سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

مسعود روشن‌پژوه؛

همدلی را از دوره جنگ یاد بگیریم

در گزارش زیر گفتگو با مسعود روشن پژوه، مجری تلویزیون درباره شیوع کرونا را می‌خوانید.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، تا چند سال قبل اهل استودیو نبود و ترجیح می‌داد کودک درونش را هوشیار نگه‌دارد و با بچه‌ها بیرون برود و برنامه پربیننده‌ای مانند مسابقه محله را سال‌ها روی آنتن ببرد و از هر نسلی بیننده‌ها و مخاطبان خاص خود را داشته باشد. مسعود روشن‌پژوه با روحیه طنزش با کودکان ارتباط برقرار می‌کند و به دلیل سفر‌های زیادش به سراسر ایران و ضبط برنامه‌اش تقریبا با سبک زندگی ایرانیان و به‌خصوص بچه‌ها آشناست.

با این مجری که چند سالی است استودیو نشینی را هم تجربه کرده و اجرای برنامه و مسابقات بزرگسالان را هم به کارنامه‌اش اضافه کرده، هم‌صحبت شدم تا از تجربیاتش در دوره کرونا بگوید و این که چگونه می‌توان از این دوره به سلامت عبور کرد.

همان اول گفتگو از این مجری با سابقه می‌پرسم، آیا به اصطلاح در خواب شب‌تان هم می‌دیدید که یک ویروس جهان را چنین متاثر کند و تغییر دهد؟‌
می‌گوید: خیر! اصلا. اما بنا به حرفه و کارم و این که با مردم تقریبا سراسر ایران از نزدیک آشنا هستم و سطح بهداشت مردم را می‌دانم نگران این نکته بودم که روزی از نظر بهداشتی و سلامت با مشکل رو‌به‌رو شویم. نگرانیم در زمینه بهداشت حتی از دلواپسی برای اقتصاد هم بیشتر است؛ به‌خصوص بهداشت مدارس.

هنوز بسیاری از مدارس آب گرم و مایع دستشویی ندارند و بچه‌ها باید در هوای سرد و زمستان با آب سرد دست‌هایشان را بشویند و راستش را بخواهید اصلا رغبتی برای شستن دست ندارند. اولین جایی که بچه‌ها آموزش بهداشت فردی را یاد می‌گیرند و ترغیب می‌شوند آن را رعایت کنند، اما مدارس ما چنین رغبتی را شکل نمی‌دهد. اکنون بچه‌ها بیشتر از بزرگسالان در خطر هستند و به همین دلیل هم مدارس تعطیل شده و آموزش تعطیل شده است. مدارس آب گرم و صابون و مواد ضدعفونی کننده ندارد و زمانی که دستشویی امکانات ندارد، نباید توقع سلامتی داشت.

روشن‌پژوه می‌گوید: از شیوع کرونا یکه نخوردم، چون همیشه خطر شیوع یک بیماری هست، هر چند کرونا ویژه‌تر است و دامنه شیوعش بیشتر است. با همه توضیحاتی که دادم، خوشبختانه کرونا زیاد به بچه‌ها آزار نمی‌رساند و دور و بر آن‌ها کمتر می‌رود شاید به این دلیل که سلول‌های جوان‌تری دارند. اما باید بشدت مراقب باشیم که کرونا ما را نبیند، کرونا ویروسی است که در خانه همه می‌خوابد، تاکید می‌کنم؛ «درِ خانه» اگر مراقب باشیم، وارد خانه نمی‌شود.

آدرنالین خونتان را بالا ببرید
این مجری درباره روحیه افراد و این که آن‌هایی که مثبت اندیش‌ترند از کرونا بیشتر در امان هستند، می‌گوید: انواع ویروس در بدن همه ما زندگی می‌کند. باکتری نیست که بگویی با دارو از بین می‌رود و برای مدتی سراغت نمی‌آید. نمونه‌اش تبخال که نتیجه ویروس است و در بدن ما زندگی می‌کند و طی شرایطی خودش را بروز می‌دهد. کرونا ویروسی است که می‌گویند اجدادش قبلا خود را نشان داده‌اند.

تجربه ثابت کرده که ترشح آدرنالین در خون باعث می‌شود تپش قلب زیاد شده و خون بیشتری تصفیه شده و بدن سرحال‌تر شود. این باعث شده که احتمال می‌دهند توانایی بدن در این شرایط بالاتر رفته و همین باعث ایمنی بدن در مقابل کرونا یا هر ویروس دیگری می‌شود.

به همین دلیل من همه تلاشم را می‌کنم که استنباط خاطر هم در خودم و هم اطرافیان و هم در برنامه‌های تلویزیونی که اجرای آن‌ها را به عهده دارم به وجود آورم. با همه این‌ها مثل همه تاکید می‌کنم در ضمن این که نگاه مثبت خود را حفظ کرده و خود و خانواده را سرحال و شاد نگه می‌دارید، اما به همه توصیه‌های بهداشتی توجه کرده و بشدت مراقب باشید که کرونا شما را نبیند و وارد خانه‌تان نشود.

همدلی را از دوره جنگ یاد بگیریم

به روشن پژوه می‌گویم، شما سال‌های زیادی با بچه‌ها کار کرده‌اید و این روز‌ها کودکان باید در خانه بمانند، چطور می‌توان آستانه تحمل آن‌ها را بالاتر برد که این دوره را سپری کنند؟‌
می‌گوید:چنین اتفاقی را ما قبلا تجربه کرده‌ایم؛ زمانی که همه مردم باید با هم همدل و همراه می‌شدند. سالی که عراق به ایران حمله کرد، من آن زمان نوجوان بودم، دو روز بعد این حمله ستاد ارتش به مردم گفت در خانه‌ها بمانید، به شیشه پنجره‌ها نوار چسب پهن بزنید و آن‌ها را با پرده‌های ضخیم و پتو بپوشانید که در شب نور بیرون نیاید و چراغ‌های اتومبیل‌ها را هم به رنگ آبی درآورید.

یادم هست آن زمان در عرض ۷۲ ساعت کل تهران در تاریکی فرو رفت و چراغ‌های همه خودرو‌ها آبی شد. آن سال‌ها همه مردم همراه شدند، من طلق آبی داشتم و آ‌نها را برش دادم و چسباندم روی چراغ‌های ماشین پدرم. اما الان نمی‌دانم چه اتفاقی رخ داده که حتی در تعطیلات عید وقتی به مردم می‌گویی از خانه بیرون نیایید، اما می‌آیند! وقتی مسوولان می‌گویند اگر کار ضروری ندارید در خانه بمانید باز هم گوش نمی‌کنند.

بچه‌ها با دوستانشان تلفنی در ارتباط هستند و وقتی می‌بینند که دوستانشان بیرون رفته‌اند، دیگر نمی‌توان از آن‌ها توقع داشت در خانه بمانند. وقتی بچه‌ای در خانه مانده، اما می‌بیند چند تایی از بچه‌ها در کوچه بازی می‌کنند این سوال برایشان به وجود می‌آید پس چرا من باید در خانه باشم.

در این شرایط حداقل همه بچه‌ها باید در خانه بمانند. اگر بزرگ‌تر‌ها کار واجب دارند و باید بیرون بروند حتما باید به بچه‌ها توضیح بدهند که چرا مجبورند از خانه خارج شوند. در غیر این صورت بچه‌ها هم به والدین و هم به دوستان‌شان بدبین می‌شوند و نمی‌دانند چرا آن‌ها باید در خانه زندانی باشند و بقیه آزادانه بیرون بروند.

این را هم بگویم که زیرساخت‌های آموزش آنلاین در کشور ما هنوز گام‌های اول را برمی‌دارد و نقایص زیادی دارد. در چنین شرایطی واقعا سخت است که بچه‌ها را وادار کرد که پای مثلا تلویزیون بنشینند و درس بخوانند. بچه‌هایی که اداره و کنترل آن‌ها در کلاس درس حضوری دشوار بوده حالا باید پای تلویزیون درس بخوانند و این بسیار سخت است.

تا قبل کرونا به بچه‌ها و نوجوان‌ها می‌گفتیم موبایل یا تبلت را کنار بگذار حالا باید مجبورشان کنیم از شبکه‌های اجتماعی استفاده کرده و درس بخوانند. همه این‌ها چالش‌هایی را برای بچه‌ها و والدین به وجود آورده. با همه این‌ها امیدوارم این چالش‌ها و، اما و اگر‌ها زیرساخت‌های آموزشی و بهداشتی کشور را در جهت ارتقاء به روزرسانی کند و کرونا در نهایت باعث خیر شود.

منبع: روزنامه جام جم

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.