به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، امین پایمرد هفدهم بهمن ماه ۱۳۳۸ در روستای «ده مجنون» از توابع شهرستان کرمانشاه متولد شد .دوران کودکی‌اش در یک خانواده اصیل عشایری سپری شد. در ۱۲ سالگی پدرش از دنیا رفت.
دوران ابتدایی و متوسطه تحصیلی را در شهرستان خسروی با نمرات عالی به پایان رساند و در تاریخ ۶۲/۶/۲۶ وارد آموزشگاه افسری شد و در تاریخ ۶۳/۶/۲۶ پس از دریافت درجه ستوانسومی فارغ التحصیل شد.
بیشتربخوانید: ماجرای شهادت دانشجوی رتبه یک کنکور
پایمرد از ۶۲/۱۰/۱۰ تا ۶۳/۳/۲۸ در مرکز آموزش پیاده شیراز دوره مقدماتی پیاده را طی و در تاریخ ۶۳/۴/۱ به تیپ ۳۷ زرهی شیراز منتقل و به عنوان فرمانده دسته ادوات گروهان سوم، گردان ۱۷۷ پیاده منصوب و از آن طریق عازم جبهه‌های نبرد حق علیه باطل شد.
در مدت حضورش در منطقه عملیاتی، شجاعانه و با فداکاری ماموریت‌های رزمی محوله را انجام داد.
امین پایمرد فروردین سال ۱۳۶۴ در جبهه قصر شیرین بر اثر اصابت ترکش خمپاره دشمن بعثی به شهادت رسید.
قسمتی از وصیت نامه شهید امین پایمرد:
(( ان ا... یحب الذین یقاتلون فی سبیله صفا کانهم بنیان مرصوص ))
(( به درستی که خداوند دوست می‌دارد کسانی را که در راه او می‌جنگند و همانند دژهای نفوذ ناپذیر استوار می‌مانند . ))
با درود بر فرزند پاک رسول خدا، امام مهدی (عج) و نایب بر حقش امام امت:
من بر حسب احساس مسئولیت دینی و جهاد فی‌سبیل الله در این راه قدم برداشته و به امر فرمانده کل سپاه اسلام، امام امت، خمینی بت شکن که فرمودند رفتن به جبهه واجب کفایی است راهی جبهه حق علیه باطل شدم... آرزو دارم خداوند مرا یاری دهد تا بتوانم مبارزه کنم و دشمن اسلام را نابود سازم.
دوست دارم زمانی که شهادت در راه حق نصیبم شود این خون ناقابلم در راه اسلام ریخته شود و پیروزی برای اسلام عزیز به همراه داشته باشد. آرزوی من شرکت در جبهه حق علیه باطل و شهادت در راه خدا و پیروزی اسلام عزیز برکفر جهانی است. اکنون که قلم به دست گرفته تا وصیت‌نامه را بنویسم به همرزمان و هموطنان عزیز و تمام فامیل‌های گرامی می‌گویم که دست از عبادت و دین خدا و حمایت امام عزیزمان برندارند. ... پدر و مادر برای من خیلی رنج‌ها کشیده‌اند و مرا بزرگ کرده‌اند و در این زمان نوبت من است که خوبی‌های شما را جبران کنم ولی وقتی می‌بینم جنگ کفر علیه اسلام شروع شده و هدفشان از بین بردن دین خدا و قرآن است نمی‌توانستم اینجا بنشینم و دشمنان به ما ظلم کنند.
مادر مهربانم از شما خواهش می‌کنم که مرا ببخشید و از شما حلالیت می‌طلبم. مادر مهربانم اگر شهادت نصیب من شد و در جنگ حق علیه باطل شهید شدم و یا اینکه جسدم به دست شما نرسید هیچ ناراحت نشوید و برایم گریه نکنید.
از خواهرانم تقاضا دارم که برایم گریه نکنند و زینب‌وار صبر و شکیبایی را پیشه سازید و از تمام اقوام تقاضا دارم که اگر از من دلگیری دارند بنده را ببخشند و مورد عفو قرار دهند.
در پایان عرایضم از برادرم تقاضا دارم که بعد از من مواظب خانواده باشد... . خدایا مرا از آنچه برخلاف رضای توست بر حذر دار.
منبع:ایسنا
انتهای پیام