سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا دادن اطلاعات غلط را به ابراز بی اطلاعی، ترجیح می‌دهیم؟

ذهن فریبکار ما سبب می‌شود همواره درستی اطلاعات و داده‌ها و تصورات خود را مسجل بدانیم و بر اساس این داده ها، دیگران را به انجام دادن یا ندادن کاری تشویق کنیم.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، حتما برای شما هم پیش آمده که آدرسی را از شخصی در کوی و برزن پرسیده اید و طرف نشانی اشتباهی را به شما داده و با مشاوره غلط خود، وقت و هزینه زیادی را به شما تحمیل کرده است. در حالی که می‌توانست ابراز بی اطلاعی کند و به شما نشانی غلط ندهد.

حتما بار‌ها برای شما پیش آمده است که فردی که خود را کارشناس در فلان موضوع (به خصوص آشنایی با قوانین، قیمت ارز و سکه و طلا و مسکن و بورس)، می‌داند، به شما پیشنهادی داده که این پیشنهاد بر اساس داده‌های غلط بوده و شما را به مضیقه و مصیبت انداخته است.

ذهن فریبکار ما سبب می‌شود همواره درستی اطلاعات و داده‌ها و تصورات خود را مسجل بدانیم و بر اساس این داده ها، دیگران را به انجام دادن یا ندادن کاری تشویق کنیم. در عصر دیجیتال که تبادل اطلاعات از طریق کانال‌های رسمی، بسیار متداول شده، راهنمایی‌های غلط، بخشی از سبک زندگی افراد شده است. ما همواره دوست داریم اطلاعات غلط و غیر راستی آزمایی شده و ناصحیح را درباره چیز‌های مختلف در ذهن داشته باشیم و تلاش خاصی هم برای بررسی درست یا غلط بودن آن نمی‌کنیم. اگر از بعضی افراد درباره هر چیزی سوال کنیم، بالاخره پاسخی برای من و شما دارند. خواه تعمیر تلسکوپ فضایی هابل باشد یا سفر به جنگل‌های آمازون یا سرمایه گذاری روی سکه و سهام! چرا که معتقدند بی اطلاعی، کسر شأن آن هاست.

ما انسان‌ها برای توجیه اظهارات خود و داده‌هایی که در ذهن داریم و به دیگران منتقل می‌کنیم، هزار جور آسمان و ریسمان داریم. تلاش می‌کنیم که بعضی داده‌های غلط و نادرست خود را با تزیین ادبیات فاخر و ارجاع به گفته فلان شخصیت یا منبع خبری (که درستی آن بر ما مشخص نیست)، به خورد مخاطب بدهیم.

بی اطلاعی را باید با نه گفتن یا نمی‌دانم، جبران کرد و به دنبال راستی آزمایی اطلاعات و تصورات ذهنی خود بود.

درست اندیشیدن، شفاف اندیشیدن، تکنولوژی فکر و رهایی از ذهن فریبکار، مهارت‌هایی است که باید آموخت. شجاعت از بی اطلاعی و عذرخواهی از دیگران، به واسطه این که درباره فلان چیز، اطلاعاتی نداریم، مرام و منش و فرهنگ افراد فرهیخته و داناست.

وقتی شما آدرسی را نمی‌دانید، متخصص سرمایه گذاری در بورس نیستید، هنوز یک اجاره نامه منزل مسکونی تنظیم نکرده اید، دو ماه سابقه بیمه ندارید، سابقه تحصیل و زندگی در خارج از کشور ندارید، فرق رادیولوژی و سونوگرافی را نمی‌دانیم نیازی نیست درباره بورس و خرید مسکن و قوانین تامین اجتماعی و مهاجرت و مسائل درمانی، به دیگران مشورت دهید.

در دنیایی زندگی می‌کنیم که همه چیز، تخصص و فوق تخصصی دارد. از هوش مصنوعی گرفته تا جراحی قرنیه. پذیرفته نیست که دیگران را به واسطه چیز‌هایی که نمی‌دانیم و درستی آن‌ها بر ما مشخص نیست، به دردسر بیندازیم.

گاهی از افراد سوال می‌شود چرا روزی چند نخ تا چند بسته سیگار می‌کشید؟ معمولا این پاسخ را می‌شنویم که پدر بزرگش، روزی چندبسته سیگار می‌کشید و ۱۰۲ سال هم زندگی کرد! ما معمولا چنین اظهاراتی را بیان می‌کنیم تا چیزی را ثابت کنیم. به جای این که از عمل غیر منطقی خود دفاع نکنیم، به دنبال مثال‌هایی برای تطهیر ذهن فریبکار خود هستیم. ما با مثال‌های خیلی ساده که در ذهن ما نقش می‌بندد، سعی می‌کنیم تصویری از دنیا بسازیم. لذا، به خاطر خطای در دسترس بودن، درک و برداشت صحیحی از خطرات در ذهن نداریم.

مشاوران معمولاً قربانی خطای در دسترس بودن می‌شوند. آن‌ها اگر به یک مورد کاملاً جدید برخورد کنند، دست هایشان را بالا نمی‌برند و با حسرت نمی‌گویند: «واقعاً نمی‌دانم چه پاسخی بدهم؟» درمقابل، به یکی از روش‌های آشناتر خود رو می‌آورند، فارغ از این که مناسب است یا خیر.

منبع: روزنامه خراسان

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.