۱- سندرم آلیس در سرزمین عجایب / Alice in Wonderland Syndrome
این اختلال که به سندرم تاد (Todd Syndrome) هم مشهور است، ادراک فرد را تحت تأثیر قرار میدهد، به طوری که فرد محیط اطراف خود را به شکلی تحریف شده و دور از واقعیت میبیند، درست مثل همان چیزی که آلیس در آن داستان معروف با کوچک و بزرگ شدنهای افراطی اش تجربه میکرد. او گاهی آنقدر آب میرفت که به اندازهی یک فنجان میشد و گاهی آنقدر رشد میکرد که در یک خانه جا نمیگرفت.
نشانه ها:
بیماران مبتلا به این اختلال معمولاً جوانان ۲۰ تا ۳۰ سالهای هستند که از تومور مغزی یا میگرن شدید رنج میبرند و یا در مراحل اولیهی عفونت اپشتین بار ویروسی هستند.
این افراد درک تحریف شدهای از اندازهها و رنگها در محیط اطراف شان دارند، به طوری که اشیاء و حتی بدن خودشان را بزرگتر یا کوچکتر از اندازهی واقعی شان میبینند.
آنها گاهی در تشخیص رنگها دچار اشتباه میشوند.
اختلال در تشخیص زمان و مکان
این مشکل نادر و موقتی است، به همین دلیل یک نشانهی دیگر آن این است که در آینده از میان خواهد رفت.
۲- اختلال ساختگی / Factitious Disorder
بیشتر ما از فکر بیمار شدن، رفتن به بیمارستان و مریض احوال و ناخوش در رختخواب ماندن خوشمان نمیآید. اما این مسأله در مورد افراد مبتلا به اختلال ساختگی صدق نمیکند. بیمار بودن و نقش آدمهای بیمار را بازی کردن همهی هم و غم آنها است. علت این اختلال وارد آمدن ضربهی روانیای در گذشته، مورد آزار یا غفلت قرار گرفتن در دوران کودکی، یا ابتلا به یک بیماری شدید است. طبق برخی تحقیقات، حدود یک درصد از جمعیت کرهی زمین به این اختلال روانی دچار هستند که گرچه هیچ درمان قطعیای ندارد، اما با روان درمانی قابل کنترل است.
نشانه ها:
افراد مبتلا به این اختلال به عمد خود را بیمار میکنند.
مراجعهی دائم و مشتاقانه برای ملاقات با پزشک و تحت درمان قرار گرفتن در بیمارستان یا از طریق داروهای نسخه ای.
این بیماران اغلب داستانهایی در مورد وضعیت جسمی خود سر هم میکنند که یکی از موضوعات آنها نشانههای بیماری در آنها است، نشانههایی که تمامی ندارند. به کمک همین داستان سراییها است که آنها از پیش دکتری به پیش دکتری دیگر میروند.
آنها اطلاعات کاملی دربارهی اصطلاحات پزشکی دارند.
۳- سندرم دست بیگانه / Alien Hand Syndrome
این مشکل که به سندرم دکتر استرنج لاو (Dr. Strangelove Syndrome) هم مشهور است، نوعی اختلال روانی نادر است که در اثر آن فرد کنترل یکی از دستها یا پاهای خود را به کلی از دست میدهد. این اختلال هیچ درمان قطعیای ندارد و بیمار معمولاً مجبور میشود از دست دیگر خود برای کنترل دست کنترل ناپذیرش استفاده کند. این مشکل ممکن است به دنبال عمل جراحی ایجاد مغز دوپاره (کالوزوتومی کورپوس)، آنوریسم (بزرگ شدن یا بیرون زدگی دیواره ی یک سرخرگ در اثر ضعف دیواره ی سرخرگ)، تومور مغزی یا سکتهی مغزی رخ دهد.
نشانه ها:
یکی از دستها یا پاها ناگهان سر خود عمل میکند، هر طور که مایل است حرکت میکند و حتی رفتار خشنی با خود بیمار پیدا میکند مثلاً سعی میکند گردنش را بگیرد، او را چنگ زند یا لباس هایش را درآورد.
این بیماران به قدری با دست یا پای خود احساس بیگانگی میکنند که ممکن است این مسأله باعث شود به خودشان صدمه بزنند.
۴- اختلال تجزیه هویت / Dissociative Identity Disorder
به این مشکل، اختلال چند شخصیتی (Multiple Personality Disorder) هم گفته میشد و همانطور که از اسمش پیدا است نوعی بیماری روانی است که در اثر آن فرد بیشتر از یک شخصیت از خود نشان میدهد و معمولاً ۲ تا ۳ هویت مختلف دارد. این اختلال مشهورترین مورد این فهرست است، چون بارها در فیلمهای سینمایی به تصویر کشیده شده. حقیقت پشت این بیماری که ۰/۰۱ تا یک درصد افراد را تحت تأثیر قرار میدهد بسیار نگران کننده است. این افراد معمولاً دست آخر سر از بیمارستان روانی درمی آورند.
نشانه ها:
افراد مبتلا به این اختلال گویی بیشتر از یک هویت دارند. آنها اسم ها، شخصیتها و جنسیتهای مختلفی دارند.
این بیماران بعد از چند ساعت یا چند سال، بدون هیچ نشانهی هشدار دهنده ای، یکباره و به صورت تصادفی به یکی دیگر از شخصیتهای خود تغییر حالت میدهند.
این افراد دچار فراموشیهای مقطعی میشوند.
بیماران مبتلا به این اختلال از مشکل خود خبر ندارند و نمیدانند که در این حالت چه بر آنها میگذرد، مسألهای که داشتن یک زندگی طبیعی را برای آنها دشوار میکند و باعث مشکلاتی در خانواده، روابط اجتماعی و زندگی حرفهای آنها میشود.
۵- سندرم استاندال / Stendhal Syndrome
نکتهی امیدوارکنندهای که در مورد سندرم استاندال وجود دارد این است که این اختلال به طور مقطعی رخ میدهد. این مشکل به دنبال مواجههی زیاد با آثار هنری، بناها، مکانها و همینطور دیگر فضاهایی به وجود میآید که از زیبایی خیره کنندهای برخوردارند. این سندرم نام خود را از نویسندهای فرانسوی گرفته که تجربهی اضطراب آور خود در هنگام سفر به شهر فلورانس ایتالیا در سال ۱۸۱۷ را تمام و کمال تشریح کرده بود.
نشانه ها:
سرگیجه و غش و ضعف
اختلال در تشخیص زمان و مکان و سردرگمی
اضطراب شدید ناگهانی
افزایش ناگهانی ضربان قلب
توهم
۶- توهم کوتارد / Cotard Delusion
توهم کوتارد یا سندرم مرده متحرک (Walking Corpse Syndrome)، که احتمالاً ترسناکترین اختلال این فهرست است، باعث میشود بیمار تصور کند مرده یا روح است. به اعتقاد دانشمندان این اختلال میتواند بر اثر وارد شدن صدمه به بخشهای خاصی از مغز به وجود آید. خوشبختانه این سندرم بسیار نادر است.
نشانه ها:
بیماران مبتلا به این اختلال تصور میکنند مرده یا روح هستند یا اصلاً وجود ندارند، بدن شان در حال پوسیدن است یا همهی خون شان را از دست داده اند و اندامهای بدن شان از کار افتاده اند.
این بیماران به کلی دست از خوردن و آشامیدن برمی دارند، چون تصور میکنند مرده اند و دیگر نیازی به مواد غذایی ندارند.
افسردگی
علائم بیگانگی اجتماعی
۷- ادراک پریشی بصری / Visual Agnosia
ادراک پریشی بصری حالتی است که در آن رابطهی درستی میان آنچه که فرد میبیند و معنای آن چیز وجود ندارد، به طوری که فرد قادر نیست در ذهن خود معنای درستی به یک چیز خاص دهد. این مسأله میتواند باعث شود فرد مثلاً صندلی را توپ بداند. ادراک پریشی بصری اغلب بعد از یک آسیب مغزی مقطعی در اثر زوال عقل، سرطان، مسمومیت و ... رخ میدهد.
این اختلال یک مشکل جدی است که موجب میشود فرد تصور کند توسط هیولایی به نام وندیگو تسخیر شده که از گوشت انسان تغذیه میکند. سرخ پوستان آلگانکوئین اعتقاد دارند وندیگو هیولایی با بعضی خصوصیات انسانی یا یک روح است که یک انسان را تسخیر کرده و او را مجبور کرده تبدیل به هیولایی شرور شود که قادر به قتل و آدمکشی است.
نشانه ها:
نشانههای افسردگی و روان رنجوری
تنهایی مزمن
رفتار پرخاشگرانه و خشونت آمیز
منبع: روز یاتو
انتهای پیام/