شرایط تیمتان چطور است آیا آماده حضور در نیمفصل دوم هستید یا خیر؟
طبیعتاً تا امروز فضا روی نقل و انتقالات بود، ولی ما در عین حال تمریناتمان را دنبال کردیم و دو هفته است که به صورت پیاپی تمرین میکنیم و خود آماده مسابقات نیمفصل دوم کردیم. در این بین هم سه بازیکن از تیم ما جدا شدهاند و در نیمفصل دوم آنها را در اختیار نخواهیم داشت. سه بازیکن دیگر جایگزین شده اند که امیدواریم به بهبود خروجی کارمان کمک کنند.
ظاهراً تغییرات زیادی هم نداشتید؟
همین طور است. ما در نیمفصل اول خوب کار میکردیم و طبیعی است که هر تیمی مشکلات خاص خودش را داشته باشد،، اما بر اساس داشتهها و بودجه و اینکه اکثریت کارشناسان ادعا میکردند فوتبال خوبی را به نمایش میگذاشتید، گلهای زیادی به ثمر رساندیم، ولی متأسفانه در بعضی از بازیها گلهایی میخوردیم که نباید اتفاق میافتاد. در ۵۰ درصد مسابقات ما چنین مشکلاتی وجود داشت و بعضاً هم اشتباهات فردی کار دست تیممان میداد.
فکر میکنید مشکل کجاست؟
ما تیم جوانی داشتیم و در تیم نیاز به یک لیدر یا رهبر بود و بعضاً هم به خاطر همین موضوع اشتباهات فردی بیشتر میشد. با وجود اینکه در یک پست دو سه بازیکن در اختیار داشتیم، اما در همین پست دچار اشتباهاتی میشدیم و فکر میکنم عدم تجربه به ما آسیب جدی زد و در بعضی بازیها نتیجه را واگذار کردیم. شما اگر به جدول لیگ نگاه کنید در برههای از بازیها با گرفتن سه امتیاز حتی میتوانستیم تا رده هفتم یا هشتم بالا بیاییم، اما بازیهای پی در پی نیمفصل که به ما تحمیل شده بود و عدم برنامهریزی مناسب و همچنین عدم داشتن فرصت برای ریکاوری روی تیم ما تأثیر گذاشت. همه اینها باعث شد تا پیکان در بعضی از زمانهای فصل دچار مشکل شود و همانطور که اشاره کردم اگر از ۶ بازی آخر فقط چند امتیاز بیشتر میگرفتیم الان جزو تیمهای نیمه اول بالای جدول بودیم.
حالا که یک نیمفصل گذشته و بازیها تقریباً در حال از سرگیری است فکر میکنید کدام تیم میتواند امسال قهرمان شود؟
اگر به شرایط تیمهای بالای جدول نگاه کنید به جزء سپاهان که دو فصل است امیر قلعهنویی را در اختیار دارد بقیه تیمها مربیان خود را عوض کردند. تیمهای اول تا ششم بسیار نزدیک به هم هستند، ولی چون سپاهان تغییرات فنی کمتری داشته احتمالاً شانس بیشتری داشته باشد. از سوی دیگر اگر به استقلال، پرسپولیس، تراکتور و شهرخودرو نگاه کنید آنها همه مربیان خود را عوض کردند و مثلاً گلمحمدی به پرسپولیس رفته و تراکتور نیز الهامی را جایگزین دنیزلی کرده است از سوی دیگر مجیدی به استقلال آمده و سرآسیایی نیز جایگزین گلمحمدی در شهرخودرو شده است. همه این تغییرات نیازمند زمان است و قضاوت برای این موضوع که چه تیمی قهرمان میشود را دشوار کرده است. با این وجود نمیشود ۱۰۰ درصد پیشبینی کرد هر چند معتقدم شرایط این تیمها اکثراً با هم مشابه است و از نظر امتیازگیری فاصله زیادی ندارند. این نکته را باید ذکر کنم که فولاد نتایج خوبی گرفته و با وجود اینکه در جایگاه هفتم قرار دارد، اما به دنبال کسب سهمیه است.
به تیم ملی امید برسیم، بعد از نتایجی که اتفاق افتاد و البته در ۴۵ سال اخیر بارها تکرار شده این روزها همه به حمید استیلی انتقاد میکنند دیدگاه شما در مورد این انتقادها چیست؟
شما به تکراری بودن موضوع عدم صعود تیم امید به المپیک اشاره کردید و من هم میگویم این داستان همیشه تکرار شده است. موضوع مهم در این مسأله این است که از همان ابتدا کار به یک شکل پیش رفته آن هم در حالی که تیم امید مربیان مختلفی را به خود دیده است از بهترین مربیان تا حمید استیلی، کرانچار و مجیدی مجبور بودند که کار را به این شکل دنبال کنند و همه اینها به عدم توجه و مدیریت مسؤولان برمیگردد. خود مسؤولان باید به این مسأله بیشتر توجه میکردند و نگاه بزرگتری به قضایا داشتند.
یعنی شما برنامهریزی را در عدم نتیجهگیری تیم امید مؤثر میدانید؟
تیمهای کره و ژاپن معمولاً برای شرکت در مسابقات المپیک از ۴ سال قبل برنامهریزی میکنند، اما ما از ۴ ماه قبل این کار را انجام میدهیم. به این مسائل مشکلات را هم اضافه کنید مثلاً بحث سربازها همیشه وجود داشته و یا عدم حضور بازیکنان در تیم امید و خیلی مسائل دیگر. در این دوره هم مشکلات انتخاب مربی وجود داشت و حتی خیلیها قبول نمیکردند که سرمربی تیم امید شوند، چون اعتماد و اطمینان لازم به آینده را نداشتند.
شما استیلی را مقصر میدانید یا خیر؟
اینکه الان به حمید استیلی حمله شود آیا چیزی را عوض میکند؟ آیا حملاتی که به مربیان قبلی صورت گرفت، جواب داد؟ ما اگر میخواهیم طلسمشکنی کنیم باید از همین امروز کار را شروع کنیم نه اینکه ۴ ماه آخر استارت بزنیم و برای تیم امید برنامهریزی کنیم. در این بین ممکن است وعدههایی هم بدهیم و انتظاراتی هم داشته باشیم، اما واقعاً این کار شدنی نیست. مطمئن باشید اگر با ۴ ماه کار کردن ما وارد مسابقات شویم و صعود کنیم این صعود شانسی است. من امیدوارم از همین امروز برای دور بعد مسابقات نگاه ویژهای به تیم امید صورت بگیرد ضمن اینکه این مشکلات به استیلی ربط پیدا نمیکند، چون او به همه مسائل تیم امید اشراف داشت و چه زمانی که مدیر ملی تیم امید بود و چه حالا که سرمربی شده مشکلات و زیر و بم این تیم را میدانست. خیلیها هم میتوانستند هدایت تیم ملی را قبول کنند، ولی همانطور که گفتم، چون به آینده اطمینان نداشتند کار را قبول نکردند.
همه ما میدانیم دلایل عدم صعود تیم امید چیست و به همین دلایل نزدیک به پنج دهه از صعود باز مانده است و نمیتوان تقصیرات را متوجه فدراسیون یا کادر انداخت، چون همه ارکان ورزش نه صرفا فوتبال در این ناکامی دنباله دار سهیم هستیم اینکه هجمه را روی همکاران استیلی و خود او بیاوریم درست نیست، ما حتی اگر بهترین مربی را هم انتخاب میکردیم، چون زمان کافی برای آمادهسازی این تیم نداشتیم و بازیکنان مدت زیادی کنار هم بازی نکرده بودند، مطمئن باشید نمیتوانستیم مثل کره یا ژاپن تیمی مدعی و خوب باشیم.
خیلیها به کمیته فنی فدراسیون فوتبال انتقادات زیادی را وارد میکنند مثلاً معتقدند این کمیته نباید این قدر روی انتخاب مربیان تأثیرگذار باشد.
اسم این کمیته روی آن است و وظایف آنها هم تعریف شده. آنها طبق اختیاراتشان در فدراسیون کار میکنند همانطور که در مورد انتخابهای دیگر چنین تصمیماتی گرفتهاند، اما قطعاً باید آئیننامه اجرا شود و اگر این کمیته بر خلاف آئیننامه عمل کند مرتکب تخلف شده است. اینها همه به کنار، اما اینکه آیا این نفرات صلاحیت انتخاب مربیان تیم ملی را دارند یا خیر بحثی دیگر است. همانطور که اشاره کردم شاید نشود در مورد صلاحیت این افراد صحبت کرد، چون اختیارات این کمیته دقیقاً مطابق آئیننامه است حتی بعد از انتخابهای این کمیته رئیس فدراسیون میتواند نظر بدهد. در مقطع فعلی که مهدی تاج استعفا کرده ابتدا باید رئیس فدراسیون فوتبال انتخاب شود.
باید دید در آن زمان آیا کمیته فنی تغییر میکند یا همین نفرات باقی میمانند، ولی به نظرم شاخصه اصلی انتخاب سرمربی تیمهای ملی این است که کسانی باید این انتخابها را انجام بدهند که در کارنامه رزومه آنها بازیهای ملی، تخصص مدیریت فوتبال یا توانمندیهای بسیار زیادی وجود داشته باشد.
اینکه آیا کمیته فنی این فاکتورها را دارد یا خیر را من مطلع نیستم، ولی ما پیشکسوتانی داریم که سابقه ملی فوتبالی زیادی دارند و سالها مربیگری کرده اند یا مدیرانی تحصیلکرده و با سابقه مدیریتی زیاد در سطح اول فوتبال ملی و باشگاهی که به شرایط فوتبال کشور اشراف دارند. معتقدم افراد کمیته فنی را باید استخوان خرد کردههای فوتبال تشکیل دهند و کسانی باشند که سالها کار فنی و مدیریتی انجام داده باشند.
نفراتی مثل مرتضی محصص، اکبر محمدی و ... اعضای کمیته فنی هستند و مثلاً فردی به نام علی پروین در بین آنها حضور ندارد.
درست است، مثلا حسین کلانی که عضو کمیته فنی است فردی کاملاً موجه و با تجربه است و آن شاخصههایی را که اشاره کردم دارد. از طرفی این را هم بگویم نفراتی مثل استیلی، میرشاد ماجدی و ... همه برای من قابل احترام هستند و آنها در کمیته آموزش سمت مهمی دارند و حتی بعضاً مدرس فیفا هستند. مهم این است افرادی باید تصمیم گیرنده باشند که روی مسایل فوتبال اشراف و تخصص داشته باشند.
ملاک باید حضور افراد متخصص و دلسوز باشد، اینکه یک نفر فقط بازیکن بوده یا نبوده نباید اولویت باشد. به عنوان مثال مدیری در کمیته فنی داریم که سالهاست در فوتبال ما حضور پررنگی دارد، اما فوتبالیست مطرحی نبوده آیا باید از تخصص و تجربه او بهره برد یا سالها تجربه اش را نادیده گرفت؟ شخص من برای همه ارکان فوتبال احترام قائل هستم و توانایی هیچکس را منکر نمیشوم و معتقدم برای پیشرفت و موفقیت هم به تخصص، تجربه و تلاش نیاز داریم هم اتحاد، احترام و باور داشتن به تواناییهای یکدیگر.
منبع: فارس
انتهای پیام/