با نصرا... حدادی كه درباره تهران بسیار میداند، همصحبت شدم تا درباره وظایف شهرداری یا همان بلدیه برایمان بگوید.
ناگفته نماند كه حدادی در همان ابتدای صحبت به معماری تهران تاخت و پهلوی دوم را باعث و بانی نابودی معماری زیبا و سنتی تهران و ایران دانست و گفت: «پهلوی دوم با استفاده از الگوی معماری آمریكایی، معماری ایران را بیحیا كرد! حتی اگر از معماری اروپا استفاده میكرد الان شهرها به این میزان زشت و بیقواره نبودند. معماری ایرانی اصیل حیات داشت و اندرونی و بیرونی و همین باعث میشد كه حریم ساكنان خانه حفظ شود، اما الان شهرها، چشم دریدههایی هستند كه با زشتی تمام همه چیز را عیان میكنند و شهرداریها باعث و بانی این بیحیایی معماری هستند.»
اولین بلدیه در شهر تبریز دایر شد. بلدیه تهران آیا از روی شهرداری تبریز الگوبرداری شد؟
نه! چون تبریز شهر مهاجرپذیر نبود. تهران قدیم چهار محله داشت؛ سنگلج در غرب، چهارمیدان در شرق، پامنار و عودلاجان در مركز و دولت در شمال كه از همان اول مهاجرنشین بودند. تبریز اما هویت تاریخی داشت و قدیمیترین معماری ایرانی را در این شهر میتوان دید. تبریز از نظر اقلیمی شهری سرد بود و تهران معتدل، بنابراین بلدیه تهران و تبریز اصلا نمیتوانستند مثل هم باشند.
از همان زمان معماری و ساختمانسازی تحت نظر بلدیه تهران بود؟
ایرانیها كه چنین كارهایی را بلد نبودند. زمانی كه كنت منت دوفور، سوئدی به ایران آمد، قانونی وضع میكند كه هر كسی میخواهد در تهران ساختمان بسازد باید نقشهاش را به اداره احتساب واقع در اداره پلیس بیاورد، اما بعدها این وظیفه به عهده بلدیه قرار میگیرد البته مردم زیاد به این قوانین توجهی نمیكنند و خانههایشان را بر اساس قواره خودشان میساختند برای همین معماری هویت داشت، اما الان آدمها را به قواره خانه در میآورند.
چهار محلهای كه در تهران قدیم وجود داشت بر چه اساسی تقسیمبندی شده بود؟
محله سنگلج، محلهای تو در تو و بسیار مهاجرنشین بود. محله پامنار و عودلاجان اعیاننشین بود كه تا سال 1346 هم همین هویت را حفظ كرد. در شرق تهران، محله چاله میدان قرار داشت كه پاتوق لاتها و حاشیهنشینها بود. به آن میگفتند چاله میدان چون خاكبرداری میكردند و از خاكش خشت و آجر میساختند برای دیگر مناطق.
در سال 1346 كه محله ناصریه را خراب كردند، محلهای جدید به وجود آمد بهنام محله دولت كه بالادست میدان بهارستان فعلی بود. این محله خیلی زود تبدیل شد به محلهای كه آدمهای تقریبا مرفه در آنجا خانه گرفتند و از همین زمان مشخص شد كه آدمهای هر طبقه در كدام محله زندگی میكنند. الان هم هنوز این محلهبندی و منطقهبندی ادامه دارد و مثلا پولدارها در محله زعفرانیه زندگی میكنند و آدمهای بیپول در شوش.
این محلهبندی را شهرداری انجام داد؟
تهران وقتی بزرگ شد، این منطقهبندی را با خودش آورد، اما در دوره پهلوی اول، بلدیه در مسائل شهری دخالت نمیكرد و این سبك از شهرداری كه هنوز هم ادامه دارد بعد از كودتای سال 1320 و به دست آمریكاییها وارد ایران شد به همین دلیل در دوره پهلوی اول معماری ایرانی هنوز هویت دارد اما در دوره پهلوی دوم نابودیاش شروع میشود كه همچنان ادامه دارد.
كارهای اولیه كه بلدیه تهران انجام میداد، چه كارهایی بود؟
خیلی كارهای پیشرفته و قوانین درست و حسابی. اولین مقررات را برای امین حضور مینویسند، قوانین جالبی بوده كه برگرفته از قوانین اروپاییان بوده، مثل این كه باید زبالهها را جمعآوری كرده و جلوی خانههایشان فانوس روشن كنند و كسی حق ندارد فانوسها را بشكند و... اما امین حضور قدرت اجرایی كردن این قوانین را ندارد، ولی وقتی كنت مونت دوروف به ایران میآید، 58 قانون سفت و سخت مینویسد كه الان هم قابلیت اجرایی دارد. مثلا مینویسد اگر كسی پول تقلبی چاپ كند باید 25 سال در زندان دست و پایش را به هم ببندند. درباره جمعآوری زباله و عبور و مرور چهارپایان و... هم قوانین درست وضع كرده بود.
جمعآوری و دفع زباله در تهران همیشه مساله بوده، از چه زمانی برای این كار قانون وضع شد؟
از دوره امینحضور. در قوانین نوشته شده كه هر خانهای موظف است زبیل (زباله) را از خانه جمع كرده و كاركنان بلدیه باید این زبالهها را جمعآوری كنند و به بیرون شهر ببرند. این قانون باید در همه محلهها اجرایی میشد. آن زمان جایی بهنام برزن وجود داشت كه زبالهها را در انجا خالی میكردند و سوپورها این زبالهها را به خارج شهر منتقل میكردند.
آسفالت كوچهها و محلهها از چه زمانی شروع شد؟
در دوره ناصرالدین شاه دستور میدهد خیابان ناصریه (ناصر خسرو فعلی) را سنگفرش كنند. عیب سنگفرش این بود كه اسبها روی آنها سُر میخوردند. آسفالت در زمان رضاخان به ایران آورده شد و اولین جایی كه آسفالت شد، فاصله میان كاخ گلستان و كاخ مرمر است. خیابان فلسطین فعلی هم از اولین جاهایی در تهران بود كه آسفالت شد. سلیمان بهبودی در خاطراتش میگوید كه روسها، آسفالت را به ایران آوردند، رضاخان گفت برای آسفالت چه چیزی لازم است كه خودمان آسفالت بسازیم. كسانی را فرستاد تا ببینند روسها چگونه آسفالت میسازند، آمدند و به او گفتند برای این كار به قیر نیاز داریم. دستور داد از جنوب قیر آورند و آسفالت ساختند، اما چون خوب از كار درنیامد، روسها كارشان را ادامه دادند و ایرانیها آنقدر تمرین كردند تا آسفالتسازی را یاد گرفتند.
طراحی و ساخت فضای سبز در تهران هم بهعهده شهرداری بود از اول؟
در سال 1314 به دستور رضا شاه محله سنگلج را خراب كردند و این محله تبدیل شد به بیغولهای كه خلافكارها در آنجا جمع میشدند، البته رضاخان برای این منطقه فكرهایی در سر داشت كه حكومتش دوام نیاورد و در سال 1324 پارك شهر زیر نظر شهرداری در منطقه سنگلج ساخته شد. موسی مُهام از شهردارانی بود كه برای فضای سبز تهران ایدههای زیادی داشت و بسیاری از آنها را اجرایی كرد كه به پارك لاله میتوان اشاره كرد.
سوپورها از اولین افرادی بودند كه در بلدیه شروع به كار كردند، ریشه كلمه سوپور چیست و آیا آن زمان در بلدیه استخدام میشدند؟
باید ریشه تركی داشته باشد. افرادی بودند از طبقه بسیار پایین كه كارهای خدماتی انجام میدادند. مثل جمعآوری زباله و تمیز كردن شهر تا جایی كه میدانم استخدام میشدند هرچند حقوق زیادی دریافت نمیكردند، اما مثل الان نبود كه روزمزد باشند و بدون هیچ مزایایی.
منبع: جام جم
انتهای پیام/