ترسناکترین تیمارستان جهان
تیمارستان گونجیام درکره جنوبی چندین سال پیش، بدون هیچ دلیل مشهودی به یکباره خالی شده و ساکنان، آن را رها کرده اند و حالا یکی از مقاصد گردشگری سیاه دنیا شده است. شایعاتی وجود دارد که گفته شده در این تیمارستان، پزشکی دیوانه وجود داشته که روی بیماران خود آزمایشهایی خطرناک انجام داده و به مرور باعث مرگ آنها شده است! تختهای زنگ زده، دیوارهای مخروبه و یادگاریهای به جا مانده از بیماران روانی، شما را در حس ترس و وحشت فرو میبرد. دور تا دور ساختمان را نیز جنگلهایی احاطه کرده است که هنگام شب صداهای ترسناکی از آن به گوش میرسد.
گردشگری سیاه چیست؟
گردشگری سیاه از لغت «Thanatos» مشتق شده که در زبان یونان باستان به معنای «مرگ» به کار میرفته است و البته بیشتر به مرگی همراه با خشونت ارجاع داده میشود. توریسم سیاه «Black Tourism» در برگیرنده بخشی از صنعت گردشگری است که مسافران را به بازدید مکانهای تاریخی میبرد که در گذشته با فجایع طبیعی، مرگ و تراژدیهای انسانی در ارتباط بودهاند. مناطقی که بلایای طبیعی مانند زلزله، سیل، سونامی یا جنگ، قتل، کشتار جمعی و ... در آن جا اتفاق افتاده است. همچنین مکانهایی که نامش با جن و ارواح خبیثه پیوند خورده یا با مرگ و شکنجه در یاد و خاطرهها باقی ماندهاند. جاهایی همچون میدانهای نبرد، اردوگاههای اسرای جنگی، زندان و البته گورستانها. گاهی حتی فاجعه اقتصادی هم مورد توجه بازدیدکنندگان گردشگری سیاه قرار میگیرد. بهعنوان مثال میتوان به تور گردشگری در میان خرابههای افسانهای شهر «دیترویت» آمریکا اشاره کرد که نمادی از سقوط شهر و دور شدنش از آن درخشش و فریبندگی قدیمی است. البته شاخهای از این گردشگری بهنوعی ادای احترام به درگذشتگان است، بهعنوان مثال «کشتی تایتانیک» و قربانیان آن.
چرا گردشگری سیاه جذاب است؟
جذابیت سفر به شهرهایی که بر اثر زلزله، جنگ، سونامی و بلاهای طبیعی یا اتفاقهای عجیب منجر به مرگهای وحشتانگیز شده به حدی زیاد است که باعث میشود خیلیها سفر به سواحل و جنگلهای زیبا را رها کنند و به این منطقههای پر هراس بروند تا از نزدیک با پدیدهای به نام مرگ آشنا شوند و آخرین لحظههای وحشتناک عمر قربانیها را تجسم کنند. دلیل اصلی اهمیت گردشگری سیاه، بیشتر از آن که به تراژدی و مرگ مربوط باشد به اهمیت تاریخی مکانها وابسته است. این نوع گردشگری دارای سایه روشنهایی هم هست چراکه همیشه تمرکز آن نه تنها بر چگونه کشته شدن مردم که گاهی بر چگونه زندگی کردن آنها استوار است. اینگونه گاهی به خاطر میآوریم که چه کسانی قهرمان بودند و چرا ما باید یاد آنها را زنده نگه داریم. گردشگری سیاه فرصتی فراهم میکند تا با عبرت گرفتن از این برگهای تاریخی به آیندهای روشنتر امید بست، تولدی دوباره برای بشر و انسانیت که گاهی در لابه لای تاریخ به فراموشی سپرده شده است. یک تئوری روان شناسی به نام «تئوری مدیریت ترس» میگوید که وقتی انسانها از فناپذیری و مرگ خودشان آگاه میشوند، رفتار خشنتر و سرزنش کنندهتری را نسبت به افرادی که به طور بالقوه باعث تهدید عزتنفس و جهانبینیشان میشوند، در پیش میگیرند. این تئوری توضیح میدهد که چگونه انسانها با پرورش عزتنفس و اختصاص دادن هدفی برای زندگیشان، تا حدودی با ترس از مرگ و فنا پذیری در وجود خودشان مقابله میکنند.
انواع گردشگری سیاه
گردشگری سیاه انواع مختلفی دارد که در ادامه به نمونههایی از آن اشاره میکنیم.
گردشگری حبس| زندانها همیشه مکانهای مخوفی هستند که درد و تنهایی را یادآوری میکنند. بعضی از زندانها انگ شوم بودن بر پیشانی دارند و با گذشت زمان تبدیل به موزه شدهاند. یکی از معروفترین این زندانها برج لندن است که اکنون محل نگهداری تاج، تخت و جواهرات خاندان سلطنتی بریتانیاست و روزگاری زندانیان مشهوری همچون سر توماس مور، شاه هنری هشتم، آنه بولین و کاترین هاوارد (همسران پادشاه هنری هشتم) و رودلف هس را در خود جای داده است. گاهی نیز عجیب بودن زندانها، گردشگران را جذب میکند. در شهر لاپلازای بولیوی زندانی وجود دارد که زندانیان با خانوادههایشان در آن زندگی میکنند. این زندان که ابتدا برای ۲۵۰ زندانی در نظر گرفته شده بود، اکنون به محل زندگی بیش از ۱۳۰۰ زندانی همراه با خانوادههایشان تبدیل شده است. زندگی اسفبارِ این جمعیت زیاد در چنین مکان کوچکی، یکی از جاذبههای گردشگری این شهر و کشور شده است.
گردشگری مصیبتهای غیرعادی| این نوع گردشگری سیاه غم و اندوهی را که اهالی یک منطقه در بازهای از زمان در اثر بلایای طبیعی مانند زلزله، سونامی، سیل، توفان و ... تجربه کردهاند، به تصویر میکشد. سفر به نیواورلئان و بازدید از یکی از فاجعه بارترین بلایای طبیعی به نام توفان کاترینا در سال ۲۰۰۵ و مشاهده خانههای رها شده یا سونامی دراندونزی از نمونههایی است که در گردشگری مصیبت مورد توجه گردشگران قرار میگیرد. در این نوع گردشگری، گردشگران علاوه بر اینکه با زندگی مردمان مناطق مصیبت دیده آشنا میشوند، مهارت کنار آمدن با شرایط سخت و مقابله با بحران را نیز میآموزند.
گردشگری فقر| در این نوع گردشگری، افراد علاقهمندند از کشورهای ثروتمند به دیدار مردم مناطق فقیر و قحطیزده بروند. این تورها در کشورهای توسعهنیافته و مناطق محروم، نهتنها ابتکار نوینی در صنعت گردشگری است بلکه باعث کمک به مردم فقیر این مناطق نیز میشود. سومالی، اتیوپی در آفریقا و بخشهایی از هندوستان جزو مناطقی هستند که ظرفیت جذب گردشگر سیاه را دارند و در چند سال اخیر به خوبی از این امکان، استفاده کردهاند.
گردشگری پایان جهان| بیشتر مخاطبان این نوع گردشگری را پژوهشگران و علاقهمندان محیطزیست تشکیل میدهند. گردشگران این حوزه به مناطقی سفر میکنند که بیشتر تحتتاثیر عوامل محیطی خطرآفرین قرار گرفته و در معرض نابودیاند. در این نوع گردشگری، راهنمای تور وظیفه دارد برای جهان گردان درباره تاثیر پدیدههایی مانند گرم شدن زمین یا چگونگی برخورد شهابسنگها با زمین و پایان عمر آن توضیحاتی بدهد.
معروفترین مقاصد گردشگری سیاه در دنیا
تزیین دیوار با جمجمه!
در گورستان زیرزمینی در پاریس که به امپراتوری مرگ معروف است، اسکلت بیش از شش میلیون مرده نگهداری میشود. این گورستان شکلی وهمانگیز دارد. دالانهایی تو در تو که دیوارههای آن را اسکلتها و جمجمههایی پوشانده است که صاحبان آنها روزگاری چند متر بالاتر و روی زمین زندگی میکردند. همچنین کلیسای سدلک، سانتا ماریا و کلیسای دومونت، مشهورترین کلیساهایی هستند که گردشگرانِ مرگ را به خود جلب میکنند و در و دیوارشان از استخوانهای مردگان پوشانده شده است. در و دیوار کلیسای سدلک در جمهوری چک با ۴۰ هزار استخوان انسانهایی تزیین شده که در اواسط قرن ۱۴ قربانی طاعون و جنگ شدهاند!
جنگل اسرارآمیز ژاپن
آئوکیاگاهارا جنگلی اسرارآمیز و زیبا در دامنه کوه فوجی ژاپن، میزبان بسیاری از گردشگران است تا آنها را به کام مرگ بکشاند. شایعاتی از حضور ارواحی نا آرام در این جنگل، دهان به دهان میچرخد که آنها در دل این جنگل وحشتناک در کنار درختان بلند میایستند و شما را به مرگ دعوت میکنند. در طول جنگل نوردی با اشیا و وسایلی که افراد پیش از خودکشی به یادگار گذاشتهاند، مواجه میشوید یا دست نوشتههای افرادی را روی درختان و تابلوهای نصب شده این جنگل میبینید که به طور مثال نوشتهاند: «به دنبال من نگردید!»
زندان نلسون ماندلا
زندان آلکاتراز در خلیج سانفرانسیسکو هنوز شاید مخوفترین زندانی باشد که در خاطرهها مانده است. زندانی که ۵۰ سال بعد از تعطیلیاش همچنان میتواند نفس را در سینه حبس کند. خاطره صحنههای فیلم «فرار از آلکاتراز» سالانه هزاران نفر را به این زندان میکشاند. همچنین زندان مخوف جزیره روبن در یکی از بدآبوهواترین جزایر این کشور واقع شده و به دلیل قرار گرفتن زندان در دل جنگل انبوه بارانی، آبوهوای شرجی دارد. اینجا مکانی است که نلسون ماندلا ۱۸ سال از ۲۷ سال حبس خود را در آن گذرانده است.
اردوگاه قتل در آلمان
آشویتس یکی از بزرگترین اردوگاههای آلمانیها در طول جنگ جهانی دوم بود که مردم از سرتاسر اروپا برای کار به این اردوگاه تبعید میشدند. تخمین زدهاند که حدود ۱.۱ تا ۱.۵ میلیون نفر از آنها در این اردوگاه به قتل رسیدهاند. امروزه امکان دسترسی آزادانه به کل مجموعه از جمله درون کلبهها که زندانیان در آنها نگه داشته میشدند، وجود دارد. شوکآورترین لحظات بازدید گردشگران هنگامی است که تودههای مو و ناخن قربانیان را از نزدیک مشاهده میکنند.
جزایر آلوده در اقیانوس آرام
بیکینی آتول مجمع الجزایری در اقیانوس آرام است که به جزایر مارشال تعلق دارد. پس از جنگ جهانی دوم، آمریکا سلاحهای هستهای را در این مناطق آزمایش میکرد. مردم این منطقه با این فرض که بعدا میتوانند به سرزمینشان بازگردند، مجبور شدند خانه خود را ترک و به جزایر غیرمسکونی نقل مکان کنند. با این حال آمریکا پس از انجام این آزمایشها اعلام کرد که این جزایر کاملا آلوده شده و ساکنان دیگر نمیتوانند به آنها بازگردند. در این جزیره هنوز دو کشتی جنگی ژاپنی به چشم میخورد که امکان بازدید از آنها وجود دارد.
میدانهای قتل در کمبوجیه
این مکانها که به اصطلاح میدانهای قتل نامیده میشوند، حدود ۳۰۰ نقطه در کمبوجیه کشور یونان را در برگرفتهاند و در آنها کشتارهای عظیمی رخ داده است و به دستور دیکتاتور کمبوجیه پل پات، بیش از ۱۰۰ هزار نفر به قتل رسیدهاند. یکی از معروفترین آنها چویونگای کی است که در سالهای ۱۹۷۵ تا ۱۹۷۹ بیش از ۱۷ هزار نفر در آن به قتل رسیدهاند. در این یادواره میتوان ویترینی شامل حدود پنج هزار جمجمه را که متعلق به برخی کشته شدگان است، مشاهده کرد.
فاجعه هستهای در چرنوبیل
در سال ۱۹۸۶ انفجاری در راکتور شماره ۴ نیروگاه برق در اوکراین رخ داد و دلخراشترین حادثه هستهای را در کل تاریخ بشر رقم زد. مواد رادیواکتیو چنان تاثیری روی مردمان این شهر گذاشت که با آنکه به سرعت شهر را ترک کردند، اما هنوز بسیاری از آنان با بیماریهای عجیب و انواع سرطان دستوپنجه نرم میکنند. بسیاری از مردم علاقه خود را به بازدید از این مکان ابراز میکنند و در سال ۲۰۱۶ حدود ۳۶ هزارنفر از این مقصد بازدید کردهاند. بی شک قدم زدن در میان کوچه و خیابانهای خالی از سکنه و متروکه، ویرانههای باقی مانده از خانه مردمی که روزی به اجبار مجبور به ترک همیشگی خانه خود شدهاند، بازدید از مدارس و مهدکودکهایی با اسباببازیهای خراب شده، میزها و تختهای زنگ زده و ... به شدت متاثر کننده است.
شهری که تبدیل به سنگ شد
آتشفشان وزوو واقع در جنوب ایتالیا در سال ۷۹ میلادی فوران کرد و کل شهر باستانی پمپی طی آن نابود شد. قسمت هیجانانگیز این رویداد این است که گدازههای آتشفشانی کل شهر را به سنگ تبدیل کردهاند. پمپی به تازگی توسط باستان شناسان رونمایی شده و خرابهها را که شامل اجساد فسیل شده است، به راحتی میتوان در آنجا مشاهده کرد.
گورستان عروسکهای ترسناک
این جزیره همچون گورستانی بزرگ از عروسکهای قدیمی و ترسناک است که در گوشه و کنار جزیره به طناب آویخته شده و منظرهای ترسناک پدید آوردهاند. اما داستان چیست؟! نیم قرن پیش مردی که تنها در این جزیره زندگی میکرد، جسد دختر بچهای را مییابد. چندی بعد در همان محلی که جسد را پیدا کرده، عروسکی زشت و ترسناک پیدا میکند. پیرمرد عروسک را آویزان میکند تا باعث آرامش روح دختر شود! پیرمرد تنها به یک عروسک اکتفا نکرد و هر روز عروسکهای بی شماری را با چشمهای از حدقه در آمده، دست و پاهای کنده یا بدون مو پیدا و در سراسر جزیره آویزان میکند تا روح دختر بچه سرگردان نباشد! حالا این مکان ترسناک به یکی از مقاصد گردشگری سیاه دنیا تبدیل شده است.
منبع: خراسان
انتهای پیام/