سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

شهید یاسینی که بود و چه کرد؟

شهید یاسینی همواره یکی از فرماندهان گره گشای نیروی هوایی محسوب می‌شد. مسئولیت‌های متعدد این شهید بزرگوار نشانگر این است که هر جا مشکلات غلبه یافته و اجرای امور را مختل می‌کرد برای سامان بخشی امور به آنجا اعزام می‌شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، علیرضا یاسینی درسال ۱۳۳۰ هجری ش در شهرستان آباده دیده به جهان گشود. دوران کودکی و تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاهش سپری و با اخذ دیپلم متوسطه در سال ۱۳۴۸ با انتخاب شغل خلبانی به استخدام نیروی هوایی درآمد. آموزش‌های نظامی، آکادمی پرواز و پرواز مقدماتی را در ایران سپری کرد و برای گذراندن دوره تکمیلی پرواز به آمریکا اعزام شد. در این مدت دوره‌های آموزش خلبانی هواپیما‌های آموزشی " تی – ۳۳" و همچنین هواپیمای پیشرفته شکاری "اف – ۴" را با موفقیت به پایان رسانید و در فروردین ماه سال ۱۳۵۱ با اخذ نشان خلبانی به ایران بازگشت و با درجه ستوان دومی در پایگاه ششم شکاری آغاز به کار کرد.

او برای پرواز با هواپیما‌های "اف – ۴" به پایگاه یکم شکاری اعزام و پس از طی کردن آموزش کابین عقب هواپیمای مذکور به پایگاه هفتم شکاری منتقل شد. آموزش کابین جلوی هواپیمای " اف – ۴" را در سال ۱۳۵۳ در پایگاه یکم گذرانید و به عنوان افسر خلبان شکاری کابین جلو در گردان ۳۳ پایگاه سوم شکاری مشغول خدمت شد.

یاسینی با اوج گیری تظاهرات همه جانبه علیه رژیم شاه با وجود فضای فشار و اختناق در ارتش، با پخش اعلامیه حضرت امام در بین کارکنان متعهد، دست به فعالیت‌های ضد رژیم زد، با پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و خروج مستشاران خارجی از ایران همچون دیگر کارکنان متعهد نیرو به حفظ و حراست از دستاورد‌های انقلاب پرداخت و با تشکیل گروه‌های کار، در امر بازسازی و راه اندازی سامانه‌ها و تجهیزات اهتمام ورزید. علیرضا یاسینی از جمله خلبانانی بود که با شروع جنگ تحمیلی در عملیات غرور آفرین ۱۴۰ فروندی آغاز جنگ در حمله به خاک دشمن نقش مهمی ایفا کرد. او در طول جنگ نیز همواره خلبانی پیشقراول و خط شکن بود. در یک مورد و در ابتدای جنگ که دشمن متجاوز از طریق دریا و با چند فروند ناوچه پیشرفته "اوزا" قصد پیاده کردن نیرو در جزیره نفت خیز خارک را داشت یاسینی با هواپیمای خود از پایگاه بوشهر به پرواز درآمد و ناوچه‌های مهاجم عراق را به قعر خلیج فارس فرستاد. او در طول جنگ با پرواز‌های پی در پی خود ضربات کوبنده‌ای را به دشمن متجاوز وارد می‌کرد جنگ و شرکت در عملیات‌های جنگی در رأس برنامه‌هایش قرار داشت و همواره یکی از افراد ثابت دسته‌های پروازی در عملیات‌های حساس بود.

علیرضا یاسینی پس از طی مراحل مختلف خدمتی در سال ۱۳۷۱ مسئولیت معاونت هماهنگ کننده نیروی هوایی را بر عهده گرفت. او همواره یکی از فرماندهان گره گشای نیروی هوایی محسوب می‌شد. مسئولیت‌های متعدد این شهید بزرگوار نشانگر این است که هر جا مشکلات غلبه یافته و اجرای امور را مختل می‌کرد برای سامان بخشی امور به آنجا اعزام می‌شد. موفقیت‌های این شهید والامقام مرهون ویژگی‌های فردی و شخصیتی است که می‌توان به شجاعت، بی باکی، اعتماد به نفس، قناعت، تعهد، رازداری و وظیفه شناسی او اشاره کرد. یاسینی عاشق پرواز بود و با وجود مسئولیت‌های مختلف فرماندهی که داشت دست از پرواز نمی‌کشید. وی با انواع مختلف هواپیما‌ها از جمله "اف – ۶"، "اف – ۳. اف"، "میگ – ۲۹" و "سوخو – ۲۴" پرواز می‌کرد، اما هواپیمای محبوبش "اف – ۴" بود.

سرانجام پس از سال‌ها تلاش و شرکت در جنگ تحمیلی هشت ساله در حالی که در سمت معاونت نیروی هوایی بود در تاریخ ۱۵ دی ۷۳ به هنگام بازگشت از ماموریتی که به اصفهان داشت به همراه شهید ستاری - فرمانده وقت نیروی هوایی – جمعی از مسئولان و فرماندهان نیرو در اثر سانحه سقوط هواپیما به ملکوت پر کشید و در پروازی جاودانه به معبود خویش پیوست. خاطره شهید سرلشکر یاسینی همچون دیگر شهدای نیروی هوایی همواره در سینه‌ها خواهد ماند.

در طی دوران دفاع مقدس یاسینی طرح‌های ابتکاری مختلفی را که ناشی از نبوغ نظامی او بود برنامه ریزی و اجرا کرد که به بررسی بخشی از آن‌ها می‌پردازیم.

یکی از مشخصه‌های نبوغ نظامی در فرماندهان درک صحیح آنان از اصول جنگ است. بنا به گفته فیلد مارشال مونتگمری:" فرماندهان دارای نبوغ نظامی اصول جنگ را حفظ نیستند؛ بلکه این اصول قسمتی از مخ آنان است". یکی از اصول برجسته جنگ اصل عافلگیری است که انجام آن نیاز به خلاقیت و نوآوری در تاکتیک، تکنیک و ابتکار عمل در فریب دشمن دارد. غافلگیری انواع مختلفی دارد که نمونه‌هایی از آن‌ها را می‌توان غافلگیری در زمان، غافلگیری در تاکتیک و ... دانست. برای مثال نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران در عملیات بیت المقدس که منجر به آزادسازی خرمشهر شد، از عملیات غافلگیری در تاکتیک استفاده کرده و به رغم دشواری و پیچیدگی‌هایی که در عملیات عبور از رودخانه کارون وجود داشت از آن استفاده و از کارون عبور کردند. در عملیات والفجر ۸ نیز نیرو‌های مسلح جمهوری اسلامی ایران از غافلگیری در تاکتیک و تکنیک با هم استفاده و نیرو‌های غواص در خط دفاعی عراقی‌ها نفوذ کردند؛ اما در زمینه اصل غافلگیری در انجام عملیات نیز می‌توان به یکی از اقدامات شهید یاسینی در این زمینه اشاره کرد. در ۳۱ شهریورماه ۱۳۵۹ که حمله نیرو‌های زمینی و هوایی عراق به کشورمان آغاز شد شهید یاسینی که در پایگاه محل خدمت خود – پایگاه بوشهر – حضور داشت به محض شنیدن این خبر همرزمانش را فرا می‌خواند و با تدبیر وی در همان روز تعدادی از خلبانان ارتش جمهوری اسلامی ایران بدون از دست دادن زمان پس از حدود نیم ساعت کار بر روی نقشه و برنامه پروازی برای تلافی حملات رژیم عراق و نشان دادن زهر چشم به نیرو‌های دشمن به طرف پایگاه مهم شیعه عراق پرواز می‌کنند. سرهنگ خلبان "مسعود اقدام" که از همرزمان شهید یاسینی بوده است می‌گوید:" وقتی به گردان رسیدم دیدم تعدادی از خلبانان به همراه شهید یاسینی و شهید دژپسند در کف اتاقی در گردان نشسته‌اند و مشغول بررسی نقشه برای عملیات هستند.

حدود نیم ساعت روی نقشه و برنامه پروازی کار کردیم تا اینکه برنامه آماده شد. هدف پایگاه شعیبه بود که یک دسته چهار فروندی با هشت خلبان برای انجام مأموریت در نظر گرفته شد با اشاره شهید یاسینی موتور شماره دو و بعد شماره یک روشن شد. با برداشتن چوب چرخ‌ها، پرنده‌های آهنین ما به سوی باند پروازی حرکت کردند و لحظه‌ای بعد یکی پس از دیگری در دل آسمان جای گرفتیم. به طرف پایگاه شعیبه می‌تاختیم که پایگاه فاو و ام القصر عراق نیز جلو چشمانمان خودنمایی می‌کرد.

هیچ پدافندی کار نمی‌کرد. شهید یاسینی با تعجب گفت: آقا مسعود! مثل اینکه عراقی‌ها خوابند! من گفتم: نه آقا رضا! خواب نیستند خیالشان آسوده است. زیرا فکر نمی‌کنند که ما بتوانیم با این سرعت به حمله آن‌ها پاسخ دهیم. شهید یاسینی گفت: شاید! چون ساعتی پیش بیشتر پایگاه‌های ما را بمباران کردند؛ ولی کور خوانده‌اند. چنان ضرب شستی بهشان نشان دهیم که نفهمند از کجا خورده‌اند".

در این عملیات که در واقع اولین ماموریت جنگی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران علیه عراق بود شهید یاسینی و همرزمانش موفق می‌شوند با استفاده از غافلگیری دشمن و بدون اینکه آسیبی ببینند اهداف مورد نظر را بمباران کرده و به پایگاه خود بازگردند.

نمونه‌ای دیگر از رعایت اصل غافلگیری توسط شهید یاسینی در عملیات اولین روز مهرماه ۱۳۵۹ مشاهده می‌شود در آن روز با تدبیر شهید یاسینی به عنوان فرمانده عملیات چهار فروند هواپیما برای حمله به تلمبه خانه مارد عراق آماده می‌شوند؛ اما در هنگام آغاز عملیات هوا ابری شده و سپس بارش باران آغاز می‌شود. همرزمان شهید یاسینی برای شروع عملیات نگران و دو دل می‌شوند. در این هنگام شهید یاسینی بهترین زمان برای استفاده از اصل غافلگیری در حمله به دشمن را همان شرایط زمانی میداند و عملیات را شروع می‌کند. او و همرزمانش موفق می‌شوند اهداف مورد نظر را بمباران کرده و به پایگاه خود بازگردند.

سرهنگ خلبان مسعود اقدام که از همرزمان شهید یاسینی دراین عملیات بوده است، می‌گوید:" هدف را در چهار نوبت مورد اصابت قرار دادیم و از هواپیما که پیاده شدیم من به گرمی او را در آغوش فشردم و در دل به صلابت واقتدارش که هر مشکلی را از پیش رو بر می‌داشت آفرین گفتم".

این مشخصه را می‌توان یکی از اولین و مهمترین مشخصه‌های لازم برای نبوغ نظامی وابتکار عمل یک فرمانده به حساب آورد. چنین فرماندهانی با داشتن جرأت، جسارت و شجاعت بسیار به خداوند متعال اتکا کرده وبه صف دشمن هجوم می‌برند واین صفات علاوه بر اینکه موفقیت آنان را در رسیدن به اهداف مورد نظر تضمین می‌کند آثار بسیار مطلوب و تعیین کننده‌ای در میان نیرو‌های تحت امرشان باقی می‌گذارد.

در اواخر جنگ تحمیلی نیرو‌های عراقی برای بازپس گیری فاو، دست به عملیات گسترده‌ای زدندو نیرو‌های جمهوری اسلامی ایران هم برنامه ریزی کردند که پرواز‌های متعددی در آنجا انجام شود. هدف از این پرواز‌ها بمباران عقبه دشمن ونیرو‌های کمکی آنان بود تا نیرو‌های خودی بتوانند در پناه این بمباران‌ها، سالم به عقب برگردند و اسیر نشوند. شهید یاسینی در آن موقع فرمانده پایگاه بوشهر بود و قرار می‌شود که تعدادی از پرواز‌ها را خلبانان این پایگاه انجام دهند. سرتیپ خلبان "روح الدین ابوطالبی" در خاطرات خود می‌گوید:" یکی از خلبانان را در برنامه پروازی قرار دادم و پس از آن به ترتیب، خلبانان بعدی را تعیین کرده بودم. حدود ۱۰ دقیقه مانده به شروع نخستین پرواز، شهید یاسینی که در آن موقع فرمانده پایگاه بود در حالی که خود را به چتر وکلاه مجهز کرده بود، وارد آلرت شد. اصرار ما برای جلوگیری از پرواز ایشان موثر نیفتاد و به طرف نخستین هواپیمایی که آماده پرواز بود رفت و در چشم بر هم زدنی درون کابین قرار گرفت.

این عمل او باعث روحیه گرفتن سایر دوستان پرواز شد؛ به گونه‌ای که برای رفتن به مأموریت از هم سبقت می‌گرفتند. در آن روز موفق شدیم هر ده دقیقه یک بار، تعدادی از هواپیما‌ها را روانه منطقه کنیم و شهید یاسینی در آن روز، دو بار مأموریت جنگی انجام داد.

در اینجا شهید یاسینی با اینکه خودش فرمانده پایگاه بود و انتظاری از او نبود تا درمأموریت‌های رزمی شرکت کند، برای بالا بردن روحیه نیرو‌های تحت امرش، خود پیشاپیش همه آماده انجام مأموریت می‌شود.

در واقع او با این اقدام، بخشی از مفهوم نبوغ نظامی را که قرار دادن خود به عنوان الگویی قابل پیروی برای دیگران است به منصفه ظهور می‌رساند و به قول رابینز، با انجام این عمل توسط یک فرمانده، خلاقیت و نبوغ نظامی، جزوی از فرهنگ آن گروه نظامی خواهد شد و دستگاه ذهنی وکوشش و تعقل افراد برای گسترش این عنصر، سازماندهی و ساماندهی می‌شود.

منبع: میزان

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.