آنها دوسال پیش که از سوی ترامپ به دخالت در انتخابات متهم شدند، با شناخت دقیق از رفتارهای ترامپ مطمئن بودند که نگاه ابزاری او بهحتم به اصلیترین رسانهاش نیز رحم نخواهد کرد و اگر لازم باشد، جیکجیکهای توئیتر را هم قطع میکند. چهارشنبه هفتهگذشته (۶ خرداد) ترامپ علیه توئیتر یعنی شبکهای که خودش معترف است به لطف آن رئیسجمهور آمریکا شد، جنگ را آغاز کرد.
او در توئیتر علیه توئیتر، توئیت کرد و نوشت که «توئیتر اکنون در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال ۲۰۲۰ دخالت کرده است.» این واکنش ترامپ در واکنش به اقدامی بود که یک روز قبل از آن، توئیتر انجام داده بود. توئیتر سهشنبه ۶ خرداد پس از اینکه ترامپ در دو توئیت نوشته بود که رای دادن از طریق پست در انتخابات پیشروی آمریکا به «تقلب» گسترده منجر میشود و پیشبینی کرد که «صندوقهای پستی به سرقت بروند»، برای اولینبار برچسبی به توئیتهای ترامپ اضافه کرد و دنبالکنندگان او را به راستیآزمایی در این زمینه دعوت کرد و نوشت: «حقایق درباره رای دادن از طریق پست را دریافت کنید.» توئیتر این اقدام را براساس مقررات راستیآزمایی که اوایل ماهجاری اعلام کرد، انجام داده است، اما ترامپ آن را دخالت در انتخابات دانست و توئیتر را به تحدید آزادیبیان متهم کرد و گفت که بهعنوان رئیسجمهوری اجازه نمیدهم، چنین اتفاقی روی دهد.
یک روز بعد از این رخداد، ترامپ یک فرمان اجرایی برای پایان دادن به حمایت قانونی از شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و فیسبوک در مقابل پیگرد حقوقی امضا کرد. این فرمان دونالد ترامپ نهادهای دولتی را موظف کرد تا از سازمانهای مستقل ازجمله کمیسیون فدرال ارتباطات و کمیسیون فدرال تجارت بخواهند تا اعمال قوانین جدید درخصوص شرکتهای اصلی شبکههای اجتماعی را مورد بررسی قرار دهند. شبکههای اجتماعی مانند توئیتر و فیسبوک براساس «بخش ۲۳۰» قانون ارتباطات (۱۹۹۶) از مصونیت برخوردارند بهدلیل اینکه شبکههای اجتماعی بهمثابه پلتفرم و نه ناشر درنظر گرفته شدهاند. براساس این قانون، ناشران دربرابر محتوای آنچه منتشرشده، مسئول هستند. در این گزارش و گفتوگوی صورت گرفته، به بررسی ماهیت تصمیم دونالد ترامپ و نسبت آن با انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ پرداخته شده است.
شبکههای اجتماعی چقدر مستقل هستند؟
شبکههای اجتماعی در آمریکا براساس بخش ۲۳۰ قانون ارتباطات، از مصونیتهایی برخوردارند، اما با اینحال باید در چارچوب سیاستهای آمریکا فعالیت کنند. علاوهبر این سیاستها، این شبکهها در پروژههای داخلی و جهانی آمریکا نیز به ایفای نقش میپردازند و بهنوعی با نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا همکاری میکنند. این مساله البته موضوع پنهانی نیست و در ژانویه ۲۰۱۸، توئیتر صراحتا اعلام کرد که در پاییز گذشته در کنگره ایالات متحده توئیتر علنا متعهد شد که بهطور مرتب هر دو کمیته کنگره و عموم مردم را درمورد یافتههای حاصل از بررسی مداوم درباره وقایع پیرامون انتخابات ایالات متحده ۲۰۱۶ مطلع کند. توئیتر حتی در پرونده مداخلات روسیه در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۱۶، با نهادهای آمریکا نهایت همکاری را داشته است. شاید بخشی از این همکاری بهدلیل فشار دموکراتها و پیگیری این پرونده از سوی بازرس مولر ربط داشته باشد، اما یکسال بعد، در نوامبر ۲۰۱۹ توئیتر رسما اعلام کرد که تعداد درخواستهای دولتی برای دریافت اطلاعات کاربران به بالاترین حد خود از زمان آغاز بهکار این رسانه در سال ۲۰۰۶ رسیده است.
براساس گزارش این غول رسانهای، در بازه زمانی ۶ ماهه نخست سال ۲۰۱۹ (از اواسط دی تا اواسط تیر سال ۹۸) تعداد درخواستهای دولتی برای دریافت اطلاعات کاربران نسبت به سال پیش، ۶درصد افزایش پیدا کرده است. عمده همکاریهای شبکههای اجتماعی و دولت آمریکا، مخفیانه و محرمانه است. بخشی از این همکاری را هیلاری کلینتون، وزیر خارجه اسبق آمریکا سالها قبل افشا کرد و از همکاری وزارت خارجه و توئیتر در حوادث سال ۸۸ ایران پرده برداشت. او در کتاب خاطراتش نوشت «.. مقامات وزارت امور خارجه که پیگیر تلاشهای مخالفان دولت ایران در فضای مجازی بودند، متوجه بروز یک مشکل شدند. توئیتر قصد داشت بهمنظور انجام تعمیرات دورهای برای مدت زمان کوتاهی خدمات جهانی خود را محدود کند که دقیقا نیمه روز در تهران بود. برای حل این مساله یکی از اعضای واحد برنامهریزی سیاسی وزارت امور خارجه بهنام کوهن که جوانی ۲۷ ساله بود، انتخاب شد.
در آوریل همان سال او طی سفری به بغداد با جک دورسی، یکی از بنیانگذاران و مدیران توئیتر ملاقاتی داشت. به همین دلیل او بلافاصله تلاش کرد ضمن ارتباط با دورسی به او هشدار دهد که محدود ساختن خدمات توئیتر در آن بازه زمانی چه ضربهای به فعالان اجتماعی در ایران وارد میکند. درنتیجه همین گفتوگوها، توئیتر برنامه تعمیرات خود را تا نیمهشب بعد به تعویق انداخت.» این شرکت در توضیح علت این کار در یادداشتی که در وبلاگ خود منتشر کرد، نوشت: «به نظر میرسد درحالحاضر توئیتر نقش ارتباطی مهمی در ایران ایفا میکند.» مجموع این شرایط نشان میدهد که شبکههای اجتماعی در آمریکا، علاوهبر تبعیت از قوانین مصوب کنگره، در پروژههای بینالمللی آمریکا، همچون ناآرامیهای ایران و تحولات غرب آسیا و شمال آفریقا نقش پررنگی ایفا کردهاند.
مساله ترامپ بر سر چیست؟
اگر شبکههای اجتماعی در همان مسیری که مصوبات کنگره و سرویسهای اطلاعاتی آمریکا تعیین کردهاند، حرکت میکند، چرا دونالد ترامپ آتش توپخانه را به سمت اصلیترین آنها یعنی توئیتر نشانه میرود که خود از آن، بیشترین بهره را برده است؟ ترامپ پس از اینکه به ریاستجمهوری رسید، در آستانه رسیدن به صدمین روز نخست دوره ریاستجمهوریاش گفته بود: «بدون توئیتر اینجا نبودم.»
او با اشاره به اینکه بیش از ۱۰۰ میلیون دنبالکننده در فیسبوک، توئیتر و اینستاگرام دارد، گفته بود که «نیازی به استفاده از رسانههای دروغگو» ندارد. در آن زمان حساب توئیتری ترامپ کمی بیش از ۲۶ میلیون دنبالکننده داشت. این تعداد دنبالکننده با توجه به اینکه توئیتر اصلیترین رسانه ترامپ شده است، اکنون به ۸۰.۴ میلیون حساب کاربری رسیده است.
ترامپ در آستانه انتخابات توئیتر را هدف قرار داده است؛ این دقیقا همان کاری است که او دوسال پیش در آستانه انتخابات میاندورهای آمریکا انجام داد تا از این طریق بتواند فضا را بهنفع خود مدیریت کند. او در سپتامبر ۲۰۱۸ چند روز پس از اینکه ادعا کرده بود شبکههای اجتماعی و همچنین شرکت گوگل اخبار انتقادی علیه او را برجسته میکنند، در گفتگو با روزنامه محافظهکار «دیلیکالر» مدعی شد که این شبکهها عملا علیه او فعالیت میکنند و این نخستینبار نیست که فیسبوک و توئیتر چنین نقشی را علیه نیروهای محافظهکار در آمریکا ایفا میکنند.
ترامپ با وجود اینکه بارها به نقش موثر توئیتر در پیروزیاش اشاره کرده بود، به این روزنامه گفت که در کارزار انتخاباتی سال ۲۰۱۶ نیز این شبکهها و شرکت گوگل اخبار مربوط به دموکراتها و رقیب انتخاباتی او، یعنی هیلاری کلینتون را برجسته کردهاند. اکنون نیز دونالد ترامپ در آستانه یک انتخابات دیگر، بهجای شبکههای اجتماعی توئیتر را هدف قرار داده است. بهطور حتم اگر این شبکهها آنطور که ترامپ میگوید در انتخابات نقشآفرین بودند، او در این دوسال ترتیبهایی برای مهار آنها را در دستور کار خود قرار میداد. در کمتر از ۶ ماه مانده به انتخابات ریاستجمهوری، او یکبار دیگر همان مسیر سابق را رفت، ولی تنها بر توئیتر تمرکز کرد و مدعی شد این شبکه اجتماعی در حال دخالت در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۰ آمریکاست. این واکنش علاوهبر اینکه میتواند طرفداران سفیدپوست کمسواد ترامپ را که علاقه دارند جبهه مقابل هر ساختار اقتصادی قدرتمند آمریکا را صفآرایی کند، متحدتر میکند و میتواند توئیتر را نیز کمی به عقبنشینی وادارد. از سوی دیگر اقدام توئیتر عملا نابود کردن حساب کاربری ترامپ و چسباندن عنوان «دروغگو» به اوست.
تا پیش از این رسانههای جریان اصلی بارها و بارها از چند ده هزار دروغ ترامپ نوشتهاند، ولی ترامپ برای گزارشهای آنها اعتباری قائل نبود، چراکه خودش بدون هیچهزینهای رسانهای قدرتمند در اختیار داشت و تنها با کمتر از ۲۸۰ کاراکتر، میتوانست حرفش را به سراسر دنیا مخابره کند. برای او اهمیتی نداشت که واشنگتنپست، براساس جامعه آماری اعلام کند ترامپ در ۱۱۷۰ روز کاری گذشته بهعنوان رئیسجمهور، ۱۸ هزار دروغ یا ادعای گمراهکننده بیان کرده که این تعداد بهطور میانگین، ۱۵ دروغ در هر روز میشود. برای او توئیتر مهم بود که چنین چیزی را نمیگفت. اکنون توئیتر پس از انتقادات فراوان درباره بیتفاوتی نسبت به اظهارات نادرست و اطلاعات غلط منتشرشده توسط سیاستمداران و رهبران جهان، در مسیر واشنگتنپست و سایر رسانههای اصلی آمریکایی گام برداشت و با دو برچسب راستیآزمایی، به مخاطبان این گزاره را ثابت کرد که او یک دروغگو است. اینکه توئیتر با چه هدفی آن هم در شرایط فعلی چنین کاری را کرده است، مشخص نیست، ولی درهرصورت این اقدام، هدیه توئیتر به کمپین انتخابات ریاستجمهوری دموکراتها و بهویژه جو بایدن بود.
ترامپ حاضر به پذیرش شکست نشده و تلاش کرده تا با این دستور، از توئیتر در قالب یک نبرد سیاسی و انتخاباتی علیه رقبای دموکرات خود استفاده کند. بهعبارت بهتر این نبرد یک بخش از حاکمیت آمریکا با بخش دیگر است و الا جایی که منافع آمریکا در میان باشد، توئیتر بدون هیچ مخالفتی در چارچوب مورد خواست نهادهای امنیتی و اطلاعاتی آمریکا به ایفای نقش میپردازد.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/