سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

معرفی خودرو/

جدال نفس‌گیر جگوار اف تایپ و پورشه ۹۱۱ +فیلم

موضوع جالب‌تر درباره اف تایپ کانورتیبل ، حذف پیشرانه ۶ سیلندر سوپرشارژردار بوده و بنابراین تنها نسخه‌های ۴ و ۸ سیلندر در دسترس هستند.

به گزارش خبرنگار نبض بازار گروه اقتصادی باشگاه خبرنگاران جوان، جگوار اف تایپ پیش از این به‌روزرسانی‌هایی داشته، اما این بار فرق می‌کند. با توجه به طراحی بخش جلوی این خودرو می‌توانید بگویید جگوار یک خودروی جدید طراحی کرده و در کابین هم تکنولوژی‌های مدرنی وجود دارد.

دلیل این کار تکامل بی‌وقفه رقبای جگوار در این کلاس بوده و حتی برخی رقبا با نسل جدید وارد میدان شده‌اند. اف تایپ کانورتیبل در سال ۲۰۱۳ عرضه شد و یک سال بعد مدل کوپه رونمایی شد و طراحی جذاب آن نظر‌های مثبت زیادی را به خود جلب کرد. به همین خاطر به‌روزرسانی بصری این خودرو نقش مهمی در جذابیت‌های آن دارد.

موضوع جالب‌تر درباره این خودرو حذف پیشرانه ۶ سیلندر سوپرشارژردار بوده و بنابراین تنها نسخه‌های ۴ و ۸ سیلندر در دسترس هستند.

مدلی که ما بررسی کرده‌ایم از نوع ۸ سیلندر ۴۴۴ اسبی P۴۵۰ با سیستم چهار چرخ محرک است. این خودرو به‌طور مستقیم پورشه ۹۱۱ کررا ۴S را پیش روی خود می‌بیند. این دو خودرو رقبای سنتی یکدیگر بوده و معمولاً هم رقابت این دو با پیروزی پورشه به پایان رسیده است. آیا اف تایپ به‌روز شده می‌تواند کفه‌ی ترازو را این بار به سمت خود سنگین کند؟!

۸ سیلندر ۵ لیتری سوپرشارژردار ۴۴۴ اسبی
شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر در ساعت (ثانیه)

P۴۵۰ فیس لیفت راهی ارزان‌قیمت برای دست‌یابی به یک خودروی ۸ سیلندر و اسپورت در بازار است. قیمت این خودرو از ۶۹۹۹۰ پوند شروع می‌شود، اما نسخه فرست ادیشن چهار چرخ محرک بهای ۸۰۸۹۰ پوندی دارد، ولی هنوز هم ارزان‌تر از پورشه می‌باشد.

طراحی و مهندسی: اگرچه اف تایپ تغییرات وسیعی را تجربه کرده، اما همانند نسل جدید پورشه ۹۱۱ خودروی کاملاً جدیدی نیست. این خودرو همچنان از پلتفرم آلومینیومی D۶a استفاده کرده و دارای سیستم تعلیق دوبل جناغی، دامپر‌های تطبیقی و… است.

نام خودرو به قدرت پیشرانه یعنی ۴۴۴ اسب بخار اشاره دارد. نیروگاه ۸ سیلندر اف تایپ گشتاور ۵۸۰ نیوتون متری داشته و اگرچه قدرت آن با پورشه ۹۱۱ برابر است، اما گشتاور آن ۵۰ واحد بیشتر می‌باشد. البته اف علیرغم استفاده از آلومینیوم در ساختار خود ۱۷۸ کیلوگرم سنگین‌تر از پورشه می‌باشد.

نیروی تولیدی هم از طریق یک گیربکس ۸ سرعته اتوماتیک به تمامی چرخ‌ها منتقل می‌شود. اف تایپ نونوار شده به دیفرانسیل فعال الکترونیکی با هدایت گشتاور نیز مجهز شده است تا چابکی بهتری داشته باشد.

جگوار می‌گوید دینامیک خودرو برای ارائه بهترین پرفورمنس و درگیری حداکثری راننده تنظیم شده است. به همین خاطر سیستم تعلیق، فرمان و ساب فریم همگی بهبود یافته‌اند.

آنچه که سریعاً خود را نشان می‌دهد تغییرات طراحی اف تایپ است. چراغ‌های جلوی پهن و نازک به همراه کاپوتی متفاوت باعث ایجاد نمای تازه‌ای شده‌اند. سپر و جلوپنجره نیز دست‌خوش تغییر شده است. این بزرگ‌ترین تغییر بدنه است، اما چراغ‌های عقب نیز تفاوت‌هایی داشته و پانل‌های بدنه نیز اندکی بازنگری شده‌اند.

داخل کابین همان طراحی آشنا با تمرکز روی راننده دیده می‌شود؛ اما تمامی نسخه‌های اف تایپ فیس لیفت از صفحه‌نمایش ۱۲.۳ اینچی استاندارد سود می‌برند.

سیستم اطلاعات سرگرمی جگوار از جدیدترین نسخه بوده و ارتباط بهتری با گوشی‌های هوشمند برقرار می‌کند. مدل‌های فرست ادیشن بر پایه نسخه R دینامیک بنا شده و از تجهیزات زیادی همچون صندلی‌های اسپورت و چرمی، کروز کنترل، ناوبری و چراغ‌های LED برخوردار هستند. کیفیت اف تایپ خوب است، اما به سطح پورشه نمی‌رسد، زیرا برخی پلاستیک‌ها با این بازه قیمتی همخوانی ندارند.

سواری: چیزی که قیمت خودرو را توجیه می‌کند پیشرانه آن است. نیروگاه ۸ سیلندر جگوار شخصیت خاص خود را داشته و از همان اول صدای متمایزی تولید کرده و پرفورمنس بالقوه خودرو را به شما یادآوری می‌کند.

سیستم اگزوز فعال اف تایپ دارای عملکرد استارت آرام است که باعث می‌شود همسایه‌ها در صبح زود از خواب نپرند! این خودرو همچون تمامی محصولات مدرن دنیا از فیلتر ذرات استفاده کرده و همچون گذشته غرش نمی‌کند.

پیشرانه بسیار ریلکس و بدون استرس حس می‌شود. شتاب صفر تا ۹۶ کیلومتر در ساعت ۴.۱ ثانیه‌ای کاملاً کافی بوده حتی اگر به پای پورشه نرسد. این خودرو در شتاب گیری بین دنده‌ها پورشه ۹۱۱ را شکست می‌دهد که دلیل آن تولیدی است.

سواری خودرو بهتر از قبل بوده و نرم‌تر است. حتی در برخی موارد سواری اف تایپ راحت‌تر از ۹۱۱ می‌باشد. همچنین صدای جاده در کابین کمتر از قبل به گوش می‌رسد. فرمان دقت کمتری در مقایسه با رقیب داشته، اما هنوز هم پاسخ فوق‌العاده‌ای به دستورات می‌دهد. فرمان اف تایپ باعث اعتمادبه‌نفس راننده شده و ارتباط خوبی با اکسل جلو برقرار می‌کند.

فضای بار و کابین: اگرچه چنین موضوعی در یک خودروی اسپورت اولویت اصلی نیست، اما جگوار از نظر فضای بار و کابین به ۹۱۱ نمی‌رسد. البته حسگر‌های پارک و دوربین دنده‌عقب به‌صورت استاندارد وجود دارند.

اف تایپ خودرویی دو نفره است، اما فضای بار ۳۳۶ لیتری آن برای یک مسافرت دونفره کافی به نظر می‌رسد.

ایمنی: از جمله تجهیزات ایمنی اف تایپ فیس لیفت می‌توان به ترمز خودکار و دستیار حفظ خودرو بین خطوط و ۶ کیسه هوا در نسخه‌های کوپه اشاره کرد. شما می‌توانید با سفارش پکیج ۴۵۰ پوندی به دستیار نقاط کور، هشدار ترافیک عقب و… دست پیدا کنید. هنوز این خودرو توسط یورو انکاپ تست نشده است.

هزینه‌های مالکیت: پیشرانه ۸ سیلندر اف تایپ واضح است که از نظر مصرف سوخت در چه وضعیتی خواهد بود. به این ترتیب اگر طی یک سال به‌طور متوسط ۲۰ هزار کیلومتر از خودرو استفاده کنید بیش از ۲۸۰۰ پوند را صرف هزینه بنزین آن خواهید کرد.

پورشه هم از این نظر تفاوت چندانی ندارد، اما هزینه بنزین آن می‌تواند حدود ۲۵۹۰ پوند باشد؛ اما اگر سبک رانندگی تیز و اسپورتی داشته باشید مصرف سوخت خودرو‌ها بیشتر خواهد بود.

نظرات آزمایش‌کنندگان: استارت آرام خودرو با انتخاب حالت دینامیک رانندگی از یاد می‌رود. در این حالت شاهد تیزتر شدن دامپر‌ها تطبیقی، سنگین شدن فرمان و تغییر پاسخ پدال گاز و گیربکس خواهید بود. حالت‌های اسپورت، بارانی، یخ و برف نیز وجود دارند.

اگر به دنبال یک خودروی اسپورت با قدرت حدود ۴۵۰ اسب بخار باشید پورشه ۹۱۱ همواره جزو گزینه‌های انتخابی خواهد بود. این خودرو گران‌تر از اف تایپ بوده، اما بررسی دقیق‌تر هر دو نشان می‌دهد که رقیب خوبی برای یکدیگر هستند.

طراحی و مهندسی: اولین چیز پیشرانه است. نیروگاه ۶ سیلندر ۳ لیتری ۹۱۱ در نسل جدید آن به شدت بهبود یافته و قدرت ۴۴۴ اسبی دارد. البته این خودرو از دو توربو استفاده کرده و نسبت به پیشرانه پرحجم‌تر جگوار از حجم کمتری سود برده است.

این توربو‌ها کمک می‌کنند گشتاور ۵۳۰ نیوتون متری تولید شود که ۵۰ واحد کمتر از جگوار می‌باشد.

این قدرت و گشتاور از طریق گیربکس ۸ سرعته دوکلاچه به تمامی چرخ‌ها منتقل می‌شود. یک دیفرانسیل لغزش محدود الکترونیکی و سیستم هدایت گشتاوری نیز وجود دارد.

دامپر‌های تطبیقی نیز در نظر گرفته شده که با سیستم تعلیق چند اتصالی در عقب و مک فرسون در جلو همکاری می‌کنند. خودروی حاضر در تست همچنین از سیستم اگزوز اسپورت ۱۸۴۴ پوندی سود برده است. این خودرو همانند اف تایپ از متریال آلومینیومی و سبک‌وزن برای کاهش وزن خود استفاده کرده و با وزن ۱۵۶۵ کیلویی ۱۷۸ کیلوگرم سبک‌تر از رقیب بریتانیایی می‌باشد.

تجهیزات پورشه هم تقریباً مشابه جگوار بوده و از جمله آن‌ها می‌توان به حسگر‌های پارک، کروز کنترل، صندلی‌های اسپورت و چرمی، چراغ‌های جلوی LED، ناوبری و… اشاره کرد. این خودرو به‌صورت استاندارد از صندلی‌های گرم شونده استفاده می‌کند چیزی که در جگوار با پرداخت هزینه بیشتر قابل‌دسترسی است. البته دوربین دنده‌عقب استاندارد اف تایپ هم در پورشه یک آپشن ۴۶۴ پوندی می‌باشد.

با اینکه ۹۱۱ به‌طور قابل‌توجهی گران‌تر است، اما خودروی باکیفیت‌تری می‌باشد.

سواری: دیگر نکته‌ای که قیمت بیشتر ۹۱۱ را توجیه می‌کند سواری آن است، زیرا فوق‌العاده می‌باشد. پرفورمنس خودرو برجسته است. هر دو خودرو کشش قابل‌توجهی دارند، اما ۹۱۱ امن‌تر حس شده و لانچ کنترل آن نیز باعث ثبت شتاب ۳.۲ ثانیه‌ای می‌شود که برای یک ۹۱۱ عادی بسیار سریع است.

در دنده‌های بالاتر ۹۱۱ کمی کندتر از اف تایپ است، زیرا پیشرانه بوست خود را از دست می‌دهد؛ اما گیربکس این خودرو پاسخگوتر از جگوار بوده و پرفورمنس موردنیاز را سریعاً ارائه می‌کند. گیربکس ۹۱۱ نرم بوده، اما تعویض‌های سریع‌تری داشته و در حالت دستی نیز بهتر از جگوار عمل می‌کند. در کل ارتباط بهتری بین راننده و خودرو وجود دارد.

فرمان هم این حس را تقویت می‌کند، زیرا ارتباطی‌تر و مستقیم است. فرمان جگوار هم عالی است، اما پورشه چند پله بالاتر قرار داشته و پاسخ بهتر و توازن وزنی مناسب‌تری دارد. این خودرو از نظر چسبندگی و کنترل بدنه نیز در مرتبه بالایی قرار داشته و بنابراین با سرعت، دقت و پایداری بیشتری می‌تواند پیچ‌ها را رد کند.

۹۱۱ هر از گاهی سفت‌تر از اف تایپ حس می‌شود، اما در کل خودروی راحتی است. مشکل بزرگ‌تر این است که صدای لاستیک در ۹۱۱ بیشتر به کابین راه می‌یابد.

فضای بار و کابین: میدان دید ۹۱۱ برای چنین خودروی اسپورتی به‌طور سورپرایز کننده‌ای کاملاً خوب است و این امر در زمان مانور دادن بسیار به راننده کمک می‌کند. البته نسل جدید ۹۱۱ از نظر ابعاد رشد کرده و هم‌اکنون همانند خودرویی بزرگ حس می‌شود و بنابراین باید به انتخاب فرمان پذیری عقب ۱۵۹۲ پوندی هم فکر کنید.

۹۱۱ یک خودروی نسبتاً جادار نسبت به ماهیت خود است. در دماغه خودرو فضای ۱۳۲ لیتری وجود داشته و طراحی ۲+۲ سنتی آن نیز به کمک افراد می‌آید. در بخش عقب هم یک فضای ۲۶۴ لیتری دیگر با تا کردن صندلی‌ها به دست می‌آید که کل فضای بار را به ۳۹۶ لیتر می‌رساند.

ایمنی: پورشه به خاطر قابلیت اطمینان و کیفیت خود شناخته شده است. یورو انکاپ هنوز نسل جدید ۹۱۱ را تست نکرده، اما این خودرو از AEB سود برده و می‌توانید دستیار حفظ خودرو بین خطوط و پایش نقاط کور را نیز به‌صورت سفارش انتخاب کنید.

چنین خودرو‌هایی از نظر بیمه هزینه‌های بالایی دارند و بنابراین باید چنین چیز‌هایی را در نظر بگیرید.

هزینه‌های مالکیت: نگهداری چنین خودرو‌هایی هزینه‌بر خواهد بود. جدای از هزینه سوخت بالا باید به فکر افت قیمت نیز باشید. افت قیمت ۹۱۱ بیشتر از جگوار خواهد بود.

نظرات آزمایش‌کنندگان: هم‌اکنون حتی نسخه‌های عادی ۹۱۱ نیز توربو شده‌اند و پیشرانه‌های آن‌ها سروصدای همیشگی را ندارند. وجود فیلتر ذرات بنزین نیز روی صدای تولیدی تأثیر دارد، اما وجود سیستم اگزوز اسپورت باعث می‌شود وضعیت بهتری ایجاد گردد.

۹۱۱ از جنبه‌های زیادی خیلی خوب است. این خودرو سریع‌تر از جگوار بوده و در بحث هندلینگ نیز دست برتر را دارد. ۹۱۱ درگیر کننده‌تر و ارتباطی‌تر است و به همان اندازه نیز راحت می‌باشد. این خودرو از نظر سیستم اطلاعات سرگرمی، فضای بار و کابین و استفاده روزمره بسیار خوب عمل کرده و از نظر تکنولوژی نیز فوق‌العاده است. ۹۱۱ گران‌تر بوده، اما پرفورمنس، قابلیت‌ها و کیفیت آن باعث توجیه چنین فاصله‌ی قیمتی‌ای می‌شود. ۹۱۱ هنوز هم پادشاه خودرو‌های اسپورت است.

اف تایپ به‌روزرسانی مفیدی داشته است. در نسخه P۴۵۰ V۸ شاهد یکی از ارزان‌ترین راه‌ها برای رسیدن به یکی از با شخصیت‌ترین خودرو‌های اسپورت هستیم. بهبود‌های صورت گرفته در زمینه تکنولوژی، راحتی و دینامیکی باعث شده جذابیت کلی اف تایپ افزایش یابد، اما این خودرو هنوز هم به خوبی ۹۱۱ نیست. این خودرو ارزش خوبی در برابر مبلغ پرداختی دارد.

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۰۹:۲۶ ۰۵ ارديبهشت ۱۳۹۹
ايران خودرو هم بايد به صنعت سوپراسپرت وارد بشه كار خاصي هم نداره فقط بايد دو تا موتور ٤٠٥ رو به هم ببنده و رو هر كدوم هم دو تا سوپرشارژر بذاره و اويل پمپ و واتر پمپ ماكزيما روشون ببنده و يه موتور حداقل ٧٠٠ اسب بخاري درست كنه و گريبكس و كلاج و ديفرنسيل نيسان رو روش بذاره