با پیگیریهای گروهی از کارشناسان اداره محیطزیست استان تهران و سازمان حفاظت محیطزیست راهی برج معروف تهران شدند، بعد از یک ساعت معطلی لاشه آلفا را در استخر دیدند و گردانندگان دلفیناریوم دستنوشتهای به آنها تحویل دادند که میگفت دلفین هفته پیش به دلیل بیماری مرده است. اما مسئولان اداره و سازمان میگویند این پنهانکاری برای مجموعهای که حتی دامپزشک هم ندارد، تخلف است، بنابراین همه فعالیتهای آن معلق خواهد شد. هرچند تماسها معلوم میکند بلیتفروشی با تخفیفهای ٥٠درصدی ادامه دارد و «کاسیا» و «بوریس»، شیردریایی بازمانده هر شب در برج میلاد اجرا دارند.
گزارش یک مرگ
«دلفین دوم کجاست؟» پیگیریها از اینجا شروع شد و کیومرث کلانتری، معاونت محیط طبیعی سازمان حفاظت محیطزیست چنین جوابی داد: «نظارت این مراکز از سوی اداره استانها انجام میشود و تا این لحظه گزارشی درباره مرگ دلفین برج میلاد به ما واصل نشده است. اگر استان تهران هم چیزی دراینباره نداند، خبر صددرصد درست است.» سعید محمودی، رئیس اداره محیطزیست استان تهران هم از ماجرا خبر نداشت. صبح چهارشنبه تیمی از محیطزیست استان تهران و سازمان محیطزیست راهی برج میلاد شدند و قرار شد نتیجه بازدیدشان را روز بعد گزارش کنند.
یک منبع آگاه از وضع دلفین بازمانده میگوید: «دلفینی که زنده مانده است، حالش خیلی خوب نیست و بیقرار است. هر شب در نمایش میبینیم که دنبال دلفین دیگر میگردد و افسرده شده است. حالا بعید نیست که به همین بهانه بخواهند دلفین دیگری به این مجموعه اضافه کنند.» به گفته او دلفیناریوم برج میلاد تا قبل از این ٦ شیر دریایی داشت و یک شیر هم همانجا متولد شد. صاحبان مجموعه چهار شیر دریایی را به ترکیه صادر کردند، در سال ٩٧ دو شیردریایی تلف شدند و یکی از آنها که بازمانده، هر شب کنار تک دلفین میلاد نمایش دارد.
پس از بازدید دلفیناریوم مهرداد کتال محسنی، معاون محیط طبیعی اداره محیطزیست استان تهران از نتیجه بازدید اکیپ اداره و سازمان میگوید: «همکاران ما را یک ساعت دم در معطل کردند و آنها را راه نداده بودند و وقتی داخل رفتند، با لاشه دلفین مواجه شدند. لاشه را گذاشته بودند در همان محلی که نگهداری شده بود. براساس اظهارات آنها این حیوان بعد از چند روز بیماری ساعت ٧ و ٢٠ دقیقه صبح بیستونهم آذر تلف شده است، اما ما برای بررسی صحت و سقم این مطلب، خونگیری اولیه، کالبدشکافی و نمونهبرداری از لاشه را انجام دادیم تا آزمایشگاه علت مرگ را تشخیص دهد.»
به گفته او «بعد از قطعیت درباره تخلف این مجموعه» تمامی فعالیتهای دلفیناریوم برج میلاد تا تعیین علت تلفشدن این حیوان و معرفی یک دامپزشک دارای صلاحیت بهعنوان مسئول فنی و حضور خود مالک اصلی این مجموعه معلق میشود. «بالاخره روال قانونی دارد. ما به آنها ضوابط را اعلام کردهایم و اگر تمکین نکنند، اداره محیطزیست شهر تهران موارد حقوقی را پیگیری میکند.»
بر اساس گزارشی که به کارشناسان داده شده، این مرکز در چندسال فعالیت خود، با مجوزهای سابق سازمان محیطزیست تعدادی فوک خزدار، شیر دریایی و دلفین به این مجموعه وارد، خارج و صادر کرده است. البته آنها تعداد دقیق حیوانات را اعلامنکرده و تنها به گفتن این موارد بسنده کردهاند: «این مرکز طبق مجوزی که سال ٩٤ از سازمان محیطزیست دریافت کرده، دو دلفین از اوکراین وارد کرده است. یکی از شیرهای دریایی هم در سال ٩٦ به علت کهولت سن تلف شده و سازمان مرکزی محیطزیست مجوز تاکسیدرمی آن را صادر کرده است.» از طرف دیگر مهرماه امسال مالک دلفیناریوم مجوز صادرات دو دلفین و یک شیر دریایی به ترکیه را درخواست و سازمان هم موافقت کرده است، هرچند با توجه به اتفاقات افتاده، «همه این موارد به حالت تعلیق درمیآید.»
معاون محیط طبیعی اداره محیطزیست استان تهران میگوید: «اطلاعرسانی به موقع درباره تلفشدن دلفین انجام نشده است. علاوه بر این، آنها روز چهارشنبه بعد از اینکه همکاران محیطزیست به آنجا رفتند، نامهای را به صورت دستی و به تاریخ وصول روز سهشنبه تحویل دادهاند. این کارها همه انحراف از ضوابط و مقررات است.»
اداره محیطزیست استان تهران دهم اردیبهشت ٩٧ در نامهای خطاب به مدیرعامل برج میلاد هشدار داده بود که آنها حق ندارند بهرهبردار را تغییر دهند، حق ندارند بدون هماهنگی گونهها را به شخصی بدون مجوز واگذار کنند و نگهداری از حیوانات، ورود یا خروج هر یک از آنها باید در چارچوب ضوابط محیطزیست باشد، اما محسنی میگوید، چنین نشده است: «هیچ یک از این موارد به صورت دقیق انجام نشده است. تلفات را گزارش نکردهاند و گزارش نوزاد جدید را هم ندادهاند.»
از احوال دلفیناریومهای دیگر
چهار سال پیش ایران به پویش «سیرک نه» پیوست و فعالیت سیرکهای حیوانات به کلی ممنوع شد. بعد از آن اما تب راهاندازی دلفیناریومها بالا گرفت. آنها تفاوت چندانی با سیرک نداشتند؛ اینبار پستانداران باهوش دریایی آموزش میدیدند تا تماشاچیان را سرگرم کنند. بعد از دلفیناریوم کیش که در سال ٧٩ به راه افتاد و با وجود قرارگرفتن در منطقه آزاد، نیازی به مجوزگرفتن از سازمان حفاظت از محیط زیست هم نداشت، مجموعههای تهران در سال ٩٢ و تبریز در سال ٩٥ به راه افتاد و بعد هم سرمایهگذاری در اهواز بنای ساخت یک دلفیناریوم را گذاشت و در منطقه آزاد انزلی هم یک آکواریوم بزرگ به راه افتاد. صاحبان این مجموعهها بیهیچ اشارهای به درآمدزایی، هدفشان را «بالابردن نشاط اجتماعی» عنوان میکنند.
در تبلیغات پارک دلفینهای باغلارباغی تبریز گفته میشود که دو شیر دریایی و دو دلفین آموزشدیده در روسیه حرکات آکروبات اجرا میکنند و یک وال سفید بلوگای آموزشدیده در روسیه، آواز میخواند و نقاشی میکشد؛ روزانه ٣ سانس و ٤٠٠ بیننده برای هر نمایش. در سال ٩٦، یک سال بعد از راهاندازی این دلفیناریوم، یک فوک و دو دلفین آن تلف شدند؛ هر چند بهسرعت دو دلفین دیگر جایگزین شد و بار دیگر اسفند ٩٦ خبر آمد که دومین دلفین این مجموعه هم مرده است. در بیخبری مسئولان سازمان محیط زیست اما منبعی آگاه میگوید که بعد از مرگ سه دلفین، یک فوک و یک نهنگ سفید بلوگا این مجموعه تعطیل شده است.
از طرف دیگر بنا بود ساخت دلفیناریوم اهواز هم با سرمایهگذاری ١٤میلیارد تومانی آغاز شود. سرمایهگذار مجموعه گفته بود که تمامی مراحل قانونی و مجوزهای لازم برای ساخت دلفیناریوم گرفته شده و قرار است در آن علاوه بر دلفین از پنگوئن، شیر دریایی، فوک خزدار با قابلیت اجرای نمایش استفاده شود. از طرف دیگر در تبلیغات دلفیناریوم کیش گفته میشود که آنجا ۲۱ پستاندار دريايى در استخرهايى با حجم ۱۸۰۰۰ متر مكعب پرشده از آب دريا نگهدارى میشوند. بلیتهای گران این مجموعه مخصوص باغ پرندگان، کلاسیک شو، آکواریوم آب شور و دلفین شو است. بنابراین در حال حاضر تنها دو دلفیناریوم کیش و تهران به فعالیتشان ادامه میدهند و بعد از تخلفات بسیار فعالیت مجموعه برج میلاد هم با چالش مواجه شده است.
آنها به تخلف ادامه میدهند
از نگاه سپهر سلیمی، فعال حقوق حیوانات، در نبود شفافیت از سوی مجموعههای نگهداری حیوانات، تکرار مرگ گونهها در اسارت و بیخبری نهادهای مرتبط دور از انتظار نیست. او باغ وحش مشهد را مثال میزند که سال گذشته در بازرسیها هفت تخته پوست و چهار جمجمه ببر در انبارش پیدا شد و امسال هفت توله ببر دیگر در آن کشته شدند و اخبار آن پنهان شد یا باغ وحش صفادشت که مرگ یکی از سه زرافهاش را پنهان کرد و به سازمان محیط زیست اطلاع نداد: «اعتراض فعالان حقوق حیوانات و محیط زیست نسبت به مراکز نگهداری، باغوحشها، باغ پرندگان و دلفیناریومها فعالیت غیرشفاف آنهاست. وقتی از مرگ حیوانات بزرگ باخبر نمیشویم و به سازمان محیط زیست هم اعلام نمیکنند، نشان میدهد که بسیاری از وقایع از چشم مسئولان پنهان است؛ نه ورودی باغ وحشها معلوم است، نه خروجی و نه تلفات. حالا هم بار دیگر خیلی اتفاقی معلوم شده که این دلفین مرده. اصلیترین کاری که میشود انجام داد شفافکردن فعالیت و اطلاعرسانی دقیق درباره آمار ورود و خروج این مجموعههاست.»
او درباره دلفینها هم میگوید: «دلفینها حیوانات فوقالعاده باهوشی هستند و این هوش، اسارت را برای آنها سختتر میکند. آنها در طبیعت حدود ٥٠ کیلومتر شنا میکنند اما دلفیناریومها فضای کوچکی دارند که فرسنگها از طبیعت آنها فاصله دارد. نیمی از دلفینهایی که در سه ماهه اول از طبیعت و خانوادهشان جدا میشوند، میمیرند. خانواده دلفینهایی که از طبیعت شکار میشوند، همیشه عزادار است و دلفین جدا افتاده هم میتواند تا آخر عمر غمگین باشد. خیلی از دلفینها از طبیعت جدا میشوند اما دلفیناریومها گاهی ادعا میکنند که آنها آکواریومیاند و در اسارت به دنیا آمدهاند. آنها بیشتر اوقات دروغ میگویند. دلفینها در اوکراین یا تایچی ژاپن شکار میشوند، مدتی در مقصد سومی مثل روسیه نگهداری میشوند تا قاچاقچیان حیات وحش آنها را به کشور مقصد بفروشند. »
باید ضرر و زیان پرداخت شود
کیومرث کلانتری، معاونت محیط طبیعی سازمان محیط زیست درباره نبود شفافیت در فعالیت مجموعههای نگهداری از حیات وحش میگوید: «مراکز نگهداری و نمایشگاهها و باغوحشها تحت نظارت ادارات استانی هستند اما سیاست کلان سازمان این است که اگر گونهای تلف شد، آنها باید در جریان قرار دهند و این در آمارهایشان ثبت شود. علاوه بر این گونه باید شناسنامهدار باشد و روند زیستش به سازمان گزارش داده شود. اگر چنین نکنند، تخلف است، با آنها برخورد میکنیم و باید ضرر و زیان بپردازند. هر قصوری که اتفاق بیفتد، برخورد میکنیم، این وظیفه ماست.»
به گفته او سازمان محیط زیست درصدد ساماندهی مراکز نگهداری حیات وحش است: «سازمان شاید تا امروز زیاد وارد این موضوع نشده اما باید نظارتمان را بیشتر کنیم تا مجموعههایی که میتوانند شرایط و استانداردهای محیط زیستی را رعایت کنند، از این وضع بهره ببرند. اکنون در حال ویرایش و اصلاح دستورالعملهای نگهداری از حیات وحش در مجموعهها هستیم. ما موظفیم رعایت حداقل کف استانداردهای محل نگهداری و پرورش را طلب کنیم. این در حال حاضر اولویت ماست؛ چرا که همین حالا خیلی از اینها با استانداردهای اولیه محیط زیست هم سازگاری ندارند.»
منبع: شهروند
انتهای پیام/