حسین کنعانی مقدم دبیر کل حزب سبز و فعال سیاسی اصولگرا فردی بود که انتخاب کردیم تا سوالهای خود را با او در میان بگذاریم.
باشگاه خبرنگاران جوان: با عرض سلام و احترام؛ به عنوان اولین سوال میخواستم از شما بپرسم که کارکرد احزاب در جامعه و به خصوص در جمهوری اسلامی چیست؟
کنعانی مقدم: یکی از پایههای مردم سالاری دینی حضور و مشارکت سیاسی مردم در تمام امور کشور است؛ همانطور که امام خمینی (ره) هم بارها در وصیت نامهشان آوردند و مقام معظم رهبری هم بارها تاکید کردند که مردم باید کشور را مدیریت کرده و از آن دفاع کنند و در اصل ولی نعمتان ما هستند و برای اینکه بتوانیم ساز و کار مناسبی را برای مشارکت سیاسی مردم ایجاد کنیم باید نهادهای غیر دولتی مانند احزاب در جامعه شکل بگیرند، زیرا این احزاب هستند که با سازماندهی، آموزش و به کارگیری مردم برای حل مشکلات کشور ورود پیدا خواهند کرد و باعث میشوند که مردم مشارکت سیاسی داشته باشند که البته بخشی از این مشارکت، موضوع انتخابات است و تمام ساختار نظام مردم سالاری دینی در جمهوری اسلامی با رای مردم شکل میگیرد و این مساله بسیار مهمی است.
علاوه بر این اقشار مختلف خواستههای مختلفی دارند که میتوانند این خواستهها را در احزاب تبدیل به برنامه کنند و چنانچه خودشان هم در قدرت قرار بگیرند میتوانند مستقیم آنها را اجرا کنند و اگر هم خودشان در قدرت قرار نگیرند میتوانند با ارائه برنامه و فشار به دولتها این برنامهها را اجرایی کنند؛ به هر حال یکی از برنامههای مهمی که احزاب دارند این است که پل ارتباطی مطالبات مردم و حامی آنها هستند که این مطالبات تبدیل به برنامه و خواستههایی در مجلس و ریاست جمهوری میشود و در این نهادها مطرح خواهد شد؛ این موضوع بستگی به نظام سیاسی حاکم بر آن کشور دارد، مثلا ما نظامهای پارلمانی داریم که احزاب، تعیین کننده اصلی نمایندگان و شکل گیری مجالس هستند و حکومتها را در دست میگیرند نظیر چین و روسیه؛ زیرا به این خاطر یکی از نقشهای مهمی که دارند این است که از مردم سالاری دینی حراست و نقش مردم را تقویت کنند.
باشگاه خبرنگاران جوان: تاریخ شکلگیری احزاب در کشورمان به چه زمانی بازمیگردد؟
کنعانی مقدم: تجربه تحزب در ایران یک تجربه جدیدی است و تقریبا میتوان گفت که بعد از انقلاب تحزب با توجه به روح قانون اساسی شکل گرفته، اما به نظرم تا حدودی نارس متولد شده است. البته قبل از انقلاب هم ما احزابی داشتیم که ذیل حکومت سلطنتی شکل میگرفتند و یا وابسته به قدرتهای بیرونی مثل حزب توده یا سایر جریانهایی بودند که گرایشهای ملی و مذهبی داشتند و عمدتا هم پایگاههای چندانی در داخل کشور نداشتند و بخشی هم زیر زمینی فعالیت میکردند.
بعد از انقلاب هم چند نوع حزب مثل حزب جمهوری اسلامی شکل گرفت که گستره ملی داشت، اما به این سبب که داشتیم شبیه به یک کشور تک حزبی میشدیم امام خمینی (ره) هم با این موضوع مخالفت کردند و بعد هم احزابی که شکل گرفتند بیشتر دولت ساخته بودند، یعنی دولتهایی که به میدان میآمدند تفکرات و اندیشههای سیاسی خود را در یک حزب خلاصه کرده و آن حزب را تربیت میکردند تا بتوانند حکومت کنند.
یک سری احزاب هم در مقاطع مختلف شکل گرفتند که توانستند تغییراتی انجام دهند، اما به لحاظ اینکه مردم نگاهشان به تحزب نگاه مثبتی نبود آنها هم بعد از مدتی چراغشان خاموش شد و نتوانستند اقدام مثبتی انجام دهند.
باشگاه خبرنگاران جوان: با توجه به اشارهای که به حزب جمهوریت داشتید لطفا بیشتر درباره آن بگویید و اینکه چرا این حزب تعطیل شد؟
کنعانی مقدم: شکلگیری حزب جمهوریت یک اندیشهای بر مبنای انقلاب اسلامی داشت و شخصیتهای بزرگی مثل رهبر معظم انقلاب و آیت الله هاشمی رفسنجانی و بزرگان دیگری عضو آن بودند، اما چون در حال تبدیل شدن به یک حزب اقتدار گرا بودند که تمام قوا و ارکان مختلف در اختیارشان بودند امام خمینی (ره) احساس کردند که دارند تبدیل به یک حزب اقتدار گرا شده که کشور را به یک کشور تک حزبی تبدیل کرده است؛ بنابراین امام خمینی (ره) مخالفت کرد و برخی از بزرگان هم از حزب جدا شدند و عملا حزب به پایان کار خود رسید.
باشگاه خبرنگاران جوان: جایگاه احزاب در سایر کشورها چگونه است؟
کنعانی مقدم: قاعدتا احزاب در دولتها و کشورهایی که نظامشان حزبی است جایگاه بسیار بالایی دارند و تعیین کننده شکل گیری نظام حاکمیتی هستند، اما در کشورهایی که نظامشان ریاستی است احزاب چندان تاثیری در آن ندارند و بیشتر در انتخابات اثرگذار هستند.
در نظامهای پارلمانی احزاب جایگاه مهمی دارند، چون مجلس باید از احزاب شکل بگیرد، نظام ما هم یک نظام دموکراسی است که براساس مردم سالاری دینی شکل گرفته و در آن هم حزب، هم پارلمان و هم نظام ریاستی میتواند اثرگذار باشد؛ به همین سبب به نظر میرسد قدرت در کشور ما تقسیم شده، اما تجمیع قوا برای حل کردن مشکلات کشور با مشکل مواجه شده است.
بیشتر بخوانید:
علاوه بر این عقبه سیاسی یک کشور اگر بر مبنای مردم سالاری باشد (مانند کشور ما که مردم سالاری در قانون اساسی ما مورد توجه قرار گرفته) قطعا مردم یا احزاب در تصمیمگیری یا تصمیم سازیهای نظام شرکت دارند و حاکمیت مبتنی بر اراده سیاسی مردم است، اما اگر این امر مثل برخی کشورها وجود نداشته و مردم در پای صندوقها حضور نداشته باشند و جناحهای سیاسی بدون توجه به مردم قدرت را در دست بگیرند به مرور این مردم سالاری تبدیل به دیکتاتوری خواهد شد و نتیجهای در بر نخواهد داشت.
باشگاه خبرنگاران جوان: نقش احزاب در سایر کشورها چگونه است؟
کنعانی مقدم: ما چند نوع نظام حزبی در دنیا داریم، برای مثال نظامهای تک حزبی داریم مثل روسیه که تک حزبی کمونیستی است و بعضی از کشورها دو حزبی هستند مثل آمریکا که دموکراتها و جمهوری خواهان در آن هستند و در انگلیس حزب محافظه کاران و کارگر باهم رقابت میکنند؛ همچنین در برخی از کشورها چند حزب وجود داشته و باهم رقابت میکنند و تعدد احزاب هم داریم ،مثلا در هند بیشتر از ۴۰۰ حزب باهم رقابت میکنند و در ترکیه یک حزب حاکم داریم که بقیه در ذیل آنها قرار میگیرند و یا درکشورهای اروپایی احزاب عموما در چند حزب فعال خلاصه میشوند و کم تر تعدد احزاب در آنها وجود دارد.
علاوه بر این ما برخی نظامهای ریاستی هم داریم که در آنها رئیس جمهور با رای مردم انتخاب میشود و باید به مجلس پاسخ دهد و بعضی از نظامها هم ترکیبی هستند؛ در قانون اساسی ما هم احزاب نقش دارند و ترکیبی از نظام ریاستی و نظام پارلمانی است که ترکیبی از همه آنها در آن وجود دارد.
باشگاه خبرنگاران جوان: الان نقش احزاب در کشورما به صورت است؟
کنعانی مقدم: قاعدتا این موضوع بستگی به ساختار نظام حاکمیتی در جمهوری اسلامی دارد؛ زیرا در جمهوری اسلامی چندان نقشی برای احزاب تعریف نشده و فقط در موضوع مشارکت سیاسی کمی آنها مد نظر قرار میگیرند؛ این در حالی است که در برخی از کشورها محور همه تصمیمات احزاب هستند و ما در یک مرحلهای هستیم که با وجود اینکه تعدد احزاب داریم، اما نیازمند ۵ الی ۶ جبهه متشکل از احزاب کوچکی هستیم که میتوانند کشور را مدیریت کنند که نباید این گونه باشد.
در عین حال میتوان گفت که نظام ما به گونهای است که مردم سالاری دینی و تعدد احزاب را پذیرفتیم. همچنین حزب گرایی به مشارکت سیاسی مردم کمک میکند و مردم را وارد ساختاری میکند که بر اساس یک برنامه ریزی پل ارتباطی مردم و حاکمیت میشود؛ اگر این پلها محکم باشد و حضور و مشارکت سیاسی مردم معنادار باشد، این امر نظام را تقویت میکند، اما اگر احزابی دولت ساخته باشند و بیشتر برای تقسیم قدرت فعالیت کنند تا خدمت به مردم، قاعدتا آفت بزرگی است.
انتهای پیام/