چیزی که بیش از شهادت او مورد توجه قرار میگیرد، شاید نوع نگاه او به زندگی و تحولات مختلف است. راز امثال سردار سلیمانی و یاران و هم رزمانش که آنها هم در دفاع مقدس جانفشانیها کردند و سالها از این آب و خاک مقدس حراست نمودند و چنین عمیق و شگرف بر جان ملت نشستند، واقعا چه بود؟
راز جاودانگی حاج قاسم در استواری و اخلاص بود؛ راهی که پیمودن آن برای هر کسی آسان نیست. عیار این اخلاص را در ذره ذره وجودش و مشی و رفتارش میشد فهمید و درک کرد. به نقطهای رسیده بود که غیر از خدا نمیدید و غیر از خدا نمیشنید و غیر از خدا نمیگفت. مرزهای کمال را به سرعت طی کرد و از دیگران سبقت گرفت. کسی که از خدا دم میزد، دیگر چیزی برای خود نمیخواست. فقط به دنبال راه خدا بود و از هیچ تلاشی برای رسیدن به حق دریغ نمیکرد. پس مانند مولای خویش اباعبدالله (ع) جاودانه شد.
چراغ راهی که او برافروخت برای نسلها و سالها همچنان روشنگر پیمانی است که فقط مردان با اخلاص و به دور از هر شائبهای با خدای خویش میبندند. شاید یکی از مهمترین آثار این شهادت، فرهنگ سلیمانی است. سلیمانی بار دیگر در بحبوحه کینهها و خودپرستیها و دنیاطلبی و سودجوییها شیطانی به همه یاد داد که ما دین خویش را ادا نکرده ایم. او با خون خویش اثبات کرد که همچنان یار مظلومان است و طلبی از انقلاب و سالهای دفاع مقدس ندارد.
قاسم با انفاس و اذکار قدسی خویش یادآور روزهای روشنی شد که مردم صرفا برای معنویت میخروشیدند و کسی به فکر جایگاه و مقام، یا ثروت و زراندوزی نبود. این میراث گرانبهایی بود که فرزند پاک میهن بر جای گذاشت و بر یکایک ماست که در حفظ و بارور کردن چنین فرهنگی از پای ننشینیم و دریغ نکنیم.
فرهنگ سلیمانی برای ملتی که عاشق قاسم سلیمانی بود بهترین دستاورد است.
یادش گرامی و راهش پررهرو.
انتهای پیام/