این بخشی از واکنش فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به ترور سپهبد سلیمانی بود. بامداد جمعه ۱۳ دیماه در جریان حمله تروریستی پهپاد آمریکایی به کاروان حشد الشعبی سردار سلیمانی فرمانده نیروی قدس سپاه و ابومهدی المهندس معاون سازمان حشد الشعبی عراق و تعدادی از همراهانشان به شهادت رسیدند.
بعد از این جنایت دولت آمریکا، واکنشهای گستردهای در سطح ملی و بینالمللی شاهد بودیم که تا همین امروز نیز به قوت خود ادامه دارد. احزاب و گروههای داخل کشور به شکل هماهنگ این اقدام دولت آمریکا را محکوم کردند که نشاندهنده ابعاد شخصیتی این سپهبد نیروهای مسلح ایران بود.
در کنار محکوم کردن جنایت آمریکا، مسئله انتقامگیری از ترور سردار سلیمانی نیز جزو مطالبات اصلی مردم است. واکنش مقامات ایرانی درباره انتقامگیری متفاوت با ضربات تروریستی دفعات قبل بود. رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام خود برای شهادت حاج قاسم، با بیان اینکه انتقام سختی در انتظار جنایتکاران است، فرمودند "شهید سلیمانی چهرهی بینالمللی مقاومت است و همهی دلبستگان مقاومت خونخواه اویند. "
سرلشکر سلامی نیز از انتقام در "جغرافیای وسیع"، در "طول زمان" و با تاثیرهای تعیین کننده سخن گفته است.
با توجه اینکه سپهبد سلیمانی با هیچ مقام سیاسی یا نظامی و همچنین پایگاهها و تجهیزات نظامی آمریکاییها قابل مقایسه نیست، مسئله انتقامگیری وی مهم است و مختصات خاصی خواهد داشت که در ذیل به برخی از آنها میتوان اشاره کرد:
۱- تعداد و تلفات: نامحدود؛ انتقام خون شهید سلیمانی و همراهانش انتقامهای دنبالهدار خواهد بود و نه یک تکاقدام نقطهای. این انتقام صرفاً محدود به چند نظامی و یا صدمه به تجهیزات و پایگاههای دشمن نخواهد شد و مانند حمله تروریستی به مجلس و یا رژه نیروهای مسلح اهواز نیست که با یک عملیات موشکی و ضربه به مواضع تروریستها تسویه حساب کرده باشیم.
اینکه برخی تصور میکنند صرفاً ضربه به برخی پایگاههی نظامی آمریکا میتواند انتقامگیری کاملی باشد چندان دقیق نیست و صرف زدن یک پایگاه را نمیتوان انتقام حاج قاسم تلقی کرد. در روزهای گذشته رسانههای جهان از سردار سلیمانی با عنوان "دومین شخصیت قدرتمند ایران" یاد میکردند و آن را سرآغاز تحولات مهم و پیشبینی نشده در منطقه دانستند پس تقاص خون وی قابل تعریف کردن در یک پروژه نظامی نقطهای و محدود نیست بلکه یک پروسه متشکل از انتقامهای پی در پی خواهد بود. هرچند احتمال دارد ضربه به پایگاههای نظامی هم بهعنوان بخشی از این پروسه باشد.
۲- جغرافیا: وسیع؛ شخصیت سپهبد سلیمانی یک شخصیت بینالمللی بود. او از حیث مسئولیتی که قریب دو دهه در نیروی قدس سپاه داشت و در بطن تحولات منطقه بود چهره شناخته شدهای بود و در بین ملتهای ساکن در محور مقاومت مانند افغانستان، عراق، یمن، سوریه، لبنان، فلسطین و ... محبوبیت فراوانی داشت.
باتوجه به فراملی بودن شخصیت حاج قاسم، انتقام خون او نیز قطعاً محدود به یک یا چند نقطه در کشورهای همسایه یا غرب آسیا نخواهد بود و منافع آمریکا در اقصی نقاط جهان، حتی در خاک این کشور مستعد ضربه خوردن خواهد بود.
همزمان با اعلام خبر شهادت سردار سلیمانی، پلیس نیویورک به صورت فوری تدابیر ویژهای را برای حفاظت از برخی نقاط حساس این شهر انجام داد. به گفته شهردار نیویورک، دلیل این امر "احتمال هرگونه اقدام از سوی ایران و یا همپیمانانش در انتقام" به کشته شدن قاسم سلیمانی است.
همچنین شاهد تجمع قابل توجه فعالان ضدجنگ در نیویورک بودیم. این اجتماع در محکوم کردن ترور یک سردار ایرانی در خاک آمریکا بیسابقه بود و تجمعاتی نیز در کشورهای اروپایی و کانادا بهراه افتاد که نشان میدهد منافع دولت آمریکا در خاک خودش هم میتواند در خطر باشد و میتوان انتظار هرنوع واکنش خودجوشی را علیه آمریکا داشت.
۳- نتیجه انتقام: راهبردی و نه تاکتیکی و نقطهای؛ انتقامهای متعدد و ضربات سنگین به مواضع آمریکاییها باید به یک نتیجه «راهبردی» منتهی شود. یکی از این نتایج راهبردی میتواند اخراج آمریکا از عراق و منطقه باشد.
در روزهای گذشته شاهد خواست عمومی ملت عراق در برچیده شدن پایگاههای آمریکا در این کشور بودیم و آیتالله حائری از مراجع بزرگ شیعه با صدور بیانیهای، فتوای حرمت به حضور نیروهای تروریست آمریکایی و همپیمانانشان در عراق داد. از آنجا که یکی از مواضع در تیررس ایران نیز پایگاههای آمریکا در منطقه است، تهدید مواضع آنها میتواند روند پاکسازی غرب آسیا از نیروهای آمریکایی را آغاز کند.
۴- انتقامگیرنده: بیشمار و فراملّی؛ همانطور که اشاره شد سپهبد سلیمانی یک شخصیت فراملی و بینالمللی بود و نقش موثری در کمک به گروههای مقاومت در منطقه و جهان داشت. گروههایی که توانستند در ابعاد نظامی، سیاسی و ژئوپلتیک به مزیت نسبی در مقابل مستکبران و حامیان آنها برسند و موقعیت خود را قدرتمندانه نشان بدهند. انصارلله یمن، حزبالله لبنان، حماس، جنبش جهاد اسلامی فلسطین، سپاه بدر عراق، حشد شعبی عراق، شیعیان افغانستان و... بخشی از جبهه مقاومت اسلامی هستند.
این گروهها در این سالها مستقل از ایران به مبارزات خود ادامه میدهند و در ماجرای خونخواهی از حاج قاسم نیز منافع آمریکا و صهیونیستها را به خطر خواهند انداخت. آمریکا هم نمیتواند انتظار توصیهپذیری این گروهها از جانب ایران و یا کنترل آنها را داشته باشد چراکه هویت و توان نظامی مستقل از ایران دارند.
۵- مسئولیت: تلفیق رسمی و آتش به اختیار؛ مجموع این نکات نشان میدهد آمریکا نمیتواند از بابت انتقام خیالش راحت باشد بلکه باید انتظار هرگونه واکنش در هر سطحی را داشته باشد. واکنشهایی که بخشی از آن رسمی و از سوی حکومت ایران خواهد بود و بخش دیگری کاملا غیر قابل کنترل و آتش بهاختیار از سوی گروههای مقاومت است که در پاراگراف قبلی به آنها اشاره شد.
انتقامهای خودجوش جغرافیا نمیشناسد و همانطور که اشاره شد میتواند در داخل خاک آمریکا نیز علیه منافع نظامی آمریکا محقق شود. ترامپ نیز قاعدتاً از ترس انتقام جبهه مقاومت لحظه آرامی در ادامه نخواهد داشت.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/