شهریار بحرانی با فیلم «حمله به اچ ۳» و ساموئل خاچیکیان با «عقابها» از نخستین کارگردانانی بودند که از ابزارهایی خارج از عرف فیلمسازی برای ساخت فیلمهای خود استفاده کردند.
از این رو استفاده از ادوات جنگی در فیلمهای سینمایی و گسترش جلوههای ویژه میدانی در سینمای ایران بیشترین رشد را در میان دیگر فناوریها پیدا کرد.
در آغاز دهه ۸۰ بود که گسترش فناوری دیجیتال و ورود دوربینهای دیجیتال کمکم فرصتی را فراهم کرد که سینمای ارزان رشد پیدا کند و شرایطی در سینمای ایران فراهم شد که جلوههای ویژه کامپیوتری نیز با سرعت بیشتری در آثار سینمایی استفاده شود و به کاهش هزینههای تمام شده تولید یک فیلم کمک کند.
نگاهی به بزنگاههای سینمای ایران در استفاده از فناوریهای نوین نشان میدهد برخی از فیلمها فارغ از کیفیت و محتوا، فضایی را ایجاد کردند که آزمون و خطاهای سینمای ایران با شجاعت بیشتری پیگیری شود.
* «بوتیک» - حمید نعمتالله
حمید نعمتالله با نخستین فیلم خود یکی از مهمترین آثار سینمای ایران را ساخت. بیانیه هیات داوران در جشنواره بیست و دوم فیلم فجر در مذمت استفاده از دوربینهای دیجیتال، اولین نشانههای مقابله نگاه رسمی با ورود فناوریهای نوین بود. «بوتیک» از نخستین فیلمهایی بود که با دوربین دیجیتال فیلمبرداری شد و تنها به دلیل همین استفاده از دوربینهای جدید و بدون نگاه کردن به کیفیت اثر از رقابت در جشنواره فیلم فجر بیرون گذاشته شد؛ اتفاقی که اگرچه نشاندهنده مقاومت بخش گستردهای از بدنه سینما نسبت به پذیرش فناوریهای نوین است، اما راهی را برای سینمای ایران باز کرد تا فیلمسازان جوان بتوانند از چنین امکانی و به دور از هزینههای سنگین ساخت فیلم با دوربینهای ۳۵ میلیمتری، به دنیای سینما پا بگذارند. از این رو «بوتیک» با وجود آنکه اولین تجربه در استفاده از این فناوری نبود، اما واکنشهای مختلف در زمان حضورش در جشنواره فجر توانست دریچه جدیدی را در سینمای ایران باز کند.
* «دوئل» و «رستاخیز» - احمدرضا درویش
احمدرضا درویش فیلمسازی است که به ساخت آثار پرهزینه معروف است. فیلمساز مطرح سینمای دفاعمقدس پیش از ساخت «دوئل» تجربههایی همچون «سرزمین خورشید» و «کیمیا» را در کارنامه کاریاش داشت که صحنههای جنگی آن در زمان خودش هم جزو آثار قابل دفاع به حساب میآمد، اما «دوئل» یک اتفاق در سینمای ایران بود.
درویش در «دوئل» برای نخستینبار از سیستم دالبی سراند برای ضبط صداهای صحنه استفاده کرد؛ اتفاقی که منجر به تغییر زیرساختهای سینمای ایران در دهه ۸۰ شد و بسیاری از سینماها برای آنکه بتوانند فیلم با صدای دالبی سراند را پخش کنند، مجبور شدند زیرساختهای فنی خودشان را ارتقا دهند.
از همین رو میتوان «دوئل» را جزو آثاری دانست که به رشد صنعت سینما در بخش صدا کمک بسیاری کرد. هر چند جلوههای ویژه میدانی «دوئل» نیز هنوز هم جزو بهترین تصویرهای سینمای ایران است، اما آنچه فیلم احمدرضا درویش را متمایز میکند، باز کردن فضای متفاوت در استفاده از فناوریهای نوین است که به رشد صنعت سینما کمک کرده است.
درویش در دهه ۹۰ نیز با ساخت فیلم «رستاخیز» و استفاده از ظرفیت جلوههای ویژه کامپیوتری پیشنهاد تازهای به سینمای ایران داد. او کاخ سبز اموی در دمشق و دشت کربلا در سرزمین عراق را طوری با استفاده از فناوریهای کامپیوتری به تصویر کشید که سینمای تاریخی و مذهبی ایران را با ظرفیتهای جدیدی آشنا کرد که شاید در آینده بهتر و بیشتر بتوان از آن شنید و دید.
* «هفت دقیقه تا پاییز» - علیرضا امینی
نام هدیش بیگدلیشاملو در سینمای ایران یگانه است؛ طراح مطرح جلوههای ویژه کامپیوتری که با جسارت و استقامت خود در این عرصه اتفاقهای مهمی در سینمای ایران رقم زد. «هفت دقیقه تا پاییز» از این منظر حائز اهمیت است که برای نخستینبار سینمای ایران توانست صحنه تصادف و واژگونی یک خودرو را بدون استفاده از خودرو در جلوی دوربین و تنها روی کامپیوتر به تصویر بکشد؛ اتفاقی که ارمغانش برای زندهیاد هدیش بیگدلیشاملو سیمرغ بلورین جشنواره فیلم فجر بود و برای سینمای ایران ظرفیت و فرصتی تازه برای استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری.
آنها که سریال «نردبام آسمان» ساخته محمدحسین لطیفی را به خاطر دارند، بخوبی میدانند تمام صحنههای داخلی از قصر در زمان حیات قهرمان سریال یعنی قیاسالدین جمشید کاشانی همگی با استفاده از جلوههای ویژه رایانهای بود و هدیش بیگدلیشاملو برای نخستینبار این شجاعت را به خرج داد تا بتواند با کمترین هزینه بیشترین خروجی را در تولید آثار تلویزیونی به ارمغان آورد.
* «چ»، «بادیگارد» و «به وقت شام» - ابراهیم حاتمیکیا
ابراهیم حاتمیکیا مطرحترین فیلمساز سینمای انقلاب که همواره آثارش موج تازهای در سینمای ایران ایجاد میکند، بعد از آنکه در دهههای ۷۰ و ۸۰ فیلمهایی اجتماعی با پسزمینه دفاعمقدس ساخت، در دهه ۹۰ سراغ سینمایی رفت که هم برای کارنامه فیلمسازیاش تازه و بدیع بود و هم برای سینمای ایران پیشنهادهای تازهای داشت.
حاتمیکیا در «چ» توانست با استفاده از ابزارهای جدید سینمایی، تصاویری را خلق کند که تا آن زمان در آثار سینمای دفاعمقدس اتفاق نیفتاده بود. صحنه برخورد بالگرد به کوه و تصاویر ابتدایی فیلم و ورود بالگرد حامل شهید چمران و همراهانش هنوز هم دیدنی است. حاتمیکیا در «بادیگارد» نیز توانست با استفاده از ظرفیت جلوههای ویژه رایانهای سکانس ماندگاری را در پایانبندی فیلم خلق کند، اما اوج توانایی فیلمساز مطرح سینمای دفاعمقدس را باید در «به وقت شام» جستوجو کرد.
حاتمیکیا در دومین تجربه همکاریاش با موسسه اوج سراغ موضوع داعش رفت و فیلمی ساخت که نشان میدهد او بر ابزار تکنولوژی سینما اشراف کامل دارد. هیجان صحنههای درگیری در هواپیما و ساخت فیلمی در آسمان که پر از صحنههای مهیج و نفسگیر است، نشان میدهد سینمای ایران میتواند گاهی از آپارتمان بیرون بیاید و سراغ فضاهایی برود که تا پیش از آن تجربه نکرده است.
شنیدهها از آخرین ساخته حاتمیکیا یعنی «خروج» که به تهیهکنندگی موسسه اوج متقاضی حضور در جشنواره فیلم فجر است هم حاکی از آن است که باز حاتمیکیا در کنار روایت دغدغههای همیشگی خود، از تکنولوژیهای نوین سینمای جهان برای ساخت فیلمش استفاده کرده است و مخاطب صحنههای متفاوتی را روی پرده نقرهای خواهد دید.
* «محمد رسولالله» - مجید مجیدی
خصوصیت ساخت آثار بزرگ با پروداکشن عظیم، بهرهمندی کل سینمای ایران از آن است. مجید مجیدی با ساخت «محمد رسولالله» نشان داد میشود برای یک فیلم هزینههای بسیاری کرد و سپس از کنار آن صنعت سینما را به سمت جلو برد. ساخت شهر مکه و مدینه در زمان تولد پیامبر گرامی اسلام (ص) در مقیاس واقعی باعث شد سینمای ایران صاحب شهرک تاریخی مربوط به صدر اسلام شود و از این به بعد میتواند برای ساخت آثار خود از آن استفاده کند. فیلم مجیدی همچنین استفاده از ظرفیت علمی چهرههای شاخص سینمای بینالملل در حوزههای تخصصی در سینمای ایران را بیش از پیش به باور رساند و نشان داد با تعامل با کشورهای صاحب سینما میتوان به رشد سینمای ایران کمک کرد.
* «سرخپوست» - نیما جاویدی
در روزگاری که بسیاری از فیلمسازان به دلیل بالا بودن مخارج ساخت فیلمهای نامتعارف و قصههای متفاوت، سعی میکنند به همان شیوه قبل سراغ داستانهای آپارتمانی بروند، نیما جاویدی با ساخت «سرخپوست» ثابت کرد میتوان با نصف هزینههای معمول، اثری خوشرنگ و لعاب با فضایی متفاوت ساخت. ایجاد یک زندان خارج از شهر آن هم تنها با استفاده از جلوههای ویژه کامپیوتری و روایت داستانی ملتهب در یک زندان مخوف و قدیمی ثابت کرد میتوان بدون در نظر گرفتن محدودیتهای اجرایی و مالی، قصههای متفاوتی را در سینمای ایران روایت کرد.
از این منظر میتوان «سرخپوست» را یک فیلم در ستایش استفاده از تکنولوژیهای نوین نامید که پیشنهاد تازهای برای سینمای ایران ارائه کرده است. استفاده خلاقانه از ابزارهای سینمایی، نه فقط خود ابزارها، وضوح روایی بیشتری را در ساخت یک اثر سینمایی ارائه میدهد. در سالهای اخیر ظهور تجهیزات سینمای دیجیتال و تکنیکهای مختلف به وجود آمده، باعث تحولات بسیاری در فیلمسازی شده است.
با این حال تکنولوژیهای جدید نیز تنها به عنوان یکی از گزینههای فیلمسازان، منوط به انتخاب آنهاست و پیششرط ارائه کیفیت مدرن نیست. بسیاری از سینماگران، کارگردانان، طراحان و متخصصان میگویند صنعت فیلم در حال احتضار است، اما ظهور سینمای دیجیتال اجتنابناپذیر به نظر میرسد. این روند و نگرش، با الگوهایی که در تاریخ سینما تعریف شده، هماهنگ است.
قدرت تنها در دست فیلمساز است، چرا که کیفیت پروژه بستگی به توانایی او در به کار بردن عناصر تکنیکی سینمایی دارد. سینمای ایران به دلیل توانایی بالا در قصهگویی و رسیدن به زبان تصویری منحصر به فرد میتواند با در خدمت گرفتن تکنولوژیهای نوین، حرفهای تازهای در عرصه بینالمللی داشته باشد.
منبع: وطن امروز
انتهای پیام/