سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

از بهنوش طباطبایی و جواد عزتی در رد خون تا نصیریان در مسخره باز/ بهترین بازی‌ها در سالی که گذشت

سال میانه‌ای را گذراندیم با چند فیلم خوب و جالب توجه، انبوهی فیلم متوسط و البته شماری فیلم ضعیف و بد که بسیار بیش از حد و اندازه‌شان تحویل گرفته شدند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سینمای ایران در سال ۹۸ نه آنقدر کم فروغ بود که بگوییم سال بدی را پشت سر گذاشت و نه همانند درخشان‌ترین سال‌های سینمایی پر از آثار ویژه و منحصر به‌فرد بود.

بازی‌های هنرمندان هم به‌همین شکل. جز چند نمونه ویژه، باقی عموما متوسط رو به خوب بودند و البته در مورد بعضی از بازی‌هایی که خیلی دیده شدند و جوایز مختلفی هم گرفتند، اجر‌های ضعیف و پرطمطراقی به‌چشم می‌خورد که اصلا لیاقت جایزه نداشتند. نگاهی انداخته‌ایم به بهتری بازی‌های سینمایی سال ۹۸.

جواد عزتی/ رد خون

بی‌اغراق یکی از معدود بازی‌های فوق‌العاده و حیرت‌انگیز سالی که گذشت. جواد عزتی در هیبت مامور اطلاعاتی سرسنگین و جدی به‌نام صادق که در آن گروه تجسسی از همه آرام‌تر است و بیشتر نگاه می‌کند و می‌شنود تا اینکه بخواهد حرف بزند. اما امان از نگاه‌های جدی و رعب‌آور عزتی پشت آن عینک نیمچه دودی و با آن گریم خاصی که برای ایفای نقش به کمکش می‌آید. این نه تنها بهترین بازی سال، با اختلاف نسبت به هربازی دیگری است، که بهترین بازی کارنامه جواد عزتی هم می‌تواند باشد. (حتی با احتساب «شنای پروانه» و «آتابای»)

هرچند که او نقش اول و قهرمان «رد خون» است، اما در جشنواره در بخش نقش مکمل کاندید شد که تصمیم خنده‌داری به‌نظر می‌رسید و همان بهتر که سیمرغ هم نگرفت. این کیفیت اجرا خیلی فراتر از سیمرغ جشنواره فجر بود.


پیمان معادی/ متری شیش و نیم

پیمان معادی در «متری شیش و نیم»

دیگر خبری از آن سویه بالاشهری نیست. معادی توانسته خودش را تماما کنار بگذارد و تا منتهای وجود در نقش هنرپیشه های قدیمی فرو برود. این یکی از بهترین بازی‌های سال و خود اوست. امسال با بازی در «درخت گردو»، اما نشان داد تازه اول مسیر پیشرفت است و باید منتظر نقش‌آفرینی‌های درخشان‌تر از «متری شیش و نیم» از او باشیم و به این اکتفا نکنیم.


حامد بهداد/ قصر شیرین

بعد مدت‌ها عدم حضور جدی و ویژه و دوری نسبی، حامد بهداد با «قصر شیرین» محکم به سطح اول سینمای ایران بازگشت. فیلمی که در مقایسه با آخرین آثاری میرکریمی، سروشکل بهتری داشت و جالب‌تر بود و حضور حامد بهداد مطمئنا در شکل نهایی که اثر به‌خود گرفته بسیار موثر است. کیفیت حضورش نگاه تماشاگر را در هر صحنه می‌دزدد و روی خودش متمرکز می‌کند و اصلا تعادل در هر پلان به سمت او سنگینی می‌کند.

همچنین بازی او با اسلوب بازیگری که از بهداد می‌شناسیم متفاوت است و به‌خوبی توانسته این کیفیت متفاوت را به‌اجرا دربیاورد. در اینجا خبری از آن بازیگر پرشور و پر اکت و طمطراق نیست. با مردی درونگرا و ساکت و بدعنق طرف هستیم که اجازه نزدیک شدن تماشاگر به خودش را به‌سختی می‌دهد، اما همزمان او را با خود درگیر می‌کند.


علی نصیریان/ مسخره‌باز

بعد از مدت‌ها دوری همین حضور دوباره علی نصیریان روی پرده سینما خودش بهترین خبر است و بسیار جالب توجه. اما در فیلم بد «مسخره‌باز» می‌توان گفت که تنها نکته خوب و کورسوی امید همین حضور علی نصیریان و بازی جالب اوست که تماشاگر را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. با وجود مود تئاتری که بازی نصیریان دارد، حضورش گیراست و وزن هر صحنه. در صحنه‌هایی که رو در روی رضا کیانیان قرار می‌گیرد، خصوصا عالی است.


امین حیایی/ درخونگاه

امین حیایی هم بعد از دوره‌ای غیبت درحالی به سینما برگشته که با آن بازیگر گیشه‌ای که در دهه هشتاد می‌شناختیم خیلی فرق می‌کند. اصلا انگار یک آدم دیگر است. چهره‌اش آن جوانی و خامی را از دست داده و بلوغی مردانه در آن به‌چشم می‌خورد، جدیتش در کار بیشتر شده و نقش‌آفرینی‌هایش واقعگرایانه‌تر.

حضورش در «شعله‌ور» غافلگیرکننده بود و در ادامه همان مسیر، در «درخونگاه» بسیار عالی ظاهر شده. هم لاتی شخصیت را پر کرده و هم منش جالبی با اکت‌ها و میمیک‌هایش به کاراکتر بخشیده که آن‌را عمیق‌تر می‌کند. کلی هم تک صحنه در فیلم هست که به‌واسطه کیفیت بازی او چند پله بالاتر از باقی فیلم قرار می‌گیرند.


پانته‌آ پناهی‌ها/ درخونگاه

یکی دیگر از بازی‌های ویژه سال از بازیگری که از تئاتر به سینما آمده و نقش‌آفرینی‌های پیشینش چندان چنگی به‌دل نمی‌زد. چراکه وامدار سنت اجرا روی صحنه بودند و از قاب تصویر و دوربین در بسیاری از مواقع بیرون می‌زدند و اغراق اکت‌هایش بیش از اندازه بود.

در «درخونگاه»، اما هم کاراکتر جالبی دارد و هم بسیار به‌اندازه و به‌جا ایفای نقش می‌کند که تا اندازه زیادی ثمره دقت و جزیی‌نگری کارگردان یعنی سیاوش اسعدی هم هست. آدامس جویدنش خصوصا بعد از تماشای فیلم در خاطر می‌ماند و چند صحنه شاخص دارد مانند پناه بردن به خانه حیایی و یا ملاقات‌هایش در زندان با نادر فلاح. البته متاسفانه نقش او در اکران عمومی فیلم بسیار کوتاه شده و خصوصا صحنه ویژه‌ای که اکت او ادای دین کارگردان به فیلم «غریزه اصلی» و شارن استون است، زیر تیغ سانسور از دست رفته. چه حیف!


تیم بازیگری «سرکوب» خصوصا الهام کردا

«سرکوب» از جمله فیلم‌های غیرمنتظره سال بود. فیلمی از کارگردان تئاتر رضا گوران که امید چندانی بهش نبود، اما از بسیاری از فیلم‌های سال بهتر و پربارتر می‌نمود و از این نظر تماشاگر حرفه‌ای سینما را غافلگیر می‌کرد. فیلم داستانی زنانه را تعریف می‌کرد و همه کاراکتر‌های اصلی زن بودند. سه خواهر، یک مادر پریشان‌حال و یک پرستار. همه بازیگران در نقش‌های خود خوب هستند و مهم‌تر از این، هماهنگی و یکدستی ویژه‌ای بین کیفیت بازی‌ها رعایت شده. در فیلمی تک لوکیشنی، یکدستی و تعادل بازی‌ها امر بسیار مهمی است که گوران به‌خوبی توانسته آن‌را به ثمر بنشاند. رویا افشار، باران کوثری، پردیس احمدیه و سارا بهرامی همگی بسیار خوب ظاهر می‌شوند، اما در این میان الهام کردا یک چیز دیگر است و اجرایش بدجوری به دل می‌نشیند.


هانیه توسلی/ جهان با من برقص

توسلی یکبار در فیلم «سوتفاهم» نقشی تقریبا مشابه با آن‌چه در «جهان با من برقص» ایفا می‌کند را بازی کرده بود و در همان نقش هم بسیار خوب بود. اینبار در «جهان با من برقص» سروش صحت، اما با اختلاف بهتر است. او به‌خوبی از پس ساخت کاراکتر یک دختر امروزی «پلنگ» برآمده و با طراحی جزییات ریزی در بازی و میمیک‌ها و اضافه کردن یک لحن خاص به حرف زدنش توانسته تجسم واقعگرایانه و در عین حال بامزه‌ای از چنین زنانی ارائه بدهد. صحنه الاغ‌سواری و بحث در آشپزخانه خصوصا دو صحنه ویژه بازی اوست.


بهنوش طباطبایی/ رد خون

بالاخره یک بازی قابل توجه از بهنوش طباطبایی که همیشه بیش‌از اندازه سرد و با دوربین غریبه به‌نظر می‌رسد. انگار همیشه انرژی ندارد و شل بازی می‌کند، اما در «رد خون» بازی متفاوتی را از او دیدیم. در هیبت یک مجاهد به‌خوبی توانسته تماشاگر را با خود همراه کند و احساساتش را نسبت به خود برانگیزد. در صحنه‌های پر استرس و جنگی فیلم هم محکم و پرآب و تاب است و گرم‌تر از همیشه و صمیمی‌تر با لنز دوربین.

همه این‌ها به‌کنار، اما حضورش در صحنه پایانی با آن حال معذب و پر از احساس گناه، با آن نشستن بسته و در خود فرو رفته و سکوت پر از بغض‌اش به‌یاد ماندنی است. بهترین صحنه زنانه در میان همه فیلم‌های محمد حسین مهدویان.

منبع: برترین ها

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.