سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

ناگفته‌های یاران آقای نون خ/ از رونی کلمن دایی تا آقای مو قرمزی

در گزارش زیر گفتگو با بازیگران سریال نون‌خ؛ چهره‌هایی که خیلی‌هایشان را برای بار اول می‌بینیم را می‌خوانید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «نون‌خ» نامی است که این روز‌ها زیاد می‌شنویم و این شب‌ها بسیاری دنبال‌کننده قصه‌اش از آنتن شبکه یک سیما هستند. یکی از تفاوت‌های این مجموعه با دیگر سریال‌هایی که غالبا پرمخاطب می‌شوند این است که چهره‌ها حضور چندانی در آن ندارند و به‌جز چند بازیگر شناخته‌شده، دیگر هنرپیشگان سریال بازیگران بومی کرمانشاه یا کسانی هستند که کمتر دیده‌شده یا با این مجموععه به قاب تصویر معرفی شدند.

بازیگرانی که در همین قسمت‌های پخش‌شده نشان دادند، استعداد خوبی دارند و مخاطبان را با خود همراه کرده‌اند. این نشان می‌دهد برای این‌که مجموعه‌ای به دل مخاطب بنشیند، نیاز نیست حتما از ستاره‌ها بهره ببرد و می‌تواند خود معرف یا بستری برای دیده شدن چهره‌های تازه‌تر باشد.

با صهبا شرافتی، پاشا جمالی، مجید یاسر، ندا قاسمی و سیروس حسینی‌فر ایفاگران نقش‌های روناک، مهیار، بهنام، شیرین و سیروس در این سریال که این شب‌ها دیده شد‌ه‌اند، گفتگو کردیم. شرافتی، بازیگر جوان «نون‌خ» برایمان از آغاز راهی گفت که به‌تازگی در آن پا گذاشته است. جمالی اهل مصاحبه به شیوه‌های مرسوم نیست، اما صمیمانه و بی‌ریا درباره شخصیت مهیار توضیح داد. یاسر هم درباره فضای صمیمانه کار صحبت کرد، قاسمی از اشتیاقش برای ایفای نقش در قصه‌ای گفت که در دیار او می‌گذرد و حسینی‌فر درباره سابقه استندآپ کمدی‌اش نکاتی را بیان کرد.

دوست داشتم با تلویزیون شروع کنم
صهبا شرافتی را با این سریال و به خاطر بازی در نقش روناک، خواهرزاده نورالدین شناختیم. این بازیگر جوان از شروع و آرزوهایش در این راه می‌گوید:

وقتی علاقه‌مند شدم
زمان پخش سریال قهوه تلخ بچه بودم، فکر می‌کنم حدود ده سال داشتم که به بازیگری علاقه‌مند شدم. در مدرسه تئاتر کار می‌کردم و مورد تشویق قرار می‌گرفتم. در خانه فیلم می‌گذاشتم و تلاش می‌کردم جای‌شان بازی کنم تا وقتی مقابل دوربین می‌روم راحت و باورپذیر بازی کنم. همچنین سر پروژه‌های مختلف می‌رفتم، تست می‌دادم و می‌گفتند تو استعداد داری. «نون‌خ»، اما اولین تجربه من بود که به صورت جدی و با نقش پررنگ مقابل دوربین رفتم. قبل از این با نقش‌های کوتاه یا به عنوان هنرور در سریال‌ها و فیلم‌ها حضور داشتم. رفتم دفتر سریال و آقای تنابنده، مشاور کارگردان از من تست گرفتند، آن را به آقای آقاخانی نشان دادند و به این ترتیب پذیرفته شدم. راستش تلویزیون و سینما را دوست دارم، ولی همیشه علاقه داشتم با تلویزیون شروع کنم، چون تلویزیون مخاطبان بیشتری دارد و خواه ناخواه مردم پای آن می‌نشینند.

رویای کارگردانی
تازه دبیرستانم را در رشته ریاضی تمام کرده‌ام و امسال کنکور می‌دهم. دوست دارم در زمینه کارگردانی تحصیلات را ادامه دهم. در واقع مایلم بازیگری را پیگیری و در نهایت کارگردانی را تجربه کنم. در واقع کارگردانی را به‌خاطر بازیگری انتخاب کردم. در بازیگری دست آدم بسته است و امکان دارد سال‌ها دیده نشوم. ممکن است اصلا کسی من را نشناسند که برای بازی در فیلم یا سریالی انتخابم کند، اما اگر کارگردان شوم می‌توانم این فرصت را برایم خودم ایجاد کنم.

آرزو‌های حرفه‌ای
یکی از آرزو‌های محالم کار کردن با سعید آقاخانی بود که دست‌نیافتنی به نظر می‌آمد، اما خدا را شکر می‌کنم میسر شد. علاوه‌بر این خیلی دوست دارم با آقای مدیری کار کنم. همچنین حضور در اثری که کامبوزیا پرتوی آن را نوشته یا کارگردانی کرده هم جزو آرزو‌های من است. در بازیگری دو الگو دارم. یکی طناز طباطبایی است که بازی‌های واقع‌گرایانه دارد و دیگری سعید آقاخانی است.

یک نکته منفی هم درباره سریال نشنیده‌ام
مجید یاسر، بازیگری است که قرار بود در فصل اول این سریال به گروه بپیوندد،، اما قسمت این بود که با شخصیت بهنام به فصل ۲ وارد شود. او برایمان از این سریال گفته است:

چشم‌بسته قبول کردم
در پیش‌تولید سری نخست، در مورد شخصیتی که قرار است بازی کنم چند بار حرف زدیم، اما در نهایت با نظر سعید آقاخانی حضورم در این سریال میسر نشد و من هم به نظر حرفه‌ای او برای این تصمیم احترام گذاشتم. به این ترتیب وقتی در فصل دوم شخصیت بهنام به من پیشنهاد شد، چشم بسته آن را قبول کردم.

برف و «نون‌خ»
واقعا گروهی که سعید آقاخانی مدیریت کرد، بی‌نظیر بود چراکه ما در طول کار با مشکلاتی برخورد می‎کردیم، ولی او و تهیه‎کننده آنقدر برادرانه با عوامل و بازیگران برخورد کردند که همه، این سریال را متعلق به خودشان می‌دانستند. من در دو دهه حضور در سینما و تلویزیون به‌عنوان کوچک‌ترین عضو بدنه آن، در کمتر پروژه‌ای چنین همدلی را دیده بودم.

در خیلی از کار‌ها اصولا تیم سازنده خوب هستند و من هم خاطرات خوبی از پشت صحنه آن‌ها دارم، اما این یکدستی و صمیمیت در سریال نون‌خ خیلی بارز بود. ما ۲۰ روز در روستایی به‌نام پریان در استان کردستان کار کردیم و یادم هست سه بار برای رسیدن به لوکیشن در مسیر پر برف‌گیر کردیم و با گروه مجبور شدیم ۲۰ دقیقه تا محل فیلمبرداری با پای پیاده برویم؛ اما بدون این‌که کسی ناراحتی از این مشکل داشته باشد، کار فیلمبرداری را ادامه می‌دادیم. از آنجا که ضبط این پروژه نیمه‌کاره رها شد، با حمایت مدیران و درصورت ادامه این سریال در فصل بعدی، به نظرم خروجی کار با اقبال عمومی مواجه می‌شود.

منتقدان چه می‌گویند؟
تعدادی از دوستان نزدیکم از منتقدان و ژورنالیست‌های سختگیری هستند که خدا را شکر یک نکته منفی تاکنون در این خصوص ننوشته‌اند. یعنی همه از خوب بودن پروژه و هماهنگی عوامل پشت دوربین و بازیگران می‌گویند.

منتظر یک نقش جدی‌ترم
تاکنون در ژانر‌های دفاع مقدس، تاریخی، طنز و قرآنی بازی کردم، اما علاقه دارم که کار کودک و درام را هم به تجربه کاری‌ام اضافه کنم. منتظرم تا یک کارگردانی اطمینان کند و در نقشی جدی‌تر من را مقابل دوربین ببرد.

«نو‌ن‌خ» کمدی، اما تصویرگر دردهاست
مهیار در فصل اول هم حضور داشت و در این سری می‌توان گفت شخصیتش، بیشتر شکل گرفته است. پاشا جمالی، بازیگر این نقش از آغاز این همکاری و... می‌گوید:

از شهرزاد به «نون‌خ»
در سریال شهرزاد با امیر جعفری رفیق شدم و او برای فصل اول «نون‌خ» من را به آقا سعید معرفی کرد. در دفتر با سعید آقاخانی و آقای تنابنده، دستیار کارگردان که ایشان هم من را از سریال شهرزاد می‌شناختند، صحبت کردم و همکاری‌مان شروع شد.

مهیار، اصغری نیست
برخلاف آنچه می‌گویند، این شخصیت شبیه اصغری در سریال شهرزاد نیست. به‌ویژه در فصل ۲ «نون‌خ» که آقای وفایی، فیلمنامه‌نویس سریال روی این شخصیت کار کرده است. مهیار کسی است که می‌خواهد خودش را به دیگران ثابت کند، اما نمی‌تواند و خروجی کارهایش گند زدن است! همین خرابکاری‌های مهیار و تلاش‌هایش، این شخصیت را برایم جذاب می‌کند، شخصیت خودم هم شبیه اوست. اصغری، اما دست و پا چلفتی بود و کاری از دستش برنمی‌آمد. ولی مهیار با وجودی که می‌داند نمی‌تواند از پس فلان کار بربیاید با اعتمادبه‌نفس همچنان کار خودش را ادامه می‌دهد.

این مردم مهربان
یک موضوع که در سریال خیلی دوست دارم این است که ژانر کمدی دارد، اما وقتی نگاه می‌کنی یک درد بزرگ می‌بینی. ما در کرمانشاه بودیم و خیلی مسائل و مشکلاتشان را از نزدیک دیدیم. آن زمان پر بود از آدم‌هایی که همچنان بعد از زلزله مشکلات داشتند. مردمان بسیار مهربانی هستند و من در آنجا دوستی پیدا کردم که خیلی به من لطف داشت. می‌گفتم پدرام آنقدر به من محبت می‌کنی که کلاقه شده‌ام!

نگران شیرین بودم
ندا قاسمی هم جزو چهره‌های کرمانشاهی‌الاصل این مجموعه است که نقش شیرین را بازی می‌کند، او از سال ۸۷ کار تئاتر را شروع کرد و همزمان با این ماجرا در صداوسیمای کرمانشاه هم به عنوان بازیگر و مجری فعالیتش را ادامه داد. این بازیگر بعد هم وارد رادیو شد و در ادامه هم سری به دنیای گویندگی زد. اما این‌که چه شد که او از «نون‌خ» سردرآورد هم به گفته قاسمی به زمانی برمی‌گردد که سعید آقاخانی برای مجموعه به دنبال دختر کرد بود و این باعث شد تا او برای این نقش پذیرفته شود. او در این‌باره بیشتر توضیح داده است:

انعکاس یک فرهنگ
این سریال برای اولین بار به این شکل فرهنگ کرد‌ها را نشان می‌دهد و در کنار آن از ابتدا قرار بود فضای سرگرم‌کننده‌ای هم داشته باشد. با همه این‌ها نمایش اصالت و فرهنگ کردی موضوعی بود که برای من جذابیت و اهمیت زیادی داشت و خیلی خوشحال بودم می‌توانم در کاری باشم که به آداب و رسوم و فضای شهر خودم برمی‌گردد.

عاقبت شیرین
از آنجایی که من سال‌ها تئاتر کار کرده بودم و تجربه حضور در تله‌فیلم هم داشتم، چندان استرس نداشتم، اما با توجه به این‌که می‌دانستم این سریال جزو مجموعه‌های پربیننده است با خودم فکر می‌کردم که آیا مردم شیرین را می‌پذیرند و آن‌طور که باید از آب در می‌آید یا نه؟ سوالی که دغدغه هر بازیگری است. تا الان هم بازخورد‌های خوبی از آن گرفتم البته از آنجایی که سریال پربازیگر است نمی‌شد خیلی به آن پرداخته شود، اما با این حال خیلی‌ها معتقدند که شیرین در کار جا افتاده است.

از مدیریت تا یک کار دلنشین
این تجربه دلچسبی برای من بود، آقای آقاخانی کارشان را واقعا بلدند و با توجه به این‌که خودشان کرد هستند، اشراف کاملی به فرهنگ کردی و همه مواردی که هست، داشتند و تلاششان این بود که کار از همه نظر کامل باشد. ما بازیگران مختلفی از سنندج تا کرمانشاه، بیجار و... داشتیم و حضور این‌ها کنار هم خیلی دلچسب بود، اتفاقی که به مدیریت سعید آقاخانی هم برمی‌گشت.

ادامه راه
بعد از این سریال پیشنهادات مختلفی داشتم، اما به نظرم چندان مناسب و جالب نبودند و باید دید که در ادامه چه اتفاقی می‌افتد.

از شوخی‌ها ناراحت نمی‌شوم
سیروس حسینی‌فر یا همان آقا سیروس مو قرمز نون خ، علاوه بر تحصیل در حوزه بازیگری، سال‌هاست در قالب کمدین، استندآپ‌های زیادی در ایران و حتی خارج از کشور داشته است. او که سابقه حضور در خندوانه را هم دارد، این شب‌ها با این سریال پا در قاب جعبه جادو گذاشته‌است.

ماجرای پیوستن به نون خ
من اصالتا کرد هستم و این موضوع تاثیر زیادی در انتخابم برای نقش سیروس داشت. ماجرا هم از این قرار است که آقای تنابنده من را از قبل می‌شناختند و زمانی که صحبت از این نقش شد، پیشنهاد دادند من نقش سیروس را بازی کنم. اتفاقی که با توجه به موفقیت این مجموعه و میزان مخاطبانی که دارد، بسیار خوشحال‌کننده‌است. از طرفی سعید آقاخانی در بازیگری و کارگردانی حرفی برای گفتن دارد و در کار سختگیری دارد که جای تقدیر است.

آقای موقرمز
من از نقشی که به من دادند و در ادامه پیشنهادی که بابت رنگ‌کردن مو ارائه شد، خیلی استقبال کردم، چون شخصیت جدیدی از من را معرفی می‌کرد که باعث می‌شد خلاقیت و اتفاقاتی را که در ذهنم دارم، با آن پیاده کنم. در این مدت هم بازخورد‌های زیادی گرفتم، خیلی‌ها با سیروس خندیده‌بودند و برخی هم وقتی من را می‌دیدند می‌گفتند «چطوری مو هویجی» و تکه‌هایی از این دست که با عکس‌های زیادی هم همراه بود، اما هیچ کدام از آن‌ها برایم ناراحت کننده نبود؛ چون نشان می‌داد سیروس دیده‌شده‌است و از طرفی باید در این فضا ظرفیت بالایی داشته‌باشی.

اتفاقات ادامه دار
ما مدت زیادی سر ضبط بودیم و باید علاوه بر عوامل این مجموعه از همسرم هم تشکر کنم که در تمام این دشواری‌ها همراهم بود. درمورد سیروس هم باید بگویم او اتفاقات شیرین و نمکی زیاد دیگری خواهدداشت که باید آن را ببینید.

نقشم را دوست دارم چون...
شرافتی: شخصیت روناک را خیلی دوست داشتم. دختر قوی و باجذبه‌ای است. وقتی حرف می‌زند، همه به او گوش می‌دهند، اما پشت این ظاهر خشن یک باطن مهربان دارد و نسبت به همه دلسوز است. ظاهر این شخصیت کاملا با شخصیت خودم متفاوت است. من، کم‌حرف و آرام هستم و اصلا این خشونت را ندارم. دوست دارم باز هم در قالب چنین شخصیتی بازی کنم، اما در کنار آن مایلم تجربه دیگر نقش‌ها و ژانرها، مثل درام را داشته باشم. خیلی تلاش می‌کنم مردم من را فقط در قالب شخصیت روناک نشناسند.

سریال در قرنطینه
جمالی: سریال را دنبال می‌کنم و تکرارهایش را هم می‌بینم. شرایط قرنطینه است و بیکار هستیم دیگر، چه بهتر از آن‌که آدم خودش را ببیند (می‌خندد)!

این لهجه عزیز
شرافتی: به اشتباه برخی جا‌ها درج شده است که من اهل کرمانشاهم، اما این‌گونه نیست. من اصالتا سقزی هستم و در این نقش هم گاهی لهجه آن منطقه را هم استفاده می‌کنم. ماجرای یادگیری کرمانشاهی هم به سریال شاهگوش برمی‌گردد، آن موقع از لهجه آقای آذرنگ در سریال، کرمانشاهی را یاد گرفتم.

جمالی: لهجه نداشتن مهیار نظر سعید آقاخانی بود. او از من خواست که از نظر لهجه و پوشش شخصیت به این شکل باشد و به همین دلیل با دیگر شخصیت‌ها تفاوت‌هایی دارد.

خاطرات کرمانشاهی
قاسمی: علاوه‌بر فصل اول در این سری هم در روستایی بودیم که به‌شدت برفی و سرد بود و زیر پیراهن‌های کردی‌مان کلی لباس پوشیده بودیم حتی در مقطعی کارمان از شدت برف و سرما تعطیل شد، چون چادر‌ها آن‌قدر خیس و سرد بودند که اصلا امکان حضور در آن‌ها نبود. یکی دیگر از سکانس‌های خاطره‌انگیز هم مربوط به قسمتی است که می‌خواستیم توفان را شبیه‌سازی کنیم، جریانی که برای خودش ماجرا‌هایی داشت.

ماجرای یک همکاری
یاسر: پیش از این علاقه خاصی برای همکاری با سعید آقاخانی داشتم، تا این‌که تیم سازنده «نون‌خ» برای حضور در فصل دوم سریال با من تماس گرفتند. پس از خواندن فیلمنامه، برای حضور در این مجموعه تلویزیون بیشتر اشتیاق پیدا کردم و بدون هیچ درنگی به این دعوت پاسخ مثبت دادم. با توجه به خروجی سریال هم گمان می‌کنم کار درستی انجام داده‌ام.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۱:۴۸ ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۹
بژی کورد بژی آقاخانی