سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

سفری به دنیای مجازی با بازی های بومی و محلی

بازی های بومی و محلی نمادی از فرهنگ، آداب و سنن در جامعه است.

به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، ورزش‌های سنتی، بومی و محلی کشور ما علاوه بر آثار و مزیت‌های ورزشی از نظر علایق فرهنگی، هنری و گرایشات مردم مناطق مختلف کشور بهترین عامل تفریحات و سرگرمی‌های مفرح و سالم و سازنده هستند.

 بازی ها و ورزش های سنتی و محلی بخشی از میراث فرهنگی غیر مادی بشریت  است که باید به عنوان فرهنگ مردم حفظ و احیاء شوند.

اگر در جامعه ای زمینه برای ایجاد و توسعه و گسترش روابط فرهنگ و ورزش به وجود نیاید، رابطه فرهنگ با ورزش در سطح ثابتی باقی می ماند و هیچ یک از آن دو قادر نیستند برای رشد معنوی دیگری چیزی عرضه کنند و در نتیجه به جای روابط اجتماعی منظم بین ورزش و فرهنگ نوعی بی نظمی و دگرگونی جایگزین هویت و سابقه آن می شود.

با توجه به پهناوری اقلیمی و قومی در ایران، انواع بازی‌ها با هدف‌های خاصی طراحی شده و میان مردم رایج بوده‌اند، به‌طور مثال، بازی‌های مراسم عروسی، مراسم کشاورزی، برداشت محصول، اعیاد، تغییر فصول، بارش باران، دور کردن و خشکسالی است.

 ۱۵۰ نوع بازی سنتی در ایران وجود داشته که به مرور زمان و تغییر شیوه‌های زندگی، نسل امروز با بسیاری از آن ها بیگانه است.

این بازی‌ها در دو گروه فضای باز و بسته تقسیم‌ شده و این امکان را برای افراد فراهم می کند که در هر مکان و شرایطی بتوانند از اوقات خود بهترین بهره را ببرند.

بدلیل شیوع کرونا و اجرا نشدن بازی های محلی مخاطبان را  در فضای مجازی با چند نوع از بازی های محلی آشنا می کنیم.

ابوالقاسم فقیری نویسنده و پژوهشگر فارسی در گفت‌وگو با خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از شیراز، گفت:  بازی هایی که در فرهنگ هر جامعه ای وجود دارد، مناسب با آن جامعه و آداب و رسوم طراحی، ساخته و پرداخته می شود که در واقع  آمادگی های لازم برای پذیرش نقش ها در افراد را ایجاد می کند و این آمادگی ها گام موثری در موفقیت ها بشمار می رود.

او، بیان کرد: بازی های بومی و محلی فارس شامل ۱۱۶ بازی است که در اینجا به چند بازی اشاره می کنیم.

بازی‌های محلی

قایم موشک- اتل متل – اهم ابر –توپ دو –خرسوز – چوچو –کمربند بازی – کلاه پرک – لپر بازی – شاه دزد بازی –پرتا پیک – چسنک بازی – چرق چرغ – هفت سنگ – کلاغ پر – طناب کشی – قوقو – وسط بازی – لی لی بازی – تیله بازی – سکه بازی – بالا بلندی – لقمه بلند کردن – سیخ بلند کردن – مچ انداختن – کشتی محلی – پرتاپ سنگ- پرش ارتفاع و پرش طولی – املاش، بملاش – از جمله بازی‌هایی است که در این منطقه رایج بوده است و بعضی از آن‌ها هنوز اجرا می‌شود.

قایم موشک

اهداف بازی: پرورش اعتماد در کودکان به هنگام تنهایی، زایل کردن ترس در تاریکی، تقویت جسمانی
تعداد بازیکنان: ۵ تا ۱۰ نفر
سن بازیکنان: ۶ ساله به بالا

ابزار : ندارد

محوطه بازی: مکانی مانند کوچه باغ یا اتاق‌های ساختمان

شروع بازی: بچه‌های دواطلب بازی، در تاریکی عصر و محوطه ای که دارای کمین گاه و درخت  برای قایم شدن، باشد دور هم جمع شده و به قید قرعه، مانند سنگ انداختن، یا شیر و خط یکی را به عنوان شروع کننده بازی انتخاب می‌کنند.

شروع کننده در محلی که بازیکنان آن را مشخص  می کنند روی دیوار یا روی تنه درخت پشت به بچه‌ها ایستاده و چشمانش را می‌بندد و با کف دست چشمان خود را می بندد تا جایی را نبیند و بنابر قرار داد  از ۱ تا ۲۰ را شمارش می کند تا سایر بازیکنان در این فرصت خود را مخفی کنند.

 

سپس می‌گوید: قایم شدین؟ بیام یا نه؟ چنانچه جوابی نشنید به این مفهوم است که همه قایم شده اند و شروع به جستجو می‌کند و هر کدام را که پیدا کند باید دست به همان بازیکن بزند تا او را بسوزاند و اگر نتواند کسی را بسوزاند آن شخص جایش را با شروع کننده بازی عوض می‌کند و باز بازی از اول شروع می‌شود.

 موقعی که بازیکن به جستجوی سایر افراد مشغول است، بازیکن دیگر باید سریع خود را به محلی که روی دیوار علامت زده اند برساند  و با کف دست خود محل مورد نظر را لمس کند و با گفتن کلمه ( جور) برنده شدن خود را اعلام کند.

قدیمی‌ترین نام این بازی شرماسک است که قدمت هفتصد ساله دارد.

در بعضی مناطق این بازی با حضور بزرگسالان نیز اجرا می‌شود.

بالا بلندی

در این بازی که شبیه بازی گرگم به هوا است کودکان با دویدن به دنبال یکدیگر سعی می کنند یکدیگر را گرفته و بازی را ببرند اگر فردی که به دنبالش می‌دویدند سریع خود را بر روی یک بلندی برساند دیگر به او کاری ندارند و دنبال نفر بعدی گروه می گردند.

 

هفت سنگ بازی

ایجاد روحیه همکاری، تقویت و مهارت در نشانه گیری و بهبود سرعت
اهداف جزیی: پرورش روحیه ایثار، ایجاد رقابت سالم و تمرکز حواس
تعداد بازیکن: ۴ تا ۱۶ نفر
سن بازیکنان: ۶ تا ۱۵ ساله
ابزار لازم: یک عدد توپ تنیس
محوطه بازی: جایی مانند حیاط مدرسه

شرح بازی: افراد به دو گروه مساوی تقسیم شده و هر کدام یکی از بازیکنان خود را به عنوان سردسته و رهبر انتخاب می کنند.

یک گروه در فاصله‌ معینی از محل هفت سنگ، که روی هم چیده شده قرار می‌گیرند تا به نوبت با توپ تنیس سنگ‌ها را مورد هدف قرار داده و بزنند.

گروه دوم نیز در پشت هفت سنگ، منتظر نتیجه اند تا هرگاه توپ پرتاب شده از گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، جایشان را با آن گروه عوض کنند.

ولی اگر توپ برخورد کرد و آرایش آن‌ها را برهم زد، توپ را بردارند و با پاسکاری و هدف گیری سعی کنند نفرات گروه اول را با توپ بزنند که اگر توپ  به نفرات گروه اصابت کند، از دور بازی خارج می‌شوند و همچنین نفرات گروه اول در هر فرصتی را به دست می آورند تا به سراغ سنگ‌ها بروند و آن ها را روی هم بچینند و یک امتیاز بگیرند که مشخص است برای انجام چنین کاری، یکی از دوستان باید خود را به خطر انداخته و یارش را در مقابل ضربات توپ پوشش دهد و چنانچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و از بازی اخراج شد، دیگری کار را به پایان برساند، ولی اگر دیگر بازیکنی نمانده باشد، بازی تمام و در دور بعدی جای و نقش گروه‌ها عوض می‌شود.

در پایان، گروهی که زودتر ۷ امتیاز را کسب کند برنده است.

نکات: این بازی در شکل دیگری با شرایط فوق درون یک دایره‌ بزرگ اجرا می‌شود و در مرکز همین دایره دایره ایی کوچک در محل چیدن هفت سنگ رسم شده است و همه بازیکنان در خارج از دایره هستند که بعد از برخورد توپ گروه اول و ریختن آن‌ها یکی از افراد گروه دوم تمام اعضای گروه اول را در داخل دایره تعقیب می‌کند تا آن‌ها را با دست بزند و مانع از چیدن سنگ‌ها روی هم  شود و هر گاه خسته شد نفر بعدی مسئولیت تعقیب را به عهده می‌گیرد.

یکی از انواع سرگرمی‌های آموزنده و مفید استان فارس بازی‌های قشنگ محلی بوده که با اصطلاحات و اسامی متفاوت در هر شهر و آبادی با تفاوت‌هایی مناسب با اقلیم هر منطقه انجام می‌شود و با توجه به سن وجنس متفاوت است.

همچنین یکی از این بازی‌ها آسمون چه رنگیه برگزار می شود که این بازی در بین نوجوانان و جوانان استان فارس یک ورزش نیز محسوب می‌شود.

ترکه بازی

بازی دیگر چوب بازی یا ترکه بازی و بازی برج است که در بین عشایر استان فارس همراه با موسقی رواج دارد.

چوب بازی یا ترکه بازی از بازی‌های سنتی و قدیمی و رایج در عشایر استان فارس که مخصوص مراسم‌های عروسی بوده و با ساز و نقاره و  رقص و پایکوبی همراه است.

نحوه اجرای این بازی به این گونه است که یک نفر پایه را و نفر مقابل ترکه را در دست می‌گیرد.

چوب‌هایی که برای پایه و ترکه استفاده می‌شود چوب‌هایی خاص است.

چوب پایه باید چوبی باشد که استقامت لازم را داشته و فردی که مدافع است به خوبی بتواند از آن بهره گیرد و هنگام برخورد ترکه که از طرف فرد مهاجم وارد می‌شود آن استحکام لازم را داشته باشد.

افرادی که ترکه و پایه را در دست می‌گیرند مرتب عوض می‌شوند.

البته نحوه زدن چوب محدوده خاصی دارد که زننده چوب باید آن محدوده را رعایت کند و به اصول اخلاقی آن پایبند باشد.

بازی برج

در بازی برج تعداد بازیکنان ۱۲ تا ۱۰ نفر است که در زمینی صاف و هموار که خاک آلود نباشد جمع می‌شوند.

ابتدا بازیکنان دو نفر را به نام رئیس انتخاب می‌کنند و دو رئیس بازیکنان را با شرایط قبلی بین خود تقسیم می‌کنند.
قرعه می‌کشند و دسته، مامور ساختن برج می‌شوند.
دسته مقابل باید برج را خراب کنند.
این بازی یاد آور برج گیری در گذشته است.

برج سازان با قفل کردن دست‌ها در گردن یکدیگر به شکل دایره برجی می‌سازند و شلاقی که دو متر طول دارد یک طرفش را رئیس و طرف دیگرش را برج سازان به دست می‌گیرند.

گروه برنده برای حمله و سوار شدن به سمت برج حرکت می‌کنند.

 

رئیس باید بدون آنکه شلاق را از دست بدهد با لگد، حمله کنندگان را دور کند و در دایره‌ای به شعاع سه متر اطراف برج دایم در تکاپو و فعالیت باشد، تا کسی از گروه رقیب سوار برج نشود.

حمله کنندگان باید بدانند اگر لگد رئیس به آنان اصابت کرد، بازی به ضرر آن‌ها است و باید به جای گروه اول، ساختن برج را شروع کنند.

این بازی فعالیت زیادی را می‌طلبد همچنین احتیاج به هوش و دقت فراوان دارد تا بتوانند رئیس را در قسمتی از زمین سرگرم کرده و از طرف دیگر با سرعت خود را بالای برج برسانند.

مادام که کسی لگد نخورده است.

برج سواران بر دوش بچه‌های دیگر نشسته و شادی می‌کنند.

آزگنه شیر (شیراز)

بازیکنان از میان خود یک نفر را انتخاب می‌کنند و فرد انتخاب شده دست به دیوار خم می‌شود و هریک از بازیکنان خود را یکی از اندام‌های شیر می‌نامند و چنین می‌خوانند.

آزنگه شیر- بشین، بشین بالا بشین که سر شیر اومد رسید و بر دوش فرد خم شده می‌پرد و فرود می‌آید بعد نوبت نفر دوم می رسد که او هم خود را یکی از اندام‌های شیر می‌نامد و می‌خواند.

آزنگه شیر- بشین، بشین بالا بشین که سر شیر اومد رسید.

و بدین ترتیب بازی ادامه می‌یابد و هر کس خود را یکی از اعضای شیر معرفی می‌کند تا اینکه سر انجام یکی از افراد بازی زبانش بگیرد و یا خود را به نام عضوی که از قبل گفته شده معرفی کند سوخته و نوبت به خم شدن او می‌رسد.

گرگ و گله

در بازی گرگ و گله از میان بازیکنان یک نفر را که از همه قوی‌تر است  به نام گرگ و یکی را هم چوپان انتخاب می‌کنند.

چوپان در نقطه‌ای می‌ایستد و باقی بازیکنان که گله محسوب می‌شوند پشت سر او قرار می‌گیرند.

گرگ نیز مقابل همه آن‌ها روبروی چوپان می‌ایستد و در حالی که مدام از این سو و آن سوی چوپان حرکت می‌کند و خیال حمله به گله را دارد که چوپان راه را بر او می‌بندد و این سوال و جواب‌ها میان گرگ و چوپان رد و بدل می‌شود.

 

گرگ: گرگم و گله می‌برم
گله: چوپون دارم نمیذارم
گرگ: بوام (بابام) گفته دنبه بیار
گله: دنبه ندارم چه کنم؟!
گرگ: من می‌برم خوب، خوبشو
چوپان: من نمیدم پشگلشو
گرگ: کارد من تیز تره!
گله: دنبه من چرب تره
گرگ: هپون، هپونت می‌کنم
چوپان: پا سنگ قپونت می‌کنم

اتل‌متل توتوله (کازرون)

در این بازی یک نفر استاد مى‌شود و بقیه بازیکنان در یک ردیف کنار هم مى‌نشینند و پاهاى خود را دراز مى‌کنند.

استاد ترانه‌اى مى‌خواند و با دست روى پاى بازیکنان مى‌زند، آخرین کلمه به پاى هرکس افتاد، آن بازیکن باید پاى خود را جمع کند.

 

این بازى آن قدر ادامه پیدا مى‌کند که تنها یک پا باقى بماند.

صاحب این پا بازنده است.

او چشم مى‌گذارد و استاد انگشت خود را به ‌شکل سیخ یا سه ‌پایه بر پشت او مى‌گذارد و با خواندن شعرى از او مى‌پرسد که آنچه بر پشت او است سیخ است یا سه‌ پایه یا تنور.

اگر او درست جواب بدهد بلند مى‌شود  در غیر این صورت سوال و جواب ادامه پیدا مى‌کند. 

غیر از ترانه متداول اتل‌متل توتوله ترانه دیگرى نیز خوانده مى‌شود که به قرار زیر است: اتل‌متل، طوطى متل، تو تیشه بردار موتبر، بریم به جنگ کانظر، کانظر هى کرد هو کرد، گله شاه رم کرد، سى و سه تاش گم کرد، به حق شاه مردان یک پاى خود برگردان.

انگور بازی (آباده)

دو نفر بازیکن خوشه انگورى را برمى‌دارند و پس از توافق روى میزان برد و باخت و نفرى که باید بازى را آغاز کند، کار را شروع مى‌کنند.

نفر اول حبه‌اى مى‌چیند و مى‌خورد و نفر دوم نیز به‌ همین ترتیب تا آخرین حبه به‌ هرکس افتاد آن بازیکن بازنده است.

در این بازى برد و باخت بر سر پول انگور و خوردن آن است.

 

بندک سرگو (شیراز – کازرون)

بازیکنان دو گروه می‌شوند.

افراد یک گروه دست‌ها را روى شانه‌هاى هم مى‌گذارند و دایره مى‌زنند.

دو نفر از افراد همین گروه دو سر طنابى را گرفته دور آن‌ها حلقه مى‌زنند تا از آن‌ها محافظت کنند و طناب را تکان مى‌دهند.

افراد گروه دیگر باید سعى کنند خیز برداشته و بى‌آنکه طناب به آن‌ها اصابت کند روى دوش بازیکنان داخل حلقه بپرند.

اگر موفق شوند، تا آخر آن دور بازى سوار هستند ولى اگر طناب به کسى اصابت کرد او باید جاى خود را با یارى که درون حلقه بوده عوض کند.

جو به‌جو (ابرقو)

یک نفر که بزرگ‌تر است و بهتر مى‌تواند بازى را اداره کند استاد مى‌شود.

بچه‌ها به ‌صورت دایره وار دور هم مى‌نشینند و استاد مى‌خواند: جو به‌ جو هرکه نیایه سر جُو على هُپ وقتى استاد کلمه هپ را مى‌گوید، دهانش را باد مى‌کند و محکم روى آن مى‌زند و دهانش را مى‌بندد.

بقیه افراد هم باید همین کار را انجام دهند.

اگر کسى نتواند خودش را نگه دارد و بخندد، سوخته است.

او را در وسط مى‌خوابانند و مى‌زنند یا اذیت مى‌کنند تا زمانى‌که استاد بگوید که بلند شود.

بازى به‌همین ترتیب ادامه پیدا مى‌کند و کسى که تا آخر نسوخته و باقى مانده برنده است.

حموم ما مورچه داره (آباده)

بازیکنان دایره مى‌زنند و دست همدیگر را مى‌گیرند و گروهى مى‌خوانند: حموم ما مورچه داره، دور و برش غنچه داره، بشین و وخیز خنده داره، و در موقع گفتن بشین و وخیز باید بنشینند و بلند شوند.

اگر کسى این‌کار را به‌موقع انجام ندهد سوخته است و از بازى کنار گذاشته مى‌شود گاهى هم براى شیرین‌تر شدن بازى به‌جاى آنکه اول بگویند بشین و وخیز، مى‌گویند وخیز و بشین که بازیکنان را به اشتباه بیاندازند.

داربازى (لارستان)

آتشى مى‌افروزند و به دور آن حرکاتى شبیه رقص انجام مى‌دهند و با چوب به همدیگر حمله مى‌کنند و در برابر ضربات چوب دیگران از خود دفاع مى‌کنند.

سک‌سکنا (ممسنى)

هر بازیکن براى خود تعدادى چوب نوک‌ تیز دارد.

نفر اول یکى از چوب‌هاى خود را بر زمین مى‌زند.

نفر بعدى باید طورى چوب خود را در کنار چوب نفر اول بزند که چوب او را بیاندازد، بى‌آنکه چوب خودش بیافتد.

اگر نتواند موفق شود، مى‌بازد.

به این بازى در شهر کازرون تنگسه مى‌گویند.

شنبه یک‌شنبه (شیراز)

اگر گروهى انجام شود، بازیکنان به نوبت توپى را به دیوار زده و مى‌گیرند و شعرى را مى‌خوانند که ابتداى آن با شمارش روزهاى هفته آغاز مى‌شود ،و پس از آن بازیکن مى‌خواند:

 

رفتم به باغی، دیدم کلاغی، سرش بریده، خونش چکیده، ننه‌اش مى‌گه واى وای. پس از پایان هر دور، بازى به نفر دیگرى واگذار مى‌شود.

طاق یا جفت (آباده)

یکى از بازیکنان سکه یا سنگ‌ریزه را توى مشت خود نگه مى‌دارد و دست‌هاى خود را به پشت سر مى‌برد و سپس آن‌ها را مقابل بازیکنان دیگر نگه مى‌دارد و مى‌پرسد: طاق یا جفت؟

بازیکن مقابل باید حدس بزند آنچه در مشت بازیکن وجود دارد فرد است یا زوج.

اگر حدس او درست بود برنده است.

برد و باخت در این بازى  بر سر پول است.

عمو زنجیرباف (کازرون)

بازیکنان دست یکدیگر را مى‌گیرند و زنجیره اى درست مى‌کنند.

یک نفر از میان آن‌ها استاد شده و از آن‌ها سوالاتى مى‌کند و همگى با گفتن بله به او جواب مى‌دهند و هربار با تقلید صداى حیوانى از زیر دست‌هاى زنجیر‌ شده یکدیگر رد مى‌شوند تا جایی که همه دست‌ها قفل شود.

آن‌گاه زنجیر را آن‌ قدر مى‌کشند تا از جایی پاره شود.

 

گل از توته (نى‌ریز)

بازیکنان به دو گروه مساوى تقسیم مى‌شوند و قرعه مى‌کشند تا گروه مدافع و مهاجم تعیین شود.

گروه مهاجم در زمین بالایی و گروه مدافع در زمین پایینى مستقر مى‌شوند.

گروهى که در بالا هستند به‌نوبت توپ را با چوبدستى به‌طرف زمین پایین پرتاب مى‌کنند و به محض پرتاب توپ، تا فاصله سى‌مترى مى‌دوند و دوباره به نقط شروع برمى‌گردند.

اگر در این فاصله گروه پایین توپ را در هوا بگیرد جاى دو گروه عوض مى‌شود.

اما اگر نتوانستند آن را در هوا بگیرند، پس از اصابت به زمین توپ را گرفته و با آن سعى مى‌کنند بازیکن حریف را که در حال دویدن است بزنند که اگر موفق شوند باز هم جاى دو گروه عوض مى‌شود.

این بازى زمان دارد و هرگاه در طول زمان تعیین‌شده گروه پایین نتواند با یکى از دو روش یاد شده موفق شود، خود به‌ خود پس از گذشت زمان تعیین شده جا‌ها تغییر مى‌کند.

یارگیری در شیراز

بازیکنان دو نفر را از میان خود به نام اوسا (استاد) انتخاب می‌کنند.

اوسا‌ها کناری ایستاده و بازیکنان دوتا دوتا با هم مشورت کرده هر یک نامی را برای خود انخاب می‌کنند.

سپس بازیکنان نزد اوسا‌ها آمده و این گفتگو میان بازیکنان و استاد انجام می‌شود.

بازیکن: علی، علی
اوسا: گلاب به جمال علی
بازیکن: کی میخواد توپ طلا را، کی میخواد خونه خدا را؟
یکی از اوساها: من میخوام توپ طلا را

و بدین ترتیب بازیکنی که نام توپ طلا را برای خود انتخاب کرده است جزء دسته او انتخاب می‌شود و به همین روش سایر بازیکنان انتخاب می‌شوند.

 بازی‌های دسته جمعی رشد اجتماعی و طبیعی افراد را فراهم و سرعت انجام و عکس العمل را بالا می‌برد.

انتهای پیام/ت

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۴
در انتظار بررسی: ۰
.....
۱۷:۱۱ ۰۴ فروردين ۱۴۰۱
اصلا متوجه نشدم ....
ناشناسی هستم در دل تاریکی
۱۳:۲۷ ۰۹ بهمن ۱۴۰۰
تمام سایتا رو گشتم بازی محلی مناسب و ساده 2 نفری نیست برای مدرسه میخوام
ناشناس
۲۳:۱۶ ۲۵ مهر ۱۴۰۰
اصلا ندونستم چی به چیه
ناشناس
۱۹:۲۴ ۲۰ آذر ۱۳۹۹
من بیشتر این بازی ها رو بلد نبودم و اصلا تا حالا اسمشون هم نشنیده بودم
الان خیلی از این بازی ها رو یاد گرفتم