نگرانی بابت آینده اقتصادی، نگرانی از ایجاد فاصله طبقاتی، تبلیغات رسانهای و ترس از بروز قحطی، عواملی هستند که مردم را به خرید فراتر از نیاز عادی هدایت میکند. حال آنکه رفتار هیجانی مردم در شرایط حساس، بر افزایش قیمت و ایجاد حباب تورمی در بازار اقلام مختلف میانجامد. برقراری تعادل میان عرضه و تقاضا در بازار برای تعادل در قیمتگذاری ضروری است، چرا که با افزایش میزان تقاضا در جامعه توسط خیل عظیمی از مردم، مسئله کمبود اجناس و بالطبع افزایش قیمتها شدت بیشتری به خود میگیرد.
آلبرت بغزیان کارشناس اقتصادی و استاد دانشگاه در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد و انرژی، در خصوص رفتار اقتصادی مردم در شرایط مختلف اظهار کرد: همه مردم دارای شعور اقتصادی هستند، یعنی باید به فکر منافع اقتصادی خود باشند و به صورت انفرادی باید پاسخگوی نیاز اقتصادی خانواده خود باشند؛ بنابراین در شرایطی که بازار ملتهب است، سعی میکنند کاری را انجام دهند تا ارزش سرمایه خود یا در اصطلاح، پولی را که دارند به هر نحوی که شده است، حفظ کنند. در چنین شریطی آنان این طور تصور میکنند که بهترین تصمیم را گرفتهاند چرا که مردم تصور میکنند، اگر دست روی دست بگذارند و کاری انجام ندهند، از دیگر افراد جامعه عقب ماندهاند. مانند زمانی که قیمت ارز و طلا رو به افزایش است، گروهی از مردم هم تلاش میکنند که مانند دیگر افراد جامعه از خرید این کالاها یا اجناس عقب نمانند، چون افراد دیگر به دنبال خرید این نوع کالاها هستند تا ارزش پول یا سرمایه خود را حفظ کنند.
او در ادامه افزود: این کار باعث حرکت تودهوار میشود و نرخ قیمتها را افزایش میدهد. اگر کمی به زمانهای گذشته برگردیم خواهیم دید که اصلا چرا مردم چنین فکری میکنند؟ تجربه به آنها نشان داده است که اگر الان خرید نکنند با توجه به تجربه گذشته متضرر خواهند شد و از دیگران عقب خواهند ماند. چرا که خودشان را تأثیرگذار اصلی نمیدانند و معلول میدانند و علت این هیجانات و التهابات در اقتصاد یا بازار را مسئله دیگری میدانند، بنابراین خودشان هم در صف خرید خریداران قرار میگیرند تا از دیگران عقب نمانند.
این کارشناس اقتصادی اظهار کرد: دولت و سیاستگذاران نباید بازار را ملتهب کنند تا مردم هیجانی شوند و در نتیجه آن مردم را در این خصوص مقصر بدانند.
بغزیان گفت: درست است آنچه که التهابات بازار را تشدید میکند حرکت مردم است، ولی این حرکت دومی بوده است که به واسطه مردم ایجاد شده حرکت اول را دولت و سیاستگذاران به وجود آوردند.
او افزود: اگر مردم هیجانی نشوند و وارد بازار برای خرید محصولات گوناگون نشوند، قیمت اجناس از جمله طلا، مسکن یا کالاهای دیگر کاهش پیدا خواهد کرد. ولی باید دید که چه کسی یا چه سیاستی موجب التهابات بازار شده است؟ چرا هیجان مردم این التهابات را تشدید کرده است؟ ضمن اینکه چه کسی تضمین میکند که قیمتها افزایش نمییابد؟ تا مردم صبور باشند و موجب بر هم خوردن آرامش بازار نشوند.
این کارشناس اقتصادی بیان کرد: تجربه ثابت کرده است که در گذشته همیشه افزایش قیمتها اتفاق افتاده است و ما، مردم را مقصر این ناآرامیها در اقتصاد میدانیم ولی ما باید به دولت نگاه کنیم که نسبت به مردم از آگاهی بالاتر و قدرت بیشتری برخوردار است و به دنبال منافع شخصی هم نیست بلکه به دنبال منافع ملت است، بنابراین دولت نباید با اتخاذ سیاستهای غلط، موجب التهاب بازار شود و بر آن دامن بزند.
بغزیان گفت: اگر دولت تکلیف نرخ ارز را مشخص کند و به بازار خودرو ورود کند و اجازه ندهد که تولیدکنندهها، خودروها را احتکار کنند و به بهانههای مختلف قیمت را افزایش دهند، آن وقت مردم به دولت اعتماد خواهند کرد و دیگر هیجانی نخواهند شد. در نتیجه این افزایش قیمتها مقطعی خواهد بود و بازار از ثبات خوبی برخوردار میشود.
او افزود: مردم باید حس کنند که دولت وارد بازار میشود و نرخ قیمتها را کنترل میکند تا بتوانند به دولت اعتماد کنند و باعث هیجان و التهاب در بازار نشوند. حال آنکه دولت چه زمانی وارد شده و قمیتها را کنترل کرده است؟ و چه زمانی قیمت مسکن و اجاره را مشخص نموده و روی آن حاکمیت کرده است؟ نرخ ارز را چه زمانی مدیریت کرده، به غیر از این چندماه گذشته که توانسته نرخ ارز را مانند سایر کشورها خیلی خوب مدیریت کند. ولی متأسفانه اکنون نرخ ارز با نوساناتی همراه شده است و در این باره حتما توضیحاتی خواهند داشت.
بغزیان در پایان گفت: آنچه که منجر میشود تا التهاب و هیجان بازار، کشور را فرا بگیرد حکمرانی اشتباه دولت در این خصوص است که نتوانسته سیاست درستی را در این خصوص اتخاذ کند.
بهمن آرمان کارشناس اقتصادی در گفتوگو با خبرنگار اقتصاد و انرژی، در خصوص نقش عرضه و تقاضا در اقتصاد گفت: سیاستهای اقتصادی در کشورهای جهان مبتنی بر حمایت از طرف عرضه مبنا گذاشته شده است. یعنی این که به هر طریق ممکن با حمایت از بخش تولید، عرضه را افزایش بدهند.
آرمان ادامه داد: ما یک تئوری اقتصادی داریم که عرضه طرف تقاضای خودش را پیدا میکند. اگر بخواهیم مصداق یا مثالی برای آن مطرح کنیم، این است که زمانی عنوان میشد که در ایران حداکثر میزان جذب یا بازار خودرو ۵۰۰ هزار دستگاه در سال بیشتر نیست، در حالی که دیدیم ۵/۱ میلیون دستگاه هم تولید شد و در نهایت مورد تقاضا هم قرار گرفت.
این کارشناس اقتصادی در خصوص امکان تأثیرگذاری بر رفتار مردم بیان کرد: اینکه چگونه بتوانیم روی شیوه مصرف مردم تأثیر بگذاریم و یا آنها را تحت تأثیر گرایشهای سیاسی خاصی قرار بدهیم یک امر ناشدنی است. عرضه بایستی در شرایطی صورت بگیرد که مطلوب باشد و عرضه محصول باید از قیمت و کیفیت مناسب برخودار باشد.
بیشتر بخوانید: بازارهای مالی چه تاثیری از تحولات سیاسی گرفتند؟
آرمان در پایان افزود: در برخی از کشورها، به علت این که دولتها یا ساختارهای اقتصادی آنها، توانایی انجام فعالیتهای لازم برای عرضه کافی کالا و خدمات را ندارند، مردم را متهم به اسراف، متهم به بد مصرف کردن و مسائل دیگر میکنند، اما مسئله اساسی این است که باید طرف عرضه یعنی میزان تولید افزایش یابد.
انتهای پیام/