به سمت شمال حرکت میکنم. حالا، اما آرامم و میدانم که این خود حاجی بود که مرا به خانه اش دعوت کرد.

دفتر و خودکارم را بر می‌دارم، این بار دارم برای تو می‌نویسم: تو را خدا خیلی وقت پیش انتخاب کرده بود. جای تو در عرش خیلی وقت پیش مشخص شده بود حاج قاسم!

پای تو مدت‌ها قبل وسط رمل‌های داغ جبهه‌های جنوب از زمین کنده شده بود. سال‌ها بعد مدام در سعی بودی، چه فرقی می‌کند. بین سعی صفا و مروه یا شام و عراق؟!

گویی این خواهر و برادر تو را به هم تعارف می‌کردند که روح مطهرت از دمشق پر بکشد یا عراق انگار خود خاتون تو را بدرقه کرد و حسین به استقبالت آمد و در آغوشت گرفت و زمانی که شعله ور بودی صدای غریب مادر از گوشه‌ای بلند شد...

بگذریم.. تو رویا شدی در خواب شیرین تمام دخترکان این منطقه...

منبع: فارس

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۷۰
در انتظار بررسی: ۰
سرباز حاج قاسم
۱۳:۱۰ ۱۲ تير ۱۳۹۹
تمام شهر را گشتم که پیدایت کنم اما....
نه خود بودی نه چشمی که شود همتای چشمانت....
حاج قاسم عزیز
نامت برایمان امنیت بود و لبخندت آرامش
دلمان تنگ است بخدا ....
ناشناس
۱۱:۲۵ ۱۲ تير ۱۳۹۹
آه
چقدر متن پر از دردی بود
حاج قاسم واقعا جات خالیه
دعا کن برامون راهتو ادامه بدیم
دعا کن برای جوانانی که برای گرفتن انتقامت در تمام زمینه ها دارند تلاش میکنند
دعا کن تا بتوانند کشورشان و مردمشمان را سربلند کنند
هر چند هوای جامعه امروز کشورم نسبت به مردم واقعا سرد است اما هنوز جوانانی هستند که در اندیشه اینند که یک روز علاوه بر گرفتن انتقام حاج قاسم ، هوای این کشور را گرم کنند...
دیر نیست آن روز ...
اللهم عجل لولیک الفرج
ناشناس
۱۱:۲۵ ۱۲ تير ۱۳۹۹
آه
چقدر متن پر از دردی بود
حاج قاسم واقعا جات خالیه
دعا کن برامون راهتو ادامه بدیم
دعا کن برای جوانانی که برای گرفتن انتقامت در تمام زمینه ها دارند تلاش میکنند
دعا کن تا بتوانند کشورشان و مردمشمان را سربلند کنند
هر چند هوای جامعه امروز کشورم نسبت به مردم واقعا سرد است اما هنوز جوانانی هستند که در اندیشه اینند که یک روز علاوه بر گرفتن انتقام حاج قاسم ، هوای این کشور را گرم کنند...
دیر نیست آن روز ...
اللهم عجل لولیک الفرج
ناشناس
۱۱:۰۳ ۱۲ تير ۱۳۹۹
اون نادانی که زیر این پست، نمره منفی میده کیه؟؟
فاطمه
۰۶:۰۹ ۱۲ تير ۱۳۹۹
به خدا باید برای خودمان گریه کنیم اگر با شهادت از این دنیا نریم
علی هم سنگر حاج
۰۰:۵۱ ۱۲ تير ۱۳۹۹
دختر حاج قاسم سلیمانی تو در قلب ایران هستی وبخاطر پدر عزیزت ایران را خالی نکنید که خوب نیست شوهر زیاد است تویادگری حاجی قاسم
مربم
۲۳:۴۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خدا لعنتشون کنه که خانواده شهدا را یکبار دیگر داغدار کردند
ناشناس
۲۳:۴۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خدا به همه خانواده شهدا صبر و حوصله وخیر وبرکت بده
ناشناس
۲۳:۴۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خدا به همه خانواده شهدا صبر و حوصله وخیر وبرکت بده
ناشناس
۲۳:۲۴ ۱۱ تير ۱۳۹۹
کاش یک سردار هم پیداشود وجلوی مفسدین را بگیرد از جهاد اکبر بالاتر است
حجت
۲۲:۲۹ ۱۱ تير ۱۳۹۹
لبیک یا زینب
Ragat1335
۲۱:۴۹ ۱۱ تير ۱۳۹۹
حاج قاسم ازقفس دنیا پروازکردی ولی قلب مارا سوزاندی التماس دعا
فدایی
۲۱:۴۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
اگه سردار بود را اربعین بسته نمیشد کرونا مثل سارس تو ایران نمی اومد و................
مانی
۲۰:۳۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
فقط میتونم گریه کنم !

بغضی در گلویم است، هر وقت اسم سردار را میشنوم یا میبینم این بغض گلویم،

را میفشارد و میفشارد در حدی که مرگ جلوی چشمم را میگیرد ...

سردار چرا رفتی!

چرا به دل آسمون زدی و تنهامون گذاشتی ...!

چرا پرنده شدی و پرواز کردی ...!
محبوبه
۲۰:۰۶ ۱۱ تير ۱۳۹۹
شادی روح شهدای مدافع حرم بخصوص شهید حاج قاسم عزیزمون صلوات.خدا رهبر عزیزمون رو حفظ کنه .درود بر سید مقاومت.ب امید خدا حق همیشه پیروزه
ناشناس
۲۰:۰۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سردار بعد از چند ماه ، هنوزم اسمتو میشنوم داغت تو دلم تازس
ناشناس
۱۹:۰۷ ۱۱ تير ۱۳۹۹
شادی روح شهدا صلوات و عاقبت بخیر شدن فرزندان شهدا صلوات
س.ج
۱۹:۰۴ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سردار دلها دعایمان کن عاقبت بخیر بشیم..انشاالله...
تمام آرزوم تو دنیا و لحظه لحظه زندگیم عاقبت بخیری است...دعایی بالاتر از این نمیشناسم...
ناشناس
۱۸:۵۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
عااااااااالی بود
ناشناس
۱۸:۴۳ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سلام خدا بر شما خانواده شهید بلباسی
و سلام و درود خدا و فرشتگانش بر شهدای خانطومان و سردار شهید حاج قاسم سلیمانی
سام
۱۷:۵۴ ۱۱ تير ۱۳۹۹
احسنت بر این شیرزن خدایاحاجی رو سرسفره امام حسین مهمان فرماودعایش درحق ولایت اجابت
ناشناس
۱۴:۵۷ ۱۱ تير ۱۳۹۹
جان خودم وبچهام فدای راه حاج قاسم
هادی
۱۴:۴۷ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سلام بر سردار دلها که با رفتنش با تمام وجود معنای این جمله که بارها شنیده و تکرار کرده بودم رو درک کردم که : ای اهل حرم میر و علمدار نیامد....
امان از دل زینب....
خدایا به رهبر عزیز تر از جانمان صبر عطا کن
فرامرزی
۱۴:۳۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
قسم به روح آسمانیت سردار سرافراز اسلام بعد از رفتنت از این دنیای ظلمانی ، جهان رنگ و بوی آرامش به خود ندیده است.
ناشناس
۱۴:۲۳ ۱۱ تير ۱۳۹۹
زینب جان ایول ......حاجی افتخار میکنه به داشتن تووووووووو
کاشکی فرزندان ما هم راه تو رو بگیرن.........برووووووو باهاتیم یا علی
عباسی
۲۲:۵۴ ۱۱ تير ۱۳۹۹
تو که منفی دادی تو چه فازی هستی ؟
ناشناس
۱۴:۱۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سردار ما در اوج به یادمان باش ما در حضیض ذلتیم دریاب مارا
هادی حرف حق
۱۴:۰۹ ۱۱ تير ۱۳۹۹
جانم فدای حاج قاسم ارزوم بود ببینمش و یک هدیه کوچک ازش میگرفتم اما لیاقت نداشتم
محمود خوش اخلاق
۱۳:۴۸ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سردار داغت چون کربلا همیشه در دل ما میماند و تا ابد به خون خواهیت آرام نمی نشینیم
ناشناس
۱۳:۴۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
از یه همچین شیر مردی همچین شیر زنی هیچ بعید نیست
دعای حضرت زینب پشت و پناهت زینب جان
ناشناس
۱۳:۴۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
فقط اشک و فقط اشک
سربازوطن
۱۲:۴۴ ۱۱ تير ۱۳۹۹
اسم سردار که میاد بی اختیاراشک ازگونه سرازیرمیشه چه مظلومه به شهادت رسید
ناشناس
۱۲:۳۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
چقدر زیبا توضیح دادن اشکم درومد
دلم برا سردار تنگ شده
نونوا
۱۲:۰۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
روح شهدای عزیز شاد
فردین
۱۲:۰۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
ماشالله به این شیر زن ...........زینب جان برو هواتو داریم...لعنت به بدخواهاتون بش باد
فدایی امام خامنه ای
۱۱:۴۳ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خواهر گلم زینب جان ما همگی نوکر شما و تمام فرزاندان شهدا هستیم. دعای فرزندان شهدا اجابت میشود برایمان دعا کن. التماس دعای فراوان
ناشناس
۱۱:۳۶ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خدایا کمک کن به چه روزی افتادیم دغدغه ملت شده نون و مسکن
ناشناس
۱۱:۱۳ ۱۱ تير ۱۳۹۹
روحت شاد سردار عزیزم. مرد بزرگ برای بچه های ما هم دعا کن عاقبت بخیر بشن.
ناشناس
۱۱:۰۸ ۱۱ تير ۱۳۹۹
شهید حاج قاسم رو خیلی خیلی دوست دارم.. به آدم آرامش میده.. تومشکلات وقتی ازش کمک میخوام جواب میگیرم. روحت شاد شهید عزیز. اون دنیا شفاعتمون کن
ساناز
۱۰:۴۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی....
خیلی دلتنگتم سردار
و دلتنگی که پایان ندارد....
این روزها خیلی سخت میگذرد،برایمان دعا کن...
ناشناس
۱۰:۳۶ ۱۱ تير ۱۳۹۹
چقدر قشنگ....
کی ميخاد جواب این دلهای سوخته رو بده؟
دل سوخته ی مادر خواهر فرزند و همسر شهید....
سردار سلیمانی چیکار کردی با دلاي ما....
شهادت نوش جونت
ناشناس
۱۰:۳۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
از دختر مردی چون حاج قاسم غیر این هم انتظار نیست ...
روحت شاد حاجی با شهدای دفاع مقدس محشور باشی
ناشناس
۱۳:۲۷ ۱۱ تير ۱۳۹۹
عزیزم باشهدای کربلا بهترین گزینه هست
ناشناس
۲۱:۲۶ ۱۱ تير ۱۳۹۹
شهدا همه پیش هم هستند از اول تا آخر خلقت
ناشناس
۰۹:۵۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
متن زیبایی بود
سمیه
۰۹:۴۷ ۱۱ تير ۱۳۹۹
جان همه ما فدای تو حاج قاسم. انتقامت را میگیریم خیلی سخت هم میگیریم. داغ تو در دلهای ما هر روز بیشتر می شود. بچه های ما با عشق به تو بزرگ میشوند و راه تو را ادامه خواهند داد و انتقام تو را خواهند گرفت.
ناشناس
۰۹:۴۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
داغ شهادت سردار درست مثل واقعه کربلا همیشه در دلهاست
کلثوم کرمیان
۰۹:۴۴ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خانواده مقتدر باید دخترش جملاتش تاثیر گذار باشن
خانواده ای که فقط به خدا و به خاطر خدا رودر بایستی دارن
خدا اینجوری عزت میده دیگه هر تلاشی بیخوده و جبر
ناشناس
۰۹:۲۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
روحت شاد سردار. بدون تو جهان همه ماتم است.
ناشناس
۰۹:۲۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
روحت شاد سردار. بدون تو جهان همه ماتم است.
خادمی
۰۹:۱۷ ۱۱ تير ۱۳۹۹
شهادت حاج قاسم حقانیت این نظام و کفرانیت ترامپ و امثال او را ثابت کرد
ناشناس
۰۹:۱۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
بسيار عالي بود
هميشه به دوستان ميگم دليل اوج گرفتن بلباسي همسر بصير و با معرفتش بود
خدا حفظتان كند ، درد و بلاي بچه هاتان بويژه زينب جان را به بالاترين بها خريدارم
خدايا قسمت ميدم به حاج قاسم ذره اي از معرفت شهيدان را بر دل ما بنداز
ایرانیم
۱۴:۰۹ ۱۱ تير ۱۳۹۹
احسنت بر شما
علی
۰۹:۰۹ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خدایا شهدای ما رو قرین رحمت خودت قرار بده، و ما رو رهرو آن بزرگواران.
ناشناس
۰۸:۳۰ ۱۱ تير ۱۳۹۹
روحت شاد حاج قاسم
ناشناس
۰۸:۲۹ ۱۱ تير ۱۳۹۹
خیلی تاثیرگذار بود در خانه عکس سردار را به دیوار زده ام وقتی نگاهش میکنم ازعمق وجودم احساس میکنم زنده است آرامش عجیبی میگیرم
ناشناس
۰۷:۵۳ ۱۱ تير ۱۳۹۹
عالییییی ...التماس دعا
ناشناس
۰۶:۴۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
داغ دلم تازه شد
عمار
۰۱:۵۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
درود و خداقوت بر شما اولاد خلف صالح صادق صدیق شهید سردار دلها روح بلند و ملکوتی پدر بزرگوارتان شاد باد .و من الله توفیق .
عمار
۰۱:۵۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
درود و خداقوت بر شما اولاد خلف صالح صادق صدیق شهید سردار دلها روح بلند و ملکوتی پدر بزرگوارتان شاد باد .و من الله توفیق .
ناشناس
۰۱:۴۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
مطلب زیبایی بود . درود خدا برهمه شهیدان راه حق و حقیقت . درود بر دلاورمردانی که بر کفتاران زمان شوریدند و ماهیت کثیف و پلیدشان را برهمگان آشکار کردند
FM
۰۱:۳۳ ۱۱ تير ۱۳۹۹
ساعت به وقت دلتنگی برای سردار سلیمانی
اژدر ایرانی
۰۱:۳۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
دشمنت کشت ولی نور تو خاموش نشد

آری آن جلوه که فانی نشود نور خداست

شادی روح حاج قاسم
صلوات....
ناشناس
۰۱:۰۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
حاج قاسم عزیزم بعد تو یه روز خوش ندیدیم
ناشناس
۰۰:۵۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
الهی بمیرم حاج قاسم
هنوز که هنوزه قلبمان درد میکنه
حاجی اینجا برات مینویسم و ازت میخوام منو ادم کنی
منو تا اخر دوستدار خودتون و راهتون نگه دار
حاجی تو رو به پهلوی شکسته زهرا ولمون نکن تو این دنیای بی رحم
ناشناس
۱۳:۳۱ ۱۱ تير ۱۳۹۹
ازخدا بخواه ادم بشی نه ازبنده خدا
ناشناس
۲۲:۴۵ ۱۱ تير ۱۳۹۹
بنده های خوبو میشه واسطه قرار داد
ناشناس
۰۰:۴۲ ۱۱ تير ۱۳۹۹
سردار دلها داغ هنوز سرد نشده تا زمانی که انتقام تو را بگیریم
لعن الله علی القوم الظالمین
خسته از جور زمان
۰۰:۳۶ ۱۱ تير ۱۳۹۹
دلم برای انسانهای خوبی مثل حاج قاسم سلیمانی تنگ شده و فقط بغض و اشک
ناشناس
۰۸:۴۸ ۱۲ تير ۱۳۹۹
کاش من هم مثل حاج قاسم طعم شهادت رو بچشم گرچه لیاقتش رو ندارم