اما میان همهی فیلمهای جنایی، عناوینی وجود دارند که شاید شناخت کمتری از آنها داشته باشید. در ادامه با ده فیلم جنایی آشنا میشوید که شاید آنها را تماشا نکردهاید.
Goodfellas (رفقای خوب)
نمره منتقدان: ۹۶ از ۱۰۰
«رفقای خوب» یکی از بهترین فیلمهای جنایی تاریخ سینما است که در سال ۱۹۹۰ و توسط مارتین اسکورسیزی ساخته شد. اسکورسیزی این فیلم را براساس کتابی از یک خبرنگار جنایی تهیه کرد؛ بنابراین داستان فیلم هم از حقایق واقعی نشات گرفته است. هنری هیل، از کودکی آرزو داشته تا روزی به یک گانگستر شناختهشده تبدیل شود. او آنقدر به دنیای مافیا علاقه دارد که خلافکاری را به نشستن بر روی صندلی ریاست جمهوری آمریکا ترجیح میدهد. هنری در نهایت موفق میشود به عنوان یک پیشخدمت و راننده به خلافکاران محلهشان در نیویورک ملحق شود. او با کمک دوستانش، آهسته آهسته به یک جنایتکار مخوف تبدیل میشود.
Pulp Fiction (داستان عامهپسند)
نمره منتقدان: ۹۲ از ۱۰۰
بخش عمدهای از شهرت فیلم «داستان عامهپسند» از صحنههای خشونتآمیز، اما خندهدار آن نشات میگیرد. فیلمی که اعتبار بسیار زیادی برای کویینتین تارانتینو به همراه داشت و کارگردانش را وارد لیست متفاوتترین کارگردانان معاصر کرد. یکی از ویژگیهای بارز «داستان عامهپسند» که در سال ۱۹۹۴ اکران شد، نوع متفاوت روایت آن از داستانهای مختلف درون فیلم است. به گونهای که تماشاگر پس از تماشای فیلم برای نخستین بار، ممکن است داستان آن را به خوبی درک نکند. فیلم سه داستان اصلی دارد و ارتباط خوبی با هرکدام از آنها ایجاد میکند.
Léon: The Professional (لئون: یک حرفهای)
نمره منتقدان: ۷۳ از ۱۰۰
ماتیلدا دختری ۱۲ ساله است که وقتی به خانه بازمیگردد، متوجه میشود همهی اعضای خانوادهاش توسط پلیسی فاسد به نام استانسفیلد به قتل رسیدهاند. ماتیلدای تنها، به لئون پناه میبرد. قاتلی حرفهای که در آپارتمانی در محله ایتالیایینشین شهر نیویورک زندگی میکند. این فیلم محصول سینمای فرانسه و با کارگردانی لوک بسون است که در سال ۱۹۹۴ اکران شد. اگر به تماشای فیلمهای انگلیسیزبان عادت کردهاید، نگران نباشید. «لئون: یک حرفهای» به زبان انگلیسی ساخته شده است.
(هفت) Seven
نمره منتقدان: ۸۱ از ۱۰۰
فیلم «هفت» که با مفاهیم روانشناختی و فلسفی آمیخته شده، رگههایی از یک داستان جنایی را هم نشان میدهد. این فیلم توسط دیوید فینچر کارگردانی شده است. دیوید میلز و ویلیام سامرست، دو کارآگاههای جنایی هستند. آنها درگیر پروندهای میشوند که به نظر میرسد شرایط بیش از حد پیچیدهای دارد؛ یک قاتل سریالی دگرآزار که قتلهای خود را با دقت انجام میدهد. او براساس هفت گناه کبیره به انتخاب مقتولها میپردازد؛ شکمپرستی، طمع، تنبلی، خشم، غرور، شهوت و حسادت.
(فارگو Fargo)
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
برادران کوئن از مشهورترین و موفقترین برادران سینما هستند که فیلمهای ارزشمند بسیاری را به تنهایی و یا در کنار یکدیگر کارگردانی کردهاند. جویل و ایتان کوئن، فیلم «فارگو» را در سال ۱۹۹۶ ساختند. این فیلم در شصت و نهمین دوره از مراسم اسکار برنده دو جایزه بهترین فیلمنامه غیراقتباسی و بهترین بازیگر نقش اول زن شد و به اعتقاد بسیاری از منتقدان یکی از مهمترین فیلمهای دهه ۹۰ میلادی سینمای ایالات متحده است. دنیای فیلم فارگو، دنیایی سرد و تاریک است. داستان فیلم در سال ۱۹۸۷ در جریان است. جایی که جری لاندگارد به عنوان صاحب یک نمایشگاه اتومبیل، با مشکلات مالی بسیاری مواجه میشود. او دو خلافکار را استخدام میکند تا همسرش را گروگان بگیرند. لانگارد اعتقاد دارد با این گروگانگیری میتواند پولی که نیاز دارد را از پدرزن ثروتمندش اخاذی کند.
(جیببری) Snatch
نمره منتقدان: ۷۳ از ۱۰۰
«جیببری» یکی از بهترین فیلمهای گای ریچی است. کارگردانی که در ابتدا به نظر میرسید سبک و توانایی ویژهای در ساخت فیلمهای متفاوت دارد، اما در سالهای اخیر دستاورد ارزشمندی نداشته است. این فیلم جنایی با پیشزمینهای از روایتهای کمدی احتمالا یکی از متفاوتترین تجربههای سینمایی شما باشد. داستان فیلم دربارهی مردی است که عضو یک باند خلافکاری است و تصمیم میگیرد یک اتومبیل کاروان را از بیخانمانها خریداری کند. اما خرید این کاروان، حواشی بسیاری ایجاد میکند.
(شهر خدا) City of God
نمره منتقدان: ۷۳ از ۱۰۰
این فیلم که متعلق به سینمای برزیل است، در سال ۲۰۰۲ اکران شد و داستانهایی واقعی در دهههای ۶۰، ۷۰ و ۸۰ میلادی از جنایتهای شهر ریودوژانیرو را روایت میکند. در محلهای فقیرنشین در ریو دوژانیرو که هیچ قانونی در آن وجود ندارد، منطقه توسط مافیای قدرتمندی اداره میشود. دو کودک در این محلهی فاسد بزرگ میشوند؛ یکی از آنها عکاس میشود و دیگری به دلالی مواد مخدر روی میآورد.
(گانگسترهای نیویورک) Gangs of New York
نمره منتقدان: ۷۳ از ۱۰۰
در سال ۱۹۳۸ فیلمی به نام «گانگسترهای نیویورکی» در ایالات متحده اکران شد. این فیلم که براساس کتابی به همین نام ساخته شده است، در سال ۲۰۰۲ توسط مارتین اسکورسیزی بازسازی شد. لئوناردو دیکاپریو، دنیل دی لوییس و کامرون دیاز از بازیگران شناخته شدهی این فیلم هستند. داستان فیلم در حاشیهی جنگهای داخلی آمریکا طی سالهای ۱۸۴۰ تا ۱۸۵۲ در شهر نیویورک در جریان است. جایی که درگیریهای میان آمریکاییهای بومی و ایرلندیهای مهاجر، نیویورک را به منطقهای جنگی تبدیل کرده است. مارتین اسکورسیزی که یکی از مسلطترین کارگردانان فیلمهای جنایی لقب میگیرد، چندین بار از علاقهاش برای ساخت سریال تلویزیونی این فیلم سخن گفته است.
(جداافتاده) The Departed
نمره منتقدان: ۹۱ از ۱۰۰
یکی از ماموران اداره پلیس شهر بوستون ماموریت دارد به صورت کاملا ناشناس در تشکیلات یک باند خلافکاری قدرتمند و خطرناک نفوذ کند و اطلاعات مهمی را به پلیس انتقال دهد. اما باند خلافکاری موردعلاقهی پلیس بوستون هم بیکار نمینشیند و یکی از اعضای خود را به عنوان نیروی تازهکار وارد اداره پلیس شهر میکند. پس از مدتی، هر دو دشمن خونی متوجه میشوند جاسوسی در زمینشان وجود دارد که اطلاعات را به بیگانه لو میدهد. این فیلم هم توسط مارتین اسکورسیزی ساخته شده و بازیگران مطرحی مانند لئوناردو دیکاپریو، جک نیکلسون، مت دیمون و مارک والبرگ را میزبانی میکند.
(جایی برای پیرمردها نیست) No Country for Old Men
نمره منتقدان: ۹۳ از ۱۰۰
در کنار مارتین اسکورسیزی که علاقهی بسیاری به فیلمهایی جنایی دارد، برادران کوئن نیز دستی بر آتش فیلمهای جنایی دارند. فیلم «جایی برای پیرمردها نیست» یکی دیگر از ساختههای مشترک برادران کوئن لقب میگیرد که نامزد ۸ جایزه اسکار شد و در نهایت ۴ جایزه را از آن خود کرد. این فیلم براساس کتابی به همین نام ساخته شده است و داستان آن در زمینهای خشکیدهی غرب ایالت تگزاس در جریان است. یک شکارچی که برای شکار حیوانات در تلاش است، با چندین جنازه و یک چمدان با دو میلیون دلار پول مواجه میشود. با این حال او نمیداند درگیر چه حوادثی شده است.
منبع: ایرنا
انتهای پیام/