این نمایش روایتگر داستانی است که شاید همه ما درباره آن شنیده یا خوانده باشیم. «برگشتن» از عزت میگوید که در جنگ تحمیلی به شهادت رسیده، ولی هنوز مفقودالاثر است. عماد برادر عزت قصد ساختن پروژهای تجاری در خرمشهر را دارد که بسیاری با این موضوع مخالف هستند و معتقدند جایی که قرار است مرکز تجاری شود، شهدای بسیاری شهید شده اند؛ اما عماد به این حرفها گوش نمیدهد. مادر عزت منتظر برگشت اوست و روزهایش را با یاد او سپری میکند. نکته جالب این نمایش این است که مادران شهیدی را نشان میدهد که تنها مانده اند و کسی احوالی از آنها نمیپرسد و هر کدام از این مادرها یک دیالوگ مشترک دارند و میگویند اگر پسرم بود.
نمایش «برگشتن» مانند یک پازل جلو میرود؛ پازلی که هر بازیگر تکههای آن را تشکیل میدهد. این نمایش پشت یک پرده توری روایت میشود و صحنه آن هم متشکل از چند جعبه مکعبی است. هر بازیگر دیالوگ خود را میگوید و میرود و داستان بسیار ساده و جذاب برای مخاطب روایت میشود.
عماد با مخالفتهای بسیار پروژه تجاری خود را آغاز میکند؛ اما حین کار با جسد شهدای بسیاری مواجه میشود که سالها خانوادههایشان چشم به راهشان بوده اند و از قضا عزت هم یکی از آنهاست.
این نمایش یک دیالوگ ماندگار دارد و آن هم جایی است که راشد به عماد میگوید «مردم خرمشهر نیازی به این پروژه ندارند، زیرا پولی برای خرید ندارند؛ به جای این کار خانه هایشان را درست کن» و عماد در جوابش میگوید «این به من مربوط نیست، زیرا من بخش خصوصی هستم». این دیالوگ در خود حرفهای بسیاری را گنجانده است و نشان میدهد که بسیاری از ما راحت از کنار مشکلات هموطنان خود میگذریم، ولی از پول زیاد نمیگذریم.
نمایش «برگشتن» در دو روز اجرای خود با استقبال خوبی مواجه شد. این نمایش به نویسندگی خیرالله تقیانی پور و کارگردانی حسین مسافر آستانه و با بازی فرید قبادی، شیرین بینا، مجید رحمتی، علی غابشی، فاطمه رادمنش، ابتسام بغلانی، ماهان عابدی، طاها عابدی و پونه شاملو روی صحنه رفت.
انتهای پیام/