به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اسفند سال گذشته به پلیس و اورژانس خبر داده شد جوانی که چاقو خورده و بدحال است، نیاز به کمک دارد. برادر این جوان مأموران را باخبر کرد. دقایقی بعد مأموران به محل رسیدند و پس از انتقال مهرداد به بیمارستان برادر او مهران را بازداشت کردند. مهران در بازجوییها به مجروحکردن برادرش اعتراف کرد و گفت درگیری آنها به خاطر دختر مورد علاقهاش بود. مهران به مأموران گفت: من و برادرم در خانه تنها بودیم و پدر و مادرمان بیرون از منزل بودند. مهرداد بسیار مشروب خورده و کاملا مست بود. قفل لپتاپ و تلفن همراهش باز شده بود. برادرم خیلی عصبانی شد و به من گفت چرا قفل لپتاپ و گوشیاش را باز کردهام.
من گفتم این کار را نکردهام و اشتباه میکند؛ اما توجهی نکرد. او فریاد زد و من وقتی دیدم ممکن است درگیری اتفاق بیفتد، با پلیس تماس گرفتم؛ اما دعوا شدت گرفت و من او را با چاقو زدم. هنوز بازجویی از مهران تمام نشده بود که به مأموران خبر رسید مهرداد جانش را از دست داده است. بهاینترتیب مهران با اتهام قتل عمد روبهرو شد. پدر و مادر مهرداد و مهران درباره روابط دو فرزندشان گفتند: آنها همدیگر را خیلی دوست داشتند. دو پسر بودند که گاهی با هم مشاجره میکردند؛ اما همدیگر را خیلی دوست داشتند. ما وقتی به خانه رسیدیم، مهرداد روی زمین افتاده بود. واقعا شوکه شدهایم و نمیدانیم دقیقا باید چه بگوییم. ما خانواده آبروداری هستیم و زندگی بیسروصدا و خوبی داشتیم. پسرانمان هم بچههای خیلی خوبی بودند. اصلا نمیدانیم چطور این اتفاق افتاد. آنها در ادامه گفتند: ما اصلا متوجه نشدیم دقیقا در آن لحظه چه اتفاقی افتاد. یکباره مهران فریاد زد و کمک خواست و دیدیم مهرداد روی زمین افتاده است.
در ادامه تحقیقات بار دیگر از مهران بازجویی شد. او گفت: وقتی مهرداد فریاد زد و عصبانی شد، سعی کردم او را آرام کنم. گفتم من به وسایل او دست نزدم؛ اما اصلا در حال خودش نبود. او صندلی میز ناهارخوری را برداشت و به سر من کوبید و آن را شکست. بعد به دختر مورد علاقهام فحاشی و دوباره به من حمله کرد. من هم یک ضربه چاقو به او زدم تا بتوانم آرامش کنم. من اصلا نمیدانستم این ضربه باعث مرگش میشود و قصدی هم برای کشتن او نداشتم. فقط به خاطر فحاشیکردن او عصبانی شدم و او را زدم. در همان لحظه هم از کار خودم پشیمان شدم و از پلیس خواستم که اورژانس را خبر کنند. برادرم در آن لحظات اصلا قابل کنترل نبود.
متهم در ادامه گفت: من سعی کردم برادرم را آرام کنم. اول که داد و فریاد میکرد، اصلا چیزی نگفتم. وقتی دیدم میخواهد به من حمله کند، از پلیس کمک خواستم. همه این کارها را کردم تا یک وقت به برادرم آسیبی وارد نکنم؛ اما یکباره برادرم با صندلی به من حمله و فحاشی کرد. بعد از آن بود که من هم اشتباه کردم و چاقو کشیدم. چون دختر مورد علاقهام را بسیار دوست داشتم و قصد ازدواج با او را داشتم، بههمینخاطر وقتی به او فحاشی کرد، خیلی عصبانی شدم و با اینکه میدانستم از سر مستی این کارها را میکند؛ اما نتوانستم خودم را کنترل کنم.
بعد از گفتههای این جوان پرونده او برای بررسی سلامت روانی به پزشکی قانونی ارسال شد. پزشکان با بررسی وضعیت روانی این جوان اعلام کردند او سلامت روان دارد و مسئول اعمال خودش است و به نظر میرسد گفتههایش درباره اینکه یکباره دچار عصبانیت شده، درست است؛ اما دچار اختلال یا بیماریای که مانع تصمیمگیری درست شود، در او دیده نمیشود و دارای سلامت روان است. متخصصان همچنین اعلام کردند متهم بعد از ارتکاب قتل دچار درصدی از افسردگی شده است.
وقتی پدر و مادر این دو جوان درباره مجازات فرزندشان سؤال کردند، آنها گفتند یکی از پسران ما کشته شده و ما نمیخواهیم پسر دیگرمان را هم از دست بدهیم. مصیبت ازدستدادن فرزند بسیار سنگین است. چند ماه از ماجرا گذشته و زندگی ما بهطورکلی از بین رفته است و نمیخواهیم دوباره عزادار بشویم؛ بنابراین شکایتی برای قصاص فرزندمان نداریم و او را میبخشیم. بهاینترتیب پرونده با صدور کیفرخواست برای رسیدگی به شعبه ۱۰ دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد و متهم بهزودی به لحاظ جنبه عمومی جرم پای میز محاکمه میرود.
منبع: خراسان
انتهای پیام/