این مطلب در مورد زندگی پیامبر و رفتار ایشان با حضرت زهرا(س) تبیین شده است؛ رفتار پیامبر با دخترشان به گونه ای بود که قبل از هر جنگ با ایشان خداحافظی می کردند و حضرت زهرا نیز برای استقبال پدر لحظه ای درنگ نمی کردند.
بیشتر بخوانید: محبت مادری حضرت زهرا (س) به رزمندگان دوران دفاع مقدس
در ادامه این پست را به همراه متن و عکس آن مشاهده می کنید.
خواندنی | حضرت مادر
زنها وسایل شوهرانشان را آماده و مرتب به دستشان میدهند. زرههای جنگی آمادهاند. شمشیرها صیقلخورده و تیز در غلافاند. مردها شمشیر را حمایل میکنند و کولهبارشان را به دست میگیرند. تا چند دقیقه دیگر، همه باید راهی شوند. جنگ تازهای در پیش است و مسلمانان باید پیامبر خدا را در این جنگ همراهی کنند.
بچهها در هر خانه از لب پنجره یا درز در، سرک میکشند. از همین حالا، پیش از رفتن پدرانشان، دلتنگ و غمگیناند. پدرها وقتی در خانهاند، دلها گرماند و خیالها، راحت. بچهها از زبان مادرانشان در گفتگوهای زنانه محله شنیدهاند که جنگها سخت و جدیاند. هرلحظه ممکن است کسی شهید شود یا زخمی عمیق بردارد. برای همین، دلهای کوچک آنها در سینه نگران است. دوست دارند به سمت پدرانشان بدوند، آنها را در آغوش بگیرند و صورتشان را ببوسند، اما خجالت میکشند. بعضیهایشان هم میترسند. تابهحال حتی یکبار هم پدرشان را در آغوش نگرفتهاند. به همین خاطر، پنهانی، از کنجی، رفتن پدرانشان را تماشا میکنند.
همه به سمت پیامبر میروند. آماده راهی شدن به سمت میدان جنگاند. وقت آن است که از شهر بیرون بروند. پیامبر از راه میرسد. پسرعمو و دامادش، علی (علیهالسلام)، مثل همیشه همراه اوست؛ قویترین و شجاعترین فرمانده سپاه پیامبر.
همه به حضرت محمد (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) نگاه میکنند. منتظرند مسیر را نشانشان بدهد. پیامبر، تبسمی میکند و آرام، قدم برمیدارد. مردها، متعجب به هم نگاه میکنند. آنها که اولین بار است همراه سپاه پیامبر شدهاند، گیج و مبهوتاند:
«پس پیامبر کجا میروند؟ مگر نمیخواهیم از مدینه خارج شویم؟ چرا از مسیری دیگر میروند؟» کسانی که سن و سال بیشتری دارند و در جنگهای پیشازاین، همراه پیغمبر بودهاند، سرشان را بالا میگیرند و با افتخار از اینکه منش پیامبر را میشناسند، میگویند: «مگر نمیدانید؟ پیامبر قبل از خداحافظی با فاطمه (سلاماللهعلیها)، راهی جنگ نمیشود». جوانترها با تعجب میگویند: «خداحافظی؟ آنهم با یک دختر؟»
پیامبر به مقابل خانه فاطمه (سلاماللهعلیها) میرسند. نامحرمها عقب میایستند. تنها علی (علیهالسلام) پیامبر را همراهی میکند. انگار فاطمه (سلاماللهعلیها) صدای قدمهای پدرش را خوب میشناسد که تا پیامبر بهسوی در میرود، در باز میشود. لبخند پیامبر پررنگتر میشود و شادمان، پا به درون خانه میگذارد.
انتهای پیام/