او در این یادداشت نوشت: امنیت ملی و حفظ کشور در برابر تهدیدات خارجی از مهمترین اهداف سیاست خارجی کشورها ازجمله جمهوری اسلامی ایران است و ساختارها و تحولات داخلی بر آن تأثیر میگذارد و در ارتباط مستقیم با عوامل منطقهای قرار دارد، لذا شناخت دقیق امور منطقه و تحولات آن میتواند گام مهمی در تقویت ساختار امنیت ملی به شمار آید.
در کشورهای مختلف بهطور معمول سه مؤلفه اقتصاد، امور نظامی و امور سیاسی بر امنیت ملی تأثیر میگذارند و خوشبختانه جمهوری اسلامی ایران با تدابیر حکیمانه مقام معظم رهبری و سیاست اصولی مبتنی بر عقاید دیرینه اسلامی جایگاه محوری در منطقه دارد و توانسته از حسن همجواری و روابط چندجانبه نزدیک با کشورهای دیگر در راستای حفظ امنیت ملی و ثبات منطقهای سود جوید.
اقتدار نظامی همراه با خود ثبات و امنیت بهدنبال دارد و جمهوری اسلامی ایران با توجه به دراختیار داشتن نیروهای نظامی مقتدر در قالب سپاه، ارتش و بسیج در حوزه امنیت داخلی و نیز با اتکا به دیپلماسی پویا و منسجم در راستای مقابله با تهدیدات منطقهای و نیز تعامل با کشورهای دوست و همسایه گام برداشته است.
اقتدار نظامی و حسن همجواری توانسته است نام جمهوری اسلامی ایران را در حوزه امنیت ملی و حفظ اقتدار سیاسی برجسته کند.
با توجه به تحولات اخیر منطقه و تغییراتی که در سیاست خارجی برخی کشورهای مدعی حفظ صلح منطقه و جهان درقبال غرب آسیا به وجود آمده است، جمهوری اسلامی ایران ناگزیر از برگزاری مانور نظامی در حاشیه جنوبی خلیج فارس و در آبهای ساحلی خود شد که نگرانی کشورهای قلدر جهان ازجمله آمریکا و متحدانش در منطقه ازجمله عربستان را برانگیخت و باعث شد رژیم جعلی صهیونیستی نیز تحرکاتی منفی در خاک سوریه انجام دهد و حتی حریم هوایی لبنان را نقض نماید.
قدرتهای جهان بارها بر نقش محوری تهران در غرب آسیا و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران در معادلات منطقهای اعتراف کردهاند و این نفوذ و تأثیر مثبت در حال افزایش است؛ بهعنوان نمونه ایران در تشکیل جبهه مقاومت تأثیر زیادی داشت که توانسته است امنیت منطقه را حفظ و بسیاری از احزاب و قبایل عرب و مسلمان منطقه را با یکدیگر متحد کند.
جریان مقاومت همچنین توانسته است جریانهای متنوع کشورهای عربی را در راستای مقابله با تروریسم و جلوگیری از مداخله آمریکا و متحدانش متحد نماید.
آمریکا همیشه بهدنبال تضعیف جبهه مقاومت، عربستان بهدنبال جلوگیری از نفوذ ژئوپلتیکی و ایدئولوژیکی ایران در منطقه و ترکیه بهدنبال گسترش سلطه نئوعثمانی گری خود بر غرب آسیا است.
به نظر میرسد در مجموع محدود کردن قلمرو ایران در زمینه جغرافیای سیاسی فصل مشترک انگیزههای بازیگران مختلف از تقابل با پرچمدار محور مقاومت است و در این میان غرب نیز بهدنبال آن است که با حمایت از ائتلاف ضد سوری و ضد ایرانی و با حمایتهای مالی از معترضان در سوریه، از نفوذ ایران در منطقه جلوگیری کند.
از سوی دیگر شکستهای پی در پی طرحهای ضد ایرانی آمریکا و رژیم صهیونیستی برای جلوگیری از گسترش قدرت سیاسی و بینالمللی ایران در منطقه و سیاستهای خصمانه و غلط آنها، نحوه مدیریت آمریکا و شکست غرب در مدیریت سیاسی و اجتماعی بحران کرونا، اعمال تحریمهای ظالمانه علیه ایران و بر هم زدن مناسبات و روابط بینالملل، آمریکا و غرب را به چهرههایی منفور و بیاعتبار در جهان سیاست تبدیل کرده است.
در مقابل، جمهوری اسلامی ایران توانست با بهکارگیری سیاستهای مبتنی بر حمایت از جنبشهای مردمی، مبارزه با تروریسم در منطقه، وحدت بخشی و تأکید بر حمایت از مسلمانان فرصتهایی برای غلبه بر استکبار جهانی ایجاد کند.
گسترش نفوذ و قدرت سیاسی و منطقهای ایران باعث شد تا در کنار فرصتهایی که این تحولات برای کشورمان بهدنبال داشت، تهدیداتی نیز برای محیط امنیتی آن بهوجود آورد که باید با هوشیاری و اتحاد همه جریانها، نیروهای نظامی و مردمی و با بهرهگیری از بیانات و رهنمودهای مدبرانه رهبر معظم انقلاب که بر ضرورت هوشیاری در مقابل توطئههای دشمنان و آمادگی برای پاسخگویی به آن تأکید میکنند، این تهدیدات را به عقب راند.
تأثیری که ایران در ایجاد محور مقاومت و مدیریت آن در مقابله با تروریسم بینالمللی زاییده آمریکا و داعش که مورد حمایت مالی و پشتیبانی سعودی بود، داشته است، باعث شد اتحاد و همدلی در کشورهای مسلمان منطقه رقم بخورد و صدای استکبارستیزی آنها به گوش جهانیان برسد. بیتردید جریان مقاومت این راه پرصلابت را مدیون خون شهید قاسم سلیمانی، فرمانده سرافراز نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سرداران بزرگ مقاومت اسلامی در عراق، سوریه و لبنان است و قطعاً راه شهدای مقاومت تا آخر ادامه خواهد یافت.
انتهای پیام/