پس از آن حریری از رئیسجمهور خواست این انتخاب را تا روز پنجشنبه ۲۱ آذر به عقب بیندازد، اما برای آنکه حریری بداند تأخیر در انتخاب نخستوزیر، شرایط را به نفع او تغییر نمیدهد، عون دوشنبه ۲۵ آذر را تعیین کرد، اما رایزنیها در این روز نیز به سرانجامی نرسید و به پنجشنبه موکول گردید.
در این میان گروههای مسیحی و شیعی جریان ۸ مارس از روش جدید برای انتخاب نخستوزیر خبر دادند و این موضوع سبب نگرانی شدید طرف مقابل و نیز آمریکاییها گردید و تندتر شدن ادبیات نخستوزیر کنونی و رئیسجمهور علیه هم، از یکسو و احزاب سیاسی دو طرف ماجرا - ۸ و ۱۴ مارس- نسبت به هم را از سوی دیگر در پی داشت.
دبیرکل حزبالله لبنان در سخنرانی روز جمعه ۲۲ آذر ماه گفت: «پس از استعفای آقای حریری ما وضع جدیدی داریم؛ در کشوری که دولت ندارد، «اغلبیت نمایندگان» باید دولتی بهوجود آورد و فراکسیونها باید با تلاش خود دولت جدیدی روی کار بیاورند».
در واقع سیدحسن نصرالله در این سخنرانی حریری و هواداران خارجی آن و نیز فراکسیون المستقبل و قوات اللبنانیه (سمیر جعجع) را تهدید کرد که در صورت وقتگذرانی بیشتر، پارلمان میتواند با توجه به اکثریتی که در آن وجود دارد، نسبت به انتخاب نخستوزیر اقدام کند.
این در حالی است که طبق قاعده، از آنجا که نخستوزیر سهم اهلسنت و منتخب فراکسیون المستقبل میباشد، معرفی نخستوزیر ابتدا از سوی رئیس این فراکسیون صورت میگرفت. در واقع سیدحسن نصرالله گفت اگر رئیس این فراکسیون بیش از این تأخیر کند، اکثریت پارلمان میتواند، خود نخستوزیری را از میان اهلسنت برگزیند و بر این اساس پنج روز بعد نام «حسان دیاب» وزیر سابق آموزش و پرورش لبنان به میان آمد و روز پنجشنبه گذشته رایزنیهای درون و برون پارلمان روی این نام تمرکز داشت.
موضع جدید سیدحسن نصرالله برای آمریکا و عوامل آن و نیز برای سعد حریری و جعجع نگرانی زیادی به وجود آورد و به پاسخگویی دفتر عون نسبت به اتهامات طیف حریری هم منجر شد. نخستوزیر کنونی مدعی شد، ارائه جمعبندی فراکسیون ملی آزاد - به رهبری جبران باسیل - درباره کاندیدای نخستوزیری به رئیسجمهور خلاف قانون اساسی است.
منظور حریری این بود که انتخاب نخستوزیر صرفاً از سوی فراکسیون المستقبل صورت میگیرد و دیگران در شکلدهی به آن جایگاهی ندارند و این در حالی است که هم حزبالله و هم جریان عون - جریان ملی آزاد - بارها تمایل خود را به ادامه نخستوزیری حریری اعلام کرده و نیز گفته بودند از هر فردی که از سوی حریری معرفی و مورد پشتیبانی او قرار گیرد، حمایت خواهند کرد؛ اما حریری ادامه نخستوزیری خود را به دریافت «امتیازات و اختیارات ویژه» -که نتیجه آن بلااثر شدن پارلمان بود- موکول کرد و ادامه مسئولیت در چارچوب قوانین موجود و از جمله پیمان طائف را غیرممکن خواند.
او در عین حال اگرچه ظاهراً از روی کار آمدن عضو دیگری از المستقبل استقبال نمود، اما بهرغم معرفی افرادی نظیر محمد صفدی، بهیج طباره و سمیرالخطیب از رأیگیری پارلمان درباره آنان جلوگیری کرد. کاملاً واضح بود که حریری نمیخواهد فرد دیگری سکاندار دولت باشد و در عین حال نمیخواست در چارچوب قوانین موجود فعالیت کند.
سیدحسن نصرالله از آنجا که پیشبینی میکرد، گزینه جدید یعنی انتخاب مستقیم نخستوزیر توسط پارلمان میتواند با شبهه قانونی بودن مواجه شود، گفت: «رئیسجمهور و میثاق (پیمان طائف) دو رکن آینده هستند و برخی میگویند این خلاف قانون اساسی است که تنوع اقوام و... را نادیده بگیریم من نمیخواهم از قانون اساسی صحبت کنم من از منفعت ملی لبنان صحبت میکنم و در نهایت ما دولتی میخواهیم که نه با قانون اساسی، نه با توافق طائف و نه با آرامش لبنان منافاتی داشته باشد».
انتخاب مستقیم نخستوزیر از سوی پارلمان، منافاتی با قانون اساسی لبنان ندارد چرا که قانون اساسی ۱۳۰۳ ش و اصلاح شده آن در سال ۱۳۳۹ ش در این خصوص سکوت کرده است و البته براساس میثاق طائف، نخستوزیر لزوماً از میان اهلسنت و فراکسیون آنان در مجلس انتخاب میشود.
در این میان، سید میگوید وقتی فراکسیون المستقبل به عنوان فراکسیون بزرگتر اهلسنت وقتگذرانی میکند ما نیمی از این بخش مفاد پیمان را بنا به منفعت لبنان کنار میگذاریم همانگونه که المستقبل و رهبر آن اجرای اصل استفاده از حق معرفی نخستوزیر را برخلاف قانون و میثاق به تأخیر انداختهاند و این در حالی است که شرایط بحرانی لبنان، تسریع در انتخاب نخستوزیر را طلب میکند.
هفته گذشته در واقع صحنه تحرک شدید طیفهای مختلف بود. در این بین آمریکاییهایی که به شدت نگران شده بودند از مخفیگاه خود و ادعای عدم دخالت در امور لبنان خارج شدند و به موازات مطرح شدن کاندیدای فراکسیونهای الوفاء و حرالوطنی، فردی را معرفی و به تبلیغ او پرداختند.
سه روز پیش «دیوید هیل» معاون سیاسی وزیر امور خارجه آمریکا به بیروت آمد و از احزاب ۱۴ مارس خواست، از نخستوزیری «نواف سلام» در مقابل «حسان دیاب» حمایت کنند و پس از آن، بعضی از این احزاب از سلام به عنوان «تکنوکرات مطلوب» یاد کردند و این در حالی بود که هم آمریکا و هم احزاب لبنانی وابسته به آن میدانستند، سلام نمیتواند ۶۵ رأی پارلمان را برای دولت خود بگیرد کما اینکه بلافاصله پس از مطرح شدن نام نواف سلام، حزبالله و بقیه گروههای شیعی و مسیحی و سنی ۸ مارس گفتند محال است اجازه دهند او نخستوزیر شود. البته بعضی احزاب ۱۴ مارس، همزمان با نام بردن از نواف سلام، از «ریا الحسین» وزیر فعلی کشور که وابسته به حزب حریری است و «فؤاد مخزومی» عضو پارلمان که به وابستگی به آمریکا شهره است هم نام بردند. از درون جریان المستقبل هم از «خالد قبانی» و حتی «بهیه الحریری» خواهر سعد حریری به عنوان کاندیدای المستقبل برای نخستوزیری لبنان نام برده شد.
در یک جمعبندی میتوان گفت کاندیدای المستقبل تا آخر سعدالدین حریری بود؛ کمااینکه خود سعد حریری هم بر ادامه حضور در این پست تأکید داشت. اما هم او و هم کشورهای آمریکا و عربستان میخواستند او نخستوزیری متفاوت از گذشته و با کارآیی بیشتر برای واشنگتن و ریاض باشد که البته به نظر میآید این دو کشور در هفتههای اخیر از اینکه حریری بتواند وضع متفاوتی ایجاد کند، ناامید شده بودند. حریری تا آنجا که توانست از به نتیجه رسیدن نام دیگری ممانعت به عمل آورد، اما مباحث هفته پیش لبنان نشان داد زمان زیادی در اختیار نداشته است.
حریری و دو کشور حامی او به خوبی میدانند که عون و نصرالله میتوانند نخستوزیر را از دل پارلمان بیرون آورده و با اکثریت به او مشروعیت بدهند و این اتفاق یک سنگ بنا محسوب میشود و برای همیشه المستقبل را از داشتن حق انحصاری انتخاب نخستوزیر از میان خود محروم میکند و این معانی متعددی را در پی میآورد.
انتخاب نخستوزیر به طور مستقیم و بدون در نظر گرفتن نظر رئیس فراکسیون المستقبل، اهلسنت لبنان را پس از حدود ۶۰ سال از سیطره این حزب، آزاد میکند و به شکلگیری حداقل یک حزب جدید سنی در لبنان منجر میشود که لزوماً خطوط سنتی المستقبل را در عرصه داخلی و خارجی لبنان دنبال نمیکند. دومین اثر انتخاب نخستوزیر با رأی مستقیم پارلمان، اقتدار بیشتر پارلمان و حتی اقتدار بیشتر رئیسجمهور است چرا که حزب المستقبل - و در دهههای اخیر خانواده حریری-، پارلمان که یک رکن مهم قدرت لبنان است را به گروگان گرفته بودند. در شرایط جدید، پارلمان فقط تداعیکننده اراده یک فراکسیون نیست بلکه تداعیگر اراده اکثر فراکسیونهای درون آن است و این به پارلمان اقتدار بیشتری میدهد و میتواند در سایر مسایل لبنان، از جمله مباحث پیچیده اقتصادی ابتکار عمل و جرأت بیشتری به خرج دهد.
تأثیر سوم این است که انتخاب مستقیم نخستوزیر توسط پارلمان راه را برای اصلاح سایر رویهها و سنتهای دستوپاگیر لبنان هموار میکند. بیش از همه، قانون اساسی ۱۳۰۳ و ۱۳۳۹ ش (۱۹۲۴ و ۱۹۶۰ م) نیاز به بازبینی دارد و این بازبینی میتواند وضع بهتری را میان طوایف، مذاهب و گروههای لبنانی پدید آورد و به سهمیه اقوام نگاه جدیدی بیندازد.
اقدام آمریکا در معرفی نواف سلام که با همراهی حزب حریری مواجه نشد و در عین حال از سوی سمیر جعجع - رقیب مسیحی میشل عون- حمایت شد، از یکسو سبب شکاف در ۱۴ مارس بر سر انتخاب نخستوزیر گردید و مطرح شدن نام خالد قبانی در مقابل نام نواف سلام در واقع از این شکاف خبر داد. از سوی دیگر معرفی نواف سلام از سوی نماینده آمریکا و سمیر جعجع میتواند بیانگر عبور آنان از حریری باشد که این هم یک ضربه به آینده خاندان حریری به حساب میآید.
کما اینکه اقدام جریان ۸ مارس - فراکسیونهای الوفاء و حرالوطنی- در معرفی «حسان دیاب»، از شکاف در درون حزب المستقبل هم خبر میدهد و همه این موضوعات بیانگر آن بود که زمان سعد حریری برای انتخاب بسیار کوتاه است. این موضوع در عین حال نشان داد به موازات دستان خالی حریری، هنوز عون و نصرالله گزینههای جدیدی دارند که طرح آنها سبب لرزش و ریزش بیشتر جریان مقابل میگردد.
بر این اساس سید حسن نصرالله از نیروهای مقاومت در لبنان که از سوی آشوبگران و رهبران آنان با فشار شدید و ارعاب و تهدید به خشونت بیشتر مواجه هستند، خواست کمی دیگر صبر کنند که «راهحل نزدیک است». یک هفته پس از سید و وعدهای که به نیروهای مقاومت داده بود «حسان دیاب» با پشتیبانی فراکسیونهای مقاومت، ملی آزاد و... و با کسب ۶۹ رأی نمایندگان مجلس از سوی رئیسجمهور مأمور تشکیل کابینه شد.
دیاب برای بهدست آوردن نخستوزیری ۶۰ رأی و برای جلب اعتماد مجلس به هیئت دولت به ۶۵ رأی پارلمان احتیاج دارد در این میان فراکسیون المستقبل که در شطرنج سیاسی لبنان مات شده اعلام کرد در دولت دیاب شرکت نخواهد کرد و مسلماً این سبب جایگزین شدن افرادی از اهلسنت در دولت به جای عوامل حریری میگردد و آینده سیاسی این حزب در ابهام قرار میگیرد.
در این میان «نواف سلام» که معاون وزیر خارجه آمریکا بر نخستوزیر شدن او تأکید داشت تنها ۱۳ رأی نمایندگان پارلمان به رهبری جعجع را بهدست آورد و این وزن اندک سیاسی آمریکا را در صحنه سیاسی لبنان نشان داد.
رایزنیهای روز پنجشنبه وزن سیاسی طرفهای دیگری را نیز بهخوبی آشکار کرد؛ هواداران مقاومت ۵۳/۹ درصد، جریان حریری و شرکای آن ۳۳/۶ درصد و عوامل آشوب «جعجع، جنبلات، جمیل و...» به رهبری آمریکا ۱۰/۱۵ درصد بروز و ظهور واقعی سیاسی دارند. در اولین فرصت که پارلمان لبنان تشکیل شود برای نخستوزیری دیاب بهطور رسمی رأیگیری خواهد شد و اگر در این فاصله اتفاق دیگری نیفتد از این هفته او نخستوزیر لبنان خواهد بود.
منبع: کیهان
انتهای پیام/