او افزود: معمولا مرزها در شکل طبیعی خود به صورت خطوط شکسته هستند که نتیجه اقلیم، پستیها، بلندیها و حتی عوامل انسانی مانند جنگها است؛ به عنوان مثال مرزهای ایران هم از گونه خطوط شکسته هستند، اما تعداد قابل توجهی از کشورهای منطقه خاورمیانه اینگونه نیست چرا که مرزهای آنان به شکل مصنوعی و خط کشیهای روی نقشه بواسطه معامله و توافق مابین صاحبان قدرت جهانی شکل گرفته است.
محمودی منش با بیان اینکه یکی از این توافقات تحمیلی بر ملتهای منطقه موافقت نامه سایس-پیکو منعقده در مه ۱۹۱۶ است، تصریح کرد: این توافق نامه در میان مشرق نشینان به موافقت نامه آسیای صغیر مشهور است و بر اساس این معامله که تا سالیان متمادی مخفی باقی ماند، امپراتوری عثمانی تقسیم و منطقه شامات متشکل از کشورهای سوریه و عراق و لبنان و همچنین سرزمین فلسطین میان انگلستان و فرانسه تقسیم و مرزهای جدید سیاسی به نقشه ملتهب خاورمیانه تحمیل شد.
بیشتر بخوانید: جامعه بینالملل در حال تبدیل شدن به جهانی فاقد قطب بندیست
این کارشناس مسائل غرب آسیا ادامه داد: بنابراین اگر امروز سخن از معاملههای یک سویه به میان میآید، باید توج-ه کنیم که این موضوع جدیدی نیست و قدمتی طولالی به اندازه تحولات خاورمیانه دارد. اما در این بین توجه به یک مسئله بسیار حائز اهمیت است و آن این که به مرور زمان و پس از استقلال کشورهای مذکور، برخی از آنان با توجه به روحیه مقاومت طلبانه مردم و در نتیجه به ثمر نشستن جهد و کوشش جنبشهای آزادی بخش که از متن و بطن ملتها جوشید، دست قدرت طلبان که روزی به راحتی و به وسیله یک خط کش و قلم این کشورها را میان خود به مثابه ارث پدری تقسیم میکردند قطع شد.
او با بیان اینکه بنا بر مطالب گفته شده شاهد سرعت گرفتن تحولات و ناآرامیهایی هستیم که در مواردی به این منطقه تزریق شده اند از جمله جنگ تحمیلی رژیم بعث علیه نظام نوپای جمهوری اسلامی هم از آن جمله بوده است، افزود: همچنین شاهد جنگهای تحمیلی آمریکا علیه مردم افغانستان و عراق، تجاوزگریهای رژیم صهیونیستی در خاک فلسطین، سوریه و لبنان و شکل گیری بازیگرانی غیر دولتی مانند گروههای تروریستی در این منطقه هستیم که تقریبا اکثر آنها با شکست مواجه شده اند.
محمودی منش توضح داد: یکی از برنامههای استعماری که چندین سال در دستگاههای اطلاعاتی غرب برای آن طرح و برنامه ریزی شد تا در موقع لازم بر خاورمیانه تحمیل شود، «طرح خاورمیانه بزرگ» بود، بر اساس این طرح قرار بود یک بلوک قدرت متشکل از کشورهای تجزیه شده با محوریت رژیم صیونیستی شکل بگیرد تا واحدهای ذرهای شده به دلایل مختلف وابسته به مرکز شوند؛ این طرح در سال ۲۰۰۳ رسما اعلام و تحویل کشورهای گروه هشت شد تا مورد بررسی قرار گیرد.
این کارشناس مسائل غرب آسیا با بیان اینکه به دنبال طرح های مذکور مخالفتهای جدی شکل گرفت و سبب شد تا آمریکا آن را کمی به نفع کشورهای خاورمیانه تعدیل کند و نام آن را «خاورمیانه گسترده» بگذارد، تصریح کرد: این طرح هم اقبال عمومی منطقه را به همراه نداشت و به جز تعداد اندکی از کشورهای منطقه مابقی با آن همراهی نکردند. بعد از آن شکست سنگین رژیم صهیونیستی در جنگ ۳۳ روزه از مقاومت لبنان و زمین گیر شدن ماشین جنگی ایالات متحده در باتلاق افغانستان و عراق این طرح را به شکست کشاند.
او ادامه داد: آمریکا هیچ گاه تصور آن را نمیکرد که نتیجه حملات برق آسا به کابل و بغداد شکست ابرقدرتی را به همراه داشته باشد که بیش از یک دهه (بعد از فروپاشی شوروی) ادعای جهان تک قطبی و هژمون بودن را یدک میکشید. اما حقیقت آن بود که آمریکا و فرزند نامشروع او در خاورمیانه یعنی رژیم اشغالگر قدس، از مقاومت مردم منطقه شکست خوردند و باقی ماندگان وابسته به غرب را طی تحولات سال ۲۰۱۱ از صحنه قدرت در کشورهای خود کنار گذاشتند. امروز هم میتوان پیش بینی کرد که طرح به اصطلاح صلح ترامپ که آن را «معامله قرن» میخواند، به وضع «طرح خاورمیانه بزرگ» اسلاف ایشان در کاخ سفید دچار شود.
محمودی منش با بیان اینکه ترامپ متاسفانه سراپا کبر و غرور است و خود را بسیار بزرگ و دانای کل فرض میکند، توضیح داد: رئیس جمهور آمریکا متوجه نیست که شرافت عربی-اسلامی بر مقدسات خود حساس است و اجازه تصاحب قدس به عنوان یک نماد دینی را به دشمن نمیدهد. از آن گذشته امروز مقاومت اسلامی منطقه به هیچ وجه، چه از نظر تسلیحات و رزم افزارها و چه از نظر روحیه قابل قیاس با یک دهه گذشته نیست و روند تحولات خاورمیانه در چند سال گذشته ثابت کرده است که هر حملهای را پاسخ محکم مواجه میسازد.
او در پایان تاکید کرد: طرح تحمیلی و یک سویه ترامپ علیه فلسطین نه تنها روند مبتنی بر صلح نیست بلکه مانند مشتعل زا آتش خشم منطقه را افزون میسازد. اکنون و در ساعات و روزهای ابتدایی پس از رونمایی از معامله قرن، واکنشهای منفی به این طرح تحمیلی نه فقط در میان مخالفان جدی آمریکا که حتی در بین متحدان منطقهای او نیز مشاهده میشود و از این رو بعید به نظر میرسد طرح ترامپ موفقیت به خویش بیند؛ بنابراین میتوان گفت «معامله قرن طرحی است که مرده به دنیا آمد».
انتهای پیام/