در بخشی از کتاب «کله آهنی» میخوانیم:
اما توی مدرسهی ما یک قانون نانوشته وجود داشت که هیچ کس نمیتواست تغییرش بدهد: اینکه اگر میخواهی کتک نخوری باید توی یک گروه باشی مثل گله گرگها یا گوسفندها. مثلا یا باید توی گروه بچههای درس خوان باشی یا توی گروه قلدرها. البته اگر هم قلدر نباشی، میتوانی دم دست آنها باشی و کارهایشان را انجام بدهی و کتک نخوری مثلا برایشان آب بیاوری یا جریمه هایشان را بنویسی یا وقتی میخواهند کسی را بزنند کمکشان کنی. اما توی هیچ گروهی نبودم.
انتهای پیام/