وی گفت: در زمانی که دکتر کاظمی آشتیانی به من پیشنهاد داد بخش استخوان و غضروف رویان را بر عهده بگیرم هیچ اطلاعاتی در کشور درباره سلولهای بنیادی مزانشیمی که بتوانند به استخوان غضروف و بعد دندان تمایز پیدا کنند وجود نداشت و همه کارهای پایهای در این حوزه را در رویان انجام دادیم.
باغبان اسلامی نژاد درباره راهاندازی آزمایشگاه مربوط به سلولهای بنیادی مزانشیمی و استخوان وغضروف در رویان گفت: در این آزمایشگاه، شروع به کشت سلولهای بنیادیکردیم که بتوانند به استخوان و غضروف تمایز پیدا کنند. بعد از چند سال سلولها را در مدلهای حیوانی مثل سگ، خرگوش، موش و اسب آزمایش کردیم. در این مدلها بیماریهای استخوان و غضروف را ایجاد کردیم. در موش مدل بیماری آرتروز و آرتریت روماتوئید ایجاد شد و در سگ شکستگی استخوان ایجاد کردیم و تلاش کردیم با سلولهای بنیادی این بیماریهای ایجاد شده را درمان کنیم.
وی افزود: طی این پژوهشها، سلولهای بنیادی را در سرنگ میریختیم و به زانویی که آرتروزی شده تزریق میکردیم. نتایج رضابتبخشی گرفتیم که کافی نبود، زیرا سلول بنیادی به تنهایی نمیتواند ضایعات استخوان غضروف را در این بیماریها درمان کند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه رویان با بیان این که در ادامه تحقیقات از تکنیک مهندسی بافت بهره گرفته شد، افزود: در محیط آزمایشگاه سلول را به همراه بیو مواد ترکیب کردیم و سلول را بر روی داربست قرار دادیم و یک سازه شبه استخوانی/ شبه غضروفی ایجاد کردیم. این سازه را به مدلهای حیوانی پیوند زدیم و نتیجه خیلی بهتر شد.
وی با اشاره به انجام چندین مرحله مطالعات حیوانی افزود: پس از آن تصمیم گرفتیم بر روی انسان نیز سلولهای بنیادی را آزمایش کنیم. اولین کارآزمایی بالینی در غضروف را به همراه یک پزشک ارتوپد (جناب آقای دکتر سوادکوهی از بیمارستان سینا) انجام دادیم. ایشان به من گفت بیماری دارد که به زمین خورده و غضروف مفصل زانویش به اندازه دو سانتیمتر کنده شده است و در ارتوپدی درمان ندارد. از من پرسید که آیا با سلول بنیادی میتوان این بیمار را درمان کرد یا خیر. یک برنامه درمانی برای این بیمار طراحی کردیم و این کار را به صورت یک پروپوزال کارآزمایی بالینی ارائه دادیم. این پروپوزال در رویان و کمیته اخلاق پزشکی تصویب شد.
باغبان اسلامینژاد ادامه داد: از مغز استخوان بیمار سلولهای بنیادی گرفتیم و توانستیم آتللوکاژن هم پیدا کنیم. اتللوکاژن داربستی است که میتوان سلولهای بنیادی را روی آن برد و یک سازه شبه غضروفی درست کرد. سازه را در رویان ایجاد کردیم و تستهای میکروبی را بر روی آن انجام دادیم. این سازه در نهایت به ارتوپد تحویل داده شد و ایشان این سازه را به زانوی بیمار پیوند زد. بعد از گذشت دو یا سه روز از عملی که بر روی زانوی بیمار انجام گرفته بود بیمار توانست بر روی پای خود بایستد و راه رود. این اولین استفاده ما در ارتوپدی از سلولهای بنیادی بود که در سال ۱۳۸۷ انجام شد.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه رویان با اشاره به راهاندازی مرکز سلول درمانی رویان گفت: ما یافتههای خود بر روی سلولهای بنیادی و بافت را بر روی بیمارهای متعدد و بیمارانی که شکستگی استخوان و یا آرتروز داشتند در مرکز سلولدرمانی رویان بررسی کردیم. در حال حاضر افرادی که آرتروز و درد شدید دارند برای درمان با سلولهای بنیادی به رویان مراجعه میکنند البته ذکر این نکته قابل توجه است که در شکستگیهایی که حجم زیادی دارد و بخش زیادی از استخوان از بین میرود سلول به تنهایی نمیتواند موثر باشد.
باغبان اسلامی نژاد خاطر نشان کرد: همه تلاش ما در گروه پژوهشی سلولهای بنیادی مزانشیمی و استخوان و غضروف این است که مشکلات مربوط به سلولها و داربستها را در قالب مهندسی بافت حل کنیم تا آن چه در کارآزماییهای بالینی درخصوص مشکلات بیماران دیدیم برطرف شود.
وی درباره نقش سلولهای بنیادی در درمان آرتروز زانو گفت: روی مفصل یک لایه غضروف است، طی آرتروز این لایه ناصاف میشود ما سلولهای بنیادی را از فرد میگیریم و به فضای مفصلی تزریق میکنیم. سلول در فضای مفصلی روی سطح ناصاف غضروف مفصلی قرار میگیرد و آن را صاف میکند. این درمان در حال حاضر در مرکز سلول درمانی انجام میشود. این سادهترین شکل استفاده از سلول است ما باید این را با مهندسی بافت ترکیب کنیم. همچنین در ضایعات حجیم استخوان استفاده از سلول به تنهایی کافی نیست و ساخت سازهی شبه استخوانی ضرورت دارد. این پروسه پیچیدهای است و در این زمینه نوع بایو متریال و مباحث رگزایی و رساندن مواد مغذی به آن اهمیت پیدا میکند که مشغول تحقیق در این زمینه هستیم.
مدیر گروه پژوهشی سلولهای بنیادی مزانشیمی و استخوان و غضروف رویان درباره کتاب سلولهای بنیادی بافتی که چند روز گذشته از آن رونمایی شد و ایده نگارش آن گفت: از سال ۸۳ که فعالیتهای مربوط به سلولهای بنیادی در ایران آغاز شده در این زمینه مشغول به کار هستم. تمرکز فعالیتهای من بر روی سلولهای بافتی است. در این ۱۵ سال دانشجویان و همکارانی در فعالیتهای پژوهشی داشتیم که در این زمینهها مشغول به کار بودند. قرار شد مجموعهای با عنوان سلولهای بنیادی نوشته شود که یکی از این کتابها سلولهای بنیادی بافتی نام داشته باشد.
وی افزود: بنده با دکتر بهاروند کتاب سلولهای بنیادی بافتی را در ۱۵ فصل طراحی کردیم. در این کتاب به هر بافتی که سلول بنیادی دارد مثل بافت قلب، کبد، مغزی و لوزالمعده و... یک فصل را اختصاص دادیم. با همکاران و دانشجویانی که در این زمینهها کار کردهاند گروههایی را مشخص کردیم تا مطالب مربوط به هر فصل را بنویسند.
عضو هیئتعلمی پژوهشگاه رویان با بیان این که نگارش این کتاب حدود شش سال به طول انجامیده گفت: دلیل این مدت زمان طولانی هم این است که سختگیری بسیاری برای نگارش آن اعمال شده است. مطالب گردآوری شده به دقت خوانده میشد و نظراتی برای متون نوشته میشد؛ دوباره نویسندگان مطالب خود را با توجه به این نظرات اصلاح میکردند. نتیجه این شد که هر فصل از کتاب اطلاعات پایهای و کاملی را درباره سلولهای بنیادی در اختیار خواننده میگذارد و محدودیتها و کاربردهای هر نوع سلولهای بنیادی را مطرح میکند. در انتهای هر فصل هم مشکلات فعلی درباره سلولهای بنیادی و چشمانداز آینده مطرح میشود.
منبع: ایسنا
انتهای پیام/