بررسی برخی زوایای این حادثه از سوی خبرنگار ما نشان میدهد که این ادعا بنیان چندانی ندارد. آنچه در ادامه میخوانید، اطلاعات متقنی است که یک منبع آگاه در اختیار خبرنگار ما قرار داده است.
قصه از کجا آغاز شد؟
روز ۱۳اردیبهشتماه۹۹ بود که خبر دستگیری، شکنجه و غرق نمودن تعدادی از اتباع کشور افغانستان توسط مرزبانان ایرانی مستقر در بخش رودخانه هریررود - که بنابر این خبر، منجر به فوت ۵۰نفر شد - سریعاً به سرخط رسانههای غیرهمسو با ایران راه یافت. رسانههای افغانستانی هم با آب و تاب دادن به این ماجرا، موجب تحریک افکار عمومی مردم این کشورعلیه ایران شدند. با این حال، فردای انتشار خبر مزبور، نیروی انتظامی با صدور اطلاعیهای، ادعای مربوطه را تکذیب کرد.
دولت و مشخصاً بخش اداره کل حقوقی وزارت امور خارجه کشورمان با همراهی ستاد کل نیروهای مسلح، وزارت اطلاعات، وزارت کشور، سفارت ایران در کابل و کنسولگری ایران در هرات، ضمن اعتماد به بیانیه ناجا، و صرفاً برای اطمینان خاطر یافتن از ابعاد ماجرا، هر یک پیگیر تهیه گزارشهایی جداگانه از ادعای مربوطه شدند. این گزارشها در جلسه هماهنگی وزارت خارجه[این جلسه در تاریخ ۲۲اردیبهشت برگزار شد] مطرح شدند و تمامیشان ضمن تأیید اطلاعیه ناجا، تاکید کردند که ادعای ضرب و شتم و غرق کردن اتباع افغانستانی در مرز ایران، از اساس کذب است.
چرا ادعای افغانستانیها کذب است؟
دلایل متعددی برای رد ادعای طرف افغانستانی و رسانههای مغرض وجود دارد. اولین دلیل، به قاعده کاری مرزبانان در سراسر دنیا و عدم اجرای آن قاعده در ایران مربوط میشود. مرزبانان در همه جای دنیا، حق تیر دارند یعنی چنانچه فرد یا افرادی به طور قاچاقی و غیرقانونی از مرز یک کشور عبور کنند، مرزبانان کشور میزبان میتوانند آن افراد را مورد هدف قرار دهند.
قاعده مزبور علیالظاهر و با توجه به وضعیت بغرنج مرزهای مشترک با افغانستان که سالانه متجاوز از 500هزار نفر «عابرین مرزی غیرمجاز»[بیشتر این عابرین غیرمجاز، برای یافتن زمینههای شغلی مناسب به ایران میآیند اما در میان آنها، ناگزیر عناصر تروریستی وابسته به داعش نیز نفوذ دارند] از این کشور به طرف ایران سرازیر میشوند، باید مرزبانان ایرانی را هم شامل بشود اما جمهوری اسلامی ایران بهدلیل الزام خود به رعایت اصول اسلامی و انسانی، از عمل به این قاعده صرف نظر کرده است.
پیش از شیوع کرونا، قاعده بر این منوال بود که متجاوزین در پاسگاههای مرزی، جمعآوری شده و سپس عودت داده میشدند. برای مثال در طی 6ماه گذشته، چیزی بالغ بر 170هزار نفر از مرز افغانستان، «تَرد مرزی» داشتهایم. با این حال، شیوع کرونا موجب شد تا در این رویه، تغییر ایجاد شود؛ به این صورت که بنابر دستورالعمل ابلاغی به پاسگاههای مرزی، متجاوزین از هر نقطهای که بازداشت میشوند، باید از همان نقطه، به کشور مبدأ بازگردانده شوند.
دومین دلیلی که ادعای مقامات افغانستانی در شکنجه و کشتن اتباع این کشور توسط مرزبانان ایرانی را رد میکند، گزارش مرزبانی ایران است که اعلام میدارد در شب وقوع حادثه ادعایی، هیچگونه ترددی ثبت نشده است. بنابر نقل قول این منبع مطلع، علت ثبت نشدن این تردد، خروشان بودن جریان رودخانه هریررود بوده است.
سومین دلیل به این مربوط میشود که منطقه مورد نظر افغانستانیها که مدعیاند اتباعشان در آنجا توسط عاملان ایرانی شکنجه و کشته شدهاند، به اصطلاح جزء «منطقه قرمز» است یعنی عبور و مرور نهتنها اتباع افغانستانی بلکه اتباع ایرانی هم در آنجا ممنوعیت دارد.
کمکاری مرزبانان افغانستانی
در میان همه این هیاهوها، آنچه نباید مغفول بماند، کمکاری و اهمال مرزبانان افغانستانی در مکاتبه با همتایان ایرانی خود برای مطلع نمودن از وقوع حادثه است. این تساهل از سوی طرف افغانستانی، مغایر با قرارداد موسوم به «کمیساران سرحدی» است که در سال۱۳۳۵ برای تنظیم مناقشات مرزی میان دو کشور به امضا رسید. طبق یکی از مفاد این قرارداد، اگر پیشامدی در مرز دو کشور به وقوع بپیوندد، مرزبانان یکی از دو طرف، باید به طرف دیگر اطلاع بدهد.
در مورد اخیر، اما مرزبانان افغانستانی [با وجود ادعای خود علیه ایران]در اقدامی عجیب از عمل به این مفاد، سر باز زدند. با وجودی که علیالقاعده طرف افغانستانی باید به ما اطلاع میداد و از ما برای بررسی مشترک حادثه درخواست میکرد، مرزبانان ایرانی بلافاصله و پس از انتشار اخبار خلاف واقع، طی سه نوبت مکاتبه از آنها خواستند تا برای بررسی چرایی کشتهشدن اتباع افغانی، نشستی مشترک برگزار شود که آنها به دلایلی نامعلوم، از پاسخ به مکاتبات جمهوری اسلامی ایران، استنکاف ورزیدند.
۱۲ روز بعد از وقوع حادثه، مرزبانان افغانستانی تازه مجاب شدند تا به درخواست ایران برای برگزاری نشست مشترک پاسخ مثبت بدهند. برای همین، در روز پنجشنبه [۲۵اردیبهشت]این نشست مشترک برگزار شد، اما بدون هیچ دستاوردی به پایان رسید. بنابر اطلاع خبرنگار ما از یکی از افراد حاضر در این نشست مشترک، طرف افغانستانی «هیچ ادله قابل ملاحظهای برای اثبات ادعای خود نداشت» و به نوعی «دست آنها از سند و مدرک خالی بود.»
چرا کشته شدند؟
اینکه چه تعداد اتباع افغانستانی در مرز ایران کشته شدهاند، آمار دقیقی در این باره در دست نیست. از سوی دیگر، درباره علت فوت این اتباع نیز گمانهزنیهای زیادی مطرح است. یکی از مهمترین گمانهها و فرضیهها این است که متجاوزین بهدلیل آگاه نبودن به شرایط زمانی و مکانی منطقه و بهخصوص مطلع نبودن از وضعیت رودخانه هریررود، گمان کرده بودند میتوانند با شنا از رودخانه عبور کنند در حالی که عمق زیاد و خروشانی آن، آنها را به کشتن داده است.
هزینه بالای ایران برای تأمین امنیت مرزهایش با افغانستان
کابل بهدلیل کمبود بودجه از یک سو و نداشتن تخصص از سوی دیگر، صفر تا صد ساختن[از هزینه تا خود بناکردن] بسیاری از پاسگاههای مرزیاش را به ایران سپرده است. با این حال، با قدرت گرفتن طالبان و نفوذ بالای داعش در افغانستان طی سه سال گذشته، 54پاسگاه مرزی در خاک این کشور خالی و بیصاحب شده است و همین باعث شده تا کنترل و نظارت بر مرزهای مشترک، تماماً به گردن ایران بیفتد.
چرا علیه ایران توطئه شد؟
دلایل یا به بیان درستتر، فرضیههای متعددی درباره اینکه چرا غائله هریررود علیه جمهوری اسلامی ایران مهندسی شد، میتواند مطرح شود. یکی از قریبترین این فرضیهها شاید مربوط به تلاشی باشد که آمریکاییها برای از دورخارج کردن ایران از معادلات سیاست داخلی افغانستان، مشغول انجام آن هستند.
وزارت خارجه کشورمان به خصوص شخص محمدجواد ظریف، وزیر خارجه، طی دو ماه گذشته با اشرف غنی و عبداللهعبدالله برای توصیه به حفظ همبستگی در افغانستان، تماسهای تلفنی متعددی داشته و از سوی دیگر، با طرفهای ذیدخل از جمله با روسیه، برای حل بحران سیاسی در این کشور رایزنیهایی را صورت داده است.
تلاشهای معطوف به افزایش نقش ایران در سیاست داخلی افغانستان، قطعاً به مذاق آمریکا خوش نمیآید و شاید بشود غائله رخ داده اخیر و تحریک افکار عمومی مردم افغانستان علیه مردم ایران را ابزاری برای جلوگیری از نفوذ ایران در این کشور ارزیابی و قلمداد کرد.
کار به کجا خواهد انجامید؟
اینکه مناقشه «هریررود» به کجا خواهد انجامید، شاید جوابش در دیگر مفاد مندرج در قرارداد «کمیساران سرحدی» که پیش از این به آن اشاره شد، نهفته باشد. طبق این قرارداد، اگر مناقشه مرزی توسط مرزبانان حل نشود، کار باید به «کمیسیون مرزی مشترک ایران و افغانستان» حواله گردد.
بهدلیل شرایط سیاسی نامساعد حاکم بر افغانستان طی سالهای گذشته، برگزاری نشستهای این کمیسیون، با تأخیر برگزار میشود و آخرین نشست این کمیسیون، پنج سال پیش در تهران بود.
نشست بعدی کمیسیون قرار است بهزودی در کابل برگزار شود و قطعاً یکی از محورهای این نشست، بررسی مناقشه اخیر خواهد بود. بنابر اظهار نظر این منبع مطلع، احتمال میرود که دیدار یا دیدارهای مقامات سیاسی دو کشور، در صورتی که نشست بعدی کمیسیون مشترک به جایی نرسد، حل کننده گره مناقشه هریررود باشد.
منبع: صبح نو
انتهای پیام/