به گزارش گروه بینالملل باشگاه خبرنگاران جوان، افشاگری و برملاساختن فساد در زمینههای مختلف امری به نسبت پیچیده است و از آن رو که در کشور ما کمتر به آن پرداخت شده، امکان برداشتی سطحی از آن نیز مسئلهای دور از ذهن نخواهد بود.
به تازگی در ایران اخباری مبنی بر افشاگری و آشکارسازی فساد مطرح و باعث شده تا سید ابراهیم رئیسی، رئیس قوه قضائیه جمهوری اسلامی ایران، در رسانههای مختلف و به طرق گوناگون به طبیعیسازی این موضوع پرداخته و تشویقهایی برای آن در نظر بگیرد.
از همین رو، مجلس شورای اسلامی کشورمان در صدد است تا قانونی برای به رسمیت شناختن افشاگری در ایران به تصویب برساند.
پیش از این شاهد افشاگری در زمینههای مختلف و کشورهای مختلفی بودهایم. تازهترین و پررنگترین آنها برملاسازیهایی است که درباره ترامپ صورت گرفته است؛ مانند قصد برادرزادهاش به افشاگری یا تمایل مایکل کوهن، وکیل سابق ترامپ، به نگارش کتابی درباره او.
با در نظر داشتن چنین اخباری و نگاهی به سیاست کشورهای مختلف جهان متوجه میشویم که در برخی از آنها قوانینی وضع شده تا به شخص افشاگر اعتبار دهند و مجال برملاسازی برای هرفردی را به روش قانونی فراهم آورند.
به همین دلیل در این مقاله در ابتدا به تعریف شخص افشاگر پرداخته و انواع آن را نام میبریم، سپس از آن جهت که این روش در آمریکا قدمتی دیرینه دارد، حمایت و قوانین مختلف دولتی از افشاگرها در ایالات متحده را با جزئیات بیشتر بررسی میکنیم. در بخش بعدی نگاهی گذرا به کشورهای مختلف و نگرششان به این موضوع خواهیم داشت و در آخر تعدادی از افشاگران مشهور را نام میبریم.
در معنای عام کلمه افشاگر به شخصی گفته میشود که اطلاعاتی از غیرقانونی بودن کاری، کلاهبرداری، سوءاستفاده از قدرت، و یا سوء مدیریت را برای عموم یا مقامات دولتی فاش کند.
اما در بعضی کشورها اطلاعاتی وجود دارد که دولت آن را طبقهبندی کرده و صحبت علنی از آن را جایز نمیداند. در این حالت در همان کشورها افشاگر باید راهی قانونی را برای بازگو کردن این اطلاعات طی کند.
از همین رو، به طور مثال در زبان انگلیسی، دو نوع افشاکننده وجود دارد، «افشاگر قانونی» که آن را سوتزن (whistleblower) مینامند و فاشکنندهای (Leaker) که به طور «غیرقانونی» در رسانههای اجتماعی و یا کاغذی دست به افشا میزند.
انواع افشاگر
از آن رو که زمینههای برملاسازی شخص افشاگر متفاوت است، او را میتوان در بخشها و شغلهای مختلفی جستجو کرد. در نتیجه نوع افشاگرها، متمایز از هم در نظر گرفته میشود. افشاگری سیاسی و مالی تنها نوع بیشتر شناختهشدهای از آشکارسازی است.
افشاگرها موضوعات گستردهای را دنبال میکنند که حوزههایی مانند: تغییردادن قوانین و مقررات به نفع شخصِ خاطی، وقایع جدیدی که امکان تقلب در آنها فراهم است، دغلکاریِ برخی پیمانکاران در قرارداهایشان با دولت، جعلِ صلاحیت متقاضیان و دریافتکنندگان وامهای دولتی به منظور دریافت چنین کمکهایی، و یا رسیدن به راهی برای سوءاستفاده از متقاضیانِ کالا یا خدمات از سوی مسئولان برخی شرکتها و موسسات، تنها مشتی از خروار هستند؛ بنابراین به طور کلی میتوان فعالیت افشاگرها را در حوزههای دولتی (با زیرشاخههای اقتصادی، سیاسی و...) و عمومی طبقهبندی کرد.
در صورتی که شخص افشا کننده گزارشی از جرائم یقه سفید (تقلب و سوءاستفاده از جایگاه از سوی مقامات بلندپایه)، که در بالا نمونههایی از آن آورده شد، ارائه دهد یا کاری را زیر سوال بَرَد، با نتایج یا تهدیدهای مختلفی روبهرو خواهد شد. به طور مثال ممکن است جایگاهش را تنزل دهند، و یا توبیخ و اخراج شود. البته واکنشهای دیگری مانند عدم تمدید قرارداد/ ارتقا، و منع امکان دسترسی به امکانات آموزشی نیز وجود دارد.
در کشورهایی که افشاگری به نوعی رفتاری قانونی تلقی میشود و برای انجام آن شیوه خاصی در نظر گرفته شده، تمامی مجازاتهای ذکر شده در بالا غیر قانونی است و شخص افشاگر از آنها در امان خواهد بود.
نحوه حمایت و محافظت از شخص افشاگر بسته به کشور، روش افشا، و چگونگی انتشار آن متفاوت خواهد بود. ذکر این نکته ضروری است که تاکنون کشورهای زیادی حمایت این افراد را بخشی از قانون خود اعلام کردهاند؛ البته در برخی از آنها این قوانین گستردگی بیشتری داشته و در برخی دیگر با محدودیت و محافظهکاری بیشتری اتخاذ میشود.
در ادامه بخشی را به بررسی حمایتهای کشور آمریکا از افشاگران اختصاص داده و پس از آن نگاهی گذرا به این قوانین در دیگر کشورها خواهیم داشت.
دولت آمریکا روشهای مختلفی از پشتیبانیها را برای فاشکنندهها در حوزههای مختلف در نظر گرفته است. در ادامه به تفکیک به آنها میپردازیم.
قانون ادعاهای نادرست
قانون (United States False Claims Act) اولین قانون وضع شده در آمریکا برای پشتیبانی از سوتزنان است. به موجب این قانون برای تشویق افشاگران درصدی از مبلغ پول بازیافتشده یا زیان پیشگیریشده از سوی دولت به آنان پرداخت شده و همچنین وظیفه دولت است تا از این افراد محافظت لازم را به جا آورد.
قانون فدرال حمایت از سوتزنان
این قانون (Federal Employee Whistleblower Protection Act) در سال ۱۹۸۹ وضع شده و تحت این قانون دولت فدرال آمریکا باید از افشاگران قانونی حمایت کند. بر اساس این قانون چنانچه شخصی از نظر قانون به عنوان افشاکننده ثبت شده باشد و پس از برملا ساختن کلاهبرداری یا کاری غیرقانونی، هدف تهدید از سوی سازمانِ خاطی قرار گیرد، دولت فدرال آمریکا حمایتی همه جانبه از او خواهد داشت.
حمایت از افشاگر بیمهای
در کل موسساتِ بیمههای عمومی و دولتی در آمریکا، منبع بزرگ افشاگران برای آشکارسازی کلاهبرداری هستند. افرادی که از شیادیهای چنین موسساتی در زمینه کلاهبرداری برنامه فدرال زراعتی و سیل، و یا بیمهگزاران خصوصی در ایالتهای کالیفرنیا و ایلینوی پرده بردارند از جوایز مالی ویژهای بهرهمند خواهند شد.
قانون داد–فرانک
ایالات متحده در تازهترین اقدام خود در یاری رساندن به سوتزنان، قانون «اصلاح والاستریت و حمایت از مصرفکننده» و یا «قانون داد–فرانک» (Dodd–Frank Wall Street Reform and Consumer Protection Act) را در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما، رئیس جمهور پیشین آمریکا، به تصویب رساند. این قانون بیش از ۲۳۰۰ صفحه است و بر همه جنبههای صنعت خدمات مالی آمریکا تأثیر داشته است.
در واقع این قانون چارچوبی در اختیار شرکتهای فعال در بازار اوراق بهادار و صنعت خدمات مالی آمریکا قرار داده است؛ و در نتیجه تأثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر بنگاههای فعال در این بازار و صنعت دارد.
از جمله مزایای قانون داد-فرانک میتوان بنیانگذاری نهادهایی برای حمایت بیشتر از مصرفکنندگان، بالا بردن شفافیت و حسابدهی گزارشگری، و ایجاد قوانین سختگیرانه برای وثیقههای مربوط به وامهای رهنی را نام برد.
راههای قانونی افشا کردن
در کل در آمریکا سه راه برای افشاکردنِ جعل، کلاهبرداری ،اختلاس و دیگر تخلفات وجود دارد. راه اول گزارش به سرپرست است. دو راه دیگر یعنی تماس با بازرس کل و دفتر مشاور ویژه نیز پیش روی افشاگر قرار دارد.
افشا به سرپرست را میتوان غیررسمیترین راه گزارش دانست. در این حالت ممکن است فرد حتی خودش را به عنوان فردی سوتزن تلقی نکند، اما به مقام بالارتبهای که مسئولیت بخشی که تخطی در آن رخ داده گزارش کلاهبرداری را ارائه میکند.
در مقابل شخصی که خود را سوتزن و مُحِق برای اعلام خطا میداند، به بازرس کل مراجعه میکند. در چنین حالتی لزوماً گزارش فرد محرمانه نخواهد ماند. البته این نکته هم وجود دارد که دفتر بازرس کل ممکن است به گزارش سوتزن رسیدگی نکند، اما این به معنی از دست دادن پشتیبانی در صورت تهدید و خطر برای این فرد نیز نخواهد بود.
راه سوم که گزارش به دفتر مشاور ویژه است، گزارشها را مورد بررسی قرار داده و آنها را پیگرد قانونی میکند. این روش مزایای بیشتری نسبت به دو روش قبل در اختیار افشاگر قرار میدهد. به طور مثال، اطلاعات شخص محرمانه حفظ میشود، همچنین بررسی گزارشِ فاشکننده به اولویت اصلی این دفتر تبدیل میشود. پس از بررسی، گزارش به رئیس کنگره آمریکا ارسال خواهد شد، اگر هم بررسی گزارش انجام نشود، آن را به بخش افشاگر بازگرادنده و راهکاری برایش ارائه میدهند، و مهمتر از همه آنکه اگر در بررسیها نشانهای از جعل و کلاهبرداری یافت نشود، فرد فاشکننده همچنان از حمایت در مقابل تهدیدها، همانند یک سوتزن، بهرهمند خواهد بود.
در قانون فدرال حمایت از سوتزنان آمریکا، هرگونه فعالیتی که فردی خود آن را انجام دهد یا بقیه را مجبور به انجام آن سازد که در مواردی که در پایین ذکر میشود بگنجد، خطا محسوب شده و امکان گزارش و افشای آن وجود دارد:
درصورتیکه فرد افشاگر با تهدید مواجه شود نیز سه راه پیش روی خود دارد.
در ابتداییترین حالت او میتواند به «شورای حمایت از شایستگی» (MSPB) شکایت کند، اگر مسئله مربوط به این بخش نشود، این شورا افشاگر را به بخشی با نام «حق اقدام ِفردی» (Individual Right of Action) ارجاع میدهد. همچنین در صورتیکه فرد سوتزن کارمند عضو اتحادیه باشد به بخش مربوط به اتحادیه شکایت خواهد کرد.
امکان طرح شکایت در این سه بخش به صورت همزمان وجود ندارد و فرد افشاگر هر راهی را انتخاب کند از دو راه دیگر در آن زمان منع خواهد شد.
در صورتیکه سوتزن تهدید شده و شکایت او مورد بررسی قرار گیرد و ثابت شود، به او غرامتهایی به اشکال مختلف پرداخت خواهد شد که در ادامه نمونههایی از آن آورده شده است.
با آنکه افشاگری در آمریکا قدمتی چندین ساله داشته و از اعتبار بیشتری بهرهمند است، کشورهای دیگر نیز به تازگی اقدام به رسمیت شناختن آنها را، هرچند کم و بیش، در قانون خود گنجاندهاند. در ادامه بررسی مختصری از حمایت دیگر کشورها از سوتزنان خواهیم داشت.
استرلیا
در برخی از ایالتهای استرالیا، قوانینی تازه تأسیس برای حمایت از افشاگران وجود دارد. به طور مثال قانون شرکتها ۲۰۰۱ (Corporations Act) برای برخی افراد امکان افشاگری قانونی را فراهم میکند که البته از سال گذشته گستردگی بیشتری در آن ایجاد شده است. شرکتهای دولتی و شرکتهای بزرگِ خصوصی بخشی از مشمولین این قانون هستند.
کانادا
در کشور کانادا با آنکه تلاشها برای حمایت از افشاگران افزایش یاقته، همچنان پشتیبانی از این افراد به قدری محدود است که میتوان گفت حمایتی از آنان صورت نمیگیرد. البته قانونی تحت قوانین جنایی کانادا با نام «قانون حمایت از افشاگران در بخش کارمندان دولتی» (Public Servants Disclosure Protection Act) وجود دارد که در صورت افشای کلاهبرداری یا خطا، آنها را از هرگونه تهدیدی مصون نگاه میدارد.
همچنین در ایالت اونتاریوی کانادا نیز همین قانون (Public Service of Ontario Act) مخصوص این ایالت در سال ۲۰۰۶ (۱۳۸۵) وضع شده که کارمندان دولتِی این بخش را از تهدید در امان دارد. البته در اونتاریو در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) قانون اوراق بهادار (Securities Act) نیز بنیانگذاری شده تا به پشتیبانی افرادی بپردازد که تخلفات این بخش را ارائه میدهند.
اتحادیه اروپا
پارلمان اتحادیه اروپا در راستای حمایت از افشاگران «دستورالعمل حفاظتی سوتزنان» (Whistleblower Protection Directive) را ارائه کرده است که به موجب آن حقِ آزادیِ بیان در مجامع عمومی و خصوصی به این افراد، شامل خبرنگاران، و درتمامی ردههای اتحادیه اروپا، داده میشود.
بر اساس این دستورالعمل، هرگونه تهدید و کارشکنی مستقیم و غیرمستقیم در کار این افراد، پیگرد قانونی داشته و با مجازات رو به رو خواهد شد.
جامائیکا
در کشور جامائیکا در سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) «قانون حفاظت از افشا» (Protected Disclosures Act) تأسیس شد که براساس آن سوتزنان در بخش عمومی و خصوصی مورد حفاظت قرار میگیرند.
هند
در کشور هند پس از سالها رایزنی و مشورت در سال ۲۰۰۳ (۱۳۸۲) قانون «افشای منافع عمومی» (Public Interest Disclosure) تصویب شده که بعدها یعنی در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) به «لایحه حمایت از سوتزنان» (The Whistleblowers' Protection Bill) تغییر نام داد تا افشاگری در این کشور هم به رسمیت شناخته شود.
ایرلند
در سال ۲۰۱۴ (۱۳۹۳) کشور ایرلند نیز قانون حفاظت از افشاگران را تصویب و به موجب آن سوتزنان در بخش عمومی و خصوصی مورد حمایت در قبال تهدیدها قرار میگیرند.
هلند
کشور هلند برای افشاگران خود علاوه بر حفاظت، امکاناتی از قبیل مشاوره را نیز در نظر گرفته است. همچنین رسانههای این کشور حمایت گستردهای از سوتزنان به عمل میآورند.
انگلیس
در این کشور نیز تصویب قانون «افشای منافع عمومی» (Public Interest Disclosure) در سال ۱۹۹۸ (۱۳۷۷) چارچوبی برای محافظت قانونی از افشاگران را فراهم آورده است.
در حالیکه در بیشتر کشورها برای حمایت و پشتیبانی از افشاگران روندی رو به افزایش را شاهد هستیم، سوالی که ممکن است به اذهان بسیاری خطور کند این است که اجازه قانونی به انتشار اطلاعات کار درستی است؟ یا بهتر است با آن برخورد شده و از آن جلوگیری شود.
برخی از افراد معتقدند افشاگران چشموگوش مالیاتدهندگان و مایه حفظ و نگهداری کشور هستند، اما در مقابل افرادی بر این باورند افشاگری میتواند تأثیراتی در سیاستها و روند سیاسی کشور داشته و عواقبی با خود به همراه آورد؛ در ادامه بخشی را به بحث در این باره پرداخته و سپس به بررسی تأثیرات برخی سوتزنان مهم میپردازیم.
«پیت هوکسترا»، سفیر سابق آمریکا در هلند و نماینده پیشین ایالت میشیگان، در سال ۲۰۰۵ (۱۳۸۴) به دعوت «بنیاد هریتج»، سخنرانی در ارتباط با رابطه افشاگری و عواقب آن برای امینت ملی ارائه داد.
از آنجا که به نظر میآید در آمریکا افشاگریِ اطلاعات امری رایج شده و به نوعی میتوان گفت به خصوصیتی بنیادین در مردم و بالاخص سیاستمداران و هم رکابانشان مبدل گشته، هوکسترا در این سخنرانی افشاگریِ اطلاعات طبقهبندی شده را به سه دسته «اتفاقی، عمدی و جاسوسانه» تقسیم کرد.
او در این سخنرانی با اشاره به این که افشاگری به امری متداول و رایج در آمریکا تبدیل شده و این میتواند به ضرر ایالت متحده و امنیت آن باشد، جمله معروف انگلیسی «LOOSE LIPS MIGHT SINK SHIPS» را بیان کرده و گفت دغدغه حال حاضر آمریکا امنیتی است که به دست افشاگران امکان برباد رفتنش است. [برگردان فارسی این جمله مَثَل معروف «زبان سرخ سر سبز میدهد بر باد» است]
به عقیده هوکسترا هرساله افشاگریهای در آمریکا صورت میگیرد که ضررهای جبران ناپذیری به وزارت اطلاعات این کشور وارد میآورد. در واقع میتوان اینگونه نتیجهگیری کرد که بیش از آنکه جاسوسها به جامعه اطلاعاتی آمریکا خسارت وارد کنند، انتشار اطلاعات طبقهبندی شده و محرمانه این کشور از سوی سیاستمداران و افراد داخلی بر اطلاعات و امنیت ایالات متحده ضرر وارد کرده است.
هوکسترا برای اثبات حرفش درباره «اسامه بن لادن» و این مسئله که اگر افشاگری روش آمریکا را فاش نمیساخت و روزنامهها خیلی مسائل را پیش از حادثه ۱۱ سپتامبر منتشر نمیکردند، ایالات متحده بن لادن را زنده به چنگ میانداخت، صحبت کرده و گفت: «اگر افشای اسرار امنیتی ما در آن زمان نبود، حتما بن لادن را به محاکمه میکشاندیم؛ اما فردی راهکار ما را فاش کرد، بن لادن هم روش خود را تغییر داد و اتفاقی که میدانید رخ داد. اگر افشاگریِ اسرار از فردی خودی وجود نداشت از گروه القاعده هم اطلاعات بسیار زیادی در دست میداشتیم.»
نماینده پیشین آمریکا در صحبتهایش تاکید داشت که افشاگریها از هرنوعی که باشد امنیت ملی آمریکا را به خطر میاندازد و وزارت اطلاعات آمریکا باید گوش به زنگ باشد که هر زمان ممکن است اطلاعاتی محرمانه، حتی به صورت تصادفی، به بیرون نشت پیدا نکند.
راه حل مقابله با چنین اتفاقاتی باید در وزارت اطلاعات آمریکا و با در نظر کرفتن کمترین تحملی در مقابل افشای اسرار، ایجاد شود. هوکسترا با افشای اسرار از سوی مقامات مخالف است و میگوید این افراد باید بدانند «مقامی که به آنها داده شده حق آنها نیست و امتیازی است که دولت به آنها داده» و باید آن را پاس بدارند و دست به افشاگری نزنند. عدم توانایی از محافظت از نشر اطلاعات از سوی وزارت امنیت این کشور به در خطر قرار گرفتن امنیت ملی این کشور میانجامد.
علاوهبر این، انتشار اطلاعات محرمانه از سوی دولت، میتواند این شبهه را در تصورِ کشورهای دیگر بوجود آورد که قابلیت حفظ اطلاعات در آن کشور پایین است، و در نتیجه نباید اطلاعات محرمانه و مخفی را با آن کشور به اشتراک گذاشت. متعاقباً کشورهایی که به یکدیگر در جلوگیری و محافظت از تروریسم یاری رسانی میکنند، به علت محرمانه بودن روشها و تکنیکها، دست از مددرسانی خواهند کشید تا روشهایشان برای عموم فاش نشود. در نتیجه با کم شدن تعداد شریکهای یک کشور در جامعه جهانی وزارت اطلاعات و امنیت آن کشور رو به افول خواهد گذاشت و بیاعتبار خواهد شد.
در حوزه افشاگری افراد و یا پایگاههایی تا جایی جنجالی شدهاند که به بخشی از فرهنگ عامه، به طور خاص در کشور آمریکا مبدل گشتهاند؛ در ادامه تعدادی از این افراد را نام میبریم.
پایگاه ویکیلیکس
ویکیلیکس (WikiLeaks) معروفترین سازمان بینالمللی در ارسال و افشای اسناد از سوی منابع ناشناس است. گفته میشود این پایگاه را فعالان اجتماعی و مخالفانی از کشور چین همراه با روزنامهنگارها، ریاضیدانها و پیشگامان فناوری از آمریکا، تایوان، اروپا، استرالیا و آفریقای جنوبی پایهگذاری کردهاند. برخی منابع «جولیان آسانژ»، فعال اینترنتی و روزنامهنگار استرالیایی، را بنیانگذار این سازمان نامیدهاند. آسانژ سال گذشته به دست پلیس انگلیس بازداشت شد.
ادوارد اسنودن
اسنودن افشاگر کنونی و کارمند سابق سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا (CIA) و پیمانکار سابق آژانس امنیت ملی است. اسنودن باعث شد تا حقایقی از عملیاتِ عظیم «جاسوسی و مراقبت در سطح جهانی» و «پریزم» فاش شود. پریزم اسم رمز برنامهای جاسوسی از سوی آژانس امنیت ملی ایالات متحده است. این برنامه با آرمان گردآوری داده از چندین پایگاه اطلاعاتی اینترنتی مشهور و مهم پی ریزی شده است. پریزم با استفاده از پایگاههای اینترنتی مانند گوگل به اهداف خود میرسد.
او عموم مردم را متوجه کرد که مکالمات تلفنی، ایمیل و موتور جستجوی اینترنت در تمام کشورها و بدون رعایت مرزهای سیاسی شنود میشود. راه او آغازی برای افشاگریِ رسانهای بود.
افشاگریهای اسنودن جنجال زیادی به همراه داشت و بسیاری از کشورها واکنش منفی به او نشان دادند، اما افشاگریهای او موجب شد تا مجمع عمومی سازمان ملل متحد «قطعنامه ۱۶۷–۶۸» را برای مقابله با جاسوسی تصویب کند و اعلام دارد که همانگونه که در فضای حقیقی افراد حق دارند حریم خصوصی داشته باشند، این حق باید در فضای مجازی و آنلاین نیز در نظر گرفته شود.
در سال ۲۰۱۶ «الیور استون»، کارگردان انگلیسی فیلمی با نام «اسنودن» و پیشتر «لورا پویترس» در سال ۲۰۱۴ فیلمی با نام «شهروند چهار» از زندگینامه او ساختهاند که دیدن آنها خالی از لطف نخواهد بود.
چلسی منینگ
«چلسی منینگ» با نام قبلی «بردلی» سربازی آمریکایی بود که در سال ۲۰۱۰ (۱۳۸۹) متهم به افشای اطلاعات در سایت ویکیلیکس شد. او در همان سال در ارتش آمریکا در عراق مشغول به خدمت بود که بازداشت و از آنجا به آمریکا منتقل شد. گفته میشود او بارها در زندان خودکشیهای نافرجامی را هم تجربه کرده است. در آمریکا او را به عنوان عامل یکی از بزرگترین مواردِ نشتِ اسناد محرمانه میدانند.
در جریان دادگاههای او، جولین آسانژ، پایهگذار پایگاه اینترنتی ویکیلیکس، حکم دادگاه علیه منینگ، را به شدت تقبیح کرد و آن را نمونهای از «افراطگرایی در زمینه امنیت ملی» دانست.
در نگاه عمومی دو نوع نگرش نسبت به او وجود دارد، عدهای رفتار او را عامل مهمی در تحولات خاورمیانه میدانند و برخی دیگر او را خائن نسبت به کشورش برمیشمارند.
در ۱۷ ژانویه ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) بارک اوباما اعلام کرد که منینگ را بخشیده و او در تاریخ ۱۷ مه ۲۰۱۷ آزاد خواهد شد. این دستور شخصاً از سوی بارک اوباما در یکی از روزهای پایانی فعالیتش به عنوان رئیسجمهور آمریکا به اجرا درآمد.
درباره منینگ و حواشی جنجالی او نیز مستندی با نام «ما اسرار را میدزدیم: داستان ویکی لیکس» (We Steal Secrets: The Story of WikiLeaks) ساخته شده که دیدن آن توصیه میشود.
البته ذکر این نکته هم ضروری است که آمریکا، مانند هر مسئله دیگری در حمایت از افشاگران بیشتر مدعی است تا عملگرا . نگاهی به رفتارهای این کشور با اسنودن و منینگ و مشکلات بوجود آمده برای آنان پس از افشاگری برای اثبات این گفته کافی است.
به طو مثال، اسنودن پس از آنکه دست به افشاگری زد به هنگکنگ رفت اما آمریکا از راههای مختلفی به او فشار آورد و مجبور شد به روسیه برود، که البته در آنجا هم از این فشارها در امان نبود و همین امر منجر به درخواستهای پناهندگی متعدد از سوی او به بیش از ۲۱ کشور شد. به گفته شخص اسنودن تمامی این تقاضاها به نوعی رد میشد و دلیل آن فشارهایی بود که جو بایدن، معاون وقت رئیس جمهوری ایالات متحده، به کشورهای مورد تقاضای او وارد میآوردند.
والری پلام
پلام جاسوس ضد اطلاعات سازمان سیآیای (CIA) و همسر جوزف ویلسون سفیر سابق این کشور در نیجریه است. او مأمور تحقیق درباره فرضیه «خریداری اورانیوم به دست رژیم صدام حسین»، دیکتاتور معدوم سابق عراق، از نیجریه بود.
همسر پلام یعنی جوزف ویلسون در سال ۲۰۰۲ (۱۳۸۱) به کشور نیجریه رفت و در گزارشی تلاشهای مخفیانه عراق برای خرید اورانیوم را رد کرد، اما پس از آغاز جنگ عراق، با نوشتن مقالهای در یکی از روزنامهها، دولت بوش را متهم به دست کاری در اطلاعات ارائه شده از او و مربوط به عراق کرد.
بعدها «رابرت نواک» گزارشگر روزنامه واشنگتن پست، این اطلاعات را فاش کرد که عصبانیت و واکنش شدید پلام را به دنبال داشت.
فیلم معروف و محبوب «بازی منصفانه» (Fair Game) در سال ۲۰۱۰ با بازی شان پن، بر اساس رمانی با همین نام و نوشته شخص پلام ساخته شده که داستان را از زبان خودش بازگو میکند.
بیشتر بخوانید:
فرید زکریا: کتاب بولتون نشان داد که مشکل اصلی ترامپ، شخصیت اوست + فیلم
افشاگری جان بولتون علیه ترامپ در کتاب جدید
منوچین: کتاب بولتون سرشار از دروغ و اشتباهات است
قاضی فدرال انتشار کتاب بولتون را مجاز دانست
اما در آخر با توجه به آنچه در بالا گفته شد، ذاتِ موضوعی به نام افشاگری سوالی در ذهن همه بوجود میآورد و آن امکان وجود هدفی نهان در آن است؛ به عبارتی آیا افراد دست به افشاگری میزنند چون سعی در بیاعتبار کردن موضوع یا فردی دیگر دارند؟ یا با نیتی خیرخواهانه نسبت به کژیها، ناراستیها و فسادهای محیط اطراف خود حساس هستند و تلاش دارند با همگانیکردن و افشاگری نقشی در اصلاح امور داشته باشند؟ البته این فرضیه هم میتواند مطرح باشد که این برملاسازیها با هدف ارزیابی نگرش مردم، خواه به سیاستی تازه وضع شده یا وقایع حال حاضر، انجام میشود.
با نگاهی عقلانی به این مسئله به نظر میرسد فارغ از نیت و هدف خود افشاگر، وجود دلگرمی و امنیت برای افشاگران در برملاسازی فساد در هر زمینهای الزامی است و باید حق آنان دانست که مطمئن باشند از هرگونه آسیبی در امان خواهند ماند.
گردآوری و نگارش: سپیده احدپور
انتهای پیام/
(n.d.). Retrieved from Wikipedia : https://en.wikipedia.org/wiki/Whistleblower_protection_in_the_United_States
(n.d.). Retrieved from constantinecannon: https://constantinecannon.com/practice/whistleblower/whistleblower-types/financial-investment-fraud/
(n.d.). Retrieved from wikipedia: https://en.wikipedia.org/wiki/Chelsea_Manning
(n.d.). Retrieved from workplacefairness: https://www.workplacefairness.org/federal-employee-whistleblowers
(n.d.). Retrieved from kkc: https://kkc.com/the-whistleblower-handbook/
(n.d.). Retrieved from Government Accountability Project: https://whistleblower.org/what-is-a-whistleblower/
(n.d.). Retrieved from U.S. Consumer Product Safety Commission: https://www.cpsc.gov/About-CPSC/Inspector-General/Whistleblower-Protection-Act-WPA#:~:text=The%20National%20Defense%20Authorization%20Act,making%20a%20protected%20whistleblower%20disclosure.
(n.d.). Retrieved from https://asic.gov.au/about-asic/asic-investigations-and-enforcement/whistleblowing/
(n.d.). Retrieved from wikipedia: https://en.wikipedia.org/wiki/White-collar_crime
(n.d.). Retrieved from wikipedia: https://en.wikipedia.org/wiki/Glenn_Greenwald
(2020). Retrieved from KCY at law : https://www.kcyatlaw.ca/what-is-whistleblowing-guide-whistleblowing-in-canada/
HEMPOWICZ , L. (2020). Retrieved from pogo: https://www.pogo.org/testimony/2020/01/the-state-of-whistleblower-protections-and-ideas-for-reform/
Hoekstra, P. (2005). Retrieved from heritage: https://www.heritage.org/homeland-security/report/secrets-and-leaks-the-costs-and-consequences-national-security-0
Nott, L. (n.d.). Retrieved from freedomforuminstitute: https://www.freedomforuminstitute.org/first-amendment-center/primers/leaks-and-the-media/
آسمان آبی است.
اردک پرواز نمی کند.
my name is blackboard
همینجوری چندتا کلمه یاد گرفتی و جا و بی جا استفاده میکنی. نه؟