سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

چرا از حوادث پی در پی درس نمی‌گیریم؟

جامعه شناس: وظیفه مدارس تنها یاد دادن الفبا و خواندن و نوشتن نیست بلکه ابعاد مختلفی از زندگی فردی و اجتماعی وجود دارد که باید از زمان کودکی تا بزرگسالی آموزش داده شود.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، سیل‌ها و زلزله‌ها از پی هم می‌آیند و می‌روند؛ طبیعت درس‌های زیادی در آستین دارد ما، اما شاگردان خوبی نیستیم. اگر سال گذشته سیل بستر خشک رودخانه‌ای را از بیخ و بن شسته و خانه ما را هم از جا کنده و برده، امسال که می‌شود دوباره ساخت. کو تا سیل بعدی! به‌نظر می‌رسد پیش از پرداختن به مسأله زیرساخت‌ها باید به ذهنیتی پرداخت که به زیرساخت‌های آسیب‌پذیر در نقاط آسیب پذیر رضایت می‌دهد.

داور شیخاوندی جامعه شناس، می‌گوید: «به اعتقاد من بخشی از مشکل در تعلیمات بنیادینی است که باید از مدارس شروع شود. درواقع وظیفه مدارس تنها یاد دادن الفبا و خواندن و نوشتن نیست بلکه ابعاد مختلفی از زندگی فردی و اجتماعی وجود دارد که باید از زمان کودکی تا بزرگسالی آموزش داده شود. این وظیفه مدارس و دانشگاه‌ها و رسانه‌هاست که به مردم آموزش دهند تا دانش و بینش آن‌ها نسبت به مسائل بخصوص ساخت و ساز‌ها و مقاوم‌سازی ساختمان‌هایشان در برابر بلایای طبیعی بالا برود. متأسفانه به این مسأله خیلی پرداخته نمی‌شود و همچنان شاهد تکرار این حوادث هستیم.»

شیخاوندی در ادامه با بیان اینکه برای رفع مشکلات در ابعاد و زمینه‌های مختلف نیاز به متولی داریم می‌گوید: «متأسفانه با وجود حوادثی که در بسیاری از حوزه‌های مختلف رخ می‌دهد متولی خاصی برای رفع مشکلات و اینکه دیگر شاهد این حوادث نباشیم وجود ندارد؛ از آموزش گرفته تا پیگیری آسیب‌ها تا بهداشت و... متأسفانه مسئولان برای مسائلی که سود کافی ندارد حتی اگر هم منجر به تخریب بخشی از کشور شود وقت چندانی نمی‌گذارند. وقتی اتفاقی می‌افتد کلی درباره آن صحبت می‌کنند، اما مدتی بعد همه چیز فراموش می‌شود.»

محسن احمدی کارشناس مسائل اجتماعی نیز در همین باره می‌گوید: «در این زمینه بهترین نظریه همان نظریه معروف جامعه کوتاه مدت است. براساس این تئوری ما نه حافظه تاریخی بلندمدت داریم و نه به فکر برنامه‌های دور و دراز هستیم. خب این یک خصلت ایرانی است که خیلی از مسائل مهم زندگی را به دست تقدیر می‌سپارد یا به‌دلیل احساس ناامنی تاریخی نمی‌تواند به آینده‌های دور و دراز امید ببندد و برای آن برنامه بریزد. این موضوع همواره جامعه ایرانی را رنج داده و این روند بالاخره باید جایی با آموزش و بالا بردن سطح آگاهی عمومی، قطع شود. شما به پل‌های قدیمی ما در روستا‌ها نگاه کنید؛ خیلی از آن‌ها را می‌شود با یک لگد خراب کرد. حالا فکر کنید با این روحیه بخواهیم آپارتمان بسازیم؛ یا از سیمانش کم می‌گذاریم یا وسط مسیل می‌سازیم چرا؟ چون فکر نمی‌کنیم چیزی که قرار است ساخته شود برای ۱۰۰ سال دیگر است. ما ناخودآگاه همه چیز را موقت و کوتاه مدت می‌بینیم، بعد هم فراموش می‌کنیم.»

نگاه جامعه شناسی یک طرف، نگاه مدیریتی هم یک طرف؛ ما اصلاً نقشه نقاط بحران خیز را داریم؟ آیا اگر هست اقدامی برای بهبود وضعیت کرده‌ایم یا مدیریت ماهم ذیل تئوری جامعه کوتاه مدت تعریف می‌شود؟ مرتضی اکبر‌پور کارشناس بحران و معاون سابق آمادگی و مقابله سازمان بحران کشور می‌گوید: «تکرار حوادث اینچنینی در کشور نشان دهنده مشکل اساسی در زیر ساخت هاست. در غیر این صورت با توجه به سامانه‌های هواشناسی و هشدار سازمان‌های مربوطه در خصوص مناطقی که تحت تأثیر احتمالی جبهه‌های بارشی قرار می‌گیرند، دیگر نمی‌توان سیل و سیلاب را به‌عنوان یک پدیده یا رخداد غیر مترقبه تلقی کرد.

تنها راهکار آن هم مطالعه پهنه‌بندی سیلاب یا به‌طور کلی اطلس بلایای کشور و قرار دادن مدیریت ریسک در دستور کار مراکز قانونگذاری است. در واقع سازمان‌های مسئول باید در سطوح شهرستانی، استانی و حتی ملی به‌دنبال حلقه مفقوده و شناسایی مناطق خطرپذیر و خطرخیز باشند. همان طور که می‌بینید در سیل اخیر استان‌های جنوبی با مشکلات شدیدی دست و پنجه نرم کردند و همچنان درگیرند. حال آنکه می‌توانستیم در برنامه‌های پنج ساله و اسناد بالادستی این موضوع را جزء یکی از برنامه‌های مهم و اولویت دار خود قرار داده و سال به‌سال به‌سمت برون رفت از این مخاطرات می‌رفتیم. اما متأسفانه آن‌طور که باید توجهی به این موضوع نشد و هر روز در کشور شاهد چنین رخداد‌های دردناکی هستیم.»

وی در ادامه درباره نقش خود مردم در کاهش خسارت‌های ناشی از بلایای طبیعی می‌افزاید: «اگرچه مردم می‌توانند در این خصوص نقش اساسی داشته باشند، اما این حاکمیت است که باید با وضع قوانین و مشخص کردن خط قرمز‌ها و مکان‌های پرخطر و بلاخیز و همچنین آموزش و فرهنگ‌سازی مردم را هدایت کند و مانع ساخت و ساز‌های غیر مجاز شود.

مطابق آیین نامه ۲۸۰۰ که بعد از زلزله منجیل و رودبار از سوی وزارت مسکن و شهرسازی مصوب و بعد‌ها بند‌هایی نیز به آن اضافه شد شهرداری‌ها موظف به رعایت این آیین نامه هستند بر این اساس شورای عالی شهرداری‌ها باید روی ساخت و ساز‌هایی که در کشور صورت می‌گیرد از لحاظ استحکام و مقاومت در برابر سیل و زلزله کنترل و نظارت داشته باشد. همچنین مهندسان ناظر که در ساختمان‌ها گمارده می‌شوند مجریان این آیین‌نامه هستند و باید در چارچوب این آیین نامه حرکت کنند. در واقع این آیین نامه ابزار خوبی است بخصوص اینکه در اجرا باید بیشتر به آن توجه شود، اما متأسفانه شاهد هستیم که بسیاری از واحد‌های مسکونی همچنان روی گسل‌ها یا در مجاورت رودخانه‌ها ساخته می‌شود.»

نواب شمس‌پور معاون آموزش همگانی هلال احمر نیز با بیان اینکه به هر صورت حافظه زمین از حافظه انسان‌ها طولانی‌تر است می‌گوید: «ممکن است در یک منطقه ۱۵۰ تا ۲۰۰ سال آثاری از سیل یا زلزله نباشد، اما به‌دلیل آنکه در مسیر رودخانه یا گسل است بالاخره یک روزی فعال می‌شود و آن وقت است که خسارات و تلفات جبران‌ناپذیری به وجود می‌آورد؛ بنابراین ضمن آنکه برای پیشگیری از وقوع هر حادثه ناگواری باید مانع ساخت و ساز‌های غیر مجاز در مسیر رودخانه‌ها و گسل‌ها و مکان‌های ناامن شد باید برای وقوع حوادث احتمالی نیز از قبل با تجهیز وسایل کمکی، امدادی و نیروی انسانی آمادگی لازم را داشته باشیم تا بتوانیم نتیجه مناسبی بگیریم. اما نکته حائز اهمیت این است که در تمام این مراحل از قبل و بعد از حوادث حتی در زمان بازتوانی و بازسازی، آموزش مهم‌ترین موضوع در این زمینه است. حدود ۳۲ کشور که عموماً از کشور‌های پیشرفته هستند توانسته‌اند با آموزش، بحران‌های کشورشان را مدیریت کنند. ژاپن در میان این کشور‌ها پیشرو است.»

وی در ادامه با بیان اینکه، آموزش‌های عمومی و تخصصی به مسئولان درگیر بحران‌ها و عموم جامعه باعث می‌شود آمادگی و پذیرش بحران‌ها راحت‌تر باشد، می‌افزاید: «در همین راستا از ۱۲ سال پیش تاکنون در جهت افزایش دانش هموطنان در سایت سازمان هلال احمر و در بخش آموزش همگانی به مسائل آموزشی تحت عنوان «خانواده آماده» پرداخته شده است. با این همه در سال ۹۴ وزارت بهداشت میزان آمادگی خانواده‌های ایرانی در زمان حوادث را ۸ درصد اعلام کرد. برخی از مطالعات دانشجویی هم حاکی از ۱۳ تا ۱۴ درصد آمادگی است پس همچنان تا رتبه ۸۰درصد آمادگی خیلی فاصله داریم و همچنان در معرض خطر ناشی از حوادث هستیم. مردم برای مقابله با حوادث تا حدود زیادی دانش پیدا کرده‌اند، اما متأسفانه تغییری در رفتار خود نمی‌دهند. این موضوع مثل آن است که بگوییم مردم می‌دانند اگر در خیابان با سرعت زیاد رانندگی کنند دچار حادثه می‌شوند، اما بازهم این کار را می‌کنند.»

وی درباره فراموشکاری مردم می‌گوید: «درحال حاضر هلال احمر موضوعی تحت عنوان جنبش‌های اجتماعی کوچک یا محلی را دنبال می‌کند که مردم خودشان مطالبه گر باشند و آموزش در برابر حوادث و بحران‌ها دغدغه درونی آن‌ها شود.»

آیا به‌نظر شما برای سیل یا زلزله بعدی آماده‌ایم یا همچنان همه چیز را به‌دست تقدیر و سرنوشت سپرده‌ایم. چرا در جامعه ایرانی با انباشت تجربه مواجه نیستیم و هربار با بروز حادثه‌ای دوباره و از نو آزمون و خطا می‌کنیم؟ آیا مشکل اجتماعی و فرهنگی است یا کوتاهی مسئولان؟

منبع:روزنامه ایران

انتهای پیام/

 

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.