قربونتون ، فک نمیکردم، زیرنویس نداشته باشه ، من زبان در حد hello اینا بلدم ، زیرنویس بزارید همیشه
ناشناس
۲۳:۴۲ ۲۳ دی ۱۳۹۸
میگه تجربه ی خیلی ترسناکی بود. ما چون از چند ساعت قبل می دونستیم قراره حمله بشه رفته بودیم تو پناهگاه ها و هر بار موشک منفجر می شد درب پناهگاه شدیدا به سمت داخل تاب می خورد. ما می دونستیم قراره حمله بشه ولی دقیقا نمی دونستیم چه جور حمله ای، فکر می کردیم قراره چند تا راکت یزنند و بعدش به داخل پایگاه حمله زمینی انجام بدهند. به خاطر همین تعداد قابل توجهی از نیروهای خودمون رو برای تامین امنیت در محوطه ی پایگاه مستقر کرده بودیم. بعدش مجری می پرسه یعنی همه ی این نیروها موقع حمله ی موشکی تو محوطه ی پایگاه بودند؟ سرباز هم جواب میده : آره، همه شون در تمام مدت حمله بیرون بودند. (در هنگام صحبت در مورد سربازهایی که بیزون مستقر بودند این سرباز به وضوح بغض می کنه و نزدیکه به گریه بیفته. مشخص هست که تلفات زیادی رو متحمل شدن اما احتمالا بهشون گفتن صداش رو در نیارید فعلا)
ناشناس
۱۹:۳۸ ۲۲ دی ۱۳۹۸
این حرفا برای اینه که حمله مخربی بود و دیگه بیخیال بشیم
امین
۱۶:۳۳ ۲۲ دی ۱۳۹۸
ترجمش چیشد؟؟؟؟
من تو نیویورک بدنیا نیومدما ......!!!
عباس
۱۵:۲۷ ۲۲ دی ۱۳۹۸
اینکه خیلی لهجه داره من اصلا نفهمیدم چی گفت
علیرضا
۱۹:۱۶ ۲۲ دی ۱۳۹۸
میگه خیلی ترسناک بود خدا خواست ما زنده موندیم میدونستیم ایران موشک میزنه و در حالت آماده باش بودیم ولی با این حال موشک ها برخورد کرد ولی یه جاهایی از حرفاش رو نفهمیدم متوجه نشدم تلفات رو هم بیان کرد یا نه
من تو نیویورک بدنیا نیومدما ......!!!