به نظر شما پژوهشگران و دانشمندان در طول یک بحران چه نقشی ایفا میکنند؟ برای تقریب به ذهن، همین بحران کرونایی در جهان را ملاحظه کنید. آیا این قشر از جامعه هم صرفا در خانه مانده و کارهای عقب افتاده خودشان را تکمیل میکنند یا به طور فعال برای مواجهه با بحران وارد میشوند؟ البته در بحرانی مثل کرونا، برخی از رشتههای علمی مثل علوم پزشکی که در صف مقدم مواجهه با بحران قرار دارند تکلیفشان مشخص است و محل بحث اصلی رشتههای دیگر مثل علوم انسانی و اجتماعی هستند. برای پاسخ به این سؤال، به ارائه بخشی از پروژه «چهره عمومی علم» که توسط آکادمی هنرها و علوم آمریکا [۱]انجام شده است میپردازیم.
تمرکز اصلی این پروژه روی جنبههای مختلف روابط پیچیده و در حال رشد دانشمندان و عامّه مردم است. در اصل به دنبال فهم چگونگی شکلگیری اعتماد به علم و گرایشهای عمومی به دانشمندان است و از سویی دیگر در پی پاسخ به این سؤال است که چگونه علم میتواند در تصمیمگیریهای فردی و نهادی به خوبی به کار گرفته شود.
یکی از خروجیهای این پروژه «ادراکهای علم در آمریکا» [۲]است که در سال ۲۰۱۸ منتشر شده است و به دنبال پاسخ به این سؤال است که نگاه آمریکاییها به علم، دانشمندان و اثر پژوهش علمی چگونه است؟. خروجی دیگر این پروژه که در سال ۲۰۱۹ تولید شده است، گزارشی تحت عنوان «علم در هنگام بحران: بهترین اقدامات، نیازهای پژوهشی و اولویتهای خط مشی» [۳]است. در ادامه بخشهایی از این خروجی را ارائه خواهیم کرد.
این گزارش تحلیلی در ۳۲ صفحه تنظیم شده است. ریتا کُلول و گّری مایکلز در این گزارش مختصر و مفید به این سؤال پاسخ دادهاند که چگونه میتوان کاربست علم در طول بحران را بهبود بخشید؟ یا به عبارت دیگر چه تغییراتی نیاز است تا دانشمندان نسبت به سهمیاری در فهم و حل بحران توانمند شوند؟
آنها در این تحلیل به فوریترین نیازهای مربوط به فعالیت علم در هنگام بحران پرداختهاند که شامل مسیرهای جدید پژوهشی، تغییرات رویهای و اصلاحات خطمشیای هستند؛ بنابراین سه بخش اصلی این گزارش عبارتند از: بهترین اقدامات در حال ظهور برای علم در هنگام بحران، نیازهای پژوهشی برای بهسازی علم در هنگام بحران و توصیههای خطمشی برای بهبود علم در هنگام بحران. در هریک از این بخشهای سهگانه توصیههایی طرح کردهاند که در ادامه پس از بیان نکاتی از مقدمه این گزارش، به طور خلاصه ارائه خواهیم کرد.
آنگونه که در مقدمه این گزارش آمده است، نمونههای فراوانی وجود دارد که نشان میدهد علم (اعم از رشتههای مختلف علوم زیستی، فیزیکی، اجتماعی، رفتاری، فرهنگی، مهندسی و پزشکی) نقش مهمی در پاسخ به بحرانهای مختلف ایفا کرده است. مثلا وقتی در سال ۲۰۱۶ ویروس زیکا سلامت شهروندان آمریکایی را تهدید میکرد، متخصصان از حوزه-رشتههای مختلف علمی گرد هم آمدند تا اثرات محیطی و انسانی- بهداشتی آن را بسنجند و مداخلههای مختلفی را توسعه دهند. پروتکلها و مقیاسهای زمانی انجام پژوهش در زمان بحران برای دانشمندانی که در پاسخ به یک بحران خدمت میکنند با زمانهای عادی فعالیت علمی متفاوت است. مثلا پژوهش علمی به وسیله نشر در نشریات مرور شده توسط همتایان که نشان از موفقیت آن است، سنجیده میشوند، ولی در مقابل، علمی که به پشتیبانی از مدیریت بحران آمده است، سریع، قطعی و معمولا مبتنی بر اطلاعات محدود است؛ لذا موفقیت آن با زندگیهای حفظ شده، جراحتهای کاهش یافته، خدمات زیرساختی و اکوسیستمی ترمیم یافته، سرعت بهبود و ایجاد ابزارهای کاهشی برای بحرانهای آینده سنجیده میشود.
بحرانهای مخلتف آب و هوایی، فناورانه، سلامت عمومی که هزینههای بسیار هنگفتی را بر دولتها متحمل میکنند ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیستمهای محیطی را تحت تأثیر قرار میدهند. هرچه پیچیدگی وقایع بحرانی زیادتر بشود، علوم میان رشتهای در حین بحران اهمیت فزایندهای مییابد و دانشمندان با چالشهای جدیدی در حل مسئله، انتقال نتایج و همکاری با مدیران بحران و تصمیمگیران روبرو خواهند شد. دانشمندان، مدیران بحران، خطمشیگذران و کارکنان آنها باید انعطافپذیر عمل کنند، هر دو دسته صداهای جدید و باتجربه را از پس زمینهها و رشتههای مختلف بشنوند و خلاقیت در معرفی راهحلها و مداخلههای ممکن را با سرعت تمام تشویق کنند.
علم در دهههای اخیر نقش مهمی را در بحرانها بازی کرده است و قلمرو کار آن بسیار گسترده است. برای مثال به چندین مورد اشاره میشود: دفتر خدمات استراتژیک [۴]دانشمندان و مهندسان نوآموز را در طول جنگ جهانی دوم به کار گرفت تا تخصصهایی مهیا کنند و تلاشهای جاسوسی را پشتیبانی کنند. هماهنگکنندههای پشتیبانی علمی اداره ملی جوی و اقیانوسی [۵]به عنوان متخصصان فنی برای پاسخ به مشکل پخش نفت و آلایندههای شیمیایی در آبهای آمریکا خدمت میکنند. در بخش سلامت عمومی، انجمنهای ملی سلامت [۶]یک برنامه واکنش پژوهشی به بحران [۷]شروع کرده است تا یک نظام پژوهشی بحران ایجاد کند که شامل ابزارهای هماهنگ گردآوری دادههای پژوهشی بحران سلامت محیطی و یک شبکه پاسخگوهای پژوهشی آموزش دیده هستند. مرکز کنترل و پیشگری بیماریها [۸]تیمهای واکنش سریع جهانی ایجاد کرده است که در رویارویی با بحرانهای سلامت عمومی جهانی مشورتهای علمی و فنی میدهند. بخش داخلی [۹]یک گروه علوم استراتژیک [۱۰]ایجاد کرده است که از مدل قبلی OSS نمونهگیری شده است و در مواقع بحرانی تخمینهای علمی بینرشتهای برای رهبران DOI فراهم میکند. برای مثال در دانشگاهها نیز پروژه مشارکتهای علمی با رهبری استنفورد در توانمندسازی واکنش سریع [۱۱]روابط بین دانشمندان دانشگاهی و مسئولان دولتی در هنگام بروز مشکل پخش نفت در اقیانوسها را مورد تحلیل قرار داده است و راهحلهایی را برای بهبود این هماهنگی در بحرانهای آینده پیشهاد کرده است. این موارد نشانگر ایفای نقش دانشمندان و علم در هنگامه بحرانها است.
پدیدار شدن بهترین اقدامات برای علم در هنگام بحران
بهترین اقدامات میتوانند قابلیتهای “آمادگی مأموریت” را ارتقاء دهند و فرآیندهای به کارگیری علم در هنگام بحران را ساده و مؤثر کنند. اینها شامل بهترین اقدامات برای تأمین مالی، استخدام، اجرا، تحلیل، ارتباط و آرشیو یافتههای علم شوند. چنین اقداماتی باید طیف وسیعی از رشتههای علمی و سازمانهای حرفهای را منعکس کنند، استاندارهای اخلاقی پذیرفته شده را رعایت کنند و حامی حقوق افراد و اجتماعات آسیب دیده باشد. توصیههایی برای بهبود بهترین اقدامات ارائه شده است که از قرار زیر هستند:
– باید دفاتر دولت فدرال، ایالتی و محلی، منابع مالی اورژانسی برای علم در هنگام بحران داشته باشند.
– باید مسئولان بحران و اجتماعات علمی آموزش مشترک و روابط دسترسی پیدا کردن/ آموزش را گسترش دهند.
– در شروع بحران باید یک بخش مدیریت مرکزی ایجاد شده و در گردآوری، منتشر کردن و هماهنگی اطلاعات علمی مربوطه فعال باشد.
نیازهای پژوهشی برای بهبود علم در هنگام بحران
علم در هنگام بحران باید دائما در حال تکامل باشد تا فناوریهای جدید، روشها، دادهها و اطلاعات را به همدیگر متصل کند تا تولید دانش مفید را بهبود بخشد. پشتیبانی از این فرآیند نیازمند یک دستور پژوهشی بین رشتهای است که هر دو دسته سؤالات بنیادین و کاربردی مربوط به علم در هنگام بحران را به حساب میآورند. این دستور پژوهشی میتواند و باید توسط بخشهای دانشگاهی، عمومی، خصوصی و غیر دولتی اجرا شوند. توصیههایی برای یک دستور پژوهشی نیز ارائه شده است که در ادامه ذکر میشوند:
– ساختن اطلاعات پایه برای علم در هنگام بحران
– فهم پیامدهای در حال جریان برای مستند کردن و پیشبینی پیچیدگی بحرانهای اجتماعی و محیطی و همچنین برای بهبود استراتژیهای واکنش و بازسازی.
– استفاده از روشهای مختلف برای اشاره به نظرات، دادهها و نتایج علمی مختلف و واگرا در هنگام بحران و استفاده از روشهای مناسب برای ترکیب یافتههای مختلف علمی.
– ارتباط علمی در هنگام بحران. این ارتباط و ارائه یا تحویل اطلاعات علمی به تصمیمگیران، رسانهها، عامه مردم در هنگام یک بحران میتواند اثرات خوبی در وضعیت مردم داشته باشد.
– ارزیابی چگونگی ساخت تصمیمات مبتنی بر علم. چه اطلاعاتی برای تصمیمگیری نیاز است؟ این اطلاعات چگونه برای گرفتن تصمیمات به کار گرفته میشوند؟
– استفاده از کلان دادهها برای پشتیبانی از علم در هنگام بحران.
توصیههای خطمشیای برای بهسازی علم در هنگام بحران
تغییرات در خطمشیهای دولتی میتواند در دسترسی و استفاده از دادههای علمی، نقش علم در تصمیمگیری و همچنین واکنش به بحران را بهبود بخشد. علاوه بر تغییراتی در خطمشیهای دولتی، خطمشیهای حاکم بر نهادهای دانشگاهی، محافل کاری، سازمانهای غیردولتی و بخش خصوصی نیز نیازمند تغییر هستند. برخی توصیههای خطمشی برای بهسازی علم در هنگام بحران از قرار زیر هستند:
– دولتهای ایالتی باید یک پُست مقام ارشد علم ایجاد کنند تا علم را در مواقع بحران تسهیل کند.
– منتشرکنندگان مجلات و کتابهای علمی باید خطمشیهایی را برای بهبود دسترسیپذیری به اطلاعات علمی در هنگام بحران، ایجاد و اجرایی سازند.
– اجتماع علمی باید یک دستورالعمل اقدام ایجاد کند که ناظر به اقدامات اخلاقی و حرفهای باشد که دانشمندان در هنگام بحران به کار میگیرند.
– دفاتر دولت فدرال و نهادهای دانشگاهی باید محدودیتهای اداری مربوط به تشریک مساعی، تسهیم اطلاعات و گردآوری دادهها را تسهیل یا تسریع کنند تا علم در هنگام بحران را اثربخشتر کنند.
منبع: مرکز رشد دانشگاه امام صادق(ع)
انتهای پیام/