خوشبینترها گفتند قدرتهای بزرگ - خصوصاً اعضای دائم شورای امنیت - از این پس ابتکار عمل را در دست گرفته و حافظ نظم و ضامن امنیت بینالمللی خواهند بود. طولی نکشید که بعد از چند هفته، نمودهایی از تقویت مرزبندیهای ملی و افزایش اِعمال قدرت و خشونت حتی از سوی دموکراتیکترین جوامع غربی مشاهده و آن مفروضاتِ ایدهآلیستی رد شد.
در سطحبینالمللی ایالات متحدهٔ آمریکا با وجود آنکه در صدر قربانیانِ بحران کروناویروس قرار دارد، بیش از همه به دنبال کنشگری نظامی در جهان بودهاست.
• آماج حملات، متوجه محورمقاومت است
آمریکاییها توانستند باری دیگر داعش را احیاء کرده و این خنجرِ از کارافتاده را مجدداً در کارزارِ ناامنی این کشور به دست گیرند
به نمودهای جنگافروزی و تهاجمات ایالات متحدهٔ آمریکا و متحدانش در غربآسیا توجه کنید. در عرض چند روز و به طور متوالی شاهد حملهٔ رژیم صهیونیستی به سوریه در حلب بودیم. در لبنان کارشان از فرافکنی در خصوص مواضع حزبالله لبنان در قبال سیاستهای داخلی این کشور و تهدیدِ این نیروها گذشت و به تحریمشدنشان از سوی آلمان رسید. در عراق به واسطهٔ بیثباتیهای سیاسی و به لطف حضور مستقیم نیروهای ائتلاف غربی، آمریکاییها توانستند باری دیگر داعش را احیاء کرده و این خنجرِ از کارافتاده را مجدداً در کارزارِ ناامنی این کشور به دست گیرند.
• عراق را برای ناامنی مُستعد یافتهاند
اینکه نیروهای غربی به سرکردگی آمریکا و با همکاری اسرائیلیها به عملیاتی محدود در سوریه اکتفا میکنند و یا آنکه از طریق تحریم و دیگر سیاستهای تنبیهیِ نمایشی در صدد ضربهزدن به حزبالله لبنان بیمیآیند، نشانهٔ محدودیتِ آنها در انتخاب روشها و ابزارهای درگیری است؛ همچنین محاسبهٔ دقیق توان بازدارندگیِ نیروهای مقاومت در سوریه و لبنان، و همچنین حساسیت اوضاع در مرز اراضی مقاومت با مناطق تحت اِشغال رژیم صهیونیستی باعث اتخاذ چنین استراتژیهایی شده است.
اما در عراق که تمامِ توجهات به چالش انتخاب نخستوزیر، معطوف و اختلافاتِ درون سازمانیِ نیروهای حشدالشعبی بزرگ نشان داده شده، امکانِ بیشتری برای ایجاد بیثباتی یافتهاند. حالا آمریکاییها به واسطهٔ حضور مستقیم خود در خاک عراق و بهرهمندی از پایگاههای نظامیشان، تجهیز عناصر بازماندهٔ داعش را که خود از سوریه به مرزهای عراق انتقال داده بودند، در دستور کار قرار دادهاند.
• آمریکاییها به هر نحوی در پی استمرارِ حضورند
این موضوع که آمریکاییها حتی با وجود آشفتگی اوضاع داخلی بر اثر تاثیراتِ اقتصادی بحران کرونا، در آنسوی مرزهای خود، آن هم در کشوری که پارلمانش طرح خروج نیروهای خارجی را به پشتوانهٔ تظاهراتِ میلیونی ملتِ خود به تصویب رسانده است، همچنان بدنبال ایجاد بیثباتی و تداوم حضور در عراقاند، ناشی از چند مسئله است. مهمترین دلیل اهمیت این حضور، استقرار تعداد زیاد سربازان، وجود پایگاههای متعدد در مناطق مهم و برخورداری از یک موقعیت ژئوپلیتیک مناسب - مرزهای زمینی مشترک با سوریه و ایران و مرز ساحلی با خلیجفارس - جهت اقدام و عملیات علیه تمام اهداف موردنظرِ نیروهای ائتلاف غربی و آمریکاست.
آمریکاییها مجموعاً ۱۴ پایگاه در خاک عراق داشتند که در واقع مجهزترین پایگاههای آنان در منطقه بود؛ به دلیل برخورداری از تجهیزات نظامی و سلاحهای پیشرفته بود که پایگاههای مستقر در عراق، شباهت خود به سایر پایگاههای آمریکا در منطقه را از دست داده بودند. حالا بعد از تصمیم کاهش تعداد نظامیان و کاهش تعداد پایگاهها به ۳ عدد به نظر میرسد این تجمیع امکانات و تمرکز در چند نقطه قابل تأمل باشد. اضافه بر این، نظامیان حاضر در خاک عراق محور اصلی نیروی زمینی ایالات متحده در منطقهاند. به همین خاطر ضربهٔ دیماهِ سپاه پاسداران به پایگاه عینالاسد با موشکهای بالستیک و نابودی بخش اعظم تجهیزات و سامانههای امریکایی، راهبردها و طرحهای نیروهای ائتلاف را تغییر داد.
• حضور برای امریکاییها در عراق، از همه جا آسانتر است
فضای فکری و اجتماعیِ حاکم بر عراق میتواند شرایط و موقعیتهای خوبی برای بهرهبرداریهای سیاسی آمریکا ایجاد کند، بدون آنکه برنامهریزی شده تلقی شوند؛ تنها کافی است در یک برههٔ زمانی تضارب آراء عراقیها در خصوص یک موضوع مهم را در مسیری قرار دهند که به برخورد و خشونت منجر شود.
متأسفانه مشکل عراق در روند اتحاد ملی فقط شکاف نژادی و مذهبی نیست؛ مزید بر این هر قومیت و مذهبی در درون خود دارای تقسیمبندیهای فرعی است. مثلاً احزاب کُرد سه حزب قدرتمندِ رقیب با سه دیدگاه متفاوت دارند و متمایل به آمریکا و رژیم صهیونیستی هستند. برخی سُنیمذهبها به ترکیه و قطر گرایش دارند و برخیهای دیگر هم توسط عربستان سعودی حمایت میشوند. این وضعیتی که عراق را رنج، و به آمریکاییها فرصتِ بهرهبرداری میدهد عملاً در سایر کشورهای عربی منطقه دیده نمیشود؛ اگر هم در مقاطعی بوجود آید، تأثیرش بسیار کم خواهد بود.
• محور مقاومت باید بر قدرت حشدالشعبی بیفزاید
در حالی که عراق درگیر مشکلات ساختاری خود، و مردمش با تبعات اقتصادی و اجتماعی بحران کرونا و کاهش قیمت نفت دست و پنجه نرم میکنند، لازم است فعالیت تروریستهای داعشی در چند استان بسرعت خنثی شوند و سایر عواملشان نیز از پای دربیایند. عراق اکنون در موقعیتی نیست که درگیریها و ویرانیهای گسترده را تاب بیاورد. بهتر است با تجدید انسجام و امکانات نیروهای حشدالشعبی، ارتباط عناصر تروریستی را با پایگاههای آمریکایی قطع و از گسترش حملات آنها بکاهند.
سپردن امنیت به دست ائتلاف نیروهای غربی به معنای آن خواهد بود که این شهرها را به دو گروه تروریستی واگذار کنیم تا مقدرّات و متصرفات را بین خود تقسیم کنند. هنوز خاطرهٔ تلخ اولین روزهای حضور این ائتلاف در عراق فراموش نشده است، همان روزهایی که تروریستهای داعشی هر شهری را که در دست نظامیان غربی بود بسرعت میگرفتند و با خاک یکسان میکردند. تلختر آنکه این شکستها برای نیروهای ائتلاف، عین پیروزی بود؛ هر منطقه را به داعش تقدیم میکردند، به بهانهٔ کمبود تأسیسات یک پایگاه به پایگاههایشان در عراق اضافه میکردند! این دومینوی بیثباتی را که امریکاییها برای تداوم حضور خود چیدهاند، همین ابتدا باید بر هم زد و از تبعاتش در امان ماند.
• آیندهٔ منطقه در خطر است؛ عراق، بیشتر...
حال که خطای مفروضات آرمانگرایانهٔ استراتژیستهای خوشبین نسبت به امنیت بینالمللی در دوران پساکرونا خود را نشان داده، همهٔ کشورها در داخل مرزهایشان به دنبال تقویت مولفههای انسجامبخش و امکانات راهبردی خود هستند تا در عصر ناامنی برمبنای اصلِ خودیاری عمل کنند.
اکنون و با این شرایط، وضعیت کشوری همچون عراق که تحتتاثیر شکافهای داخلی و مداخلات خارجی متعدد، عملاً از روند همبستگی اجتماعی و توافق ملی دور مانده است. چه خواهد شد؟! در اسناد راهبردی ایالات متحدهٔ آمریکا حساب ویژهای بر گسستهای اجتماعی این کشور و ضعفهای دفاعیاش باز شده که در درازمدت توان تحمیل تهدیدات متعدد به محور مقاومت را خواهند داشت.
پس بدیهیست که برای تقویت این محور، قدرت عراق را باید به این کشور و مردمش بازگرداند. در حال حاضر با نابودی عناصر باقیماندهٔ داعش، تخلیهٔ پایگاههای امریکایی و پیگیری جدی خروج نظامیان ائتلاف غربی از خاک عراق میتوان اهداف ایالات متحده در بیثباتی منطقه را با شکست مواجه کرد.
منبع: میزان
انتهای پیام/