سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

اتحاد آمریکا و رژیم صهیونیستی علیه دجال ایرانی/ سریال «مسیحا» پروژه‌ای برای مخدوش کردن چهره ایران

«مسیحا» سریالی است که باور آخرالزمانی راست‌گرایان افراطی مسیحی در آمریکا را نشان می‌دهد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، «در میان بلایای طبیعی وحشتناک و یک بحران جهانی از سوی پناه‌جویان، یک تهدید ایرانی ظهور می‌کند. این می‌تواند گردش خبر آغاز سال‌۲۰۲۰ را خلاصه کند، اما خط اصلی «مسیحا» سریال جنجالی جدید نتفلیکس هم هست.» این مقدمه مطلبی است که پایگاه خبری RAWStory با عنوانی جالب برای سریال جدید نتفلیکس نوشته است: «مسیح ایرانی نتفلیکس، هدیه‌ای به ترامپ و خاستگاه اوانجلیستی او». سریالی که برخلاف محتوای هجمه‌آمیزش به ایران در میان تماشاگران ایرانی برخلاف مخاطبان عربی و غربی، چندان سروصدایی به پا نکرده است.

«منتقدان سریال را به‌خاطر ریتم کند، سرگردانی خط داستان و ضعف بینش دینی و سیاسی سرزنش کرده‌اند. گذشته از این ابهام که داستان مشخص نمی‌کند شخصیت اصلی‌اش، مسیح موعود است یا ضد مسیح یا یک شیاد، اما سریال، یک روایت ژئوپلتیکی شفاف و خطرناک ارائه می‌دهد که برای راست‌گرایان مسیحی هشدار روشنی دارد: آمریکا باید با رژیم اسرائیل هم‌پیمان شود تا تروریست‌های ایرانی را که نفوذشان در خاورمیانه گسترش یافته، شکست دهد.» این بخش اول تحلیلی است که تونی کِدی، نویسنده و تحلیلگر پایگاه RAWStory از سریال ارائه می‌دهد.

سه رأس مثلث، ایران، آمریکا و رژیم اسرائیل
تحلیلی که دریافت آن برای مخاطب ایرانی از قضا بسیار ساده‌تر است. مثلث شخصیت‌پردازی داستان را سه شخصیت «المسیح»، دجال ایرانی، (با بازی مهدی دهبی) «اوا گلر» مأمور اطلاعاتی CIA (با بازی میشل موناگان) و «اویرام داهان» مأمور اطلاعاتی موساد (تومر سیسلی) می‌سازند. مثلثی که شکل‌گیری رابطه عاشقانه میان زن و مرد حاضر در ضلع مثبت و قهرمان‌پردازانه آن، تکلیف پیام سریال را به خوبی روشن می‌کند.

اویرام‌داهان اسرائیلی، بازجو و مأمور اطلاعاتی باهوش موساد است که از آمریکایی‌ها دل خوشی ندارد، اما با وجود یک دختر، همسرش را ترک کرده است. در طرف مقابل اوا گلر، مأمور سیا، زن فداکار و صبوری است که به زحمت تلاش می‌کند از همسر مرده‌اش، فرزندی داشته باشد، اما شکل‌گیری رابطه رمانتیک میان این دو، هم تکلیف آرزوی فرزند داشتن زن را روشن می‌کند و هم دلگیری رژیم اسرائیل از آمریکا را برطرف. ساده است که تکلیف ضلع سوم داستان را بدانیم حتی اگر سریال بخواهد با تعلیق، نتیجه‌گیری نهایی ما را برای مسیح یا ضدمسیح یا شیاد بودن او، در تعلیق نگه دارد.

مسیح ایرانی، دجال است
البته علی‌رغم تلاش‌های سازندگان سریال، دیگر چندان تعلیقی هم در بین نیست. در شماره‌۸۳۷ روزنامه پیش از آغاز توزیع فصل اول سریال درباره گمانه‌زنی‌های کاربران عرب‌زبان از روی نام «المسیح» در صفحه توییتر این سریال که منجر به لو رفتن خط اصلی داستان آن شد، توضیح دادیم. جنجال پیرامون این سریال از همان نقطه‌ای آغاز شد که تبلیغات سریال تلاش کرد تا نقطه اصلی تعلیق را با پرسیدن سؤال «او واقعاً کیست؟» روی شخصیت اصلی داستان بگذارد، اما نمی‌دانست که در زبان عربی «المسیح الدجال» به ضدمسیح گفته می‌شود و کژتابی عبارت «مسیح» در زبان فارسی و انگلیسی برای آنان کارگر نخواهد بود. اما به هرحال سریال هنوز کاربرد سیاسی-دینی‌اش را برای مخاطب هدفش که ایران، رژیم اسرائیل و آمریکا بود، از دست نداده است.

«پیام گلشیری» نام اصلی ضدمسیح ایرانی این سریال است که دو مأمور اطلاعاتی آمریکایی و اسرائیلی موفق به کشف عقبه زندگی او می‌شوند. آن‌ها احتمالات و فرضیاتی را دنبال می‌کنند که قرار است مسیح تازه ظهور کرده را نوعی شیاد نشان دهد، اما سریال در سکانس پایانی فصل اول، همه از جمله این دو مأمور را غافلگیر می‌کند. او واقعاً ضدمسیح است. این حدسی است که البته در همان سکانس‌های ابتدایی قسمت اول، گلر به آن اشاره می‌کند؛ او از روی لهجه نزدیک به فارسی این مسیح نوظهور، حدس می‌زند که یک شیعه، با هدایت کردن تعدادی سنی از خاک فلسطین به سمت بیابان، خیالاتی برای قتل عام آن‌ها در سر داشته باشد. اگرچه تغییر مسیر او به سمت خاک اسرائیل (فلسطین اشغالی)، فرضیه قتل عام را باطل می‌کند، اما همچنان مخاطب را برای شنیدن ظهور یک ایرانی شیعه خطرناک آماده می‌سازد. با این حال طرح فرضیه شیاد و دست‌آموز بودن او در سرویس جاسوسی روسی، همچنان هم به کار می‌آید.

چه ضد مسیح باشد چه جاسوس روس، خطرناک است

پایگاه RAWStory به نکته جالبی اشاره می‌کند: «اگر گلشیری واقعاً قدرت‌های ماوراءالطبیعه هم داشته باشد باز فریبکار هم هست، ویژگی‌های او دقیقاً بر ضدمسیحی که پیش از پایان جهان ظهور می‌کند منطبق است؛ کسی که در سنت اسلامی او را با نام «مسیح دروغین» یا «المسیح الدجال» می‌شناسند. تصویری که سریال از گلشیری ارائه می‌دهد بیشتر شبیه مأمور روسی است تا ضدمسیح که این، متکی به سنت‌ها مسلمانان نیست. هرچند این تصویر کاملاً مرهون فانتزی‌های آخرالزمانی مسیحیان راست افراطی هست.» بنابراین پیام گلشیری یا همان «المسیح»، چه ضدمسیح باشد و چه مأمور جاسوسی روسی که برای برهم زدن نظم غرب، کار‌های خارق‌العاده‌ای انجام می‌دهد، به هرحال موید هراس‌های اوانجلیست‌هایی است که ترامپ از میان آنان برخاسته و حالا سریال دارد به آنان می‌گوید که برای ایجاد بازدارندگی بهتر است، هرچه سریع‌تر با هم‌پیمان خود یعنی اسرائیل بسازند وگرنه خطر این مأمور روسی یا ضدمسیح برایشان جدی خواهد بود.

نویسنده این پایگاه به کتاب «اواخر سیاره بزرگ زمین» پرفروش‌ترین اثر «هال لیندسی» اشاره می‌کند که یکی از اثرگذارترین منابع بر جریان مسیحیان راست افراطی در آمریکاست. این کتاب که در سال‌۱۹۷۰ نوشته شده با تفسیر برخی از آیات انجیل ثابت می‌کند که پایان جهان با حمله شوروی به رژیم اسرائیل آغاز می‌شود. پیش‌بینی‌ای که به وضوح تحت تأثیر فضای هراس سرخ و جنگ سرد در آمریکا بوده است. بعد از ۱۱‌سپتامبر نیز محور آرماگدونی اوانجلیست‌ها، بیش از پیش بر هم‌پیمانان روسیه در خاورمیانه متمرکز شدند.

این پایگاه کتاب مهم دیگری را هم با عنوان «هشدار جهانی» منتشر شده در سال‌۲۰۰۷ ذکر می‌کند که در آن ایران به‌عنوان تهدید اسلامی شرور علیه رژیم اسرائیل معرفی شده که به مسیحیان نیز هشدار می‌دهد. همچنین دیگر آخرالزمانی‌نویسان اوانجلیست مانند جو روزنبرگ، نویسنده مجموعه کتاب‌های ۱۲‌امام که دشمنی دولت ایران با رژیم اسرائیل را به‌عنوان اثباتی برای نزدیک شدن به پایان جهان تصویر می‌کنند. این نویسندگان، خواننده‌های خود را با این عقیده صهیونیست‌های مسیحی آشنا می‌کنند که مسیحیان آمریکایی باید از دولت اسرائیل و مسأله سرزمین موعود یهود در برابر مسلمانان حمایت کنند.

باور کنیم؟ نتفلیکس علیه ایران
سریال «مسیحا» در واقع بر اساس همین ایده و تصویر شکل گرفته است. سریالی که نه تنها باور آخرالزمانی راست‌گرایان افراطی مسیحی در آمریکا را نشان می‌دهد بلکه نسبت به این مسأله هشدار نیز می‌دهد و تلاش می‌کند با ارائه راهکار دوستی و هم‌پیمانی و حمایت آمریکا با اسرائیل، راهکار دفع خطر ایران را به طرفین بفهماند. شاید نه صنعت سینمایی ما و نه هیچ جای دیگر قدرت آن را نداشته باشد که با نتفلیکس رقابت کند، اما دست‌کم می‌توانیم با پیگیری و خوانش درست سریال‌ها و فیلم‌های آمریکایی، چیز‌های بیشتری درباره ذهنیت آن‌ها درباره ایران و ایرانی متوجه شویم. اتفاقی که در سال‌های اخیر و لااقل از سوی نتفلیکس محدود به همین یک مورد هم نبوده و این کمپانی در صدد است تا سریال‌های دیگری را هم با محوریت ایران، روانه بازار کند که از آن جمله می‌توان به جدیدترین سریال آن‌ها با نام «آخرین چیزی که او خواست» اشاره کرد.

منبع: صبح نو

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
مجتبی
۰۰:۱۰ ۰۷ اسفند ۱۳۹۸
اسم ایران بزرگ و ایرانی رو که میاری اب بکشبد دهن کثیف و نجست تون ر احمقهای خشک مغز شیرین عقل / سال به دراز بشینید و ازفکر ایران سکته کنید