به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از اراک، سالها خاطراتی از فردی به نام شهید چمران می شنیدم بی آنکه او را دقیق بشناسم.خاندان پدری او اصالتا اهل روستای چمران از توابع ساوه استان مرکزی است.کنجکاو شدم تا درباره او بیشتر بدانم و قلمی بزنم.
نوشتن از یک دکتر،فرمانده، نخبه علمی و نظامی یا بهتر بگویم یک شهید وارسته برای من سخت است. چون در طول عمرم در شرایطی قرار نگرفته ام که بخواهم مقام و موقعیت علمی ام را رها کنم و به خاطر اعتقاداتم بجنگم. کسی را هم به چشم ندیده ام که بتوانم به جای او تجسم کنم. هر آنچه مینویسم گفتههای دیگران است، اما تمام منطق و احساسم را به کار میگیرم تا بتوانم کمی او را درک کنم.
مصطفی چمران ساوهای در سال ۱۳۱۱ خورشیدی در خیابان پانزده خرداد تهران، بازار آهنگرها، محله سرپولک به دنیا آمد، او فرزند حسن چمران ساوجی بود که از روستای چمران ساوه در استان مرکزی به تهران مهاجرت کرده بود.
مهدی چمران برادر کوچکتر مصطفی میگوید: پدر ما جوراب بافی میکرد. یکی از لوازم اصلی جوراب بافی چتری است که با سوزنهای بلند و ظریف، نقش اصلی را در بافتن جوراب بازی میکند، اما بعد از جنگ جهانی دوم این چتریها دیگر به کشور وارد نمیشد و جوراببافان هنگام خراب شدن چتریها با مشکلا
مصطفی چمران تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه انتصاریه گذراند و دوران متوسطه را در دارالفنون و البرز طی کرد،در سال ۱۳۳۲ با رتبه ۱۵ در رشته الکترومکانیک دانشکده فنی دانشگاه تهران پذیرفته شد. او در تمام دوران تحصیل جزو شاگردان ممتاز بود.
مهندس بازرگان استاد درس ترمودینامیک او در دوره لیسانس بود که از نظر علامت در نمره دادن بسیار سختگیر بود و کسی نتوانسته بود تا آن زمان در درس ترمودینامیک، نمره بیشتر از ۱۵ از او بگیرد و به شاگردانش گفته بود هرکس در امتحان این درس من، نمره بالاتر از ۱۵ بگیرد من به وی ۲۰ خواهم داد! اما چمران در برگهی امتحان ۲۰ گرفت و استاد بازرگان گفت من نمرهی ۲۲ به او میدهم تا در تاریخ این دانشگاه ثبت شود؟! و برای چنین دانشجویی نمره من همین است.
با دریافت بورس تحصیلی به دانشگاه "ای اند ام" تگزاس در آمریکا رفت و درجه کارشناسی ارشد را در رشته مهندسی برق کسب نمود. سپس برای اخذ درجه دکتری در رشته پلاسما فیزیک به دانشگاه برکلی ایالت کالیفرنیا رفت و در آنجا نیز درخشید به گونهای که پایاننامه او مرجع ۲ مقاله علمی در زمینه پلاسما فیزیک شد. وی در یکی از موسسات پژوهشی بزرگ آمریکایی و هم چنین آزمایشگاه پیشرانه جت ناسا استخدام شد. او در کنار زبان فارسی به زبانهای عربی، ترکی، فرانسوی، انگلیسی و آلمانی مسلط بود و در کنار دانش، به هنر نیز توجه داشت.
گرچه میتوانست با درجه فول استادی در بهترین دانشگاههای آمریکا تدریس کند، اما به دلیل علاقه فراوان به کارهای پژوهشی به عنوان یک پژوهشگر در شرکتی آمریکایی که برای ناسا کار میکرد، مشغول شد.
به گفتهی خودش هنگامی که وارد آمریکا شده بود زبان انگلیسی هم نمیدانست و تا شش ماه حرف استاد را متوجه نمیشد، ولی با تمام این احوال، فوق لیسانس خود را پس از یک سال از دانشگاه تگزاس در رشته برق با عالیترین نمرات دریافت نمود و باز به گفته خودش تمام نمراتش در آنجا A بود یعنی همه اش ۱۰۰ بود.
به همین علت دانشگاه برکلی کالیفرنیا که بزرگترین دانشگاه دنیاست و بیش از ۱۵ استاد نوبل پرایز در آن زمان داشت برای دوره دکتری به وی پذیرش میدهد.
دکتر چمران نه تنها در آنجا پذیرفته شد بلکه اسکالرشیپ هم گرفت یعنی در عین اینکه دانشجو بود، تحقیق میکرد و پول میگرفت و از آنجایی که بر اثر مبارزات سیاسی وی علیه رژیم محمد رضا شاه پهلوی، بورس تحصیلی اش قطع شده بود، از پولی که از دانشگاه به او میداد ارتزاق میکرد تا درسش به پایان برسد.
وی دورهی دکتری خود را در مدت ۳ سال به پایان رسانید و مدرک دکترای خود را در رشتهی الکترونیک و پلاسما فیزیک دریافت کرد، که در آن زمان جدیدترین دانش روز غرب بوده است.
وی پس از اخذ مدرک دکتری به لابراتوار بِل لَب (Bel Telephon Company) که جزئی از بزرگترین شرکت AT&T است به نیوجرسی رفت که در آنجا بزرگترین تحقیقات روز انجام می شد و یکی از بزرگترین مراکز پژوهشی علمی جهان بود.
اینجا جایی بود که اولین قمر مصنوعی (ماهواره) ساخته شد؛ برای ارتباطات از نقطهای به نقطهی دیگر اگر بخواهید امواج به کار ببرید، محدودیتهایی هست! بنابراین یک قمر مصنوعی به آسمان میفرستند که این قمر در آن بالا ایستاده و یا حرکت میکند و بنابراین موج از یک نقطه میاید و به قمر میرسد و قمر این را تقویت میکند و به جهت دیگری، به نقطهی دیگری از عالم این را منعکس میکند؛ و به این ترتیب است که ارتباط از آمریکا به ایران یا نقطهی دیگری به سهولت عملی است.
قمر مصنوعی اولین پروژهای بود که دکتر چمران به همراه عده زیادی از دانشمندان بر روی آن کار کرده بود. یکی دیگر از پروژه ها، راداری بود که آمریکا در آلاسکا قرار داده بود تا هر پرندهای را بر بالای روسیه و مسکو بتواند کشف کند.
این کارها ادامه داشت تا وقتی که دکتر چمران تصمیم گرفت از آمریکا خارج شود...
از ۱۵ سالگی در درس تفسیر قرآن مرحوم آیت الله طالقانی، در مسجد هدایت، و درس فلسفه و منطق استاد شهید مرتضی مطهری و بعضی از اساتید دیگر شرکت می کرد و از اولین اعضاء انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران بود.
در مبارزات سیاسی دوران دکتر مصدق شرکت داشت و از عناصر پرتلاش در پاسداری از نهضت ملی بود. بعد از کودتای ننگین ۲۸ مرداد و سقوط حکومت مصدق، به نهضت مقاومت ملی ایران پیوست و سخت ترین مبارزه ها و مسئولیت های او علیه استبداد و استعمار شروع شد و تا زمان مهاجرت از ایران، علیه نظام طاغوتی شاه جنگید.
در آمریکا با همکاری بعضی از دوستانش، برای اولین بار انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا را پایه ریزی کرد و از مؤسسین و فعالان انجمن دانشجویان ایرانی در کالیفرنیا به شمار میرفت که به دلیل این فعالیت ها، بورس تحصیلی شاگرد ممتازی وی از سوی رژیم شاه قطع شد.
پس از فارغالتحصیل شدن با همسر و فرزندانش به نیوجرسی منتقل شد و ضمن عضویت در شورای مرکزی جبهه ملی به عنوان عضو هیئت اجرایی و مسئول مالی به فعالیت پرداخت. تدارک اعتراضات جهت اعتراض به وضعیت سیاسی ـ اجتماعی ایران بخش عمدهای از تلاش و فعالیتهای او بوده است.
عادل عون(معروف به ابو یاسر)که از مبارزین قدیمی لبنان میباشد و از جمله دوستان مصطفی چمران در مصر و همچنین همرزم وی در لبنان بودهاست، اینگونه بیان میکند که: دربارهی دلیل ترک آمریکا و آمدن چمران به مصر از او سؤال کردم، که او سبب این کار را قصد نداشتن شرکت در پیشرفت صنایع نظامی آمریکا دانست و با هدف مساعدت به برادران مسلمان در این دوره نظامی حضور پیدا کردهاست. عادل در ادامه اظهار میدارد: اینطور به نظر میرسد که چمران جزو پنج متفکر مسلمانی بودهاست که در طرح گسترش و پیشرفت سلاحهای آمریکایی میبایست حضور پیدا مینمود. چمران همچنین اشاره داشت به اینکه بنده از آتش فرار کردهام، و گویا وی برای مدت دو سال از مرکز علمی که در آن بود مرخصی گرفته بود که بتواند به گروههای مبارز ملحق شود.
در نگاه اول برای من تعجب آور است که چرا وقتی در یکی از معتبرترین دانشگاههای آمریکا که به اصطلاح سرزمین رویاها است درس خواندهای و در بهترین جا مشغول فعالیت هستی، ازدواج کردهای و فرزند داری، یکدفعه فکر مبارزه به سرت بزند و همه چیز را رها کنی؟
خواندم او همیشه دوست داشت کامل شود. مگر نه این است که همه ما دوست داریم کامل شویم؟ اما در چه چیزی؟ در علم، در عمل، در ثروت، در خداپرستی یا...
اینجاست که تفاوت انسانها معلوم میشود.
تعریف چمران از زندگی چه بود؟ چه هدفی را دنبال میکرد؟
قطعا خیلیها او را سرزنش میکنند که چرا مقام و موقعیتش را رها کرده و به دنبال شهادت رفته. اما وقتی تعریف او از زندگی را بدانیم شاید به او حق بدهیم.
پس از قیام خونین ۱۵ خرداد سال ۱۳۴۲ و سرکوب ظاهری مبارزات مردم مسلمان به رهبری امام خمینی (ره) دست به اقدامی جسورانه و سرنوشت ساز میزند. او و دوستانش مبارزه مسلحانه را راه حل مناسبی برای مبارزه با حکومت شاه دانستند و تصمیم گرفتند با تشکیل پایگاهی در کشورهای عربی، الجزایر و مصر، گروهی از اعضا را برای آموزش مبارزه مسلحانه به این کشورها اعزام کنند.
در پی این تصمیم، چمران و ابراهیم یزدی در ملاقاتی با سرکنسول مصر در واشنگتن، از دعوت وی برای سفر به مصر استقبال نمودند. در ۱۳۴۳ش نخستین هیئت اعزامی با عنوان «سازمان مخصوص اتحاد و عمل» (سماع) برای آموزش راهی مصر شد. چمران به همراه دوستان هم فکرش در مدت دو سال، در زمان جمال عبدالناصر، سختترین دوره های چریکی و جنگ های پارتیزانی را می آموزد و به عنوان بهترین شاگرد این دوره شناخته میشود و فوراً مسئولیت تعلیم چریکی مبارزان ایرانی به عهده او گذارده می شود.
به علت برخورداری از بینش عمیق مذهبی، از ملی گرایی ورای اسلام گریزان بود.
برنامههای آموزشی در مصر تا ۱۳۴۵ش ادامه یافت، ولی به دلیل جنگِ تبلیغاتی مصر علیه تمامیت ارضی ایران، روابط «سماع» با دولت مصر تیره شد و ستاد عملیات به لبنان منتقل گشت. استقرار در لبنان نیز طولی نکشید، زیرا جنگ شش روزه اعراب و اسرائیل (۱۹۶۷) اوضاع لبنان را آشفته کرد و افزون بر آن تیرگی روابط ایران و لبنان که به قطع رابطه دو کشور انجامید، ادامه فعالیت اعضای نهضت را غیرممکن ساخت و در نتیجه فشارِ دولت لبنان، آنان مجبور به ترک این کشور شدند.
چمران به امریکا بازگشت، ولی در اواخر ۱۳۴۹ش بار دیگر برای ادامه مبارزه سیاسی و به دعوت امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان، راهی لبنان شد و در جنوب آن اقامت گزید و از همانجا با فلسطینیها در ارتباط بود.
او در اقامت هشت سالهاش در لبنان، با همکاری امام موسی صدر، حرکه المحرومین و شاخه نظامی آن (اَمَل) را پایه ریزی کرد و مدیریت مدرسه صنعتی جبل عامل را در صور بر عهده گرفت و برای تربیت جوانان مسلمانِ شیعه و ارائه درسهای اسلامی، سازمانهای اسلامی دانشجویان را در بیروت و شهرهای جنوبی لبنان، به شیوه انجمنهای اسلامی دانشجویان، تأسیس کرد که بعدها جوانانِ این مراکز هسته اولیه حرکه المحرومین را به وجود آوردند.
چمران در کمک به مردم فقیر لبنان نیز نقش مؤثری داشت، از جمله در صور برای شیعیان فقیر کارگاه قالی بافی دایر کرد.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، چمران پس از ۲۳ سال دوری از وطن به ایران بازگشت.
اقدامات نظامی او از تاکتیکهای جدید به شمار میرفت. او علم و عشق را توامان در عمل به کار میگرفت.
هرچند حق مطلب در مورد کارهای نظامی ایشان ادا نمیشود، ولی به خلاصهای از فعالیتهای شهید مصطفی چمران میپردازیم.
راهاندازی اولین دوره آموزش سپاه پاسداران بود که خود تربیت اعضا را بر عهده گرفت.
قبول سمت وزیر دفاع به فرمان امام خمینی
تغییر و تحول ارتش از یک نظام طاغوتی به انقلابی
تاسیس مرکز تحقیقات صنایع دفاعی
نمایندگی مجلس شورای اسلامی
ایجاد هماهنگی بین ارتش، سپاه و نیروهای داوطلب مردمی
تشکیل ستاد جنگهای نامنظم
ایجاد واحد مهندسی فعال برای ستاد جنگهای نامنظم
با رفتنش بهار به پایان رسید...
چمران در تاریخ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ که برای سرکشی، معرفی و توجیه فرمانده جدید محور به منطقه جنگی دهلاویه رفته بود، در خط مقدم نبرد، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ۶۰ دشمن از ناحیه پشت سر زخمی شد. کمکهای اوّلیه بر روی او در بیمارستان سوسنگرد انجام گرفت و آمبولانس به اهواز شتافت، ولی پیکر بیجان او به اهواز رسید؛ و در همان تاریخ به شهادت رسید. آرامگاهش در بهشت زهرا تهران قرار دارد و فاقد سنگ قبر میباشد. آدرس قبر وی قطعه: ۲۴ ردیف: ۷۱ شماره: ۲۵ و تاریخ دفنش ۱۳۶۰/۴/۲ است. در قتلگاه او در دهلاویه نیز بنای یادبودی ساختهاند.
قسمتی از پیام امام خمینی به مناسبت شهادت دکتر چمران:
چمران عزیز با عقیده پاک، خالص، غیر وابسته به دستجات و گروههای سیاسی، و عقیده به هدف بزرگ الهی، جهاد را در راه آن از آغاز زندگی شروع و به آن ختم کرد. او در حیات، با نور معرفت و پیوستگی به خدا قدم نهاد و در راه آن به جهاد برخاست و جان خود را نثار کرد. او با سرافرازی زیست، و با سرافرازی شهید شد و به حق رسید. هنر آن است که بیهیاهوهای سیاسی، و خودنماییهای شیطانی، برای خدا به جهاد برخیزد و خود را فدای هدف کند نه هوی، و این هنر مردان خداست. او در پیشگاه خدای بزرگ با آبرو رفت. روانش شاد و یادش بخیر.
صحیفه امام ج ۱۴ ص۴۷۸.
چمران مردی وارسته، با عواطف عمیق انسانی بود که در برابر مصائب بشری به شدت منقلب میشد. راز و نیازهای عارفانهاش، در دست نوشتههایی که از او به جا مانده، حاکی از عشق و علاقه خالصانه او به خدا و اوج محبت و دوستیاش نسبت به همنوعانش است. او فردی وحدت گرا و از گرایش به هر جریانِ منهای اسلام به شدت گریزان بود.
دست نوشتههای چمران شامل کتاب های انسان و خدا، حاصل یک دوره سخنرانی علمی و عرفانی در کانون توحید در ایام ماه مبارک رمضان سال ۱۳۵۹ و مجموعه ای با عنوان نیایشها به دست شما سپرده میشود از همان روح لطیف شهید چمران سرچشمه میگیرد ،رقصی چنین میانه میدانم آرزوست، شامل یادداشتهای شهید چمران در خصوص حماسه آزادسازی سوسنگرد ،کتاب زندگی نامه دکتر چمران است.
بینش و نیایش شامل متن دو سخنرانی: تاثیر پیروزی انقلاب اسلامی ایران بر منطقه و کشورهای جهان، و انقلاب اسلامی در راه تحقق ظهور حضرت مهدی (عج)؛ همچنین تعدادی از نیایشهای شهید بزرگوار ،علی زیباترین سرودهی هستی شامل دست نگاشتههای شهید دکتر مصطفی چمران درباره حضرت علی (ع) و راز و نیازهای او به همراه سه سخنرانی ، لبنان گزیدهای از دست نوشتهها و سخنرانیهای شهید چمران و حاصل مطالعه و بررسی کلید نوشتهها و سخنرانیهای او (در لبنان، اروپا و ایران) دربارهی لبنان دیگر آثار دکتر چمران است .
احماسه عشق و عرفان که در این مجموعه گردآوری شده عموماًاز دست نگاشتههای شهید چمران در دوران بستری پس از واقعهی سوسنگرد و زخمی شدن اوست ، دعای کمیل با ترجمه دعا و همچنین نگارش مقدمهای با دست خط شهید چمران حاصل جلسات هفتگی انجمن اسلامی دانشجویان ایران درآمریکا ،کردستان شامل مجموعه یادداشت و سخنرانیهای شهید در مورد قضایای کردستان و چگونگی ایجاد این مشکل، توضیح وقایع و مبارزات به جهت حل مشکلات هم از آثار مکتوب شهید چمران است.
خدابود و دیگر هیچ نبود مجموعهای تاریخ دار از دست نگاشتههای شهید چمران، بدون در نظر گرفتن موضوعی خاص ، عارفانه، مجموعه زیبا بازگو کننده بسیاری از حالات شهید دکتر مصطفی چمران در لحظات مختلف زندگی ایشان است که میتواند به ویژه برای ره پویان عرفان، راهنمایی ارزنده و سازنده باشد.
تاریخ نشان داده کسانی که به شهادت میرسند، نام و یاد و راهشان زندهتر میشود. با کندوکاو در زندگی این مرد بزرگ آشکارا ردپای عشق خداوند را دیدم. او عشق خدا را در سر داشت. برایش فرقی نمیکرد ایران باشد یا آمریکا، مصر یا لبنان. دکتر باشد یا وزیر دفاع و نماینده مجلس، او همواره خودش را رزمنده می دید. رزمنده در تمام جبهه ها. جبهه علم، جبهه عمل، جبهه عشق. او در همه جا فقط به دنبال عشق و رضایت خداوند بود.
این گزارش را با نگاه شهید چمران به علم از مجموعه مناجاتهای او با خدا پایان می دهم.
ای خدا، من باید از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا که دشمنان مرا از این راه طعنه زنند.
باید به آن سنگ دلانی که علم را بهانه کرده و به دیگران فخر میفروشند ثابت کنم که خاک پای من هم نخواهند شد.
باید همه آن تیره دلان مغرور و متکبر را به زانو درآورم، آنگاه خود خاضعترین و افتادهترین فرد باشم.ای خدای بزرگ، اینها که از تو میخواهم چیزهاییست که فقط میخواهم در راه تو به کار اندازم و تو خوب میدانی که استعداد آن را داشته ام.
از تو میخواهم مرا توفیق دهی که کارهایم ثمربخش شود و در مقابل خسان سرافکنده نشوم.
نسل ما به علم چنین نگاهی دارد؟!
گزارش از فاطمه سادات محمدی
انتهای پیام / م