بنابر مشاهده خبرنگارانی که در ورزشگاه آزادی حضور داشتند، با نمایش دردسرساز پرچم ژاپن از سوی هوادران تراکتور و واکنش هواداران پرسپولیس به این اتفاق، تنور درگیری داغ میشود و با فحاشی شدید هواداران پرسپولیس، عصبانیت تراکتوریها بیشتر شده و با استمرار فحاشی ها، پرتاب سنگ از سوی تراکتوریها درگیری روی سکوها آغاز میشود و از دقیقه ۳۵ هواداران تیم تبریزی شروع به پرتاب سنگ و اجسام مختلف به سمت جایگاه پرسپولیسیها میکنند و از سوی دیگر این هوادران پرسپولیس هستند که با پرتاب سنگ جواب تیم حریف را روی سکوها میدهند. بر اساس شواهد میزان پرتاب سنگ از سوی هوادران تراکتور بیشتر بوده و تعداد بیشتری از هواداران مصدوم پرسپولیسی هستند. در همین رابطه تعدادی از سنگهای پرت شده توسط هواداران تراکتور به جایگاه خبرنگاران برخورد میکند که خوشبختانه آسیبی به خبرنگاران نمیرسد.
٧٧ مراجعه به اورژانس در مسابقه پرسپولیس-تراکتور
رییس اورژانس تهران پس از پایان این دیدار از مراجعه ٧٧ نفر به نیرویهای امدادی مستقر در ورزشگاه طی مسابقه فوتبال تیمهای پرسپولیس و تراکتور خبر داد و اعلام کرد که ٢ نفر از این تعداد برای ادامه روند درمان به بیمارستان منتقل و ٧۵ نفر دیگر به صورت سرپایی درمان شدند.
تنش درون زمین
در این دیدار صرفا تنشها روی سکوها نبود و درگیری بازیکنان دو تیم با یکدیگر درون زمین مزید بر علت شد و هواداران را بیش از پیش تحریک کرد و در نهایت نیز پس از اتمام بازی شجاع خلیلزاده از پرسپولیس و محمدرضا خانزاده از تراکتورسازی به دلیل رفتارهای صورت گرفته با دستور موقت تا اطلاع ثانوی از حضور در مسابقات محروم شدند.
علاوه بر این درگیری بازیکن پرسپولیس با اشکان دژاگه باعث شد تا هواداران این تیم بارها به کاپیتان تراکتور فحاشی کنند. همچنین اخراج ساکت الهامی که با مشورت کمک چهارم به اکبریان داور بازی صورت گرفت، باعث درگیری کادرفنی تراکتور و به خصوص مسعود شجاعی با بابک عباسقلیزاده شد و این کار هم با فحاشی پرسپولیسیها به مسعود شجاعی همراه بود.
ضعف تجهیزات در شناسایی متخلفان در ورزشگاههای ایران
تنش بین طرفداران تیمهای پر طرفدار مسئلهای اجتناب ناپذیر است و حتی در کشورهای توسعه یافته نیز شاهد درگیریهایی هستیم که معمولا بیرون از محیط ورزشگاهها رقم میخورد هستیم و معمولا این رخداد مختص به افرادی است که تمایل شدیدی به درگیری دارند، موضوعی که متاسفانه در کشور ما روند معکوسی دارند و شاهد ضرب و جرح هوادران روی سکوها هستیم و هیچ زیرساخت و اهرم نظارتی برای شناسایی و برخورد با هوادارنماهای شروری که روی سکوها سلامت و جان انسانهای دیگر را به خطر میاندازند وجود ندارد.
آچمز و بی تدبیری مسئولان ورزش در مواجه با خشونت سکوها
کاش تقابل پرسپولیس و تراکتور اولین و آخرین صحنه درگیری روی سکوها در فوتبال ایران بود، اما اگر واقع بین باشیم این دیدار شاید نمایش بخشی از تنش هواداری و بی تدبیری مدیریتی در لیگهای فوتبال و فوتسال کشور است. در دیدارهای زیادی است طی چند سال اخیر شاهد برخورد شدید هواداران برخی تیمها با یکدیگر بوده ایم و با تفکر سنگ در برابر سنگ صحنههای غم انگیز فراوانی را در فوتبال ایران میبینیم و پرتاب اشیا مختلف نظیر مواد منفجره باعث شده تا جان آدمی به آسانترین شکل ممکن روی سکوها تهدید و هوادارانی نقص عضو شوند.
نکته مهم اینکه طی همین سالها هیچ یک از ورزشگاههای کشور به امکانات لازم اعم از دوربین، گیتهای بازرسی و... تجهیز نشده اند و مشخص نیست چه زمانی میتوان آشوبگران را روی سکوها شناسایی کرد تا هرکسی به خود اجازه ندهد با سلامت انسان دیگری بازی کند. متاسفانه تنها تصاویر ثبت شده مربوط به افرادی که در دیدار تیمهای فوتبال پرسپولیس و تراکتور اقدام به پرتاب سنگ کرده اند نیز توسط عکاسان رسانهها شکار شده است و به خوبی میتوان آنها را شناسایی کرد. در کشورهای توسعه یافته در داخل و محوطه بیرونی ورزشگاهها شاهد نصب دوربینهای مختلف برای به تصویر کشیدن تمامی اتفاقات مربوط به برگزاری یک مسابقه فوتبال هستیم و جریمههای سنگینی برای هوادرانی که ضوابط و دستورالعملهای وضع شده را نادیده میگیرند در نظر گرفته شده است و به همین دلیل اکثر درگیریهای به وقوع پیوسته در برخی بازی ها، بیرون از محوطه ورزشگاهها رخ میدهد.
قابل تاملتر اینکه هیچ برنامه زمان بندی شدهای نیز برای تجهیز ورزشگاهها در فوتبال ایران به دوربینها و سایر امکانات لازم در راستای شناسایی افراد متخلف و شرور وجود ندارد و مشخص نیست جان هواداران چندمین اولویت مسئولان وزرات ورزش و جوانان، فدراسیون فوتبال و لیگ برتر است و آیا اساسا به چنین مسئله مهمی توجه دارند یا خیر؟
چرا به هم نوع خود رحم نمیکنیم؟
والاتر از واژه هموطن عبارت هم نوع است؛ سوال مهم اینجاست که آیا برای کاهش تنش روی سکوها چه قبل، حین و بعد از برگزاری یک مسابقه صرفا نیازمند برخورد قهری و تجهیزات لازم جهت شناسایی هستیم؟ آیا فعالیتهای فرهنگی از سوی مسئولان و تغییر نگاه و رفتار ناپسند از سوی هواداران در این زمینه جایی ندارد؟
به طور حتم فرهنگ سازی مناسب و تدریجی از سوی متولیان امر و در عین حال کسب آگاهی، معرفت و تغییر سبک فکری هواداران یکی از مهمترین چالشهای این روزهای فوتبال ایران است و شاهد آن هستیم که در دیدارهای حساس و سنتی که با استقبال هواداران در ورزشگاهها همراه میشود زندگی یک انسان تا حد مرگ به خطر میافتد. اگر یکی از آن هزاران سنگ به جمجه کودکی برخورد کند و پدر و مادری سیاه پوش شوند و جان یک پدر، یک برادر و یک فرزند در چنین فاجعه انسانی که تارو پود برخی دیدارهای پر تنش فوتبال ایران را فراگرفته است تهدید شود، آن زمان آیا خود را خواهیم بخشید؟
مهمترین مسئله این است که یک هوادار در کدام نقطه معادله پیچیده کنترل تنش و درگیری روی سکوها قرار دارد؟ بدون شک مقوله "آموزش و تماشاچی حاضر در ورزشگاه" اصلیترین تکههای این پازل هستند و باید هر هوادار در پس ذهنش این پرسش را مطرح کند که به چه قیمتی با جان یک انسان بازی میکند؟
منبع: ایسنا
انتهای پیام/