سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

حقایقی از فیلم «شبگرد» جیک جیلنهال/ بازی بداهه‌ای که منجر به جراحی شد

فیلم سینمایی «شبگرد» یکی از بهترین فیلم‌ها در کارنامه بازیگری جیک جیلنهال محسوب می‌شود که فکت‌هایی را از آن مورد بررسی قرار می‌دهیم.

به گزارش خبرنگار حوزه سینما  گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران جوان، دنی گیلروی پیش از آنکه تلاش کند اولین تجربه کارگردانی خود را رقم بزند، برای چند دهه نویسندگی فیلم‌های زیادی را انجام داده بود. این صبر برای موفقیت در جایگاه کارگردانی ارزشش را داشت.

فیلم سینمایی «شبگرد» یکی از بهترین فیلم‌های سینمایی دهه اخیر بوده است که از زبان تصویری نئونوآر برای خلق دنیایی تاریک و نگران کننده استفاده و داستان کسی را روایت می‌کند که از جرائم وحشتناک شهر فیلم می‌گیرد و آن‌ها را به ایستگاه‌های خبری می‌فروشد.

جیک جیلنهال در این فیلم سینمایی به خوبی نقش آفرینی کرده و توانسته به شخصیت لو بلوم زندگی و جان ببخشد.

ایده فیلم در سال ۱۹۸۸ به سر کارگردان زد

ایده‌ای که برای نخستین بار به سر دن گیلروی زد و در نهایت منجر به ساخت فیلم سینمایی «شبگرد» شد، در سال ۱۹۸۸ به ذهن او آمده بود. او قرار بود فیلم زندگی فردی را که در دهه ۴۰ میلادی تصاویری از جرایم را به روزنامه‌ها می‌فروخت را بسازد، اما این ایده را زمانی که فیلم «چشم عموم» با بازی جو پشی ساخته شد کنار گذشت و تصمیم گرفت با نگه داشتن هسته اصلی داستان و اضافه کردن فاکتور‌های مدرن فیلم جدیدی از آن در آورد.

کاهش وزن جیک جیلنهال

نقطه درخشانی در این فیلم وجود دارد و آن هم بازی جیک جیلنهال است. او در همه سکانس‌های این فیلم سینمایی ظاهر می‌شود. جیلنهال تصمیم گرفت که لو باید به اندازه یک گرگ صحرایی برای شکار گرسنه باشد. به همین خاطر او بین ۲۰ الی ۳۰ پوند وزن کم کرد تا به ظاهری لاغر و نحیف دست پیدا کند.

روش تبلیغاتی عجیب

زمانی که تهیه کنندگان این فیلم برای تبلیغات دست به کار شده بودند از روش‌ها و استراتژی‌های مختلفی برای تبلیغ استفاده کردند. این تبلیغ شامل یک رزومه خیالی برای شخصیت لو بلوم در کریگزلیست می‌شود. همچنین آن‌ها چندین شبکه اجتماعی به نام او در فضای مجازی ساختند.

فیلمبردار، پدرخوانده جیک جیلنهال بود

کسی که فیلمبرداری این پروژه را بر عهده داشت، رابرت السویت بود که در واقع پدر خوانده جیک جیلنهال است. البته قضیه از پیش برنامه ریزی شده نبود و فقط به صورت تصادفی روی داد. گیلروی زمانی که روی فیلمنامه «میراث بورن» که به کارگردانی برادرش ساخته شده است کار می‌کرد با السویت آشنا شده بود.

بازی بداهه‌ای که منجر به جراحی شد

در سکانسی که شخصیت لو بر سر خودش فریاد می‌زند، جیلنهال قسمتی را می خواهد به صورت بداهه بازی کند و شیشه آیینه‌ای را می‌شکند. اما در واقع دست خود را می‌برد و بعد از این سکانس مجبور می‌شوند راهی بیمارستان شوند. جیلنهال برای رهایی از این مصدومیت به یک جراحی ۴ ساعته و ۴۶ بخیه نیاز داشت. او شش ساعت پس از مرخص شدنش از از بیمارستان دوباره سر صحنه فیلمبرداری می‌رود و مجبور می‌شود در برخی از سکانس‌ها دستش را پشت سرش نگه دارد.

گیاهی که قرار بود سگ باشد

شخصیت لو در این فیلم به طور مرتب گیاهی را که در ساختمانش است آب می‌دهد. اما در فیلمنامه ابتدایی گلی وجود نداشت و قرار بود که جیک یک حیوان خانگی داشته باشد. این ایده بسیار هوشمندانه بود چرا که کنترل سگ در سکان‌های فیلمبرداری سخت بود و در مرحله دوم ممکن بود حیوان خانگی ار تاثیرگذاری شخصیت لو بکاهد.

بازیگر بدلکار

همانطور که رایان گاسلینگ درفیلم سینمایی «رانندگی» انجام داده بود، جیک جیلنهال هم بیشتر سکانس‌های بدلکاری فیلم در بخش‌های مربوط به اتومبیل را خودش انجام داده بود.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۹:۴۷ ۰۹ ارديبهشت ۱۳۹۹
خیلی ممنون از مطلب خوبتون.