سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

قاتلی بدون گور با ۴۰ میلیون مقتول!

مردم چین و ایران، بزرگ‌ترین قربانیان چنگیزخان مغول در هجوم وی به جنوب و غرب آسیا بودند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، برای مغولان، او اولین و آخرین امپراتور است، مردی که اقوام از همه پاشیده شمال دیوار چین را به هم پیوند داد و بزرگ‌ترین امپراتوری تاریخ جهان را ساخت. نام او در تاریخ، با وحشیگری، خون‌ریزی و کشتار انسان‌ها گره خورده‌است. برخی مورخان، چنگیزخان را مسئول قتل بیش از ۴۰ میلیون نفر می‌دانند؛ آماری که البته چندان دور از واقع نیست و ما در این نوشتار، به نمونه‌هایی که می‌توانند تأییدکننده این مدعا باشند، اشاره خواهیم کرد. با این حال، در زندگی عجیب و شگفت‌انگیز تموچین، مردی که از سوی مردمش به چنگیزخان ملقب شد، رویداد‌هایی قابل احصاست که شاید تاکنون نشنیده باشید؛ اسراری از خان بزرگ مغول که سال‌ها بعد از مرگ وی فاش شد.

یک کودکی سراسر عذاب
درباره کودکی چنگیز که احتمالاً در سال ۵۴۰ هـ. ش به دنیا آمد، اطلاعات چندانی در دست نیست؛ کهن‌ترین نوشتاری که درباره دودمان وی به رشته تحریر درآمده، کتابی با عنوان «تاریخ سری مغولان» است که یوآن‌چائو‌شی، نویسنده‌ای چینی نژاد، آن را در سال ۶۱۹، حدود ۱۳ سال بعد از مرگ چنگیز، نوشت. این کتاب را دکتر شیرین بیانی به زبان فارسی ترجمه کرده است، اما این کتاب هم، اطلاعات چندانی درباره کودکی چنگیز به دست نمی‌دهد؛ با این حال، می‌دانیم که او دوران خردسالی بسیار سختی داشت و در ۹ سالگی، پدرش یسوکای را از دست داد؛ رقبای او مسمومش کردند. چنگیزخان که نام مغولی تموچین، به معنای آهنگر، داشت؛ از آن پس روزگاری سخت را از سر گذراند؛ مشهور است که او در نوجوانی، برادرش را به خاطر غذا، کُشت!

۱۰ سال گم شده زندگی چنگیز
چنگیز در اوایل جوانی، توانست با دختر یکی از قبایل متحد پدرش ازدواج کند، اما همسر جوانش توسط رقبای چنگیز ربوده شد و او چند سالی درد فراق خانمش را کشید. چنگیز در ۲۰ سالگی ناپدید شد؛ هیچ‌کس به درستی نمی‌داند که او کجا رفت. حتی «تاریخ سری مغولان»، حرفی از این موضوع به میان نمی‌آورد؛ اشارات «جامع‌التواریخ» خواجه رشیدالدین فضل‌ا... همدانی هم، بیشتر به افسانه شباهت دارد. به این ترتیب، ۱۰ سال از زندگی چنگیز در میان غبار ابهام فرو رفته‌است. برخی معتقدند که او، این ایام را در زندان یکی از قبایل مغول گذراند و در نهایت، با کمک همسرش، از آن دام مهلک رست. چنگیز در ۳۰ سالگی، حدود سال ۵۷۰ هـ. ش، توانست مجدد به قبیله اجدادی خود بازگردد و ریاست خود را به اهل قبیله تحمیل کند؛ این، سرآغاز جنون تمامیت‌خواهی چنگیز بود. او تا سال ۵۸۵ هـ. ش، طی ۱۵ سال، توانست تمام قبایل مغول را مطیع خود کند. قساوت قلب عجیب چنگیز و هیبت و وحشتی که از وی در دل دشمنانش ایجاد می‌شد، در پذیرش زعامت وی نقش مهمی داشت. او حتی به برادر خوانده‌اش که به خاطر وی، متحمل سختی‌ها و جان فشانی‌های فراوانی شده بود هم، رحم نکرد و برای به دست آوردن قدرت او، برادرخوانده را کشت و نشان داد که با هیچ‌کس بر سر قدرت تعارف ندارد. مغول‌ها در سال ۵۸۵ هـ. ش، چنگیز را به عنوان خانِ خود پذیرفتند و او حاکم بی‌رقیب تمام مغولستان شد.

عبور از دیوار چین
چنگیزخان، پس از تثبیت جایگاه خود در مغولستان، تصمیم گرفت به چین بتازد. عبور از دیوار چین، سرآغاز احداث امپراتوری بود. مغولان فقط غارت می‌دانستند و اصولاً با تدبیر دیگری آشنا نبودند؛ اما در همان حال، اطاعت محض از چنگیزخان، ارتش او را به یک ماشین جنگی غیرقابل کنترل تبدیل کرده بود. مشهور است که جمعیت چین، پس از استیلای مغولان در مدتی کوتاه، ۱۰ میلیون نفر کاهش یافته است. این عدد، به هیچ رو اغراق نیست. ج. آ. بویل در مقاله مفصلی که درباره ایلخانان مغول در ایران به رشته تحریر درآورده و در جلد پنجم «تاریخ ایران کمبریج» به چاپ رسانده است، به گزارش بهاءالدین رازی، نماینده خوارزمشاه که در رأس گروه اظهار مودت به دربار چنگیزخان در چین فرستاده شده بود، اشاره می‌کند و می‌نویسد: «هنگامی که گروه یادشده از جلگه شمالی چین می‌گذشت، از مسافت دور پشته‌ای پدیدار شد که اعضای گروه گمان بردند کوهی پوشیده از برف است؛ اما، چون از راهنمایان خویش استفسار کردند، دریافتند که در واقع هرمی است از استخوان آدمیان کشته شده! ... سرانجام به پشت دروازه‌های پکن رسیدند، در یک موضع در پای حصار، استخوان‌های شصت هزار زن جوان ریخته شده بود که به وقت سقوط شهر، خود را از برج بیرون انداخته و همان‌جا هلاک شده بودند تا به دست مغولان نیفتند.» هرچند در گزارش رازی، تا حدودی زیاده‌روی به چشم می‌خورد، اما اگر درصد کمی از این گزارش را هم مقرون به صحت بدانیم، پی به کشتار عظیم چنگیزخان در چین خواهیم برد.

تاختن به ایران
چنگیزخان، پس از به دست آوردن بهانه لازم، یعنی کشتار بازرگانان مغول در اُترار، شهر مرزی ایران با مستملکات مغولان، لشکر جرار خود را روانه ایران کرد. جُبن و هراس سلطان‌محمد خوارزمشاه، کار دست ایرانیان داد و مغولان، بی‌محابا و بدون کوچک‌ترین ترحمی، شهر‌های خراسان را یکی بعد از دیگری، گشودند و غارت کردند. گزارش ابن‌اثیر خبر از قتل‌عام‌های میلیونی در مرو، نیشابور و هرات و کشتار‌های چندصد هزار نفری در بلخ، توس و دیگر شهر‌های این خطه می‌دهد. این یک سقوط تمام عیار بود. نویسنده «تاریخ‌نامه هرات»، آورده‌است که نیرو‌های چنگیزخان فقط در هرات، هفت روز را صرف ویرانی ساختمان‌ها و زیرساخت‌های شهر کردند. سیفی هروی می‌افزاید که مغولان در این ایلغار، حدود یک میلیون و ۶۰۰ هزار نفر را هم از دم تیغ گذراندند. این جدال‌ها تا نبرد «سند» که میان چنگیزخان و جلال‌الدین خوارزمشاه درگرفت، همچنان ادامه داشت و پس از آن، چنگیزخان ترجیح داد که به مغولستان بازگردد، اما دیرزمانی را در بامیان گذراند.

مرگ برای همه؛ حتی برای چنگیز!
چنگیزخان مانند هر جبار سفاکی، آرزوی جاودانه زیستن داشت؛ او در سال ۶۰۱ هـ. ش، حدود پنج سال قبل از مرگش، راهبی چینی به نام چانگ‌چون را از چین فراخواند. مغولان او را از جنوب کشورش، به کوه‌های بامیان آوردند؛ چون چنگیزخان شنیده بود وی از چگونه ساختن «داروی زندگی ابدی» اطلاع دارد! پیرمرد راهب را با بدبختی به دربار چنگیزخان رساندند و او در پاسخ سوال خان مغول، سخنانی حکمت‌آمیز را تحویل وی داد که مخلص آن‌ها این بود: تو هم مانند همه، به زودی می‌میری! چانگ‌چون بخشی از خاطرات این سفر را نوشت و در آن‌ها به وضعیت بلخ، هنگامی که چنگیزخان سودای جاودانه بودن را داشت، اشاره کرد: «مردم شهر به تازگی نابود شده بودند، اما هنوز می‌توانستیم صدای سگ‌ها را بشنویم!» چنگیزخان تصمیم گرفت به مغولستان بازگردد و ادامه عملیات را به پسرانش بسپارد؛ او دیگر در هیچ جنگی شرکت نکرد؛ اما این انصراف، لکه ننگ مسئولیت قتل ۴۰ میلیون انسان را از دامن خان مغول پاک نمی‌کرد. او در ۲۷ تیرماه ۶۰۶ هـ. ش، درگذشت. شاید این سنت مغولان بود که محل دفن خان‌ها را مجهول باقی بگذارند تا از دستبرد در امان باشد؛ هر چند این ادعا درباره چنگیزخان، چندان معقول به نظر نمی‌رسد. او، با آن زندگی پر فراز و نشیب و زهر چشمی که از مردم دنیا گرفت، گور مشخصی ندارد و معلوم نیست کجا دفن شده است؛ این درس بزرگی است که باید از آن، بی‌اعتباری دنیا را دریافت.

منبع: خراسان

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۰
ایرانی
۰۱:۴۰ ۲۳ آذر ۱۴۰۱
لعنت بر تمام خونخواران عالم
Ahmad
۰۵:۰۲ ۱۸ مرداد ۱۴۰۱
سلام
آیا برای این قتل عام عزاداری و مراسم گرفت نفرین خدا بر شما باد که ایرانی نیستید
ناشناس
۱۵:۰۰ ۲۳ ارديبهشت ۱۴۰۱
خدا لعنت کنه چنگیز رو که باعث بانی عقب ماندگی کشور عزیزمان خیلی هاش تقصیر اون بوده بخاطر نابود کردن کتابخانه ها مراکز فرهنگی غارت اموال حتی حیوانات رو هم کشته بودن مثلاً سگ وگربه
محمد رضا عیوض زاده
۲۰:۰۶ ۲۰ بهمن ۱۴۰۰
لعنت به مغولها لعنت به پدران مغولها لعنت به چنگیزخان مغول
ناشناس
۱۰:۱۰ ۱۸ بهمن ۱۴۰۰
چنگیز انسان بی رحم و وحشی بود رو قبول دارم ولی موندم چرا تو کل تاریخ کلا یه بار اسمشون اومده بعدا اصلا ازشون خبری نشد آب شدن رفتن زمین الانم قوم مغول بیشترشون تو چین هستن و جمعیتشون هم کمه خود مغولستان هم ۳ میلیون جمعیت داره
علی
۰۸:۲۶ ۲۳ آبان ۱۴۰۰
چنگیز خان هر چند بی رحم و قاتل بزرگی بود ولی خدمت بزرگی به نسل بعد کرد اینکه اون زمان ملت زیادی رو کشت و الا الان شاید یک میلیارد نفر بیشتری در کره زمین زندگی میکردن . مغول ها باعث شدن که از ان زمان جمعیت که اکثرا هم جمعیت ضعیف و ترسو بودند کمتر بشه تا الان جمعیت حداقل یک میلیارد نفر کمتر باشه و یک میلیارد نان خور و نابودگر طبیعت کمتر باشه
ناشناس
۱۱:۵۷ ۲۹ شهريور ۱۴۰۰
همه کتابهای آسمانی از خروج چنگیز مغول خبر دادند که قران هم به اسم یاجوج و ماجوج ازشون نام برده میشود
یعنی دو طایفه که چنگیز پس از متحد کردنشان به قدرت
رسید و اون حوادث
خوشا به حال کسی که پشت به پشتش به مغول ها برنگرده
چون پیامبر گفته ۹۰ درصد اهل جهنم از قوم یاجوج و ماجوج
ناشناس
۲۰:۵۸ ۲۳ بهمن ۱۳۹۹
یه عده میگن کورش بزرگ انسان ها ی زیادی رو کشته ولی اون با دشمن جنگیده ها تو سر اونی که میگه کورش بزرگ انسان ها ی زیادی رو کشته مغول ها ایرانی های زیادی رو کشتن ولی وقتی ما حکومت بابل رو فتح کردیم کورش بزرگ حتی پادشاه اونجا رو نکشت
ناشناس
۲۳:۵۸ ۰۵ دی ۱۳۹۹
لعنت برکسی که کودکی کسیو نابود میکنه که عقده هاش درسن بالا میزنه بالا .
Amir , Z
۱۹:۰۱ ۲۳ مرداد ۱۳۹۹
خدا آتیش بندازه گور این چنگیز و تیمور که باعث شد که مردم زیادی از جمله مردم کشور ما کشته شودند.
لعنت بر این مغولان
محسن
۰۰:۴۶ ۰۸ خرداد ۱۳۹۹
اگر چنگیز انسانیت داشت اکنون شما خبری از مغولستان می شنیدید.لطمه هایی که او و مردم مغول به ایران وارد کردند هنوز هم از بین نرفته و وجود دارد.
امین
۲۱:۰۴ ۰۳ اسفند ۱۳۹۸
لعنت بر روح ناپاک و شیطانی چنگیز و تیمور که مردمها وتمدنها را نابود کردند و شهرهای را به خاک و خون کشیدند و مدنیت و انسانیت را از زمین پاک کردند و کاری کردند که هیچ حیوان وحشی در تاریخ انجام نداد
ناشناس
۱۷:۴۴ ۰۲ اسفند ۱۳۹۸
امیدوارم خدا آتش جهنم رو براش زیاد کنه
آرمین
۰۲:۳۶ ۰۲ اسفند ۱۳۹۸
روحش شاد و بهشت جایگاهش باد
آمین
۲۰:۵۸ ۰۳ اسفند ۱۳۹۸
.امیدوارم بدونم چه پدر و مادری امثال تو و برخی از ایرانیان اهل یک شهر بخصوص را تربیت کرده که بویی از انسانیت نبردید و معلومه عقده های درونی و حقارت ادمهای ساخته که مفهموم شعور و انسانیت و فرهنگ را نمی‌فهمند و از یک آدمکش وحشی بی‌فرهنگ در کشوری که اینهمه جنایت کرد بارها شنیدم به خوبی یاد میکنید انشالله روزی همون زندگی که برای انسانها ساخت. برای شما و خانواده تان مهیا گردد ..
ناشناس
۱۲:۳۹ ۰۴ اسفند ۱۳۹۸
متاسفانه پشت سر چنگیز زیاد آسمون و ریسمون میبافن ولی جنبه بی رحمی چنگیز در مقابل کوروش اصلا به حساب نمیاد