سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

پایان نامبارک سازشکار

دیکتاتور سابق مصر که نقش بزرگی در تغییر مسیر مصر از کشوری مقاوم به کشوری سازشکار داشت، مرد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، اگر «هرم بزرگ جیزه» به‌عنوان یکی از مجموعه سه‌گانه اهرام مصر در فهرست عجایب هفت‌گانه جهان جای نمی‌گرفت، مصر در دل خود پدیده‌هایی را ثبت کرده که کمتر از هرکدام از عجایب هفت‌گانه جهان نیست.

باستان‌شناسان در کنار رمز و راز‌های معماری اهرام، به عجایبی از شیوه حکومت و رفتار فراعنه در مصر دست پیدا کرده‌اند. همین عجایب فراعنه نیز منجر به خلق اهرام ثلاثه و تنها باقی‌مانده از عجایب هفت‌گانه شده است.

عجایب در مصر تنها محدود به عصر فراعنه و مصر باستان نیست. مصر در دوره معاصر هم عجایب کمی به خود ندیده است. یکی از عجایب مصر، حسنی مبارک، رئیس‌جمهور مخلوع این کشور است که روز گذشته بر اثر بیماری در ۹۱ سالگی مرد. او که همچون بسیاری از جوانان فقیر مصری نیمه اول قرن بیستم، مسیر رشد را در فعالیت نظامی می‌دید، به نیرو‌های مسلح مصر پیوست و در ۴۵ سالگی به خاطر موفقیت نیرو‌های تحت امرش در دفاع از مصر و نبرد با رژیم صهیونیستی به «قهرمان ملی» مصر تبدیل شد.

کمتر از ۱۰ سال بعد در ۱۹۸۱، مبارک پس از فرماندهی نیروی هوایی مصر و معاون رئیس‌جمهور شدن، با ترور انورسادات رئیس‌جمهور شد. او اگرچه به‌واسطه جنگ با رژیم صهیونیستی قهرمان ملی شد، ولی ۶ سال بعد در سال ۱۹۷۹ در جریان مذاکرات صلح با رژیم صهیونیستی [کمپ دیوید]بین انورسادات و مناخم بگین، نخست‌وزیر وقت رژیم صهیونیستی چنان نقش مهمی ایفا کرد که مورد توجه آمریکا قرار گرفت و دو طرف روابط ویژه‌ای را شکل دادند.

مبارک در دوران قدرت هم با ادامه دادن به سیاست سادات در حمایت از پیمان صلح با رژیم صهیونیستی تبدیل به یکی از متحدان اصلی آمریکا در منطقه شد. در دوران قدرت، مبارک تبدیل به سازشکارترین مقام عربی در مقابل رژیم صهیونیستی شد. با وجود رابطه مستحکم با رژیم صهیونیستی و آمریکا، سه دهه بعد با قیام مردمی در مصر، در سال ۲۰۱۱ دیکتاتور مصر از قدرت کنار زده و راهی زندان شد تا محمد المرسی در یک انتخابات واقعی، جایگزین او شود.

پس از انتخابات مصر، شاید مهم‌ترین تصویری که از مصر به جهان مخابره می‌شد، برگزاری دادگاه محاکمه حسنی مبارک به اتهام قتل تظاهرات‌کنندگان آن هم در قفسی ویژه بود. یک سال بعد، اما همه‌چیز تغییر کرد. با کودتای عبدالفتاح السیسی، دولت محمد المرسی نخستین رئیس‌جمهور منتخب تاریخ مصر، سرنگون شد و مرسی نیز راهی دادگاه شد.

در عجایب مصر همین بس که نخستین شاهد محاکمه مرسی، حسنی مبارک دیکتاتور سابق این کشور باشد. نکته عجیب‌تر اینکه مرسی در دادگاه محکوم به ۲۵ سال زندان شد، اما حسنی مبارک از تمامی اتهاماتش تبرئه و از زندان آزاد شد. حسنی مبارک پس از آزادی از زندان، به علت کهولت سن و ابتلا به بیماری تقریبا به‌طور مدام درگیر مراحل درمانی بود تا اینکه روز گذشته در سن ۹۱ سالگی فوت کرد.

حسنی مبارک در روستای کفر المصیلح

«محمد حسنی سید مبارک» متولد سال ۱۹۲۸ در روستای «کفر المصیلح» است. این روستا یکی از توابع استان «المنوفیه» در شمال مصر به‌شمار می‌آید. انورسادات آخرین حاکم مصر پیش از مبارک نیز در این استان متولد شده است. پدر مبارک کارمند وزارت دادگستری بود؛ یکی از اصلی‌ترین وزارتخانه‌های «فن‌سالار» در هر کشوری که محل تجمع حقوق‌خوانان و افراد مدافع قانون است.

مبارک، اما برخلاف پدر سعی کرد راه دیگری را برگزیند. در مصر دوران جوانی مبارک و حتی مصر پس از مرگ مبارک، «قانون»، «قانون‌نویسان» و حقوق‌خوانان نقش زیادی در تعیین آینده جامعه ندارند. مبارک همانند دیگر مصری‌ها به جای رفتن به سمت رشته‌های پزشکی، حقوق، سیاست، مهندسی یا هر چیز دیگری تصمیم گرفت مشق جنگ بخواند تا بتواند به مدارج بالا دست پیدا کند.

در مصر به‌خصوص در دهه‌های پیشین هر فردی که می‌خواست شأنی اجتماعی به دست آورده و مورد احترام باشد، باید به خدمت نظامی درمی‌آمد. اداره شهر، بیمارستان، دادگاه یا هر سازمان و اداره دیگری نیز با وجود متخصصان در آن‌ها برعهده نظامیان بود. مبارک به چشم خود عزت ارتش در مصر را دید و به دانشگاه جنگ رفت.

او پس از پایان تحصیلات نظامی در ۲۰ سالگی به درجه ستوان‌دومی دست پیدا کرد و یک سال بعد در سال ۱۹۵۰ وارد دانشکده نیروی هوایی مصر شد. مصر از این دهه به بعد با انقلاب افسران علیه حکومت سلطنتی وابسته به غرب به سمت شرق متمایل شده بود و به‌جای تسلیحات اروپایی و آمریکایی از تسلیحات ساخت شوروی در ارتش خود استفاده می‌کرد. به همین دلیل مبارک به این کشور اعزام شد تا تحصیلات تکمیلی خود را نزد روس‌ها به اتمام برساند.

نبرد المنصوره پل پیروزی دیکتاتور

شبه‌جزیره بزرگ و استراتژیک سینا یکی از مناطقی بود که رژیم صهیونیستی توانست در جنگ ۶ روزه سال ۱۹۶۷ آن را به اشغال خود دربیاورد. از این سال به بعد آزادسازی سینا به یکی از بزرگ‌ترین اهداف قاره تبدیل شد. ارتش مصر به همین دلیل در روز ۶ اکتبر ۱۹۷۳ حمله خود به مواضع صهیونیست‌ها در شبه‌جزیره سینا را آغاز کرد تا بتواند آن را از اشغال تل‌آویو درآورد.

این جنگ تا ۲۴ اکتبر طول کشید و شاهد نبرد‌های گوناگونی میان نیرو‌های زمینی و هوایی مصر و رژیم صهیونیستی بود. یکی از مهم‌ترین نبرد‌های این جنگ که به جنگ «یوم کیپور» معروف شده، نبرد «المنصوره» است. این نام از اسم فرودگاهی نظامی در مصر گرفته شده که در روز ۱۴ اکتبر شاهد حملات شدید نیرو‌های هوایی رژیم صهیونیستی قرار گرفت.

نیروی هوایی این رژیم در این روز سعی کرد با استفاده از ۱۰۰ فروند جنگنده اف-۴ فانتوم و ای-۴ اسکای هاوک فرودگاه نظامی المنصور را نابود کند. در اینجا بود که رشادت‌های خلبانان این فرودگاه باعث شد مسیری بزرگ برای فرمانده وقت نیروی هوایی مصر برای رسیدن به درجات بالاتر گشوده شود.

جنگنده‌های مصری در این روز بنا به دستور معمول حسنی مبارک و سلسله‌مراتب فرماندهی به هوا برخاستند تا با جنگنده‌های صهیونیست که هم از لحاظ کیفیت و هم از لحاظ تعداد از آن‌ها بیشتر بودند، بجنگند. خاطره شکست اعراب از رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۶۷ باعث شده بود این بار خلبانان مصری جور دیگری بجنگند.

نبرد المنصور ۵۳ دقیقه طول کشید و در این مدت ۱۸۰ جنگنده مصری و صهیونیستی بر فراز آسمان مصر با یکدیگر درگیر شده بودند. نتیجه، اما برخلاف انتظارات و سوابق قبلی به نفع مصر رقم خورد. آن‌گونه که مصر اعلام کرده است، در این نبرد ۱۵ جنگنده رژیم صهیونیستی ساقط شده و در مقابل آن تنها سه جنگنده مصری از بین رفتند. این پیروزی در کنار عدم موفقیت تل‌آویو در نابودی فرودگاه نظامی مصر باعث شد نام فرمانده نیروی هوایی این کشور بیش از گذشته بر سر زبان‌ها بیفتد.

مصر نبرد المنصوره را یک پیروزی ملی خواند و روز ۱۴ اکتبر را روز نیروی هوایی نامید. مبارک هم از کنار این رهگذر به‌عنوان یک فرمانده برجسته ضدصهیونیست بلافاصله به سمت معاون رئیس‌جمهور منسوب شد. او از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۸۱ به مدت ۹ سال سمت معاونت انور سادات دیکتاتور اسبق مصر را برعهده داشت.

رسیدن به قله

انورسادات که سابقه جنگی سنگین با رژیم صهیونیستی را در کارنامه خود داشت در اواخر دهه ۱۹۷۰ تلاش کرد تغییری بزرگ در سیاست‌های کشورش ایجاد کند. او در آخرین سال‌های حکومتش به سمت غرب متمایل شد و روابط استراتژیکش با شوروی را قطع کرد.

اصلی‌ترین اقدام برای نشان دادن حسن‌نیت انورسادات به غرب، چیزی بود که دیگران نیز مجبور به اجرای آن بوده و هستند؛ نزدیکی به رژیم صهیونیستی. دیکتاتور مصر در سال ۱۹۷۸ و در «کمپ‌دیوید» آمریکا در قراردادی که به همین نام مشهور شده است با تل‌آویو صلح کرد.

این اقدام او با واکنش گسترده کشور‌های عربی و سازمان‌های اسلامی مواجه شد. نتیجه این واکنش‌ها شلیک به سادات در یک رژه نظامی بود. پس از سادات مبارک حکومت را در اختیار گرفت. او از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۱۱ به مدت سه دهه مصر را در اختیار داشت. مبارک بدون برگزاری انتخاباتی مردمی به دلیل جایگاهش در هیات نظامی مصر به سمتی دست یافت که به‌طور معمول به آن «رئیس‌جمهور» نمی‌گویند، چیزی که ۳۰ سال مبارک خود را با آن نام می‌شناخت.

قدرت به نام جمهور به کام دیکتاتور

مبارک در دوره حکومت خود چندین انتخابات ریاست‌جمهوری برگزار کرد. او در سه مورد از این انتخابات‌ها بدون وجود رقیبی به صورت تک‌نفره کاندیدا شده و هر بار مجددا با آرای بالایی رئیس‌جمهور می‌شد. مبارک در طول مدت زمامداری‌اش تمام سعی و تلاشش را روی سرکوب اسلامگرایان قرار داد.

در دوره او اسلامگرایان در زندان‌ها نسبت به جامعه حضور بیشتری داشتند. با این وجود میزان نفوذ گروه‌های اسلامی مانند اخوان‌المسلمین در مصر تا حدی زیاد و جدی بود که چنین حکومت دیکتاتوری‌ای نیز نمی‌توانست با آن به‌طور کامل مقابله کند. دولت مصر در دوره‌هایی محدود به سمت مدارا و همراهی با برخی جناح‌های اسلامی ترغیب شد، اما رشد اسلامخواهی در میان مردم شمال آفریقا به‌خصوص در الجزایر و مصر، قاهره را بار دیگر در مسیر ضداسلامی قرار داد.

دولت مبارک به موازات سرکوب مسلمانان روابط خود با رژیم صهیونیستی و غرب را به‌شدت عمق بخشید. در این دوره ارتش مصر به نوعی یکی از قوای سرکوبگر غرب در خاورمیانه محسوب می‌شد و وظیفه برقراری امنیت مطلوب غرب در دریای سرخ و برخی کشور‌های عربی را برعهده داشت.

دیکتاتور مصر در چندین دور درگیری رژیم صهیونیستی با مردم غزه به جای کمک به مسلمانان این باریکه با قرار‌گیری در جبهه غرب مرز رفح در غزه را بست و برای مقابله با ارسال کالا به این منطقه ورقه‌های فولادی و بتونی زخیمی را در اعماق ده‌ها متری زمین نصب کرد. قاهره حتی برای تشدید محاصره غزه چشمه‌های آب شیرین این منطقه را نیز به آب شور تبدیل کرد.

تمام این اقدامات برای آن صورت می‌گرفت که مصر بتواند از کمک‌های نظامی و مالی غرب استفاده کرده و به قولی در جامعه جهانی ادغام شود. مصر برای اجرای قرارداد کمپ‌دیوید سالانه سه میلیارد دلار از آمریکا دریافت می‌کرد که دو میلیارد دلار آن مربوط به کمک‌های نظامی بود. در کنار آن مصر که یک کشور حاصلخیز و پرجمعیت است به صنعت گردشگری نیز وابسته شد.

سالانه میلیون‌ها تن که اکثر آن‌ها غربی بودند به مصر سفر می‌کردند. در سال ۲۰۱۰ این درآمد‌ها به بیش از ۱۲ میلیارد دلار رسیده بود. این درآمد‌ها گشایش خوبی برای قاهره به وجود آورد، اما مشکل آنجا بود که این دو محل درآمدی به‌شدت ناپایدار بوده و هرگونه نافرمانی مصر از غرب می‌توانست به سرعت کمک‌ها را کاهش دهد.

این اتفاق به نوعی امروز هم رخ داده است و بخش‌هایی از کمک‌های نظامی آمریکا به مصر تعلیق شده است و وجود بی‌ثباتی و تروریسم در این کشور درآمد‌های گردشگری در آن را به چهار میلیارد دلار کاهش داده است. هدایت اقتصادی مصر به سمت صنعت گردشگری و وابسته ساختن آن به این درآمد‌ها و کمک‌های مالی به نوعی دو ابزار غرب برای مهار مصر بودند. مبارک با این وجود بدون آنکه از دستورات غرب تخطی کند به دلیل امواج ناگهانی اتفاقات سال ۲۰۱۱ در کشور‌های عربی قدرت را از دست داد.

مبارک چرا رفت؟

مصر در آخرین سالیان حکومت مبارک به‌خصوص از سال ۲۰۰۴ به بعد دارای رشد اقتصادی بالایی بود، اما سود این رشد‌های بالا به جای رسیدن به مردم به اقلیتی از ثروتمندان و صاحبان قدرت می‌رسید. در آخرین سال حکومت مبارک، نزدیک به ۴۰ درصد از جمعیت مصر با درآمد تقریبا دو دلار در روز زندگی می‌کردند.

بخش زیادی از آن‌ها برای ادامه زندگی به کالا‌های یارانه‌ای وابسته بودند. در سال ۲۰۱۰ نرخ بیکاری افراد تحصیلکرده دانشگاهی ۱۰ برابر افراد رده‌های پایین‌تر تحصیلی بوده است. در این دوره همچنین یک‌سوم از مردم مصر فقیر به حساب آمده و بیش از دو میلیون نفر از جمعیت این کشور نیز مجبور به زندگی در قبرستان‌ها بوده‌اند.

نتیجه سیاست‌های اقتصادی و وابستگی مصر به غرب تنها افزایش نابرابری‌ها و شکل‌گیری فقر و زاغه‌نشینی در جامعه آن بود. نابرابری، بی‌عدالتی، سرکوب و فضای خفقان شدید نهایتا نیروی نهفته قوی‌ای را در مصر تولید کرد که با آغاز اتفاقات تونس آزاد شد. سیدی بوعزیزی، جوان تونسی در آخرین ماه سال ۲۰۱۰ به دلیل مصادره گاری سبزی‌فروشی‌اش دست به خودسوزی زد تا آتش به لانه دیکتاتور‌های عربی بیفتد.

با آغاز اعتراضات در تونس زین‌العابدین بن‌علی دیکتاتور این کشور از کشور گریخت. این تحولات باعث شد مردم سرکوب‌شده مصر روحیه گرفته و به سطح خیابان‌ها بیایند. نظامیان حاکم بر قاهره بیش از ۸۰۰ تن را در سطح خیابان‌ها به قتل رساندند، اما اعتراضات گسترش بیشتری یافت. تنها راه، قربانی کردن راس هرم قدرت بود. حسنی مبارک از حکومت برکنار شده و به زندان رفت.

او پس از روی کار آمدن اخوان‌المسلمین در مصر که پارلمان و ریاست‌جمهوری را توامان در دست گرفتند در چندین نوبت در قفسی مخصوص مورد محاکمه قرار گرفت. با این حال دادگاه در سال ۲۰۱۲ اتهامات او شامل دستور قتل تظاهرکنندگان و فساد مالی را نقض کرد. مبارک در ۸۴ سالگی از زندان آزاد شد، اما دیگر فرصتی برای زندگی راحت پیدا نکرد.

او حتی پیش از اتفاقات سال ۲۰۱۱ نیز به دنبال زمینه‌سازی جانشینی پسرش جمال مبارک به جای خود بود. مبارک در طول این مدت چندین نوبت مورد عمل جراحی قرار گرفت، اما سن بالا به او اجازه بهبودی نداد. او برای آخرین بار در ماه گذشته میلادی در بیمارستان مورد جراحی قرار گرفت. گفته می‌شود یکی از بیماری‌های وی سرطان بوده و آخرین جراحی او نیز مربوط به همین بیماری بوده است.

پسر او علا روز شنبه ۲۲ فوریه گفته بود که او همچنان در بخش مراقبت‌های ویژه بستری است. دیروز، اما با سرازیر شدن سیل پیام‌های تسلیت از سوی دوستان علا در شبکه‌های اجتماعی خطاب به او و خانواده مبارک آخرین برگ از زندگی او نیز به زمین افتاد.

منبع: فرهیختگان

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.