معضلی که اگر برای مقابله با آن برنامه دقیقی نداشته باشیم، زمان به نفع آن معضل و به ضرر ما میگذرد و با فاصله گرفتن هر چه بیشتر از ابتدای انقلاب و دوران حیات امام بزرگوار موضوع بغرنج و بغرنجتر میشود. نگارنده این نوشتار بر این نکته واقف است که تحریف امام پدیدهای نیست که بهتازگی به وجود آمده باشد؛ تحریف امام بوده است، چه در زمان حیات امام و چه پسازآن؛ اما یا بهراستی میتوان نقش گذر زمان و فاصله با دوران حیات امام را در تشدید امکان تحریف نادیده گرفت؟
در این نوشتار بر آن هستیم که زمینههای فرهنگی اجتماعی به وجود آمدن پدیده تحریف امام را بهصورت دقیقتری شناسایی کنیم. طبعاً شناخت زمینههای موردنظر که درواقع یکی از عمیقترین لایههای این بحث محسوب میشود، گام مؤثر و روبهجلویی برای مقابله با پدیده تحریف امام به شمار میآید. درنهایت تلاش میکنیم به نحو مختصر گزارههای کلانی را در راستای مقابله با معضل مذکور ارائه نمائیم.
میخواند، ولی معنا را درنمییابد
نخستین عاملی که باعث میشود اندیشه و سیره امام در جامعه تحریفپذیر شود، ایجاد نوعی شکاف بین نسلی است. نسلهای جدیدتر بهصورت طبیعی فاصله تاریخی بیشتری با زمان حیات امام راحل دارند و اگر این فاصله از طریق انتقال درست و کامل تاریخ انقلاب و تعلیم مبانی اندیشه امام جبران نشود، نسلهای جوان میراث ارزشمندی از گنجینه معارف انقلاب را از دست خواهند داد.
ضرورت بازخوانی مستمر تاریخ انقلاب اسلامی و اندیشه امام وقتی مضاعف میشود که ضعف نسبی حافظه تاریخی جامعه ایرانی موردتوجه واقع شود. فاصله تاریخی نسلهای جوان انقلاب با زمان حیات امام راحل میتواند موجبات عدم شناخت بافت و زمینه آثار مکتوب، بیانات و کنشهای انقلابی امام را فراهم آورد؛ در چنین وضعیتی فرد بیانات امام را مطالعه میکند، ولی معنای آنچه را که میخواند بهدرستی درنمییابد، چون بستر و زمینه آن را درک نمیکند. از سوی دیگر تغییر نسلهای مختلف انقلاب چنانچه با کمرنگ شدن سبک زندگی اصیل اسلامی ایرانی همراه باشد نتیجهای جز سخت شدن مفاهمه با امام راحل را به همراه نخواهد داشت؛ بهعبارتدیگر امام انقلاب را کسی خوب میفهمند که همچون امام انقلابی زندگی کند.
ناکارآمدی مسئولین، پای حساب امام
ناکارآمدی برخی سازمانها و نهادهای جمهوری اسلامی عامل دیگری است که میتواند زمینه را برای تحریف امام مهیا کند. مردم در ابتدا، به نهادهای جمهوری اسلامی بهمثابه نتیجه کنش و تجلی عقاید امام مینگرند و به همین دلیل ممکن است عدهای ناکارآمدیهای اجرایی را بهپای اندیشه و شخصیت امام بنویسند.
عدهای دیگر، اما به سبب ارادت قلبی زیاد به امام ممکن است برای مبری کردن ایشان از سرایت ضعف نهادهای اجرایی، بعضاً به ارائه خوانشهای خاصی از اندیشه امام بپردازند که این اندیشه را فاقد نسبت و حتی متعارض با فلسفه وجودی بسیاری از نهادهای جمهوری اسلامی نشان دهد. این در حالی است که خروج از مدار حقیقی اندیشه امام، چه به جهت سرایت ضعفهای اجرایی به ایشان و چه به نیت صیانت از شخصیت ایشان در قبال ناکارآمدیهای موجود، درواقع همان تحقق پدیده تحریف امام است.
مستقیم یا باواسطه، کدامیک؟
نکته حائز اهمیت دیگری که در این نوشتار باید مورد دقت واقع شود این است که زمینه تحریف یک متفکر از بین نمیرود مگر آنکه که مردم اندیشه و شخصیت او را بهدرستی بشناسند. از سوی دیگر شناخت صحیح یک متفکر قواعد خاص خودش را دارد و یکی از کلیدیترین آنها ضرورت رجوع حداکثری به منابع دستاول بهجامانده از یک اندیشمند است. نقطه مقابل این قاعده آن است که جامعه بهجای رجوع مستقیم به آثار یک متفکر، مسیر مراجعه به تعداد معدودی از مفسران یا مروجان وی را برگزیند و به قرائت آنان اکتفا کند.
حال اگر مفسران و مروجان مذکور صرفاً بهتبع وابستگی خانوادگی یا مؤانست مقطعی با متفکر مدنظر انتخابشده باشند و خوانش آنان از اندیشه و شخصیت متفکر، خوانش درستی نباشد چه باید کرد؟ اگر مفسران صرفاً از یک زاویه دید خاص و متناسب با دیدگاههای علمی و اجتماعی خودشان به امام نگاه کنند و درواقع نگاه خود را به امام تحمیل نمایند چه تدبیری باید اندیشید؟ برای فهم بهتر عمق این اشکال باید به وضعیت سرانه مطالعه در کشورمان هم مجدداً توجه کنیم. به نظر شما با این وضعیت سرانه مطالعه چقدر میتوانیم به رجوع مستقیم مردم به آثار امام امیدوار باشیم؟ از سوی دیگر نخبگان چقدر محتوای متناسب با مخاطبان عمومی تولید کردهاند که بتوان به آنها برای معرفی خوب اندیشه امام امید بست؟
چه کسی آن پیام را تولید کرد؟
مسائل مختلف جامعه کنونی ایران، متأثر از شرایط جهانی، بهقدری با موضوع رسانه گرهخورده است که به نظر میرسد امروزه نمیتوان هیچکدام از مسائل اجتماعی را بدون در نظر گرفتن نسبت آن با موضوع رسانه بهدرستی تحلیل کرد. یکی از تحولات نسبتاً متأخر جامعه ایرانی در عرصه رسانه، گسترش فضای مجازی در میان مردم است. پیشتر رسانههای جمعی مانند مطبوعات، تلویزیون، سینما، رادیو و حتی ماهواره تا حدود زیادی قابلکنترل و نظرات بودند، ولی این حجم گسترده از گروهها، کانالها و صفحات گوناگون در فضای مجازی امکان نظارت بر محتوا و پالایش آن را بهشدت کم کرده است.
درگذشته اگر پیام تحریفآمیزی ناظر به اندیشه یا شخصیت امام راحل منتشر میشد، شناسایی تولیدکنندگان آن پیام و برخورد احتمالی با آنان با سهولت بیشتری انجام میشد، ولی اکنون این امکان وجود دارد که هرکسی یک دیدگاه خاص را به امام نسبت دهد و در فضای مجازی منتشر نماید و چهبسا مقبول طیفی از مخاطبان هم واقع شود و نتوان با آن مواجهه سلبی خاصی هم صورت داد.
فرهنگ حاکم بر کنشها و مناسبات سیاسی در جامعه ما نیز عنصر مهم دیگری است که در فراهم شدن زمینه تحریف امام دارای تأثیر به سزایی است. متأسفانه سیاستزدگی یکی از مؤلفههای حاکم بر فرهنگ سیاسی جامعه ماست. به عبارت دگر کنشگران سیاسی در جامعه، چه کنشگران حرفهای و چه کنشگران نسبتاً مبتدی در بسیاری از موارد سعی دارند هر آنچه مورد اقبال مردم است را به نفع خود مصادره کنند.
طبعاً در چنین فضایی انواع و اقسام تفکرات و ذائقههای سیاسی به سراغ اندیشه و سیره امام میروند تا آن را به نفع منافع سیاسی خود مصادره نمایند. به همین دلیل امروزه ما شاهد طیف قابلتوجهی از مفسرین اندیشه امام هستیم که متأسفانه سیاستزدگی آنان برای مخاطبانشان هم کاملاً آشکارشده و همین موضوع باعث شده است که رسانه آنان از اعتبار ساقط شود و دامنه نفوذ آنها به دامنه نفوذ رسانههای محفلی تنزل پیدا کند.
وقتیکه آژیرهای خطر به صدا درنمیآیند
آخرین مؤلفه مؤثر بر فراهم شدن زمینه تحریف امام، کاهش حساسیت همه یا برخی از نیروهای معتقد بهنظام و انقلاب نسبت به تحریفاتی است که در باب اندیشه و شخصیت امام رخ میدهد؛ بهعبارتدیگر نیروهای انقلابی با حساسیت بالای خود نسبت به اندیشه امام این وظیفه را بر عهده دارند که با دیدبانی دقیق عرصه اجتماعی، چنانچه نشانههایی از تحریف امام را مشاهده کردند، آژیرهای خطر را به صدا درآورند و به جامعه نسبت به خطر مهلکی که آن را تهدید میکند هشدار دهد.
چنانچه بهصورت دائم یا حتی مقطعی، نیروهای معتقد و انقلابی نسبت به تحریفهایی که رخ میدهد بیاعتنا باشند و با نوعی تساهل و تسامح از کنار آنها بگذرند، بهتدریج شاهد آن خواهیم بود که حجم تحریفات و حتی اهمیت موضوعی آنها افزایش مییابد. متأسفانه در مواردی، چنین تسامحهای منفعلانهای در جریان متدین و انقلابی دیده میشود که باید از آنها توبه کرد و حتی برای لحظهای مأموریت صیانت دقیق از اندیشه و سیره امام راحل را از خاطر نبرد.
نبردی سخت با اژدهای چندسر
وقتی یک بیماری ریشههای متعددی دارد، ریشهکن کردن آنهم ابعاد مختلفی پیدا میکند. احتمالاً تا اینجای متن شما هم این نکته را پذیرفته باشید که خطر تحریف امام همچون اژدهای چند سری است که مبارزه با آنهم باید در چند جبهه متفاوت صورت بگیرد. نخست آنکه ما نیازمند بهسازی در عرصه فرهنگ و سبک زندگی هستیم.
ترویج هر چه بیشتر فرهنگ انقلاب اسلامی و اصلاح سبک زندگی مردم زمینه آن را فراهم میکند تا آنان بیشازپیش مانند امام زندگی کرده و بدین ترتیب بتوانند اندیشه امام را بهتر درک کنند. از سوی دیگر بازخوانی دائم اندیشه و سیره امام راحل به شیوههایی جذاب و هنرمندانه از یکسو و عدم سکوت در برابر تحریفات صورت گرفته از مهمترین فعالیتهایی است که باید در راستای مقابله با تحریف امام انجام شود.
اهمیت این عرصه زمانی آشکارتر میشود که در ذهن خود محصولات هنری – رسانهای تولیدشده با محوریت حضرت امام را مرور کنیم، بدون شک با این مرور بیشتر متوجه وجود کمبودهای جدی در این عرصه میشویم. توجه به این نکته ضروری است که بازخوانی اندیشه امام زمانی بهترین بازده را به همراه خواهد داشت که در کنار آن افزایش سطح آگاهی تاریخی از زمان حیات امام راحل و بستر تاریخی کنشها و بیانات ایشان محقق شود.
نخبگان همواره محل رجوع عموم مردم برای دستیابی به فهم عمیق اندیشه امام هستند، به همین دلیل بهسازی وضعیت نخبگانی جامعه در حوزه اندیشه امام عرصه دیگری است که باید باهدف مقابله با تحریف امام موردتوجه واقع شود. چنانچه انس بدون واسطه نخبگان با اندیشه امام با تدوین و استفاده از روشهای بومی فهم و تحلیل متن همراه شود میتوان امید داشت که بیشازپیش شاهد دستیابی به فهمهای مجتهدانهای از اندیشه امام باشیم.
از سوی دیگر تربیت مفسرین و مروجان بصیر و امین اندیشه امام فرایند طولانیمدتی است که باید نسبت به آن برنامهریزیهای کافی و اقدامات مناسب صورت گیرد. بهعنوان آخرین نکته یادآوری این موضوع ضروری به نظر میرسد که صیانت از اندیشه امام صرفاً وظیفه یکنهاد خاص نیست و عموم مردم دغدغهمند بهخصوص جوانان مؤمن و انقلابی باید خود را در قبال آن مسئول بدانند. گروههای مختلف مردمی همچون هیئات، پایگاههای بسیج و … باید نهایت تلاش خود را در راستای تبیین هر چهبهتر اندیشه و سیره امام راحل و نیز مقابله با تحریف اندیشه ایشان بهکارگیرند.
منبع: مهر
انتهای پیام/