به گزارش خبرنگار گروه استان های باشگاه خبرنگاران جوان از کرمان، در پی حمله هوایی بامداد جمعه ۱۳ دی ماه ۹۸، آمریکا به کاروان الحشد الشعبی در نزدیکی فرودگاه بغداد، سردار حاج قاسم سلیمانی به همراه ابومهدی المهندس، معاون الحشد الشعبی و چند تن دیگر از یاران ایشان به شهادت رسیدند.
حمله ناجوانمردانه نیروهای متجاوز و تروریست آمریکایی به الحشد الشعبی و شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی و ابومهدی المهندس، از سوی کشورها، گروهها، مقامات، شخصیتها و رسانههای جهان محکوم شد.
مراسم تشییع پیکرهای شهدای مقاومت روزهای گذشته با حضور گسترده مردم عراق در کاظمین، بغداد، کربلای معلی و نجف اشرف برگزار شد. پیکر شهید سردار سلیمانی و همرزمانش پس از ورود به ایران، در شهرهای مختلف ایران از جمله اهواز، مشهد مقدس، تهران و قم تشییع شد.
همچنین رهبر معظم انقلاب در دانشگاه تهران بر پیکر مطهر این شهیدان والامقام نماز گذارد و بامداد امروز پیکر این شهدا برای تشییع و تدفین وارد استان محل تولدش کرمان شد.
در حالی که هنوز نیم ساعت به زمان آغاز رسمی مراسم تشییع پیکر سردار سپهبد شهید "حاج قاسم سلیمانی" و همرزمش باقی مانده است، قشرهای مختلف مردم فوج فوج در حال حرکت به سمت مسیر تشییع هستند، این مراسم قرار است با حضور چند میلیونی مردم، میهمانان داخلی و خارجی سردار، مسئولان لشکری و کشوری و همرزمان شهید در فضایی آکنده از حسرت آسمانی شدن حاج قاسم سلیمانی برگزار شود.
دلم گرفته سردار خوبی ها، بابای مظلومان، مالک اشتر زمان، اسطورهی کرمان، شهادتت چقدر جگرسوز شد و انتظار دوباره دیدنت ابدی، دنیا حماسه هایت را بخاطر میسپارد، عملیات به عملیات، میدان به میدان، از بیت المقدس و فتح المبین، از کربلا تا کربلا ۴ و ۵ و ۸، خیبر، تا فاو، تا قطعنامه، تا مرصاد، پای عهدی که با پیر و قائد این راه پر حماسه داشتی ماندی و این راه بی پایان و ابدی را تا لبنان، فلسطین، عراق، سوریه، یمن، افغانستان و دور و نزدیک ره سپردی تا دستت به آسمان رسید و پرکشیدی.
هر جا که ردی از عشق " امام خمینی" و "رهبر معظم انقلاب" بود و هر جا که کینه ورزی جنایتکاران و زورگویان بود، تو بودی و امروز تو بردی! میدان، میدان توست و دشمن مقهور نگاه نافذت.
اینجا کرمان است، ساعت ۷ صبح، سیل خروشان جمعیت از میدان آزادی تا گلزار شهدای کرمان با لحظات سخت انتظار دست و پنجه نرم میکنند، قرار عاشقی داریم، معشوقمان میآید، دیرزمانیست این دلها بی قرارش است، مدت هاست به انتظار نشسته ایم و چه سخت است انتظار، میگویند از همین مسیر میآید، دیگر توانی نمانده، دلمان تنگ است، چقدر حس غریبیست، شیرمرد این دیار که هر بار کرمان به قدومش مزین میشد، امروز سردست میآید، دیگر زمین لطافت پایش را بر وجود خویش حس نمیکند، قلبها مالامال از عشق، اشکها روان از غم فراق، دلها پر غصه، دریایی از عشق روان و امواجی از محبت بر قلب، خدایا امروز چه روزیست؟
قلبم میخواهد از سینه بیرون بزند، سردارمان میآید، عزیز دلمان میآید و اکنون عجیب دلم گرفته است، شمیم خوشش در شهر پیچیده، یار دارد میآید ...
امروز رستاخیز کرمان است، اشکها بر دیدگان جاری، نالهها بر آسمان، همه بر سرو سینه زنان، عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، حاج قاسم قهرمان اینجاست امروز، بالاخره آمد، عطر حضورش همه جا پیچیده، مرد و زن، کوچک و بزرگ، پیر و جوان میگریند، باورمان نمیشود، حاج قاسمِ ما، یار مظلومان عالم به آسمان پر گرفته است، خدایا تحملش ممکن نیست، چه امتحان سختیست، حاج قاسم روی دستان عاشقانش به سوی جایگاه ابدیش در کنار دوستان شهیدش در لشکر ۴۱ ثارالله در حرکت است، آسمان هم از غصه گرفته، فریادها بلند است،ای لشکر صاحب زمان، بهر نبردی بی امان، آماده باش، آماده باش، مرگ بر آمریکا، مرگ به نیرنگ، مرگ به این ننگ ...
مردم زیادی در طول مسیر در حرکتند، خیابانهای کرمان تاکنون این چنین جمعیتی به خود ندیده است، جای سوزن انداختن نیست، عجب بدرقهی باشکوهیست، میهمانان سردار هم از دورترین نقاط کشور و جهان آمده اند تا در مراسم تشییع و تدفین این بزرگ مرد مقاومت شرکت کنند، این خاصیت بهترین بندگان خداوند است که جهانی دلباخته دارند و اکنون جمعیت مثل باران بهار بی قرارند، بغض است و اشک و ماتم، همه پشت سر سردار در حرکتیم، چه حس خوبیست با "حاج قاسم" بودن، چقدر رویائیست، عین پر سبک شده ام، آنقدر سبک که احساس میکنم روی هوا راه میروم، در ازدجام جمعیت فرو میرویم، دیگر هیچ صدایی نمیشنوم، چشم هایم تنها لحظات عاشقی را میبینند، لحظات عشق بازی هزاران مرد و زن که بعد از مدتها به معشوقشان رسیده اند، اکنون تا چشم کار میکند جمعیت است در پی جمعیت، آنچه موج میزند، عشق است و عشق و عشق.
ساعتها چه تند تند سپری میشوند، جمعیت هر لحظه بیشتر و بیشتر و عبور و مرور مشکل تر، سیل خروشان جمعیت، معشوق خود را همچون نگینی در آغوش گرفته اند، انگار امروز آخر دنیاست، لحظات همراهی یار چه زود میگذرد، خدایا دلم عجیب گرفته، به لحظات جدایی نزدیک میشویم، پیش از این "حاجقاسم" از مردم خواسته بود، برای روز تشییع پیکر مطهرش، همه در کنار جنازه اش برایش شهادت دهند.
هیچ گاه سخنانش از ذهنم دور نمیشود، حرف هایش مانند فیلم سینمایی از جلوی دیدگانم رد میشوند:
" من برای بعضی دوستان شهیدم موفق شدم، در کنار قبر اِقرار بگیرم و برای این کار، از خیلیها سوال کردم، فلانی چطور آدمی بود؟ آنها گفتند: آدم خوبی بود، این اِقرار به دلیل حرمتی که مؤمن دارد و شما مؤمنید و در جمعتان مخلصین زیادی وجود دارد، اهمیت دارد، آن چیزی که بیش از این لطفی که کردید و برای من ارزش دارد، این اِقرار است، این را میخواهم جواب دهید، از شما سوال میکنم، آیا من در ذهن شما آدم خوبی هستم؟ در جواب آن، یک کلمه شرعی میخواهم، این را جواب دهید که به درد من میخورد، من از خداوند سبحان طلب میکنم، همانطوری که «أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَری» و او میبیند و مکتوب میکند و در روزی برملا میکند، این شهادت شما را بپذیرد. امیدوارم روزی در کنار جنازه من هم این شهادت را همراه با دیگران بدهید. "
ای سردار خوبی ها، قلب هایمان در سینه محبوس شده، دل هایمان بی قراری میکند، بعضها گلویمان را میفشارد، اشک هایمان روان است، امروز آمده ایم کنار پیکر مطهرت که شهادت دهیم تو بهترین بندگان عالم بودی، آمده ایم در کنار این ملت اقرار کنیم که تو برگزیدهترین خلق خدا بودی، تو شایستهترین آفریدهی خدا بودی که نه تنها حافظ مرزهای کشور بلکه فاتح قلوب ملت بودی؛ و اکنون باید از یار جدا شویم، روح بلند حاج قاسم به آسمان بلند میشود و جسم مطهرش درون قبر جای میگیرد، شیونها بلند است، بغض است و اشک و فریاد، صدای صلوات میآید و عشق، حاج قاسم به آرزویش که دیدار پروردگار و دوستان شهیدش بود رسید، او خوب زندگی کرد، زندگی خیلیها را از نابودی نجات داد، خیلی لبها را شاد کرد، خیلی غصهها را التیام بخشید، امید خیلیها بود، اما امروز از کنارمان میرود، اگر چه ناملموس در کنارمان هست، اما حضور فیزیکیش، لبخند ملیحانه اش، چهرهی بشاش و روح بزرگش را نمیبینیم، خدایا چه روزیست امروز؟ دلم بی قرار یار است، سردار خوبیها بهشت گوارای وجودت، با دوستان شهیدت ما را دعا کن، دعا کن عاقبت بخیر شویم، دعا کن ادامه دهندگان خوبی برای راهت باشیم، دعا کن در کنار حکیم فرزانهی زمانمان، حضرت امام خامنهای (مدظله العالی) این انقلاب را با اقتدار به آقایمان صاحب الزمان تحویل دهیم؛
و اکنون عجیب حرفهای رهبر کبیر انقلاب دلم را آرام میکند، آن روز که در جمع مردم در خصوص ترور شهید مرتضی مطهری سخن میگفت و چقدر حرف هایش شبیه حال و روز امروزمان است:
"با ریختن خون عزیز ما، تأیید شد انقلاب ما، این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزی هاست، بریزید خونها را، زندگی ما دوام پیدا میکند، بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود، ما از مرگ نمیترسیم، و شما هم از مرگ ما صرفه ندارید، دلیل عجز شماست که در سیاهی شب متفکران ما را میکشید، لکن با ترور شخصیتهای بزرگ ما، شخصهای بزرگ ما، اسلام ما تأیید میشود، نهضت ما زنده شد، در تمام اقشار ایران باز زندگی از سر گرفت، اگر یک سستی، ضعفی پیدا کرده بود، زنده شد، اگر نبود شهادت این مرد بزرگ و اگر این مرد بزرگ در بستر خودش مرده بود، این تأیید نمیشد، این موج بر نمیخواست، اکنون موجی در همهی دنیا، همهی دنیایی که به اسلام علاقه دارند، سایر کشورها هم این موج بلند شد، برادارن من نترسید از موت
آن که مردن پیش چشمش «تَهْلُکه» است نهی «لا تُلقوا» بگیرد او به دست
مردن تهلکه نیست، مردن حیات است. "
دشمنان اسلام و تشیع بدانند از امروز میلیونها حاج قاسم در این دیار متولد و سلیمانی وار تربیت میشوند و این مقدمهایست برای ظهور آقا امام زمان (عج)، شهادت میدهیم نگذاریم خون سردار دلهایمان حاج قاسم پایمال شود و از قطره قطرهی خون سردار سلیمانی، میلیونها سلیمانی دیگر پا به هستی بگذارند و بدین ترتیب بتوانیم جای خالی سردار را برای اسلام، کشور، رهبر و مسلمانان جهان پر کنیم.
«روحش شاد، یادش گرامی و راهش پررهرو باد.»
انتهای پیام/ب
گزارش توصیفی از: مریم سادات بهادر
اعتبار ما بودی
عزت و شرف ما بودی
حیثیت ایران بودی
بیچاره شدیم خدا....
خدایا این چه داغی بود به جگرمان افتاد...
خدا ترامپ ملعون رو لعنت کنه
خدا لعنتت کنه ترامپ قمار باز احمق