فرشتگان بی ادعا
تابه حال به این فکر کردید که آیا میتوانید درد و رنج فردی را تحمل کنید و یا تحمل دیدن جراحات و زخمهای عمیق را دارید؟ اگر بخواهیم به شکل دیگر بگوییم فکر میکنید بتوانید فریادهای افرادی که عزیزی را از دست دادهاند را تحمل کنید و یا سوراخ شدن دست ظریف و کوچک کودکی را ببینید و یا اینکه پیرمردی را بر روی تخت بیمارستان ببینید که به مرور زمان قوای جسمانی اش تحلیل میرود؟
همه این سوالاتی که با خواندنش هم ممکن است شما ناراحت شوید جزء جدایی ناپذیر شغل پرستاری است؛ حرفهای که از قدیمالایام جزو مشاغل سخت و دشوار بوده است. پرستاران علاوه بر دانش علمی، فنی و مهارت در کار باید از روحیه مادری بی بدیلی بهره مند باشند چرا که بخش اعظم کار آنها مهربانی، دلسوزی و همدردی با بیماران و همراهان آنان است.
پرستاران ما غالباً با ساعات کاری طولانی، شیفتهای پرکار شبانه، فعالیتهای ذهنی و بدنی که سبب ضعفهای جسمانی بسیاری میشود، تاثیرات روحی تماس مداوم با انسانهایی که در بدترین مرحله زندگی خود هستند (بیماری و مرگ)، واکنشهای منفی بیماران و همراهانشان همچون پریشانی، یاس و پرخاشگری درگیرند؛ البته باید به این مشکلات کمبودهای دارویی و تجهیزات، هماهنگیهای زمان بر و سایر مشکلات را نیز اضافه کرد اما با این وجود پرستاران همواره با عشق و علاقه به کار خود ادامه میدهند و به نوعی فرشتگان بی ادعا هستند.
پرستاری نیازمند عشق و علاقه است
پریسا یکی از پرستاران کادر درمانی بیمارستانی در اراک است که ۱۵ سال است با عشق و علاقه به کار خود ادامه میدهد او حالا نه تنها بیرون از منزل بلکه در خانه هم پرستار نوزادان دوقلوهای خویش است و همواره با عشق به کارش ادامه میدهد اما وقتی که پای درد و دلش نشستم او هم مانند دیگر پرستاران گلایههایی داشت که از آنها برایم گفت.
او درباره توصیف شغل خود این چنین میگوید: شغل پرستاری حرفهای است که قبل از هر آنچه که نیاز به یادگیری اش باشد عشق، محبت و علاقهای خالصانه میخواهد. اگر فردی در خانوادهای با مشکلات روحی بسیار دست و پنجه نرم کند و یا ریشههایی از غرور در شخصیتش داشته باشد نمیتواند در این حرفه موفق باشد چرا که پرستاری یعنی مرهمی بر التیام افرادی که تو را پناهگاه خود میدانند. به طور مثال شما باید بتوانید حتی اتفاقات ناگوار را که در شرایط جسمانی یک بیمار بروز میکند را خوب ببینید و نه تنها آن اتفاق برایتان ناگوار نباشد بلکه آن را به نشانه رخدادی خوب تلقی کنید.
وقتی از او درباره دلایل انتخاب این شغل می پرسم میگوید: من از دوران کودکی خود را در قامت یک پزشک و یا پرستار میدیدیم و از همان دوران با مهر و محبت خاصی با خواهران و یا برادرانم رفتار میکردم و رفته رفته این روحیه درون من تقویت شد و باعث آن شد که حرفه پرستاری را نه فقط به عنوان یک شغل بلکه به عنوان بخشی از زندگیام انتخاب کنم.
همدلی جز جدایی ناپذیر حرفه پرستاری
اما پریسا یکی از دلایل موفقیت خود را درون این شغل با وجود داشتن نوزادانی دوقلو همسر و همکارانی خوب میداند. او میگوید: شغل پرستاری از آن دسته کارهایی است که همسرشما باید بسیار همراهتان باشد. به این صورت که بتواند شیفتهای طولانی شبانه و خستگیهای شما را در روز بعد تحمل کند و یا اینکه در بسیاری از مهمانیها به دلیل حجم کاری شما نتواند حضور پیدا کند که از این لحاظ من خداوند را برای داشتن چنین همسری شکر میکنم چرا که نه من بلکه تمامی همکارانم نیازمند حمایتهای خانواده هستیم. به طور مثال اگر کمکهای همسر من در کارهای منزل و یا نگهداری از نوزادان نبود شاید من مجبور به ترک شغلم میشدم، البته همه من و همکارانم سعی کردهایم فرزندان خود را مستقل تربیت کرده تا در نبود مادر و یا پدر خود بتوانند مشکلات خود را حل کرده و آنان را به نحوی با شغل و فعالیت خود به شکلی که در روحیه شان تاثیر منفی نداشته باشد آشنا کنیم؛ در کنار این شغل پرستاری حرفهای است که همدلی جزء جدایی ناپذیر آن است و این خصیصه در میان همکاران باید به خوبی وجود داشته باشد. برای مثال همکاران من به دلیل شرایط من در شیفتهای کاری نهایت همکاری را دارند و به این ترتیب من میتوانم به وظایف مادری خود نیز به خوبی رسیدگی داشته باشم.
کمبود نیروی انسانی و وصول مطالبات دغدغه اصلی پرستاران
چند دقیقهای از گفت و گوی ما میگذرد که از او درباره کمبودهای این حرفه می پرسم و بالاخره گلایهها و ناراحتی هایش را میگوید به گفته پریسا شیفتهای کاری که در بیمارستان مشغول خدمت است بین ۷ تا ۸ ساعت است. اما او میگوید این حجم کاری برای کسی است که مانند من چند سال سابقه خدمت دارد و همکارانی که سابقه خدمت کمتری دارند گاه مجبورند تا ۱۲ ساعت و یا بیشتر را مشغول به خدمت در شیفتهای کاری باشند البته به این حجم کاری باید کمبود نیرو را نیز اضافه کرد.
او میگوید به دلیل کمبود نیروی انسانی مورد نیاز برای تکمیل شیفتهای کاری بیشتر من و همکارانم مجبور هستیم شیفتهای بیشتری را در بیمارستان حضور داشته باشیم آن هم به این دلیل که ممکن است شیفتهای کاری به دانشجویان و افرادی که از تجربه کمتری برخوردار هستند سپرده شود و این کار را برای ما فشردهتر و سختتر میکند.
اما مشکل کمبود نیروی انسانی تنها یک بخش کوچک از مشکلات پرستاران است چرا که پریسا میگوید: مشکل اصلی من و تمامی پرستاران وصول مطالباتشان است؛ شغل ما به اندازه کافی سختیهای خود را دارد اما همه ما هر روز با عشق و علاقه به آن ادامه میدهیم و اگر از تمامی پرستاران بپرسید که بازهم حاضر به انتخاب این شغل هستند یا خیر جواب مثبتی را خواهید شنید، اما در حال حاضر پرستاران مانند دیگر مشاغل از امکانات رفاهی زیادی برخوردار نیستند و بسیاری از آنان پس از گذشت چندین ماه هنوز حقوقهای خود را دریافت نکردهاند؛ همین مشکل سبب میشود بسیاری از پرستاران اقدام به کار در مراکز درمانی خصوصی برای تامین هزینههای خود کرده و ما را با مشکل کمبود نیروی انسانی مواجه میکند در کنار این مشکل بزرگتر ما پرستاران این است که جزئی از کادر معمولی بیمارستان و مانند کارمندان هستیم در حالی که ما جزئی از کادر درمانی بیمارستان هستیم و حجم کاری سنگینی نیز داریم.
تصور کنید هر روز به محلی پا گذاشته که قرار است شاهد بسیاری از بیماران مختلف و درد و رنج بسیاری از افراد باشید، بوی مواد ضد عفونی کننده به مشامتان برسد و صدای فریادهای روزانه افرادی را بشنوید، اما با وجود این کمبودها باید سعی کنید همچنان با عشق و علاقه به کار خود ادامه دهید و مرهمی بر زخم افرادی باشید که به شما نیازمندند این خلاصهای از یک روز کاری پرستاران از زبان پریسا است.
منبع: مهر
انتهای پیام/