برای نمونه در این میان این زوجهای دانشجو میبنیم در روزگاری که مهریه یا همان «اصل مطلبِ» مجالس خواستگاری، به چالشی بزرگ بر سر راه تشکیل زندگی یا تداوم آن تبدیل شده و نظرات و مواضع مختلف نسبت به آن وجود دارد، برخی مهریه خودشان را میبخشند، آن هم بدون هیچ دغدغه یا چشمداشتی!
سمانه داوودزاده دانش آموخته رشته مهندسی کشاورزی دانشگاه بیجار یکی از این نوعروسان دانشجو است که از همان ابتدا مهریهاش که ۱۴ سکه بود را بخشید. به همین بهانه گفتوگویی با او و همسرش داشتیم که در ادامه آمده است:
چرا ۱۴ سکه را انتخاب کردید؟
عروس خانم: راستش را بخواهید از زمان خواستگاری سعی داشتیم رهبر معظم انقلاب خطبه عقد ما را بخوانند، لذا همه تلاشم را کردم تا خانواده به مهریه ۱۴ سکه که شرط خواندن عقد توسط آقا است، راضی شوند. با اینکه نهایتا توفیق عقد در حضور ایشان نصیبمان نشد، اما این مساله بهانهای برای تحقیق بیشتر در این زمینه شد و متوجه شدم ۱۴ سکه معادل مهریه حضرت زهرا (س) است و با اطمینان این تعداد را انتخاب کردم که ان شاالله برکت زندگی مان باشد.
اعتقاد دارم هر چه خود را در عمل، بیشتر به حضرات معصومین (ع) نزدیکتر کنیم، زندگیمان هم بیشتر شبیه زندگی ایشان شده و از برکات توجهشان بهرهمند خواهیم شد. البته خانواده خیلی مخالفت داشتند، ولی من محترمانه قانعشان کردم که هرکسی مسول زندگی خودش است حالا که من دارم مستقل میشوم، دوست ندارم با مهریه سنگین، دل امام زمانم را بشکنم لذا اگر واقعا خوبی و خوشحالی مرا میخواهید، من با این مهریه موافقم.
چه شد که وقتی روی سِن برنامه رفتید، یکدفعه همان ۱۴ سکه را هم بخشیدید؟
مدتها بود در فکرش بودم که ببخشم یا نه و نهایتا به این نتیجه رسیدم که همسرم واقعا لیاقتش را دارد و این کمترین چیزی است که میتوانم به پاس خوب بودنش به او هدیه دهم. در عین حال دوست داشتم در یک مکان مقدس یا یک لحظه شیرین غافلگیرش کنم که در مشهد مقدس و در لحظهای که در برنامه ازدواج دانشجویی روی سن رفتیم به دلم افتاد و عنوان کردم.
* آقای داماد نظر شما چیست؟
آقا داماد: مهریه کم و زیاد، ضامن خوشبختی نیست؛ مهم تفاهم، شناخت و انتخاب صحیح همسر است و من، چون به خوبی ازنظر ایمان و اخلاق همسرم را شناخته بودم، انتظار چنین اقدامی را داشتم و خیلی غافلگیر نشدم. در عین حال با بخشش مهریه، مسولیتی از من کم یا برداشته نشده، زیرا مسولیت اصلی من تعهد اداره زندگی و تکیه گاه بودن است، همیشه وجود دارد.
در دیگر مقدمات ازدواج هم اقدامی جهت اصلاح سنتهای غلط داشته اید؟
عروس خانم (همراه با بغضی سنگین): سه ماه عقد بودیم و سالروز ازدواج حضرت زهرا (س) عروسی گرفتیم...
ما، چون میخواستیم مراسم ازدواج را ساده و به شکلی که خودمان میخواهیم یعنی به نوعی یک جشن مذهبی داشته باشیم، با خانواده هایمان صحبت کردیم، و آنها را هم راضی کردیم.
مشکل دیگرمان، نبود الگوی قابل قبولی از عروسی مذهبی بود تا جایی که در اطراف ما حتی یک مولودی خوان مناسب هم پیدا نمیشد. هر طور بود با پیگیریهای زیاد، مراسم مولودی گرفتیم و گرچه باب دلمان نشد، اما همین که سنتی غلط را شکستیم که گناهی صورت نگیرد و دل امام زمان (عج) بشکند و نشان دادیم اینگونه هم میشود عروسی گرفت، راضی هستیم کما اینکه در مراسممان دوستانمان تصمیم گرفتند آنها هم اینگونه مراسم بگیرند.
باتوجه به اینکه هردو دانشجو هستید، ازدواج مانعی در مسیر تحصیلتان ایجاد نکرد؟
عروس خانم:، چون حامی هم هستیم نه تنها افت تحصیلی نداشتیم بلکه پیشرفت هم کرده ایم. حتی اگر همسرم زودتر میآمد زودتر از این ازدواج میکردم.
آقا داماد: اگر ازدواج با شناخت و انتخاب درست باشد عامل پیشرفت در همه عرصهها میشود چرا که انرژی مان به جای حل اختلافات، صرف رشد و ترقی میشود.
طرح همسفرتابهشت را چگونه دیدید؟
عروس خانم: با توجه به آشنایی که از طریق نهادرهبری دانشگاه با این مراسم داشتم، بعد از عقدمان منتظر فراخوان ثبت نام بودم و بلافاصله اقدام کردم، اما آمدنمان واقعا معجزه بود، چون هم به همسرم مرخصی نمیدادند هم مدارکمان تکمیل نشده بود و کلی موانع دیگر که شکر خدا با توسل به امام رضا (ع) حل شد و در آخرین لحظات، حضورمان قطعی شد.
آقا داماد: اصولا مشرف شدن به مشهد و زیارت امام، بدون هیچ برنامهای هم که باشد، عالی و خاطره انگیز است چه رسد به برنامههای مفیدی که در طرح همسفرتابهشت تدارک دیده شده بود و ما واقعا استفاده کردیم به ویژه در زمینه اهمیت توجه زن و شوهر به تفاوتهای شخصیتی خود.
در آخر اگر مطلب خاصی دارید، بفرمائید؟
عروس خانم: عاشق همسرم هستم و از خدا میخواهم این دنیا و آن دنیا کنار هم باشیم.
آقاداماد: خیلی همسرم را دوست دارم.
منبع: فارس
انتهای پیام/
برات بهترینارو آرزو میکنم چون لیاقت بهترینارو داری