بیننده بهسراغ هر شبکهای میرفت دیدگانش را به مجری، آیتمها، دکورها و ایدههای جدیدش میداد؛ نکتهای که قابل توجه است ایرانیشدن برنامههای تلویزیون که در اکثر آنها کرسی و المانهای دیگر سفرههای دیرباز ایرانیها در شب یلدا دیده میشد. در عمده این برنامهها، میهمانان تکراری نیامدند که از رنگ موردعلاقه یا کدام بازیگر و سریال و فیلم را دوست دارند صحبت کنند؛ میهمانان جدید و کمتردیدهشدهای مثل گفتگوی جذاب رضا رشیدپور با آن خانواده کارگر یا عموعبدالله پیرمرد نمکین فعال در مسگری یا گفتگو با خانواده شهدا، حتی راهاندازی کمپین آزادسازی زندانیان در "شب آرام" نقاط متمایزی است که هم به مشارکت مردمی و هم به جلب توجه بیشتر مخاطب کمک کرد.
در شبکه دو، پرداختن به سنتهای ایرانی، کمپین حمایت از محیط زیست و توجه به درختکاری یا در شبکه چهار "انار و برف" هم با قدرت بیشتری سراغ ادبیات و شعر و خاطرهبازی قدیمیهای سینما و تلویزیون رفت و در شبکه شما هم برنامه "انار" را با اجرای اقبال واحدی پخش کرد. استودیوی این برنامه در اردبیل برقرار شد و شبکه شما درباره سنتهای شب یلدا و صلهرحم با مردم خونگرم آن دیار صحبت کرد.
در یکی از این ارتباطهای مستقیم گزارشگر برنامه در چادر یک خانواده زلزلهزده در روستای ورزنه حضور پیدا کرد و از این خانواده گزارشی تهیه و برای مخاطبان پخش شد. در برنامه "انار" سعی شد که دوربین بیشتر بهسراغ استانهایی برود که این روزها درگیر مشکلات اقتصادی و بلایای طبیعیاند، در این راستا بهسراغ مراکز استان کردستان و خوزستان رفته با مردم این مناطق همراه شد. در ادامه ارتباط مستقیم این برنامه با استانهای یزد، لرستان، گیلان و سمنان برقرار و با برنامههای یلدای آنها همراه شد.
برقراری ارتباط زنده با مراکز استانی مختلف مانند آذربایجان شرقی، خوزستان، اردبیل، سمنان، کردستان، یزد، لرستان و گیلان، حالوهوای بلندترین شب سال را در چهارگوشه ایران برای مخاطبان شبکهای سراسری مجسم کرد؛ خردهفرهنگهایی برآمده از هزار رنگ اقوام ایرانی و هزار زنگ خوشنوای کاروان جاری یک ملت در دل تاریخ، مردمانی که هرجایند این شب را گرامی میدارند و بهاحترام با هم بودن، گرد هم جمع میشوند و شبی را با خاطرههای شیرین سر میکنند.
فارغ از این در رادیو، "استودیو هشت" مستقیم ژاله علو برای مردم حافظخوانی میکرد، بهروز رضوی از گیرنده دیگر و حمید منوچهری هم از رادیو فرهنگ داستان شب یلدا و "ننه سرما" را تعریف میکرد. صدا و سیما با روندی متنوع، محتوایی و کاملاً ایرانی با بینندهاش روبهرو شد؛ حالا بماند که دست و پا زدن ماهوارهایها نشان میداد روند رو به رشدی را در تلویزیون فارغ از همه نقدهایی که به دستمزدهای برخی میهمانان و برخی دیالوگها و گفتمانها میشود، همه تلویزیون را دیدند.
این مهم است که تلویزیون جمهوری اسلامی را ببینند، کار رسانه تذکر و نقد است، اما دیدن این همه شور و نشاط مخاطب با دیدن "دورهمی" مهران مدیری یا "شب آرام" رضا رشیدپور، بازگشت محمد سلوکی بعد از مدتی به اجرا و یا گفتوگوی جذاب و بانمک علی ضیاء با داریوش فرضیایی (عمو پورنگ) و مادرش و حتی یلدای ورزشی شبکه پنج سیما که چالش پنالتی و بازیهایش را کنار بگذاریم حضور علی پروین و اکبر عبدی هم قابل توجه بود.
البته که صدا و سیما میتواند با مدیریتی منظم و اصولی، این طور برنامهسازی مخاطبپسند را محدود به دو سه روز ویژهبرنامه نکند و در طول سال هم برنامههای جذاب و پربیننده داشته باشد؛ ناگفته نماند که خبرهای خوبی از ادامه "دورهمی" از ۱۱ دیماه، شروع فصل جدید "عصر جدید" در اسفندماه و نوروزی جذاب و دیدنی با سریالهای "پایتخت"، "قصههای کامیون"، "دوپینگ" و "آخرین نشان مردی" برای مخاطب رقم خواهد خورد.
کنار بازگشت "دورهمی" مهران مدیری، "خندوانه" رامبد جوان هم در راه است.
آمار تلوبیون (سایت اینترنتی صداوسیما) نشان میدهد که مردم پای گیرندههایشان بودند و یلدایشان را با برنامهها و فیلمهای سینمایی تلویزیون، جشن گرفتند. شبکه یک هم خوشسلیقگی کرد و نسخه سینمایی "پایتخت" را به جمع یلداییهای تلویزیون آورد و با نگاهی به تلوبیون هم این رضایت مردم دیده میشود و جزو پربینندهها است. فیلمهای سینمایی خارجی و کارتونهای کودکانه هم جزو دیگر آثار تأمینی تلویزیون بهشمار میرود که بیشتر دیدند.
مردم شادی و شعف را با محتوا و ایدهپردازی میپسندند؛ آزمونی که تلویزیون در آن نسبتاً موفق شد و استمرار آن میتواند آشتی دیگری را برای مخاطب با تلویزیون رقم بزند. شبکههای فارسیزبان قطعاً در این راستا هیچ توفیقی نخواهند داشت.
نمونه بارز انتخاب برای گفتوگوی مناسب، محمدعلی کشاورز و برنامه "چهلتیکه" بود که بعد از مدتها، مخاطب صحبتهای این بازیگر بهیادماندنی را با چشم خودش میدید و حافظخوانی و مولاناخوانیاش را میشنید.
سریالها و مجموعههای تلویزیونی و برنامهها و گفتگوهای جذاب و دیدنی را در تلویزیون ببینیم؛ هم توجهمان به ایران باشد و هم ترویجدهنده دین و اعتقادات تماشاگران باشیم، اتفاقی که شبکههای فارسیزبان با گاتتلنتها و برخی از چالشهای دیگر سریالی و فیلمیشان بهدنبال ربودن این نگاهند و تهاجم فرهنگی را از این زاویه، با جدیت در دستور کارشان قرار دادهاند، از این جنبه نباید خیلی هیاهوی خونینی برای مجریان تلویزیون و برنامهسازان و سریالسازان بهراه انداخت؛ تذکر و نقد لازم و ضروری است، اما تخریب تلویزیون بهنفع هیچکسی نیست.
حالا چرا از جنبههای مختلف دنبال تاختن به مهران مدیری، رضا رشیدپور و صدالبته تلویزیوناند؛ گاهی در پشتپرده برخی رقابتها با نام بردن از دستمزدهای هنگفت فلان مجری و بازیگر، دنبال تخریب یا توقف یک برنامهاند که شاید در پیشبرد برنامهای دیگر مشکلساز باشد؛ در این بین بیننده همیشه هوشیار و هوشمند بوده و خودش میداند کدام برنامه را ببیند، کدام مجری و هنرمند را دوست دارد و حتی کدامیک درست میگویند، صادقند و یا بهدنبال خودنمایی، حرکت و گفتاری را مطرح میکنند. گاهی شایسته است که مخاطب را تحریک به شنیدن هر نوع گمانهزنی و ادعایی در رسانه نکنیم، بگذاریم خودش با استدلالهایش برنامه و هنرمندش را انتخاب کند؛ از همه مهمتر کمک کنیم تلویزیون هر روز بهسمت توسعه و گستره در برنامهسازی و سریالسازی برود.
منبع: تسنیم
انتهای پیام/