به هم ریختگیهای خانه فرضیه سرقت را قوت بخشید و ماموران دریافتند احتمالا عامل جنایت یک آشناست. پسر احمد به ماموران گفت: سال ۷۸ مادرم فوت شد و پدرم ازدواج کرد، اما نامادری ام هم چند سال بعد به خاطر بیماری فوت شد. به همین دلیل پدرم برای سومین بار با زنی جوان ازدواج کرد که یک پسر خردسال به نام کامبیز داشت. پدرم همان سالها همه اموالش را به نام من سند زد. پس از چند سال وقتی کامبیز بزرگ شد از این موضوع ناراحت بود. او چند بار با پدرم سر این موضوع بحث کرده بود.
وی ادامه داد: چند ساعت قبل کامبیز با من تماس گرفت و گفت هر چه با پدرم تماس گرفته کسی پاسخ نداده است. من که از شنیدن حرفهای کامبیز نگران شده بودم به خانه پدرم رفتم و پس از شکستن در با جسد او روبهرو شدم.
بازداشت پسرخوانده
به دنبال اظهارات پسر جوان، کامبیز به عنوان نخستین مظنون، ردیابی و بازداشت شد.
وی که سعی داشت خودش را بی اطلاع از مرگ پدرخوانده اش نشان دهد، گفت: روز جمعه بود و من همراه همسر و دو فرزند خردسالم به خانه ناپدری ام رفته بودم. ما پس از خوردن ناهار خداحافظی کردیم و به خانه مان در کرج برگشتیم. عصر من با ناپدری ام تماس گرفتم، اما او پاسخ نداد. من که نگران او شده بودم ماجرا را به برادر ناتنی ام گفتم. در حالی که تناقض گوییهای وی شک پلیس را دو چندان کرده بود، وی به اجیر کردن سه نفر برای سرقت از خانه ناپدری اش اعتراف کرد.
نقشه شوم
وی گفت: مدتی بود مشکل مالی داشتم. پول نزول گرفته بودم و نمیتوانستم آن را پس بدهم. چند بار از ناپدری ام پول خواستم، اما او هربار بهانهای میآورد. به همین دلیل با مرد جوانی به نام عادل که سابقه دار بود ملاقات کردم. او چند ماه پیش از زندان آزاد شده بود. او که سابقه سرقت از خانههایی را در تبریز و اصفهان در پرونده اش داشت به من گفت، همراه دو نفر از دوستانش به نامهای فرهاد و امیر به خانه پدرم خوانده ام میروند و از آن جا سرقت میکنند.
وی در تشریح اجرای نقشه شوم خود گفت: آن روز به همراه همسر و فرزندانم به خانه ناپدری ام رفتیم. هنگام بازگشت به رستوران رفتم و دو پرس غذا گرفتم. من غذاها را به عادل دادم و طبق نقشه عادل و دو نفر از دوستانش مقابل خانه ناپدری ام رفتند و زنگ در را زدند و گفتند که برایش نذری آورده اند. وقتی ناپدری ام در را باز کرد، آنها وارد خانه شدند. قرار بود فقط از آن جا سرقت کنند، اما نمیدانم چطور شد که ناپدری ام را کشتند.
تشریح قتل
با اعترافهای پسر جوان، علی که شروری سابقه دار بود، بازداشت شد و قتل را گردن گرفت. وی گفت: من به همراه فرهاد و امیر به چندین خانه دستبرد زده بودیم. وقتی کامبیز پیشنهاد سرقت از خانه ناپدری اش را داد، پذیرفتیم. ما به آن جا رفتیم، اما ناپدری او مقاومت کرد و کلید گاوصندوق را به ما نداد.
او شروع به داد و فریاد کرد و فرهاد و امیر که ترسیده بودند، لباسهایی را دور دهان او پیچیدند و از من خواستند تا او را آرام کنم. من هم چند مشت به سرش کوبیدم که باعث مرگ او شد. با اعترافهای این شرور دو همدست وی نیز بازداشت شدند و جرمشان را گردن گرفتند. بدین ترتیب، برای عادل به اتهام قتل و سرقت، برای فرهاد و امیر به اتهام معاونت در قتل و مشارکت در سرقت و برای کامبیز به اتهام معاونت در سرقت کیفرخواست صادر وپرونده شان برای رسیدگی به شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. قرار است آنها به زودی از خود دفاع کنند. این درحالی است که اولیای دم برای متهمان اشد مجازات را خواستهاند.
تحلیل کارشناس
دسیسههای فامیلی
نازنین طلوعی جرم شناس
متاسفانه پدیدهای بسیارعمیق در دنیای جرم رخ داده و جرایم درون فامیلی بسیار رواج یافته است. یعنی مجرمان اگر در گذشته حتی در محله خودشان دست به هیچ جرمی نمیزدند تا آبروداری کنند، حالا با اطلاع از خصوصیترین داشتههای فامیل دسیسههای شومی طراحی میکنند به گونهای که امنیت درون خانوادگی هم از بین میرود و مردم باید سعی کنند با نزدیکترین اشخاص فامیل نیز مانند غریبهها برخورد کنند.
هم اکنون اعتیاد عامل اصلی این جرایم درون فامیلی است. یعنی هروقت پدربزرگ یا مادربزرگی کشته میشود، ابتدا سراغ نوه هایش میروند که در ۸۰ درصد موارد فرضیه قتل پیرمردها و پیرزنهای تنها توسط نوههای معتاد، بیکار یا شرور و حتی گاهی نوههای بدون چنین سوابقی درست از آب در میآید.
متاسفانه به سمتی پیش میرویم که اگر چاره جویی زودهنگامی از لحاظ فرهنگ سازی و آگاهی سازی صورت نگیرد، شاهد افزایش چنین جرایمی خواهیم بود که امنیت در پشت دیوارهای خانه شخصی هم از بین میرود. از این رو میتوان ابتدا برای جلوگیری از چنین جرایمی به مردم هشدارهای پلیسی داد تا بتوانند با کمی احتیاط از افتادن در دام آشنایان جلوگیری کنند.
نگه داشتن پول و سکه و اشیای قیمتی در خانه یا افشای میزان دارایی نزد فامیل به ویژه برای خودنمایی میتواند وسوسه به جان خودیها بیندازد. در گام دوم باید زنان و مردان تنها بدانند حتی نزدیکترین اشخاص میتوانند گاهی اوقات برایشان دردسرساز شوند و هربار مهمانی به خانه شان رفت در برابر آنها بلافاصله به دختر یا پسر یا فامیلی دیگر تلفنی خبر بدهند که چه کسی مهمان است تا آن شخص از ترس گرفتار نشدن دست به توطئهای نزند.
در گام دوم پس از آگاه سازی و توصیههای پلیسی باید به روابط صمیمی اشاره کرد به طوری که اگر مهربانی و محبت بین اعضای فامیل زیاد باشد، حتی در بدترین شرایط یک شخص امکان ندارد دست به دسیسههای فامیلی بزند. اگر در فامیل معتادی بود باید همه اعضای فامیل به جای طرد کردن وی، همگام شوند تا این شخص را از اعتیاد نجات دهند. همبستگی فامیلی بهترین راهکار برای جلوگیری از اتفاقات بسیار ناراحت کننده خواهد بود.
منبع: خراسان
انتهای پیام/