سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بررسی مهم‌ترین اتفاقات نشست مالزی

نشست کشور‌های مالزی بدون حضور عربستان سعودی به معنای آن است که به زودی کشور‌های منافق از صف مسلمانان جدا خواهند شد.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران جوان، پنجمین دوره «نشست کوالالامپور» با عنوان «نقش توسعه در دستیابی به حاکمیت ملی [۱] » با حضور ده‌ها هیأت دولتی و صدها دانشمند و متفکر از کشورهای اسلامی و البته غیبت قابل‌توجه عربستان و پاکستان [۲] از چهارشنبه تا شنبه (۲۷ تا ۳۰ آذر ۹۸) در پایتخت مالزی برگزار شد. این نشست با حواشی‌ای همراه بود که چه‌بسا در اهمیت با اصل نشست برابری می‌کردند. امسال نه تنها عربستان، بلکه حتی پاکستان که یکی از اعضای بنیانگذار این نشست بود، از شرکت در اجلاس کشورهای اسلامی در کوالالامپور خودداری کرد. در ادامه این گزارش، با جزئیات این نشست و دلایل تحریم آن توسط عربستان و عدم شرکت پاکستان بیش‌تر آشنا خواهید شد.

جایگزینی برای «شورای همکاری اسلامی»؟

اولین نکته‌ای که درباره پنجمین دوره نشست کوالالامپور نظر کارشناسان را جلب کرد، تصمیم سعودی‌ها برای بایکوت آن و فشار به متحدان نزدیکشان به منظور تحریم این نشست بود. عربستان با وجود آن‌که «ماهاتیر محمد» نخست‌وزیر مالزی نماینده شخصی خود را برای دعوت از ملک سلمان به ریاض فرستاده بود، از ابتدا اعلام کرد که در نشست امسال کوالالامپور حضور پیدا نخواهد کرد و معتقد است مسائل جهان اسلام باید در چارچوب «سازمان همکاری اسلامی» حل‌وفصل شوند؛ سازمانی که مقر آن در جده عربستان است و آل‌سعود نقش محوری را در آن ایفا می‌کند. از طرف دیگر، «عمران خان» نخست‌وزیر پاکستان که نه تنها یکی از اعضای بنیانگذار نشست امسال بود، بلکه طبق برنامه باید در این جلسه سخنرانی می‌کرد، پس از آن‌که توسط آل‌سعود احضار شد [۳] ، یک روز قبل از آغاز نشست، سفرش به مالزی را لغو کرد.

علاوه بر این دو کشور و البته امارات، چیزی نمانده بود اندونزی، پرجمعیت‌ترین کشور مسلمان در دنیا، نیز در نشست کوالالامپور نماینده‌ای نداشته باشد. در ابتدا قرار بود «جوکو ویدودو» رئیس‌جمهور اندونزی یکی از سخنرانان مراسم باشد، اما بعداً اعلام شد سفر به مالزی از دستورکار ویدودو خارج شده است و «معروف امین» نخست‌وزیر اندونزی به جای رئیس‌جمهور این کشور در نشست کوالالامپور حضور خواهد یافت [۴] . با این حال، به نظر می‌آید نظر سعودی‌ها با همین مقدار هم تأمین نشد، چراکه دولت اندونزی بعداً اعلام کرد «امین» به خاطر ضعف جسمانی قادر به حضور در نشست نخواهد بود [۵] . در عین حال، گزارش‌های ضدونقیض از حضور «رتنو مرسودی» وزیر خارجه اندونزی در نشست کوالالامپور حکایت دارند [۶] .

آل‌سعود ادعا می‌کند نشست کوالالامپور موازی با «سازمان همکاری اسلامی» برگزار می‌شود و به اعتبار این سازمان خدشه وارد می‌کند. این در حالی است که ماهاتیر محمد، نخست‌وزیر مالزی و رئیس نشست کوالالامپور [۷] حتی در تماس مستقیم با شخص ملک سلمان [۸] تأکید کرده بود که هدف از برگزاری این اجلاس، اختلاف‌افکنی، بلوک‌سازی یا جایگزینی شورای همکاری اسلامی نیست [۹] ، بلکه یافتن راه‌هایی عملی برای بحران‌هایی است که به اعتقاد «محمد» جهان اسلام به آن‌ها دچار است [۱۰] . وی البته در سخنانی ظاهراً دوپهلو خاطرنشان کرده بود: «شورای همکاری اسلامی سازمان بسیار بزرگی است و برای ما بسیار دشوار است که بخواهیم اعضای چنین سازمان بزرگی را در کنفرانس خود شرکت دهیم. برای همین هم با پنج کشور [مالزی، اندونزی، ترکیه، قطر و پاکستان] شروع کردیم و امیدواریم با گذشت زمان، سایر اعضای سازمان همکاری اسلامی نیز به ما ملحق شوند [۱۱]

فشار سعودی‌ها و تحقیر عمران خان

تلاش‌های عربستان برای به شکست کشاندن نشست کوالالامپور به طور خاص موجب تحقیر پاکستان شد. گفته می‌شود جرقه نشست امسال کوالالامپور به ابتکار مالزی، ترکیه و پاکستان و در حاشیه نشست مجمع عمومی سازمان ملل در ماه سپتامبر سال جاری زده شده است (و سپس ایران و قطر نیز به شرکت در این نشست دعوت شده‌اند). بنابراین شرکت نکردن عمران خان در نشست کوالالامپور علامت سؤال بزرگی را به وجود آورد. این تصمیم عمران خان، نه تنها موضع «بی‌طرفی [۱۲] » مدنظر اسلام‌آباد میان ایران و عربستان را به چالش کشید، بلکه نشان داد سیاست خارجی پاکستان نشانه‌ای از استقلال ندارد [۱۳] . تا اندازه‌ای شبیه به ماجرای اندونزی، عمران خان هم پس از اعلام لغو سفر خودش به مالزی گفته بود «شاه محمود قریشی» وزیر خارجه‌اش را عازم کوالالامپور خواهد کرد، اما نهایتاً قریشی هم اجازه شرکت در نشست کوالالامپور را پیدا نکرد و هیچ نماینده‌ای از طرف دولت پاکستان در این اجلاس کشورهای اسلامی حضور نداشت.

عمران خان مؤکداً گفته بود قصد دارد موضوعات مهمی مانند برخورد دولت هند با مسلمانان کشمیر را در نشست کوالالامپور مطرح کند. بنابراین هیچ‌کس شک نداشت فشارهای سعود موجب شده تا وی در لحظات آخر از حضور در این نشست منصرف شود و همین مسئله برای تحقیر سیاست خارجی پاکستان کافی بود. با این وجود، «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهور ترکیه و یکی از سخنرانان نشست کوالالامپور، بعداً ابعاد دیگری از این تحقیر بین‌المللی را هم افشا کرد. اردوغان به روزنامه ترکیه‌ای «دیلی‌صباح» گفت سعودی‌ها «خان» را به اخراج چهار میلیون کارگر پاکستانی از عربستان و پس گرفتن کمک شش میلیارد دلاری به اسلام‌آباد در صورت حضور پاکستان در نشست کوالالامپور تهدید کرده‌اند [۱۴] .

فارغ از این‌که سعودی‌ها دقیقاً چه چیزی را در جلسه ریاض به عمران خان گوشزد کرده‌اند، فشار سعودی‌ها به دولت پاکستان ممکن است اتفاقاً نتیجه معکوس برایشان داشته باشد. فرمانبرداری محض عمران خان از آل‌سعود از دید ناظران بین‌المللی مخفی نماند و در داخل خود پاکستان هم با انتقاد نمایندگان پارلمان مواجه شد که غیبت اسلام‌آباد در نشست مالزی را نشانه «ناتوانی [عمران خان] در برقراری توازن میان منافع بلندمدت سیاست خارجی با فواید موقت» روابط با آل‌سعود دانستند [۱۵] . قطعاً نخست‌وزیر آرمان‌گرای پاکستان از غیبت در نشست کوالالامپور درس بزرگی آموخت و چه‌بسا این درس، اهمیت شرکت کردن در نشست‌های بعدی جهان اسلام بدون حضور سعودی‌ها و بی‌توجهی به خواسته‌های نامعقول آل‌سعود به امید بازگرداندن آب رفته به جوی باشد. شاید اسلام‌آباد امسال منافع اسلامی و سیاست خارجی حضور در کوالالامپور را قربانی مصالح مالی و اقتصادی روابط با آل‌سعود کرده باشد، اما تحولات گذشته و آینده در دنیای اسلام و نفرت روزافزون بین‌المللی از رژیم سعودی به زودی به نخست‌وزیر پاکستان خواهد آموخت که سعودی‌ها نه در دنیای اسلام و نه در دنیای سیاست نمی‌توانند بهترین شریک اسلام‌آباد باشند.

آل‌سعود از «خادم الحرمین» تا «خائن الحرمین»

برخی ناظران معتقدند [۱۶] که نشست کوالالامپور، با توجه به حضور ایران و قطر و غیبت عربستان و پاکستان، بیش از هر چیز، وجود اختلاف در میان کشورهای جهان اسلام را نشان داد [۱۷] . اما این مسئله [۱۸] همان اندازه که تلخ و ناخوشایند است، می‌تواند مفید و بلکه ضروری هم باشد. مروری بر تاریخ نشان می‌دهد سازمان همکاری اسلامی به رهبری آل‌سعود تا کنون در حل مشکلات جهان اسلام ناتوان و بلکه بی‌میل بوده است و خواه‌ناخواه باید جای خود را به نهادی چالاک‌تر و کارآمدتر بدهد [۱۹] . این سازمان که رسماً برگزاری نشست کوالالامپور را بر خلاف مصالح اسلام و مسلمین دانسته است [۲۰] ، هم‌اکنون اصلی‌ترین اجتماع کشورهای اسلامی به شمار می‌رود، اما به هیچ عنوان شایسته‌ترین سازمان برای زعامت امت اسلامی نیست. این سازمان ۵۰ سال پیش تحت عنوان «سازمان کنفرانس اسلامی» و در واکنش به آتش گرفتن بخشی از مسجدالاقصی توسط یک مسیحی افراطی در سال ۱۹۶۹ تأسیس شد. آن زمان، «امین الحسینی» مفتی بیت‌المقدس این جنایت را یک «جنایت یهودی» توصیف کرده و از سران تمامی کشورهای اسلامی خواسته بود تا در پاسخ به این جنایت گرد هم جمع شوند [۲۱] . این اتفاق یکی از اصلی‌ترین عواملی بود که مستقیماً به شکل‌گیری شورای همکاری اسلامی منجر شد.

اما از آن زمان تا کنون تغییرات زیادی در دنیای اسلام رخ داده و تقریباً تمام پایه‌هایی که سازمان همکاری اسلامی بر اساس آن‌ها ایجاد شده بود، اکنون دقیقاً معکوس شده‌اند. جرقه سازمان کنفرانس اسلامی را محکوم کردن یک «جنایت صهیونیستی» در فلسطین زد که نشان می‌داد مسئله فلسطین چه اندازه در جهان اسلام محوریت دارد، اما بسیاری از کشورهای عضو این سازمان هم‌اکنون تحت تأثیر اولویت‌بندی‌های اشتباه سعودی، مسئله فلسطین را به کلی از یاد برده‌اند. همچنین منشور این سازمان صراحتاً اعلام می‌کند که شهر جده در عربستان سعودی به عنوان مقر «موقت» سازمان همکاری اسلامی تعیین می‌شود «تا زمانی که بیت‌المقدس آزاد شود و تبدیل به مقر دائمی این سازمان گردد.» این گزاره‌ها به صراحت روی تلاش مسلمانان برای آزادی فلسطین تأکید دارند، اما این در حالی است که سعودی‌ها در حال حاضر نه تنها اهمیتی برای آزادی فلسطین قائل نیستند، بلکه روابط گسترده و نه چندان مخفیانه با رژیم اشغالگر قدس و روابط گرم و کاملاً علنی با بزرگ‌ترین حامی رژیم صهیونیستی، یعنی آمریکا، برقرار کرده‌اند.

به علاوه، انتخاب جده به عنوان مقر موقت سازمان همکاری اسلامی نشان از اهمیت عربستان به عنوان میزبان مقدس‌ترین مکان‌های اسلام یعنی مسجدالحرام و مسجدالنبی داشته است، در حالی که زمامداران سعودی به خاطر کنترل بر مکه و مدینه شاید زمانی «خادم الحرمین الشریفین» لقب داشتند، اما اکنون ملاحظه‌آمیزترین لقبی که برای توصیف آن‌ها می‌توان استفاده کرد «خائن الحرمین الشریفین» است. این واقعیت چنان آشکار است که حتی مجله آمریکایی فارن‌پالسی چند ماه پیش با انتشار گزارشی توضیح داد که چگونه محمد بن سلمان دارد کاری می‌کند تا مسلمانان سفر حج را که یکی از اصلی‌ترین ارکان اسلام است، بایکوت کنند [۲۲] . بدیهی است کشوری که به آرمان فلسطین خیانت کرده، هر روز عده‌ای مسلمان را در یمن به خاک و خون می‌کشد، پرونده حقوق بشری‌اش علیه مردم خودش سیاه است، و اقدام وحشیانه ولی‌عهدش به ترور یک خبرنگار منتقد در خاک یک کشور مسلمان دیگر تصویر اشتباهی از اسلام را به جهانیان نشان می‌دهد، لیاقت رهبری بر یک سازمان برجسته اسلامی را ندارد.

اهمیت یک آغاز جدید در دنیای اسلام

نگرانی آل‌سعود از فاصله گرفتن قاطبه امت اسلامی از رژیم حاکم بر عربستان نگرانی بجایی است، اما دلیل این صف‌بندیِ جدید، تلاش کشورهای اسلامی برای منزوی کردن عربستان نیست، بلکه جنایات وحشیانه سعودی علیه مسلمانان است که نه تنها به جان و مال مسلمانان بلکه به وجهه اسلام در جهان نیز صدمه می‌زند. از تلاش برای سرنگونی دولت در سوریه گرفته تا ایفای نقش پدری برای داعش، و از ائتلاف‌سازی برای محاصره اقتصادی قطر گرفته تا ائتلاف‌سازی برای حمله مستقیم نظامی علیه یمن، حکومت جدید سعودی کاری جز بحران‌آفرینی در جهان اسلام نکرده است. در مقابل، دیگر کشورهای اسلامی مانند ایران، ترکیه و قطر به دنبال ایجاد وحدت و حل این بحران‌ها در جهان اسلام بوده‌اند. بنابراین دیر یا زود جهان اسلام باید به این پیچ تاریخی می‌رسید و صف کشورهای واقعاً اسلامی را از صف دولت‌های منافق جدا می‌کرد. به نظر می‌آید نشست کوالالامپور گامی مهم در این مسیر بوده و آل‌سعود نیز از همین مسئله است که به وحشت افتاده است.

چنان‌که گفته شد، ضرورت دارد یک نهاد جدید و واقعاً نماینده امت اسلامی جای سازمان همکاری اسلامی را بگیرد. تجربه‌های قبلی مانند نقش مهم ایران در جنبش عدم تعهد به خوبی نشان می‌دهد که دستگاه دیپلماسی جمهوری اسلامی با توجه به شعارهای محوری کرامت انسانی و ظلم‌ستیزی، توانایی تشکیل ائتلاف‌های گسترده بین‌المللی حتی با کشورهای غیراسلامی را دارد. بنابراین انتظار می‌رود وزارت خارجه در دنیای اسلام نیز در عین توجه به ضرورت حفظ وحدت جهان اسلام، فعالانه‌تر نقش رهبری را به عهده بگیرد و از طریق ایجاد یا رهبری یک نهاد فراگیر اسلامی در راستای حل مشکلات جهان اسلام گام بردارد. نشست کوالالامپور نشان داد که تکیه ناحق آل‌سعود بر کرسی زمامداری امت اسلامی پیشاپیش رو به زوال گذاشته است و کشورهایی مانند پاکستان رفته‌رفته [۲۳] خود را مخیر میان دو گزینه «باقی ماندن با سعودی‌ها و انزوا» یا «پیوستن به امت اسلامی و سربلندی» می‌بینند. انتخاب گزینه درست برای کشورهایی مانند پاکستان و اندونزی که همچنان تحت نفوذ سعودی‌ها هستند، زمانی ساده‌تر خواهد شد که کشورهای بزرگ و مهمی مانند ایران پیش‌گام حرکت به سوی آرمان‌های واقعی اسلامی شوند.

طرح موضوعاتی مانند راه‌های عبور از تحریم‌های ظالمانه آمریکا در نشست کوالالامپور نشان می‌دهد زمینه‌های جدی همکاری میان کشورهای اسلامی برای مقابله یکپارچه با دشمنان جهان اسلام وجود دارد و باید از این زمینه‌ها استفاده کرد. کشورهای اسلامی به تنهایی چیزی حدود دو میلیارد نفر معادل یک‌چهارم جمعیت دنیا را در خود جای داده‌اند و برقراری روابط اقتصادی و تجاری میان این کشورها می‌تواند تا حد زیادی به استقلال و حل مشکلات اقتصادی آن‌ها کمک کند. «بازار حلال» که مشرق پیش از این مفصلاً در گزارش‌های متعدد به اهمیت آن اشاره کرده است، نه تنها راهی برای گسترش سبک زندگی اسلامی در دنیا و فراهم آمدن امکانات برای گردشگران مسلمان در تمام نقاط جهان است، بلکه به دست آوردن سهم کوچکی از آن به راحتی می‌تواند نیاز ایران به صادرات نفت و تأثیر تحریم‌های یک‌جانبه آمریکا را از میان ببرد.

مسلماً منافع اقتصادی تنها یکی از ثمره‌های گذار از دوران «اسلام سعودی» به دوره «اسلام واقعی» است. در دورانی که کشورهای واقعاً اسلامی رهبری امت اسلامی را به عهده بگیرند، بحران‌هایی مانند اختلاف‌افکنی سعودی-اماراتی میان کشورهای اسلامی، جنگ‌افروزی آل‌سعود در درون دنیای اسلام، وابستگی و سرسپردگی برخی کشورهای اسلامی به دولت‌های دشمن با اسلام، و اسلام‌ستیزی و ظلم علیه مسلمانان در سراسر دنیا از دنیای اسلام رخت برخواهند بست و چهره واقعی اسلام ناب به جهانیان نشان داده خواهد شد. آن زمان است که مسائل اصلی جهان اسلام مانند مسئله فلسطین دوباره در صدر اولویت‌های کشورهای اسلامی قرار خواهند گرفت و اسلام با گسترش فرهنگ متعالی خود در جهان قدرت گذشته خود را بازخواهد یافت.

منبع: مشرق

انتهای پیام/

تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.