سایر زبان ها

صفحه نخست

سیاسی

بین‌الملل

ورزشی

اجتماعی

اقتصادی

فرهنگی هنری

علمی پزشکی

فیلم و صوت

عکس

استان ها

شهروند خبرنگار

وب‌گردی

سایر بخش‌ها

بسته اینستاگرامی هنرمندان به تاریخ ۵ دی؛

تبریک تولد متفاوت رضا رفیع به حمیدلولایی؛ پشت صحنه شب بیادماندنی عمو پورنگ و مادرش در فرمول یک

به گزارش خبرنگار حوزه هنرمندان گروه فضای مجازی باشگاه خبرنگاران جوان، رصد زندگی شخصی و هنری هنرمندان و چهره‌های معروف هنری برای طرفداران و دنبال‌کنندگان این حوزه جذابیت‌های خاص خودش را دارد. شبکه‌های اجتماعی مختلف و امکان دسترسی به آن با استفاده از تلفن همراه این امکان را برای کاربران فراهم کرده است تا از طریق این درگاه هواداران بتوانند هر لحظه از وضعیت بازیگر محبوب خود مطلع شوند.

این روز‌ها چهره‌های هنرمندان عرصه موسیقی، سینما و تلویزیون و … یک یا چند صفحه شخصی و عمومی در شبکه‌های اجتماعی مختلف دارند و از این طریق شبانه‌روز با کاربران و هواداران خود ارتباط مستمر و دو طرفه‌ای برقرار می‌کنند.

در این گزارش می‌توانید گزیده‌ای از فعالیت‌های مجازی هنرمندان و بازیگران ایرانی را که در شبکه‌های اجتماعی در ۲۴ ساعت گذشته به اشتراک گذاشتند، مشاهده کنید.

رضا رفیع طنزپرداز و شاعر مشهور کشورمان با انتشار پستی در صفحه اینستا‌گرامی‌اش نوشت:

در همه دیرمغان نیست چنین لولایی!
سوم دیماه، روز شکفتن گلی خنده رو در گلشن تبسم هاست. عزیزی دوست داشتنی که سال‌هاست دیگران را می‌خنداند. اهل تبسم خشک و خالی هم نیست. پای حرف‌هایش که بنشینی، می‌بینی چقدر اهل تفکر است. چقدر می‌فهمد و از درد دیگران، درد می‌کشد و به زبان حال می‌گوید:
من از بینوایی نیم روی زرد
غم بینوایان رخم زرد کرد

نه بینوایان ویکتورهوگو در فرانسه جلیقه زردها، که در همین ایران خودمان که در هر گوشه‌اش بینوایانی هستند. تمام آن‌ها که زیر خط فقرند و به زور و زحمت، لبخند می‌زنند؛ و دریغ از یک شهردار "ژال والژان"ی که شانه زیر درشکه دهد تا بینوایی نجات یابد.
باری؛ دیروز تولد حمید لولایی عزیز بود. گاهی می‌شود با یک حضور ساده و تقدیم یک لبخند هم به عزیزی تولدش را تبریک گفت. محض یادآوری که دوستش داریم و به یادش هستیم. نیازی به جشن تولد نیست. در روزگاری که مردم عزیز گرفتارند و بعضاً ندارند آنچه عده‌ای دارند و ممکن است با دیدن یک بساط اطعمه و اشربه، ناخودآگاه آهی از نهان برکشند که قدیمی‌ها معتقد بودند بدجور اثرگذار است. یکی از این قدیمی‌ها که ادیب هم بود و عارف، ابوسعید ابوالخیر است که در راستای عرایض ما فرمود:
آه دل درویش به سوهان ماند
گر خود نبُرد، بُرنده را تیز کند

حمید لولایی عزیز، خسته از سر ضبط برگشته بود. سریال جدید موچین که دوستان دیگری چون خانم مرجانه گلچین و رابعه اسکویی و.... هم در آن به ایفای نقش می‌پردازند. البته خود ما نیز هرکدام تازه از کار روزانه برگشته بودیم و ما نیز دست کمی از جناب لولایی نداشتیم. اما نگاهمان همان می گفت که باباطاهر گفت:
بیا سوته دلان، گرد هم آییم
سخن ها واکریم، غم وانماییم

در روزگاری که دل‌ها گرفته است و سرها در گریبان؛ دیدار دوستان، غنیمت است و روح افزا. دل آدم روشن می‌شود. آنهم وقتی که طنز و شوخ طبعی، وجه مشترک دوستان باشد که عمری تلاش کرده اند تا لبخند را در جامعه توسعه دهند و دلها را شاد کنند. تا اینطور نباشد که فقط طرف باید بمیرد تا روی سنگ قبرش بنویسند: شادروان!
روی کارت تبریکی با کمک از حضرت حافظ که خود نیز اهل طنز بود، به شوخی و شیدایی نوشتم:
در همه دیرمغان نیست چنین "لولایی"
بی جهت نیست که من هم شدمش شیدایی!
دل که آیینه صافی است، غباری دارد
از خدا می طلبم صحبت روشن رایی
کشتی باده بیاور که مرا...... نه، نیار!

خلاصه روز تولد رفیق نازنین و خاکی‌ام حمیدخان لولایی، شبی خوش برای ما داشت که باید حافظ هم کنار من و جناب لولایی و دیگر دوستانم: #ابی کوخایی و #علی علی پور فوتبالیست و فرهاد کوخایی عزیز، می بود تا باز بگوید: شبی خوش است، بدین قصه اش دراز کنید!»

مهرداد صدیقیان بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش نوشت:

«او بهداد مقیمی، ملقب به سونامی
جاه طلب و عصیانگر است
#سونامی اکران شد #سونامی_در_راه_است»
 
بهرام رادان بازیگر سینما و تلویزیون تصویری از سفرش به شیراز را در صفحه شخصی‌اش منتشر کرد:
 
 
سالار عقیلی خواننده و آهنگساز خوش صدای کشورمان با انتشار پستی در صفحه‌اش نوشت:
 
«تولد ٨٧ سالگي پهلوان آواز ايران ، استاد ايرج عزيز،
با آرزوی تندرستی برای این استاد بزرگوار موسیقی ایران ...»
 
مرجانه گلچین بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش نوشت:
 
«میلاد حضرت مسیح پیامبر مهرو صلح و دوستی بر تمامی هواداران عاشقش مبار ک باد
هموطنان عزیز مسیحی کریسمس مبارک
برای ماهم در مراسم های قشنگتون دعا کنید  »
 
داریوش فرضیایی مجری مشهور کودک با انتشار پستی در صفحه شخصی‌اش نوشت:
 
چه شبی بود اون شب؟!
یک ساعت قبل از حرکت به سمت استودیو حال مادر خراب شد، فشارش بالا رفت، سرگیجه گرفت، حالت تهوع داشت، چه استرسی بهم وارد شد با دکترش تماس گرفتم و خلاصه با قرص و گرفتن فشار و سفارش‌هایی که داده بود تونستم حالشو کمی بهتر کنم، الهی بمیرم بهش گفتم می‌خوای برنامه رو کنسل کنم؟ گفت نه به همکارات و مردم قول دادی بریم، توکل بخدا بهتر می‌شم؟!
بدتر از اون عمل جراحی سنگین خواهرم بود که چند روز توی بیمارستان بستری بود و دقیقا همون شب باید انجام می‌شد، نمی‌تونستم به مادر بگم، چون می‌دونستم حالش بدتر میشه و غصه می‌خوره، خلاصه نزدیک جام جم بودیم که برادرم تماس گرفت و خبر بستری شدن غیرمنتظره فرزندش رو داد در حالیکه مضطرب و نگران بود ازم می‌خواست آشنایی براش پیدا کنم یا شخصا برم بیمارستان تا بلکه در درمان و رسیدگی بچه‌اش کمکی کرده باشم .. در حالیکه خودمو خونسرد نشون می‌دادم تا مادر متوجه نشه یواشکی با تلفن تونستم یکی از دوستانم در اون بیمارستان رو پیدا کنم و‌ازش بخوام به برادرزاده ام کمک کنه!
آره این بود قصه پشت صحنه تمام خنده‌ها و شوخی‌های اون شب؟!
همون شبی که خیلی‌ها نوشتید خوش بحالت هیچ غمی نداری و همیشه شادی و عین خیالت نیست....
پی نوشت :
این پست هم صرفا جهت اطلاع بخشی از زندگی هنرمندهاست، نه برانگیخته شدن ترحم و احساسات»
 
 
ارشا اقدسی بازیگر و بدلکار در جدیدترین پست اینستا‌گرامی‌اش نوشت:

«من می‌دونم این سوال خیلی بدیه از قبل عذر خواهی می‌کنم.
اما کنجکاو هستم که کامنت ها رو بخونم، فقط.
اگر شما می‌تونستید کسی رو بکشید، اون شخص یا اشخاص کیا بودن؟ و چرا می‌کشتیدشون؟»
 
پرویز پرستویی بازیگر سینما و تلویزیون با انتشار پستی در صفحه شخصی اش در اینستاگرام نوشت:
استاد بهرام بیضایی
فیلم ساز صاحب سبک و معتبر، نویسنده اندیشمندبرجسته نمایش و ادبیات نوین فارسی، تولدتون مبارک
جاتون در سینما و تئاتر این مرزو بوم خالی است. حیف که قدرتان را ندانستند وعرصه را برایتان تنگ کردند.
آخرین باری که شما را در آمریکا ملاقات کردم، پرسیدم چرا ایران را ترک کردید؟
فرمودید، کی تضمین می‌ده که من برگردم و کارکنم؟ جوابی نداشتم جز سکوت! ولی می‌دانم شما هر کجای این کره خاکی باشید کار می‌کنید و خوشا بحال کسانی که از شما می‌آموزند.
مگر بزرگتر و ارزشمندتر از شما در عرصه هنر داریم؟
شما استاد بی بدیل و تکرار ناشدنی سینما و نمایش و ادبیات هستید و خواهید بود.
یکی از تجربیات خوب و ناکام بنده کوچکترین در سال ۱۳۵۵، بازی در نمایش ((ندبه))نوشته وکارگردانی خودتان در دانشکده هنر‌های زیبابود، که پس از دوماه تمرین که برای من همانند چهار سال و یا بهتر بگویم یک عمر آموزش بازیگری بود، که متوقف شد و دلائلش را خودتان خوب می‌دانید.
باز هم تولدتان مبارک
سلامت و تندرست و مانا باشید»
انتهای پیام/
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
ناشناس
۱۸:۱۸ ۰۵ دی ۱۳۹۸
اين نت باز چرا قطه؟