سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

«کرونا گرفتگانیم‌ ای باد شرطه برخیز»!

شاید الان خیلی‌ها برای به راه افتادن جمع‌های دوستانه و خانوادگی لحظه شماری می‌کنند. جمع‌هایی که تا قبل از کرونا برای آن‌ها یک امر ساده و همیشگی بود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، شبیه فیلم‌های هالیوودی شده‌ایم. ویروسی که معلوم نیست از کجا به جان چینی‌ها افتاد و بعد از سرزمین اژد‌های سرخ پر کشید و جهانی شد. الان بسیاری از مردم جهان یک درد مشترک دارند.

خیلی از درد‌ها در تمام این سال‌ها فقط برای مردم خاورمیانه، آفریقا یا کشور‌های ضعیف جهان بود، اما حالا آن‌هایی که جهان اولی هم هستند و مردمان‌شان در رفاه زندگی می‌کنند هم کرونا زده‌اند.

همه مردم جهان این روز‌ها منتظر یک خبر خوب هستند. منتظر یک اتفاق. شاید بشود از این بیت معروف حافظ که «کشتی شکستگانیم‌ای باد شرطه برخیز/باشد که بازبینم دیدار آشنا را» وام گرفت و نوشت «کرونا گرفتگانیم‌ای باد شرطه برخیز»

شاید کرونا چهره‌ی جهان را سیاه کرده باشد. شاید غم را به چهره جهان پاشیده باشد، اما این نفرین بزرگ یک حسن هم داشت. به ما یادآور شد که قدر زندگی‌مان را بدانیم. قدر لحظاتی که حتی برای ما اهمیت ندارد.

کرونا زدگی باعث شد تا ما قدر تمام اتفاق‌های کوچک زندگی‌مان را که به سادگی از کنار آن می‌گذشتیم، بدانیم. شاید الان خیلی‌ها دلشان برای مترو سواری پر می‌زند. برای له شدن، برای کل کل کردن سرجا، برای استرس دیر رسیدن به محل کار و ...

شاید الان خیلی‌ها برای به راه افتادن جمع‌های دوستانه و خانوادگی لحظه شماری می‌کنند. جمع‌هایی که تا قبل از کرونا برای آن‌ها یک امر ساده و همیشگی بود. شده‌ایم مثل آن‌هایی که مهاجرت می‌کنند و با دیدن عکس‌های قدیمی قند در دلشان آب می‌شود و حسرت می‌خورند که چرا بیشتر در جمع دوستان و خانواده نبودند.

باید یادبگیریم زندگی کردن را تبدیل به یک عادت نکنیم. با خودمان که تعارف نداریم خیلی از ماتبدیل به آدم آهنی شده بودیم. گویا در رایانه مغزمان یک برنامه مشخص را وارد کرده بودند و هر روز آن‌ها را تکرار می‌کردیم.

کرونا باعث شده است که در خانه زندانی شویم. عجیب این روز‌ها حال زندانی‌ها را درک می‌کنیم. آن‌هایی که در حصار هستند. مثل آن‌ها شاید روی دیوار خط می‌کشیم تا بالاخره فصل آزادی از راه برسد.

قطعا کرونا تمام می‌شود. وبا در سال‌های دور آمد و رفت. تازه آن زمان‌ها علم محدود بود و نمی‌توانست راه حلی درستی برای وبا پیدا کند. حالا، اما دیر یا زود برای کرونای لعنتی، در یکی از آزمایشگاه‌های مُدرن جهان پادزهرش پیدا می‌شود. وقتی آن روز آمد و از شر ویروس سیاه راحت شدیم، این روز‌ها را فراموش نکنیم.

فراموش نکنیم که مجبور شدیم برای حفظ سلامت خود و سلامت دیگران مجبور شدیم در خانه بمانیم و قید دیگران را بزنیم. نکند وقتی کرونا رفت دوباره به سبک زندگی قبلی‌مان برگردیم که انگار نه خانی آمده است نه خانی رفته است.

گاهی این درد‌ها برای این است که ما بیشتر هوای هم را داشته باشیم.

منبع: عصر ایران

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.